انتظارات زناشویی سالمندان چگونه است؟!

1

آغاز زندگی مشترک برای برخی جوانان سرشار از شور و عشقی رویایی است و شاید برخی از آن ها داشتن عشق آتشین را تنها دلیل تشکیل خانواده می‌دانند، اما به طور معمول وقتی چندین سال از زندگی آن ها می‌گذرد و سرد و گرم زندگی را می‌چشند به زندگی و ازدواج، معقول‌تر فکر می‌کنند.

روزگاری برخی از جوانان خوشبختی را در داشتن پول، تحقق آمال و آروزهای خود و زندگی مملو از عشق می‌جستند، اما ابن افراد با گذر زمان، افزایش سن و سختی‌های که پشت سر می‌گذارند توقعاتشان نسبت به شریک زندگیشان متفاوت می شود. توقعاتی که با فراز و نشیب‌های روزگار پررنگ‌تر و یا کم رنگ‌تر می‌شوند و در کهن سالی رنگ و بوی دیگری به خود می‌گیرد.

*توقع و انتظار بر حسب شرایط

برخی از جوانان دیروز که سالیان سال از زندگی مشترک آنها می‌گذرد، اکنون تصورات دوران جوانی را ندارند و اغلب تنها خواسته شان، آرامش است. وقتی گرد و غبار مشکلات از تن زندگی ‌آنها پاک می‌شود، توقعاتشان دلسوزانه و در حد توان طرف مقابل می‌شود.

۴۰ سال از زندگی مشترک محمد ولی، ۶۳ ساله، می‌گذرد. او که هم اکنون از زندگی زناشویی‌اش نهایت رضایت را دارد می‌گوید: انتظاراتی که از همسرم دارم نسبت به سنین جوانی بسیار متغیر است. او سال ها در زندگی من زحمت کشیده است و امروز با احترام متقابل زندگی شیرینی داریم.

*دو روی سکه سالخوردگی

شنیدن این خبر که یکی از اطرافیان ما، در سالخوردگی از یکدیگر جدا می شوند بسیار ناراحت کننده است.عده‌ای از روانشناسان و جامعه شناسان معتقدند در این دوره افراد بیشتر یکدیگر را درک می‌کنند. اعتماد بین آن ها بیشتر می‌شود. چون مشکلات و سختی‌های آنها سپری شده و حالا بعد از اینکه فرزندان خود را سر و سامان داده‌ اند، فضایی آکنده از محبت و حمایت بین آنها ایجاد شده است. اما برای عده‌ای دیگر روابط میان زوجین در جوانی حائز اهمیت است و کدورت های گذشته در میانسالی منجر به اختلاف و تحقیر بین آن‌ها می‌شود.

دکتر افسر افشار، روانشناس، می‌گوید: آمارها حاکی از آن است در سنین بالای ۵۰ سالگی برخی زوج‌هایی که در جوانی سختی ‌های فراوانی را متحمل می‌شود و در طول زندگی بخاطر فرزندانشان مشکلات زندگی و اختلافات زناشویی را تحمل می‌کنند در سن بالا و پس از ازدواج فرزندانشان تصمیم به جدایی می‌گیرند.

نرگس ۵۸ ساله، که حدود ۳۵ سال از ازدواجش می‌گذرد، می‌گوید: من عمری با تمام وجود به همسرم خدمت کردم، اما او از همان جوانی به من هیچ توجهی نداشت. این وضعیت همچنان ادامه دارد، در حال حاضر که فرزندانم مستقل شده‌اند تصمیم دارم با یکی از آن‌ها همراه شوم و این زندگی را برای همیشه ترک کنم.

*همسران حامی یکدیگر باشند

با افزایش سن، حمایت و پشتیبانی زوجین از یکدیگر اهمیت بیشتری نسبت به دوران جوانی پیدا می‌کند. به ویژه پس از ازدواج فرزندان و رفتن آن ها به خانه بخت این همراهی باید پررنگ‌تر از گذشته شود.

محترم، ۵۹ ساله که ۳۰ سال پیش ازدواج کرده است، می‌گوید: من توقع دارم همسرم پشتیبان من و فرزندانم باشد. مرا برای سامان دادن به زندگی ‌آنها همراهی کند و اطمینان خاطر داشته باشم که در سختی‌های زندگی همراه من است.

افشار، می‌گوید: رابطه میان افراد در این دوران نسبت به جوانی عمیق‌تر است و نیاز به حمایت و محبت یکدیگر دارند، مثلا انتظار دارند در مشکلاتی که پیش می آید به یکدیگر دلداری دهند و عشق و محبت خود را بیش از پیش نشان دهند.

*در انزوا قرار گرفتن خطری جدی در کمین سالخوردگان

جدی‌ترین خطری که هر فرد سالخورده را تهدید می‌کند، در انزوا قرار گرفتن او است؛ انتظاری که او از همسر خود دارد ارتباطی صمیمی و نزدیک است. سالمندانی که در محیطی سرشار از عشق، محبت، صمیمیت، قدرشناسی و احترام زندگی می‌کنند، کمتر از احساس تنهایی رنج می برند و از بهداشت روانی بهتر و بیشتری برخوردارند.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

1 نظر
  1. حمیدرضااحمدابادی می گوید

    با سلام من یک تحلیل گر هستم ودذ موذد مطلب شما می خواهم بنویسم:
    ۱-افراد وقتی که از پنجاه سال می گذرند دچار ناراحتی های کمر درد پا درد ویا…….می شوند وبه خاطر اینکه غریضه جنسی آنها پایین می رود واین امر در زنان بیشتر می شود واین ها به دارو ودرمان می پردازند ولی نمی دانند که درمان اصلی عشق است وباید به دنبال عشقی که انهارا ارضا کنند بگردند.
    ۲-نباید فکر کنند سالمند شدند وباید به کلام اولی که گفتم بی افتند.والسلام