متن تبریک عید مبعث پیامک ،اس ام اس ، دلنوشته و شعر زیبا
تبریک عید مبعث ۹۹ ، ضمن تبریک عید مبعث ، پیام رسمی تبریک عید مبعث ، متن نوشته روز عید مبعث ۹۸ ، تبریک عید مبعث تلگرامی ، پیامک عید مبعث ، دلنوشته عید مبعث
دلنوشته ها به مناسبت عید مبعث ….روز مبعث روز تولّد عاطفه هاست
فهرست مطالب
- دلنوشته ها به مناسبت عید مبعث ….روز مبعث روز تولّد عاطفه هاست
- اس ام اس و پیامک شعر و متن زیبای تبریک عید مبعث حضرت محمد (ص)
- اس ام اس تبریک مبعث
- اس ام اس روز مبعث رسول اکرم (ص)
- متن زیبا برای تبریک عید مبعث
- متن تبریک عید مبعث
- اس ام اس تبریک عید مبعث
- جدیدترین پیامک های تبریک مبعث پیامبر
- پیامک های زیبا برای تبریک عید مبعث رسول اکرم(ص)
- پیامک به مناسبت مبعث حضرت محمد (ص)
- اس ام اس مخصوص تبریک مبعث پیامبر
- زیباترین مجموعه شعر و متن تبریک عید مبعث Text SMS
- اس ام اس تبریک عید مبعث
- پیامک های تبریک عید مبعث پیامبر اکرم (ص)
- جدیدترین اس ام اس های تبریک بعثت پیامبر
- اس ام اس برای تبریک عید مبعث
- پیامک ویژه تبریک عید مبعث
- جدیدترین اس ام اس های تبریک عید مبعث
- متن تبریک جدید عید مبعث
- متن زیبا برای تبریک عید مبعث
- متن تبریک عید مبعث
- اس ام اس تبریک عید مبعث
- شعر و متن تبریک عید مبعث جدید
- شعر و متن تبریک عید مبعث زیبا
- شعر و متن تبریک عید مبعث ناب
- شعر و متن تبریک عید مبعث رسول الله
- شعر و متن تبریک عید مبعث
- شعر و متن تبریک عید مبعث کوتاه
- شعر و متن تبریک عید مبعث رسمی
- شعر و متن تبریک عید مبعثText SMS
- شعر و متن تبریک عید مبعث
- شعر و متن تبریک عید مبعث سال
- شعر و متن تبریک عید مبعث
- شعر و متن تبریک عید مبعث
- شعر و متن تبریک عید مبعث امسال
- شعر و متن تبریک عید مبعث سال جدید
- شعر و متن تبریک عید مبعث سال
- شعر و متن تبریک عید مبعث پیامبر ص
- شعر و متن تبریک عید مبعث سال
- جدیدترین شعر و متن تبریک عید مبعث
- زیباترین شعر و متن تبریک عید مبعث
- شعر و متن تبریک عید مبعث Text
- شعر و متن تبریک عید مبعث SMS
- شعر و متن تبریک عید مبعث SMS
- اشعار و دلنوشته های عید مبعث
گل واژه های وحی
از بلور ماه، لبخند مهر می تراوید. غار حرا تجلّی گاه نور بود. جبرئیل امین، گل واژه های وحی را منتشر می کرد. در آن شب، محمّد صلی الله علیه و آله وسلم بر سریری می نشست که عرش نبوّت بود. او در آن جغرافیای زمین، راه تاریخ را می گشود و چراغ خورشید را می آویخت تا راه ما را تا فرجام، راهنما باشد. در سال روز مبعث هنوز هم شکوه آن خاطره، جام زیستنمان را سرشار می کند و شکوفه های شادی را در دلمان شکوفا می سازد.
راز خلقت زمین
آن شب، «زمزم» زمزمه شادی داشت و «مروه» در تماشای صفای یار بود و کعبه در طواف فرشتگان، که از حریم خدا محرمی به حرم پا نهاد که صفایش مروه و شعورش مشعر و عرفانش عرفات را به شگفتی می نشاند. او از سمت «صفا» آمده بود و «سعی» بر وفا کردن به «عهد» ازلی داشت. بعد از او «منا» مذبح منیَّتْ بود. او یاد داد که با سنگ ریزه های برائت، بت های درون و برون را «رمی» کنیم و عرفان عرفات را بیابیم. او اندیشه ها را به ضیافت معرفت می برد و دل های عاشق را با پای «هروله» به سوی صحرای نیاز می کشاند. سلام ساکنان سماوات و زمین بر او باد که مباهات آفرینش بود و راز خلقت کائنات.
پرچمدار عدالت
ابر سیاه فساد و گناه، بر آسمان جهان، سایه افکنده بود. عواطف انسانی پایمال شده بود. بت هایی از جنس بشر، اما بی رحم، حاکمان ملّت ها بودند و بت هایی از سنگ و چوب مظهر پرستش.
نه نسیم عدالتی می وزید و نه زلال مهر و عطوفتی جاری بود. صدایی جز چکاچک شمشیرها و نعره های جاهلیّتِ موهوم، همراه با آخرین ناله های دخترکانی معصوم، که زنده زنده به گور می رفتند، شنیده نمی شد. در چنین فضایی مخوف، محمّد صلی الله علیه و آله وسلم ظهور کرد تا انسان را به چشمه های هدایت و انسانیّت رهنمون باشد. آمده بود تا با شعار آزادی، برابری و برادری، انسان های تحت ستم را از سلطه جبّاران و ستمگران برهاند و چنین نیز شد. در اندک زمانی تعالیم آن حضرت، همراه با آیات جان بخش قرآن، نه تنها جزیره العرب، که سرزمین های دیگر، را نیز به لرزه درآورد و پرچم عدالت را در جهان گسترد.
