پایان افسانه ۱۰۰ روزه و کشتی‌های غرق شده …

0
آقایانی که در دوره ریاست دکتر احمدی نژاد هرگونه اقدام قضایی و امنیتی و اجتماعی را به گردن شخص رییس جمهور می انداختند و از وی بازخواست می کردند، حال باید به این پرسش پاسخ دهند که دولت تدبیر و امید چه نقشی در این اتفاقات دارد؟! بستن دو روزنامه در کمتر از صد روز، اعدام حدود ۲۰۰ زندانی امنیتی و قاچاقچیان مواد مخدر ( که در دولت قبلی از آنان بعنوان زندانیان سیاسی و فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس نام برده میشد)، باقی ماندن اکثریت زندانیان سیاسی عقیدتی در زندان بعد از آن شوی اولیه آزادسازی و…
بعد از پایان مناظرات انتخاباتی و پیروزی شیخ حسن روحانی و نشستن بر مسند ریاست جمهوری، عده ای از حامیان و منتقدان ایشان هر یک از منظری روزشمار صد روزه ای جهت ارزیابی برخی از وعده های انتخاباتی وی به راه انداختند و هریک علی رغم آگاهی کامل نسبت به سرانجام این وعده ها، ذوق و شوق فراوانی در پیگیری این مطلب نشان داده اند. هرچند پرزیدنت روحانی بعد از نشستن مستند قدرت، بیش از همه به پوچ بودن آن وعده ها ایمان داشت و در آغازین لحظات رسیدن به قدرت، سعی نمود بگونه ای صورت مساله را تغییر دهد که “نه تدبیر و اعتدال بسوزد و نه امید”.
وعده های حسن روحانی وعده ۱۰۰ روزه زندانیان سیاسی افسانه ۱۰۰ روزه

اما ظاهرا گوش آن دو دسته بدهکار به این “خلف وعده چندروزه” نبود که نبود و همچنان دوست داشتند مچ دولت راستگویان را آنگونه که شایسته می دانستند بگیرند! دوگروهی که برای آقای حقوقدان دام وعده سنجی پهن کرده بودند، هر یک از منظری مطالبه گر وعده ها و شعارهای انتخاباتی ایشان بودند که می توان جهت اختصار نام “عدالت طلبان” و “غربگرایان” را بر آنان نهاد. البته همیشه گروهی هم پیدا می شوند که نه عدالت طلبند و نه غربگرا؛ که به اختصار آنان را نیز”قدرت طلبان فرصت طلب ” می نامیم.

القصه عدالت طلبان که سابقه رویکردهای اقتصادی آقایان اعتدال گرا را از اواخر دهه شصت و دهه هفتاد بخاطر داشتند، بخوبی می دانستند که “این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست” و بزودی روزشمارشان مدرکی محکمه پسند جهت ارائه به خلق الله خواهد یافت ،اگر آن سعی نزدیکان و مشاوران آقای رییس جمهور در”تغییر صورت مساله” از حل مشکلات اقتصادی به “لیست کردن مشکلات اقتصادی” را چندان محکمه پسند نشماریم!

به گمانم تیر خلاص بر پیکر وعده صد روزه را جناب رییس کل بانک مرکزی شلیک نمودند؛ آنروزی که از ترس کاهش قیمت دلار ناشی ازخوش بینی برخی از مردم به روند مذاکرات هسته ای، وارد عمل شدند و فرمودند “دولت مانع از کاهش بیشتر قیمت ارز خواهد شد”. هرچند این تیر خلاص نیز روزشمار عدالت طلبان را از کار نینداخت و همچنان بر آن پایفشاری نمودند.

در سوی “غربگرایان” نیز اگر چه با توجه به سوابق جناب رییس جمهور در ۳۴ سال گذشته و بخصوص دبیری شورای عالی امنیت ملی در دوران موسوم به اصلاحات، تکلیف بسیاری از قبل مشخص بود؛ اما راه اندازی شوهای انتخاباتی و پساانتخاباتی توسط لشکریان تبلیغاتی و رسانه ای ایشان شاید در دل برخی از تازه پیوستگان به دنیای سیاست، این دلخوشی را ایجاد کرده باشد که “کشتیبان را سیاستی دگر” آمد. اما خیلی زود حقیقت همچون آب جاری خواهد شد.

آقایانی که در دوره ریاست دکتر احمدی نژاد هرگونه اقدام قضایی و امنیتی و اجتماعی را به گردن شخص رییس جمهور می انداختند و از وی بازخواست می کردند، حال باید به این پرسش پاسخ دهند که دولت تدبیر و امید چه نقشی در این اتفاقات دارد؟! بستن دو روزنامه در کمتر از صد روز، اعدام حدود ۲۰۰ زندانی امنیتی و قاچاقچیان مواد مخدر ( که در دولت قبلی از آنان بعنوان زندانیان سیاسی و فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس نام برده میشد)، باقی ماندن اکثریت زندانیان سیاسی عقیدتی در زندان بعد از آن شوی اولیه آزادسازی و…

به گمانم اگرچه مطالبه گری از دولت تدبیر و امید در طی فقط صد روز کاری، امری عقلانی و منصفانه نیست، اما این رویکرد می تواند حداقل دو فایده داشته باشد: نخست آنکه به دولت بگوییم حواسمان به شما و وعده های تان هست دوم آنکه به کاندیداهای انتخابات آتی پیغام بدهیم گذشت آن دورانی که وعده می دادید و خلف وعده می کردید و آب هم از آب تکان نمی خورد؛ ایران بعد از دوران ریاست جمهوری دکتراحمدی نژاد، ایران دیگریست…

منبع : نکات پرس

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