گناهی که گریبان همه را می گیرد!
یکی از پیامبرانی که سرنوشت قومش در قرآن کریم برای عبرت مردم بیان شده صالح نبی (ع) است. قوم ثمود صاحبان قدرت و ثروت بودند و لذا در مقام انکار رسالت الهی می گفتند: چگونه از شخصی پیروی کنیم که جزو طبقه پایین و زیردستان است و هیچ قبیله ای ندارد!؟ اگر از ایشان پیروی کنیم، ما را از پیروی بزرگان خود باز می دارد، و این کار سبب اختلال در زندگی مردم خواهد بود، در نتیجه تیره بخت خواهیم شد.
ثروتمندان و مرفّهین قوم ثمود به انکار صالح پیامبر همت گماشتند زیرا می دانستند برای مقابله با تفکر او تنها راه ضربه زدن و تضعیف قدرت معنوی رهبری او برآمدند.
در آیه ۷۷ سوره اعراف می خوانیم:
«فَعَقَرُواْ النَّاقَهَ وَعَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُواْ یَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن کُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ.»
«پس ماده شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سر باز زدند و گفتند: ای صالح، اگر پیامبر هستی آنچه را به ما وعده می دهی بیاور.»
***
سه نکته:
* گناهی که گریبان همه را می گیرد!
«عقر»، به معناى پى کردن است، یعنى قطع کردن عصب و رگ محکم و مخصوص پشت پاى اسب و شتر که عامل عمدهى حرکت آنهاست و با قطع آن، حیوان به زمین مىافتد و از راه رفتن باز مى ماند. در سوره قمر، کلمه «عَقَر» به صورت مفرد آمده یعنی قاتل ناقه یک نفر بوده، اما در اینجا (و سوره هاى شمس و شعراء و هود) به صورت جمع آمده بدین معنا که نسبت پى کردن به تمام قوم داده شده است. این به خاطر سکوت و رضایت آنان بوده که شریک جرم محسوب شده اند.
** ناقه صالح را یک نفر کشت یا چندین نفر؟
حضرت على (ع) می فرمایند: «سرنوشت مردم در گرو رضایت و دشمنى آنان است، همان گونه که ناقه صالح را یک نفر پى کرد، اما چون بقیه مردم نیز به آن عمل راضى بودند، در گناه او شریک شدند و همگى عذاب دیدند.»
*** تضعیف مستضعفین توسط اشراف
ثروتمندان و اشراف قوم ثمود که دارای خصلت غرور و تکبر بودند، برای تضعیف جامعه مؤمنین، آنچه را پیروان صالح به آن ایمان آورده بودند، تکفیر کرده، تا بدین وسیله مستضعفین را به صفوف خود ملحق کنند.