تنها شاهد زمینی
کوه «نور» در شمال مکّه قرار دارد. در نقطه شمالی این کوه، غاری است به قدر قامت یک انسان که با گذر از سنگ های بسیار می توان به آن رسید. این غار از آشنای صمیمی خود، خاطرات بسیار دارد. امروز هم مردمان به عشق شنیدن این سخنان، با رنج بسیار، خود را به آستان آن می رسانند که از او سرگذشت وحی را بپرسند. غار حرا نیز با زبانِ حال می گوید، این جا، عبادتگاه «عزیز قریش» است. من شب ها و روزهای بسیاری را به یاد دارم که محمّد صلی الله علیه و آله وسلم به این مکان دور از غوغا می آمد تا با خدای خویش خلوت کند. من دل گفته ها، حرف ها و اشک های محمّد را دیده ام و هرگز آن شب رازانگیز را که جبرئیل برای اوّلین بار، پیام وحی خدا را بر محمّد می خواند، از یاد نخواهم برد. من تنها شاهد زمینی بعثت محمّدم.
آغاز وحی
«فرشته ای از طرف خدا، مأمور شد آیاتی چند به عنوان طلیعه و کتاب هدایت و سعادت، برای امین قریش بخواند تا او را به کسوت نبوّت مفتخر سازد. آن فرشته جبرئیل و آن روز، روز مبعث بود. در آن روز فرشته ای با لوحی فرود آمد و آن را در برابر او گرفت و به او گفت: «بخوان». او از آن جا که درس نخوانده بود، پاسخ داد من توانایی خواندن ندارم. فرشته وحی دوباره او را به خواندن فرا خواند ولی همان جواب را شنید. فرشته بار دیگر سخن خود را تکرار کرد. ناگهان سید بطحا احساس کرد می تواند لوحی را که در دست فرشته است بخواند. در این موقع، آیاتی را که در حقیقت دیباچه کتاب سعادت بشر است، خواند: «به نام خداوند بخشنده مهربان. بخوان به نام پروردگارت که آفرید. انسان را از علق آفرید. بخوان و پروردگارت کریم ترین کریمان است؛ همان کس که به وسیله قلم آموخت».
خاتم پیامبران
محمد صلی الله علیه و آله وسلم راز خلقت زمین و گل سرسبد عالم هستی است؛ اولین نور، آخرین فرستاده، برترین انسان و محبوب ترین خلق خداست. او عصاره همه انبیای الهی است. در وجود او خُلق آدم، نیروی نوح، طاعت یونس، وقار الیاس، صبر ایّوب، صدای دلکش داوود، عظمت سلیمان، محبت دانیال، عصمت یحیی، کردار خلیل، قول اسماعیل، صورت یوسف، شکیب موسی و زهد عیسی، تجلّی یافته است، محمد صلی الله علیه و آله وسلم پیشوای همه پیامبران است.
بارقه آسمانی
افق اجتماع مردم در حجاز هم چنان تاریک بود. آشفتگی، اوضاع مردم را ناملایم کرده بود و امنیّت جانی و مالی و ناموسی نداشتند. از علم و حکمت خبری نبود. فضیلت آنها فقط در شعرسرایی و قصّه پردازی بود. ابرهای سیاه جهالت سَرتاسر آن محیط در تاریکی فرو برده بود. ناگهان از شهر مکه نور پاکی همچون بارقه آسمانی فضای عالم را روشن کرد. این نور پاک که حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم بود محیط زندگانی عقلانی بشر را برای همیشه منوّر گردانید.
اعلان نبوّت
آن روز که اعلان نبوّت داده شد، روز مجد و شرف، روز طلوع سعادت و عزت، روز رشد عقلی و ترقی ملی بود. روزی بود که بزرگ ترین منجی عالم بشریت، محمد بن عبد اللّه، برانگیخته شد و با نور قرآن، عالم را نورافشانی کرد.
لحن فرح بخش
روزی که پیامبر بزرگ الهی حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم برای هدایت بشر برانگیخته شد، ندایی آسمانی از مشرق کوه حرا، بلند شد و در دنیای بشریّت طنین انداز گردید. این آهنگ ملایم طبع بشر بود و مردم جهان در انتظار چنین آهنگی بودند، و با افق فکر و خرد خردمندان سازگار گردید. این لحن فرح بخش بر دل انسان نشست سطح اندیشه او را بالا برد.
رحمه للعالمین
حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم حامل اسرار آفرینش و راز خلقت بود. وجود او به ارسال پیامبران الهی و انزال کتاب های آسمانی پایان داد. اعلامیّه ختم نبّوت را او در دست داشت و با منصب رَحْمَهً للعالمین، از قلّه حرا به طرف مردم سرازیر شد تا خود تجلّی انوار رحمت الهی بر دیدگان بندگان خدا گردد.
دین فطری
آخرین برگزیده الهی قانونی آورد که از مبدأ آفرینش شروع می شود، تا منتهای سیر آدمی، ادامه می یابد. شریعتی که با روحیه بشر سازگار و با طبیعت او عجین و آمیخته شده بود، دینی که فطری و قانون اجتماعی بود.
دین معتدل
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در سیر رسالت الهی اش قانونی معتدل و به دور از افراط و تفریط آورد و به مادیت یهود و رهبانیت نصارا خاتمه داد؛ دینی که بین روح و بدن جمع و انسانی جامع تربیت کرد.
تغییر خطّ تاریخ
مبعث روزی است که تاریخ خطّ سیر خود را عوض کرد؛ روزی که به پرستش معبودان چوبین و گلی خاتمه داد و بت ها را در هم فرو ریخت، بشر را بر کردار زشت و عبث خود شرمنده ساخت، و خرافات و اوهام را از میان برداشت.
آشنا ساختن با لذّت های معنوی
مبعث روزی است که پیامبر الهی برانگیخته شد تا بشر غرق در مادیت را با لذّت های معنوی آخرت آشنا کند. وظایف او را به او یادآورد و به سرنوشتش آشنا سازد تا در سایه تقوا و خشیت نسبت به درگاه الهی، سعادت دنیا و آخرت رهاوردش باشد.
