دعایی از امام هادی(ع) براى نجات از دشمن، دلتنگى و فقر/ حدیث روز

0

یسع بن حمزه القمى مى ‌گوید: عمرو بن مسعده، وزیر معتصم عبّاسى به من گفت: پرونده سختى درمورد توست.
آنگاه آنان مرا دستگیر و زندانى کرده و با غل و زنجیر بستند، من برجان خود بیمناک شده و ترسیدم کشته شده و اموالم را مصادره نمایند و فرزندان و بازماندگانم پس از من فقیر شوند. به همین جهت، طى نامه اى‏ این جریان را به آقایم امام هادى علیه السلام نوشته و به آن حضرت شکوه کردم. و از حضرتش خواستم که مشکل مرا حل نمایند.

دعایى که مولایم امام هادى علیه السلام نوشته بود که بخوانم، چنین است:

اى خدایى که گره ناگواری‌ها با نامهاى او گشایش مى‌یابد، و اى آن که با یاد او سختیها از بین مى‏‌رود، اى آن که نامهاى بزرگش براى خروج از شدّت به سوى گشایش خوانده ‏مى‏‌شود.
سختیها به نیروى تو رام و اسباب به لطف تو سبب‏ ساز مى‌گردند، و قضا به قدرت ‏تو جارى گردد، و چیزها به یاد تو امضا مى‏‌گردد، پس هر چه بخواهى به مجرّد خواست تو بدون فرمانت انجام پذیرد و به مجرّد اراده ‏ات بدون وحى تو باز ایستد.

تو اُمید براى مهمّات جهان و پناهگاه براى پریشانی‌ها هستى، هیچ درد و رنجى از بین ‏نمى‏‌رود جز آن که تو دفع کنى و هیچ مصیبتى بر طرف نمى‌‏شود جز آن که تو برطرف نمایى، به راستى که براى من حادثه ‏اى رخ داده که سنگینى آن قابل تحمّل نیست و چنان بر من ‏پیش‏ آمد نموده که حملش بر من سنگین آمده و این را تو به قدرت خودت بر من وارد آورده‏ اى و با سلطان تو بر من رو آورده، پس آنچه تو وارد آورده باشى کسى نمى‏‌تواند آن را از میان بردارد، و آنچه را که تو مشکل کنى کسى نمى ‏تواند آن را آسان نماید، و آنچه را تو گسیل دارى برگرداننده ‏اى نیست و آنچه را که تو ببندى، گشاینده ‏اى براى آن نیست و آنچه‏ را تو باز کن ، کسى را یاراى بستن آن نیست و کسى را که تو خوار نمایى یاورى جز تو نیست.

بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و از فضلت درِ گشایش را براى من بگشا، و بانیروى خود تسلّط اندوه را از من برگردان، و براى من در آنچه به سوى تو شکوه نمودم ‏خوش ‏بینى مرحمت فرما، و شیرینى عمل در آنچه از درگاه تو خواستم براى من روزى کن‏ و از پیشگاه خود براى من گشایشى فورى عنایت کن و از پیشگاه خود براى من چاره ‏اى ‏گوارا قرار بده ، و مرا با گرفتارى، از انجام واجبات تو و بکارگیرى مستحبّات تو مشغولم ‏مکن، چرا که از آنچه به من رسیده – پروردگارم – در تنگنا هستم و دلم از اندوه بار سنگینى‏ که براى من پیش آمده، پر شده و تنها تو قادرى آنچه را که باعث گرفتارى من شده برطرف ‏کنى و آنچه مرا در خود فرو برده از بین ببرى.

این کار را براى من انجام بده، گرچه سزاوار چنین امرى از جانب تو نیستم. اى داراى‏ عرش بزرگ و عطاى کریم، پس تو توانایى اى مهربانترین مهربانان، اجابت فرما اى‏ پروردگار جهانیان.

متن حدیث:

یا من تحلّ بأسمائه عقد المکاره ، ویا من یُفلّ بذکره حدّ الشدائد ، ویا من ‏یُدعى بأسمائه العظام من ضیق المخرج إلى محلّ الفرج ، ذلّت بقدرتک الصعاب، وتسبّبت بلطفک الأسباب ، وجرى بطاعتک القضاء ، ومضت على ذکرک الأشیاء، فهی بمشیّتک دون قولک مؤتمره ، وبإرادتک دون وحیک منزجره .

وأنت المرجوّ للمهمّات ، وأنت المفزع للملمّات ، لایندفع منها إلّا ما دفعت‏ ولاینکشف منها إلّا ما کشفت ، وقد نزل بی من الأمر ما قد فدحنی ثقله ، وحلّ ‏بی منه ما بهضنی حمله ، وبقدرتک أوردت علیّ ذلک ، وبسلطانک وجّهته إلیّ ، فلا مُصدر لما أوردت ، ولا میسّر لما عسّرت ، ولا صارف لما وجّهت ، ولا فاتح ‏لما أغلقت ، ولا مغلق لما فتحت ، ولا ناصر لمن خذلت إلّا أنت ، صلّ على ‏محمّد وآل محمّد . وافتح لی باب الفرج بطَوْلک .

واصرف عنّی سلطان الهمّ بحولک ، وأنلنی حسن النظر فیما شکوت ، وارزقنی حلاوه الصنع فیما سألتک ، وهب لی من لدنک فرجاً وَحِیّاً ، واجعل لی‏من عندک مخرجاً هنیئاً ، ولا تشغلنی بالإهتمام عن تعاهد فرائضک ، واستعمال‏ سنّتک ، فقد ضقت بما نزل بی ذرعاً ، وامتلأت بحمل ما حدث علیّ جزعاً ، وأنت القادر على کشف ما بُلیت به ، ودفع ما وقعت فیه ، فافعل ذلک بی ، وإن ‏کنت غیر مستوجبه منک ، یا ذاالعرش العظیم ، وذا المنّ الکریم ، فأنت قادر یا أرحم الراحمین ، آمین یا ربّ العالمین .

«مهج الدعوات، ۳۲۶ – ۳۲۴ ، بحار الأنوار، ج۵۰ٰ صفحه ۲۲۴»
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