رشد عقلی بشر
در محیطی که علم و تمدّن در آن راهی نداشت، در ظلماتی که خبری از فلسفه و حکمت نبود، در جامعه ای که نوشتن و خواندن معمول نبود و جز چندنفر انگشت شمار کسی نمی توانست بنویسد و بخواند، آن نابغه آسمانی ظهور کرد و مکتب خانه هفت اقلیم را بسته و درس علم و حکمت و اخلاق را تا سرحد کمال عقلی آدمیان به مردم آموخت، چنانچه بالاتر از آن ناممکن بود و به تصوّر نمی آمد.
انقلاب توحید
مبعث روزی است که نهضت معنوی شروع شد و انقلابی عظیم در عالم بشری به وجود آمد که هنوز برکات آن ادامه دارد. و این انقلاب عبارت است از توجه به حقیقتی واحد که خداوند یکتای بی همتاست که با فرستادن آخرین رسول خود ـ که رهبر این انقلاب بود ـ پایه های انقلاب را پی ریزی کرد.
در اندیشه ی سرنوشت انسانیّت
در روزگاری که بشریّت دچار سهمگین ترین بحران ها بود، زندگی به صورت جهنمی درآمده بود. از ستم، اختلاف، قتل، غارت، تجاوز، حق کشی، بی ایمانی؛ جهان چون زورقی بی بادبان بر سر امواج خطرناک اقیانوس طوفانی تاریخ از سویی به سویی می افتاد اگر از گردابی برون می آمد، به گردابی دیگر فرو می رفت ـ مردی در دل کوه های مکه خدا را عبادت می کرد و به سرنوشت تاریخ انسانیت و ارزش های والا می اندیشید.
شعار توحید
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم با شعار «قُولُوا لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ تُفْلِحُوا؛ بگویید خدایی نیست جز خدای یگانه تا رستگار شوید»، مردم را به توحید فراخواند و به یکتاپرستی دعوت نمود و مذاهب دیگر را که در دست خوش تحریف قرار گرفته بودند منسوخ و باطل اعلام کرد.
تربیت مردم
حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با تعلیم و آموزش اصلِ «گرامی ترین و عزیزترین شما در نزد خداوند پرهیزگارترینِ شماست»، از میان مردم آن روز، انسان هایی آزاده و پاک و بزرگ و قهرمان تربیت کرد و قومی پراکنده و کینه توز و بی ایمان را به مردان و زنانی فداکار و مؤمنانی با اخلاص و مجاهد بدل ساخت.
پرشورترین حماسه ی تاریخ
انبیای الهی شاه کار خلقتند. زندگی آنها هم شاه کار تاریخ و مملوّ از حماسه های پرشور آفرینش است. در میان انبیا هیچ یک به اندازه ی پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله وسلم زندگی پرحادثه ای نداشته است. مطالعه تاریخ آن حضرت صحنه های گوناگون آموزنده ای را از نظر ما می گذراند. صحنه های میلاد آن بزرگوار، صحنه های پرابهّت نخستین روزهای نزول وحی و به دنبال آن مقاومت سیزده ساله در مکه، و صحنه های پرهیجان هجرت و سال های پس از آن. از این رو اگر زندگی آن حضرت را پرشورترین حماسه تاریخ بنامیم اغراق نکرده ایم.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در کلام امام خمینی رحمه الله
منزلت اجتماعی پیامبر
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم از همین جمعیت پایین بود، از بین همین جمعیت پاشد و قیام کرد. اصحاب او از همین مردم پایین بودند. از این طبقه سوم بودند. آن طبقه بالا مخالفین پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بودند. از همین توده پیدا شده است و برای همین جمعیت، همین ملّت قیام کرده است و به نفع همین ملّت احکام آورده است.
شریف ترین روز
باید عرض کنم، که روز بعثت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در سرتاسر دهر، مِنَ الأزَلِ الی الأَبد [= از ازل تا ابد]»، روزی شریف تر از آن نیست، برای این که حادثه ای بزرگ تر از این حادثه اتفاق نیفتاده. حوادث بسیار بزرگ در دنیا اتفاق افتاده. بعثت انبیای بزرگ اولوالعزم و بسیاری از حوادث بسیار بزرگ [اتفاق افتاده] لکن حادثه ای بزرگ تر از بعثت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم [دیده[ نشده است و تصور هم ندارد که بشود، زیرا که بزرگ تر از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در عالم وجود نیست، غیر از ذات مقدّس حق تعالی.
انگیزه بعثت، تزکیه ی نفوس
انگیزه ی بعثت این است که ما را از این طغیان ها نجات دهد و ما تزکیه کنیم خودمان را؛ نفوس خودمان را مصفّا کنیم و نفوس خودمان را از این ظلمات نجات بدهیم. اگر این توفیق برای همگان حاصل شد دنیا یک نوری می شود نظیر نور قرآن و جلوه نورحقّ.
بعثت، تحوّلی علمی عرفانی در عالم
مسئله بعثت یک تحول علمی ـ عرفانی در عالم ایجاد کرد که آن فلسفه های خشک یونانی را که به دست یونانی ها تحقّق پیدا کرده بود و ارزش هم داشت و دارد، لکن مبدل کرد به یک عرفان عینی و یک شهود واقعی برای ارباب شهود.
بعثت و رفع ظلم
بعثت رسول خدا برای این است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند؛ راه این که مردم بتوانند با قدرت های بزرگ مقابله کنند به مردم بفهماند، بعثت برای این است که اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را، و اجسام مردم را، تمام این ها را از ظلمت ها نجات بدهد. ظلمات را به کلی کنار بزند و جای او را نور بنشاند. ظلمت جهل را کنار بزند و به جای او نور عمل بیاورد. ظلمت ظلم را به کنار بزند و به جای او عدالت بگذارد.
حکومت قانون
حکومت رسول اللّه و حکومت امیرالمؤمنین حکومت قانون است؛ یعنی قانون خدا آنها را تعیین کرده است. آنها به حکم قانونْ واجب الاطاعه هستند. پس حکم از آنِ قانون خداست و قانون خدا حکومت می کند.
صبر و استقامت عامل پیروزی
استقامت که لازمه رهبری انبیای گرامی است، به طور کامل در رسول اکرم بود؛ «فَاسْتَقِیمُ کَما اُمِرْتَ».
نهضت کن و استقامت کن. این دو خاصیّت در پیشبرد مقاصد بزرگ پیغمبر اسلام دخالت داشت: قیام و استقامت. این استقامت موجب شد که با این که هیچ در دست نداشت و تمامی قوای قدرتمندان بر خلاف او بود ـ به طوری که در مکه نمی توانست به طور علنی دعوت کند ـ لکن مأیوس نمی شد از این که نمی تواند علنا مردم را دعوت کند. مأیوس نبود.
صراط مستقیم
وحی شد بر مصطفی برخیز، اقرأ باسم ربّک ای حبیب من ز جا برخیز، اقرأ باسم ربّک
تیره شد رخسار گیتی، خیره شد دیو تباهی چیره شد جهل عِما برخیز، اقرأ باسم ربّک
کردگارت برگزید از خلق تا امروز خوانی خلق را سوی خدا، برخیز، اقرأ باسم ربک
هم رسولی، هم سفیری، هم بشیری، هم نذیری هم تویی خیرُالوَری برخیز، اقرأ باسم ربّک
مردمی را کز خدا بیگانه اند، از حق گریزان با خدا کن آشنا برخیز، اقرأ باسم ربّک
دختران را زنده بسپردن به خاک تیره تا کِی؟ ختم کن این ماجرا برخیز، اقرأ باسم ربّک
نور امیّدی که روزی کرد روشن طورسینا جلوه گر شد در حرا برخیز، اقرأ باسم ربّک
انفس و آفاق در تسخیر و فرمان تو آید چون برافرازی لوا برخیز، اقرأ باسم ربّک
علی خاتمی نوری
محمّد صلی الله علیه و آله وسلم
مهر را روشنی از روی تو افروختن است ماه را حسن ز رخسار تو آموختن است
گُل به پیش گُل رخسار تو ای رشک بِهشت همچو خاری است که شایسته آن سوختن است
آرزویی که به دل یوسف کنعانی داشت خویشتن را به غلامیّ تو بفروختن است
وصف روی تو مگر روی تو گوید، ور نه حدّ ما دیدن و حیرانی و لب دوختن است
کار «بنده» همه ای خسرو خوبان، به جهان جان و دل دادن و خود مهر تو اندوختن است
بنده ـ شاعر زبان قاجاریه
بخوان به نام خدا
غنوده کعبه و امّ القری به بستر خواب ولی به دامن غارحرا دلی بیتاب
نخفته، شب همه شب، دیده خدابینش ز دیده رفته به دامن سرشک خونینش
که پیک حضرت دادار، جبرئیلِ امین عیان به منظر او شد، خطاب کرد چنین:
«بخوان به نام خدایی که ربّ ما خَلَق است پدیدآور انسان ز نطفه و عَلَق است
بخوان که ربّ تو باشد ز ماسوا اکرم که ره نمود بشر را، به کار بُردِ قلم»
به گوش هوش چو این نغمه سروش شنید هزار چشمه نور از درون او جوشید
درون گلشن جانش شکفت رازِ وجود گشود بار در آن دم به بارگاهِ شهود
درود و رحمت وافِر، ز کردگار قدیر بر آن گزیده یزدان، بر آن سراج منیر
محمود شاهرخی
مکتب صف
این پیک مشک بوی و مسیحادم از کجاست؟ کاین گونه دلنواز و روان بخش و جان فزاست؟
احمد که کُنیت و لقب و نام و نعت او بوالقاسم و محمّد و محمود و مصطفاست
رخسار او طلیعه انوارسرمدی گفتار او، سفینه دُرهای پربهاست
آیینه ای که، مظهر آیات ایزدی است گنجینه ای که، منبع الطاف کبریاست
زیبد نشان خاتم و اورنگ خسروی بر رهبری که قافله سالار انبیاست
نور رخش، چراغ ره سالکان حق خاک درش، کلید در رحمت خداست
سرلوحه فضیلت و سرحلقه وجود سرمایه حقیقت و سرچشمه بقاست
قاسم رس
جمال محمّد
ماه فرو ماند از جمال محمّد سرو نباشد به اعتدال محمّد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست در نظر قدر با کمال محمّد
وعده دیدارِ هرکسی به قیامت لیله «اسرا» شب وصال محمّد
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی آمده مجموع، در ظِلال محمّد
عرصه گیتی مجال همّت او نیست روز قیامت نگر مجال محمّد
و آن همه پیرایه بسته جنّت فردوس بو که قبولش کند، بلال محمّد
همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد تا بدهد بوسه بر نِعال محمّد
شمس و قمر در زمین حشر نتابد پیش دو ابروی چون هلال محمّد
چشم مرا، تا به خواب دید جمالش خواب نمی گیرد از خیال محمّد
«سعدی» اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمّد بس است و آل محمّد
سعدی
فخر عالم، فخر آدم
آن آیت آزادگی، آزاد جانی، آن شوکت نامش جهانگیری، جهانی
آن، جانِ جانِ جانِ جانِ جان جانها آن، در کلامش لطف آب زندگانی
آن مردِ مردِ مرد، در معنی نه در حرف آن آدمی خلقت، و لیکن آسمانی
آن نازنین خو، نازنین رو، نازنین طبع آن خیل خوبان را سزاوار شبانی
آن نیک فطرت، نیک خصلت، نیک عترت آن مهربان، آن آفتاب مهربانی
آن در کریمی شرمسار از وی کریمان آن در حلیمی، حلم را بنیان و بانی
آن عزّت و جود و شرف زیبنده او آن صدق دل با او نه تصدیق زبانی
آن فخر عالم، فخر آدم، آن محمّد صلی الله علیه و آله وسلم یعنی کتاب آسمانی را معانی
محمّدجواد بهجت
سرحلقه
سرحلقه عشاق به عالم، احمد یعنی هدف از خلقت آدم، احمد
رخشان و فروزنده بر انگشت وجود پیغمبری انگشتر و خاتمْ احمد
آمیزه شور و عشق و عرفان، احمد مفهوم عمیق علم و ایمان، احمد
من در عجبم چگونه با این همه وصف می زیسته در عالم امکان، احمد؟!
علی مرادی غیاث آبادی
هی هی از این عشق خوش احمدی
جان سحر، جسم سمن بوی توست شام، غلام سر گیسوی توست
ماه که خَم کرده سر خویشتن بوسه زنِ گوشه ابروی توست
ای سمن باغ خداوندگار سرو، غلام قد ناژوی توست
صبح ازل، پرتو پیشانی ات شام ابد، طُرّه دل جوی توست
آنچه ز گل نیک تر آمد به باغ باغِ گُل خُلق تو و خوی توست
زمزمه زندگی کاینات همهمه شور و هیاهوی توست
عقل تو سرمایه سنگین وحی عقل جهان کم به ترازوی توست
عقد ثُریّا به کف آسمان پیشکش گردن بانوی توست
کاش که فریاد دلم می شنید حلقه آن در که سر کوی توست
شاخه طوبی ندهد در بهشت آنچه در آن چنبر بازوی توست
هی هی از این عشق خوش احمدی ذکر لبم ناله هوهوی توست
اس ام اس و پیامک شعر و متن زیبای تبریک عید مبعث حضرت محمد (ص)
در غار حرا امین سرمد آمد
محمود و ابوالقاسم و احمد آمد
از بهر نجات بشریت امروز
فرمان رسالت محمد (ص) آمد
اس ام اس تبریک مبعث
جهان غرق شادی و نور و صفاست
نشاطی عیان در همه ماسواست
چه می پرسی اینقدر از شام قدر
شب بعثت خاتم الانبیاست
(شکوهی)
اس ام اس روز مبعث رسول اکرم (ص)
در غار حرا گشوده شد دفتر نور
دادند کتاب نور بر رهبر نور
شد بعثت والای محمد (ص) یعنی
گردید امین مکه پیغمبر نور
(موید)
متن زیبا برای تبریک عید مبعث
این رهبر کل که بر رسولان ماه است
با پرچم لااله الا الله است
گفتم به سروش نام این رهبر چیست؟
گفتا که محمد بن عبدالله است
متن تبریک عید مبعث
احمد که به درد ها بود نامش بس
در نظم جهان نظام احکامش بس
گر خلق جهان ز دین او برگردند
ایمان علی به او و اسلامش بس
(موید)
اس ام اس تبریک عید مبعث
بعثت که امید مردم آگاه است
عیدی است که با پیام ها همراه است
وه زین عظمت که نام الله قرین است
با نام محمد(ص) رسول الله است
جدیدترین پیامک های تبریک مبعث پیامبر
او شد نبی و قلب سلیمش دادند
لوح کرم و قلب رحیمش دادند
یک طفل یتیم و رهبری بر عالم
این مرتبت از خلق عظیمش دادند
(موید)
پیامک های زیبا برای تبریک عید مبعث رسول اکرم(ص)
ای سینه ی مجروح ما مجروح طول غیبتت / در بعثت جدت همه چشم انتظار بعثتت
خورشید مکه کی رسد صبح طلوع نهضتت / بت های عالم بشکند با دست عزم و همتت
پیامک به مناسبت مبعث حضرت محمد (ص)
مبعث، روز برانگیختن خِردهای دفن شده
در تابوت خرافه گرایی و جهل پیشگی،
و روز تولد عاطفه های زخمی شده در رقص
شمشیرهای تعصب است
عیدتان مبارک.
اس ام اس مخصوص تبریک مبعث پیامبر
بعثت شیعه ز آغاز غدیر است و حراست / بعثت سوم او واقعه ی عاشوراست
پدر شیعه علی، مادر شیعه زهراست / شیعه جان و تنش از آب و گل کرببلاست
زیباترین مجموعه شعر و متن تبریک عید مبعث Text SMS
یا رحمت للعالمین جبریل می خواند تو را / ای منجی کل بشر بیرون بیا از این سرا
تو شهریار عالمی تا چند در غار حرا / ای یوسف مصر وجود از چاه تنهایی درآ
اس ام اس تبریک عید مبعث
به به که چه روز خرم آمد / مبعوث، نبى اکرم آمد
بس عید فرا رسید بى شک / عیدى نبود چنین مبارک
هر روح که دور از بدى شد / با آمدنش محمدى شد
صلوات
پیامک های تبریک عید مبعث پیامبر اکرم (ص)
حبیب خدا، با قلبی لبریز از نور آمده است
تا آیه های شفابخش قرآن را بر بالین
انسانهای بیمار زمزمه کند،
تا حکمت و حلاوتِ سخن خالق،
جان تازه در کالبد خفته مخلوق بدمد.
جدیدترین اس ام اس های تبریک بعثت پیامبر
مبعث، سپیده دمی است که خداوند،
نامه سی جزئی خود را،
به دست امینترین بندهاش داد،
تا دست زمین را به آسمان برساند.
اس ام اس برای تبریک عید مبعث
مهدی بیا که عید اعظم پیمبر است
این بعثت محمد و تبریک حیدر است
در اهتزار پرچم قرآن هل اتی
تا موسم ظهور بدستان رهبر است
عید مبعث مبارک
پیامک ویژه تبریک عید مبعث
یا محمد! حسن ختام نبوت،
نقطه آغاز تو بود؛ روزی که علفهایِ هرز
مفاهیم جا افتاده را برکندی
و خاک بشر را زیر و رو کردی
تا تنها بذر وحدانیّت الهی را در آن رها کنیم.
جدیدترین اس ام اس های تبریک عید مبعث
ای به راه تو تمامی ملل را دیده
ای که جبریل امین دور سرت گردیده
چشم عالم به ره مکتب روشنگر توست
منجی کل بشر دین علی پرور توست
متن تبریک جدید عید مبعث
تو مبعوث شدی تا بارانِ رحمتِ فراگیرت
بر ریگستانِ عطشناک جان ببارد
و دستان تهی از گوهر ناب ایمان
را به قنوتِ زلال دعا و نیایش ببرد.
متن زیبا برای تبریک عید مبعث
بت و بتخانه همه ذکر خدا می گویند
سخن از اقرأ و از غار حرا می گویند
حمد حق، مدح رسول دو سرا می گویند
خلق عالم همه تبریک به ما می گویند
متن تبریک عید مبعث
از حرا آیات رحمن و رحیم آمد پدید
با نخستین حرف،قرآن کریم آمد پدید
صوت”اقرا ء باسم ربک” می رسد بر گوش جان
یا که از غار “حرا”خلق عظیم آمد پدید
اس ام اس تبریک عید مبعث
بعثت، امید انسان به فردایی روشن است
بعثت، نشانه مهرورزی خدا با خاکیان و باران رحمت بیحد او بر زمینیان است
بعثت پیامبر اکرم (ص) مبارک باد
ای شاه سوار ملک هستی
سلطان خرد به چیره دستی
ای ختم پیمبران مرسل
حلوای پسین و ملح اول
سر خیل تویی و جمله خیلند
مقصود تویی همه طفیلند
بعثت پیامبر اکرم (ص) مبارک باد
شعر و متن تبریک عید مبعث جدید
یا رحمت للعالمین جبریل می خواند تو را
ای منجی کل بشر بیرون بیا از این سرا
تو شهریار عالمی تا چند در غار حرا
ای یوسف مصر وجود از چاه تنهایی درآ
شعر و متن تبریک عید مبعث زیبا
از بعثت او جهان جوان شد
گیتى چو بهشت جاودان شد
این عید به اهل دین مبارک
بر جمله مسلمین مبارک
شعر و متن تبریک عید مبعث ناب
ماه فرو ماند از جمال محمّد
سرو نباشد به اعتدال محمّد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
در نظر قدر با کمال محمّد
بعثت پیامبر اکرم (ص) مبارک باد
شعر و متن تبریک عید مبعث رسول الله
عید سعید مبعث
آغاز راه رستگارى و طلوع تابنده مهر هدایت و عدالت مبارک باد
شعر و متن تبریک عید مبعث
غار حرا سراسر لبریز نور سرمد
جبریل آمد و گفت قم فانذر محمد
برخیز و رهبری کن بر یار یاوری کن
بر خلق هر دو عالم از حق پیمبری کن
شعر و متن تبریک عید مبعث کوتاه
وحی شد بر مصطفی برخیز، اقرأ باسم ربّک
ای حبیب من ز جا برخیز، اقرأ باسم ربّک
تیره شد رخسار گیتی، خیره شد دیو تباهی
چیره شد جهل عِما برخیز، اقرأ باسم ربّک
شعر و متن تبریک عید مبعث رسمی
گر فکر رهایی ز غم و راه نجاتی
در این شب پر فیض تو خواهی ثمراتی
باید که به کوری دو چشمان حسودان
بر احمد و آلش بفرستی صلواتی
عید مبعث مبارک
شعر و متن تبریک عید مبعثText SMS
امروز
روز تکوین آیه های رسالت است
روز تجلّی رحمت الهی
عید پیامبری رسول خدا (ص) مبارک
شعر و متن تبریک عید مبعث
مهدی بیا که عید اعظم پیمبر است
این بعثت محمد و تبریک حیدر است
در اهتزار پرچم قرآن هل اتی
تا موسم ظهور بدستان رهبر است
عید مبعث مبارک
شعر و متن تبریک عید مبعث سال
سلام بر مبعث، پیام خیزش انسان، از خاک تا افلاک
سلام بر مبعث، انفجار نور و ظهور همه ارزشها در صحنه حیات بشر !
بعثت پیامبر اکرم(ص) مبارک باد
شعر و متن تبریک عید مبعث
به امر رب خود لبیک گوییم
به همراه ملائک جمله گوییم
سلام و رحمت حق بر محمد
اللهم صل علی محمد
شعر و متن تبریک عید مبعث
سلام بر مبعث، عید بزرگ نجات از حیرت و سرگردانی، عید ختم ناامیدی
عید تمایز عدل و ظلم، عید بیداری و تعهّد، عید هدایت
بعثت پیامبر اکرم(ص) مبارک باد
شعر و متن تبریک عید مبعث امسال
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
بعثت پیامبر اکرم(ص) مبارک باد
شعر و متن تبریک عید مبعث سال جدید
بعثت نه این سرور، سرور ولایت است
مبعث نه این چراغ، چراغ هدایت است
خورشید چون ز شرق حرا پرتو افکند
احمد نه این فروغ، فروغ رسالت است
منبع : سایت تفریحی نمکستان
شعر و متن تبریک عید مبعث سال
ای به راه تو تمامی ملل را دیده
ای که جبریل امین دور سرت گردیده
چشم عالم به ره مکتب روشنگر توست
منجی کل بشر دین علی پرور توست
شعر و متن تبریک عید مبعث پیامبر ص
تویی هم مصطفی و هم محمد تو را در آسمان نامند احمد
تو کانون صفا مرد یقینی تو عین رحمه للعالمینی
عید مبعث مبارک باد
شعر و متن تبریک عید مبعث سال
خواند زبان دلم ثنای محمد(ص)
ماند خرد خیره در لقای محمد(ص)
دیده دل، جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)
عید مبعث بر همگان مبارک
جدیدترین شعر و متن تبریک عید مبعث
آوای بخوان بخوانِ او می ریزداز غار
صدای گفت وگو می ریزدمی
گفت فرشته: اقرأ باسم ربک
عشق است کز آسمان فرو می ریزد
بعثت پیامبر اکرم(ص) مبارک باد
زیباترین شعر و متن تبریک عید مبعث
بت و بتخانه همه ذکر خدا می گویند
سخن از اقرأ و از غار حرا می گویند
حمد حق، مدح رسول دو سرا می گویند
خلق عالم همه تبریک به ما می گویند
شعر و متن تبریک عید مبعث Text
نور عترت آمد از آیینه ام
کیست در غار حرای سینه ام
رگ رگم پیغام احمد می دهد
سینه ام بوی محمد می دهد
عید مبعث مبارک باد
شعر و متن تبریک عید مبعث SMS
بعثت امید انسان به فردایی روشن است
بعثت، نشانه مهرورزی خدا با خاکیان و باران رحمت بی حد او بر زمینیان است
بعثت پیامبر اکرم (ص) مبارک باد
شعر و متن تبریک عید مبعث SMS
شهپر وحدت ببال کبریای مصطفی
صوت و آواز ملایک از نوای مصطفی
او سبق جوید ز روح القدس در معراج عشق
ساکنان عرش مَست از کبریای مصطفی
اشعار و دلنوشته های عید مبعث
اشعار و دلنوشته های عید مبعث
این ندا آید ز سوی خالق ارض و سما
اِقرأ بسم ربّک الّذی خلق یا مصطفی
ای رسول ِ،حیّ سرمد،جان فدایت،یا محمد
یا محمد یا نبی یا مصطفی یا مصطفی…
بعثت است و موج شادی تا ثریّا می رود
از حرا نور خدا تا عر ش اعلا می رود
از فروغ ِ،حیّ سبحان،شهر مکّه، شد چراغان
یا محمد یا نبی یا مصطفی یا مصطفی…
ای محبین ولایت زود ِ زود ِ زود ِ زود
وعده ی ما مکّه با نابودی ِ آل سعود
کن به حقّ ،نام زهرا،یک مدینه،قسمت ما
یا محمد یا نبی یا مصطفی یا مصطفی…
*
*
*
*
عید نجـات عـالم خلقـت مبارک است
آوای وحـی و لیلـۀ بعثـت مبارک است
عیـد نـزول سـورۀ اقـرأ بـه عقـل کل
جشن کمال و علم و فضلیت مبارک است
ریحانههای زنده نهان گشته زیر خاک
عیـد حیات، عیـد ولادت مبارک است
عیـد نـزول وحـی الهی به احمد است
جان در طبق نهید که عید محمّد است
آوای وحی میرسد از شش جهت به گوش
بر قلبهای مرده دمد روح از این سروش
از سنگهــای غـار حـرا آیـد ایـن نـدا:
فریاد بیصدای خـدا تا بـه کی خموش؟
اقرأ! بخوان! بخوان! که خدا گویدت بخوان
اقرأ! و ربک ای همـه سر تا قدم خروش
اقرأ! بخوان! که قلب بشر بیقرار توست
فصـل خـزان گذشت؛ طلوع بهار توست
اقرأ! بخوان! که نور نبوت دمیده است
اضرب گذشت؛ نوبت اقرأ رسیده است
اقرأ! بخـوان! بخوان! که خداوندگار تو
بهر نجات خلق، تـو را برگزیـده است
اقرأ! بخوان! که پیشتر از خلقت وجود
ذات خـدا پیامبــرت آفریــده اسـت
اقرأ! بخوان! که از همگان دلبری کنی
مــا کبریـایـی و تـو پیــامآوری کنی
بنگر به کعبه ذکر بتـان یامحمّد است
فریاد بیصـدای جهـان یامحمّد است
خورشید و ماه و قطره و دریا و کوه و دشت
با هم ندایشـان همگان یامحمّد است
آوای اولیـای خــدا تـا خـدا خـداست
هر لحظه با هزار زبان یامحمّـد است
در پهن دشت ملک خـدا انقلاب کن
با دست ما تو بتکدهها را خراب کن
ای کل وحی، در نفـس جانفـزای تو
دیگر بـه تختهسنگ حرا نیست جـای تو
ما کردهایم اراده که تا حشر، سرکشان
سـر آورند یکسـره بر خـاک پـای تو
ما کردهایم اراده کـه بـر قلـۀ کمـال
باشـد در اهتــزاز، همیشـه لـوای تو
ای بتشکن که هست سر بت شکستنت
دسـت علـی بـود تبـر بـت شکـستنت
تو پیشتر ز خلق و پس از خلق، رهبری
هـم اولیـن رسـول هم آخـر پیمبری
پیغمبری به نام تو گردید ختم و بس
با آن کــه از تمـام پیـامآوران سری
از آدم و خلیل و کلیم و مسیح و نوح
ای برتـرین سفیـر الهـی تـو برتری
تا روز حشـر، زنـدۀ جاوید، دین توست
قرآن کتاب توست، علی جانشین توست
یاری که هست بـر تو برادر فقط علیست
پیروز بـدر و خنـدق و خیبر فقط علیست
شهـر بــزرگ علـم الـهـی فقــط تویـی
این شهـر را دریست که این در فقط علیست
شمشیـرِ حـق و شیـر خروشـان توست او
اعلام کن به خلق که حیدر فقط علیست
تو جان جان عالمی و جان تو علیست
مـا حافظ توایم و نگهبان تو علیست
امـروز، اوج قلـۀ هستـی سریـر توست
خورشید بر فراز فلک سر به زیر توست
تـا دیـن زنـدۀ تـو نمیــرد نوشتـهایم
غـار حـرا مقدمـهای بـر غدیر توست
تـو شهریـار عالـم امکـان محمّــدی
حکم صریح ماست که حیدر وزیر توست
این نکته در صحیفه وحی تو خواندنیست
بعثت اگـر غدیـر نباشـد نمانــدنیست
برخیـز تــا ابـوذر و سلمـان بپروری
مقــداد در تجلــی قــرآن بپـروری
در روزگار تیرگی و جهل و خودسری
اسـلام آوری و مسلمــان بپــروری
برخیز تا به خُلق خوش و ذوالفقار عدل
در سینههـا محبت و ایمـان بپروری
فرق صنم بکوب و سخن از صمد بگو
سنگت اگـر زننـد سپـر شـو احد بگو
باید رها خلایق از این خودسری شوند
رو سوی حق کنند و ز باطل بری شوند
باید کلاف جان همه گیرند روی دست
بازار یوسفـی چـو تـو را مشتری شوند
تا مکتب تـو زنـده بمـاند چـو نـام تو
بایـد تمـام امـت تـو حیـدری شـوند
آغاز کار تو همه نور و هدایت است
اما کمال مکتب تو در ولایت است
تو آفتاب و نور جهانگسترت علیست
تو خود پیمبری و پیـامآورت علیست
حتـی اگـر تمـام جهان دشمنت شوند
ما یاور توایم و همه لشکرت علیست
با آن که هست بر سر دستت کتاب وحی
قـرآن ناشنـاختۀ دیگـرت علــیست
هرجا دلت گرفت سخن با علی بگو
حتی به جنگ بدر و احد یاعلی بگو
ای روی حق جمال منیر تو یاعلی
ای قلـۀ کمــال سریــر تو یاعلی
تنهـا نه در صحابـه کـه در جمـع انبیا
هرگز کسی نبوده نظیر تو یـاعلی
مـا از طریـق تـو بـه محمّد رسیدهایم
غار حرای ماست غدیر تو یـاعلی
روز نخست تـا کـه ولـی آفریده شد
“میثم” هم از برای علی آفریده شد
*
*
**
*
*
احمد مرسل آن چراع جهان
رحمت عالم آشکار و نهان
آمد از رب سوى زمین عرب
چشمه زندگانى اندر لب
هم عرب هم عجم مسخّر او
لقمه خواهان رحمت در او
در جهانى فکنده آوازه
با خود آورده سنّتى تازه
دین بدو یافت زینت و رونق
زانکه زو یافت خلق راه به حق
سخن او برد تو را به بهشت
ادب او رهاندت ز کنشت
دل پر درد را که نیرو نیست
هیچ تیماردار چون او نیست
بر تو از نفس تو رحیمتر است
در شفاعت از آن کریمتر است
از کرم، نزهوا و نزهوسی
مهربانتر ز تست بر تو بسی
گر تو خواهى که گردى او را یار
از حرام و سفاح دست بدار
در حریم وی اى سلامت جوی
شرمدار از حرام و دست بشوی
اى فرو مانده زاروار و خجل
در حجیم تن و جهنم دل
گر تو را دیده هست و بینایی
چون ز دوزخ سبک برون نایی؟
پاک شو، پاک، رستى از دوزخ
کو رهاند ترا از آن برزخ
خاک او باش و پادشاهى کن
آن او باش و هر چه خواهی کن
تا به حشر اى دل ار ثنا گفتی
همه گفتى چو مصطفی گفتی
شمع بود آن هماى فرخنده
از درون سوز و از برون خنده
گنج همسایه بد دل پاکش
رنج سایه نبود بر خاکش
*
*
**
*
*
عید بعثت،عید الطاف داور/توأمان شد،خنده با چشمان تر
که محمد،شده بر ما پیغمبر/مبارک مبارک
او که با امر خدا آیه ی حق میخواند/اِقرا بِاسم ربِّکَ الذی خَلق میخواند
ذکر دل توحید و تبارک/این جشن فرخنده مبارک
رسول الله رسول الله مدد مولا مولا مولا مولا…
به شب خلق،تو سراج منیری/تو امیری،تو بشیر و نذیری
دست ما نه،دست عالم بگیری/یا مولا یا مولا
نور حق جلوه گر از ماه رخ مُصطفوی/جاهلیت شده منفور به نور نبوی
رسول امجد و اعظمی/امید همه ی عالمی
رسول الله رسول الله مدد مولا مولا مولا مولا…
آرزوی ِ،همه ی ما این باشد/پیروی از،مکتب و آیین باشد
هستی ما،به فدای دین باشد/یا مولا یا مولا
ما که بر مکتب نورانی تو دل بستیم/جان نثاران تو و عاشق حیدر هستیم
می مانیم همه با عنایت/تا آخر یاور ولایت
*
*
**
*
*
عرب در جهل کامل غوطه ور بود
درخت کفرشان هم بارور بود
همه سرگرم شرک و بت پرستی
ودختر خار بر چشم پدر بود
به زیر خاک زنده دفن دختر
برای هر عرب نوعی ظفر بود
در این احوال تقدیر الهی
معین کردن دینی دگر بود
برای امر ابلاغش خداوند
به دنبال رسولی دادگر بود
میان مردم آن روز مکه
محمد(ص)نزد او محبوبتر بود
چهل سالی زعمرش می گذشت و
محمد شمس ومکه چون قمر بود
رسید آن لحظه ی موعود ،در غار
محمد (ص)غرق نجوایی دگر بود
به ناگه جبرئیل آمد کنارش
نبوت را برایش خوش خبر بود
بگفتا ای رسول ا…اقرآ
به نام آنکه خلقت را اثر بود
بدینسان بعثتی آمد پدیدار
که آنرا عدل وحق جوئی ثمر بود
پیمبر شد رسول دین اسلام
که آخر دین رب دادگر بود
برای مسلمین عید است اینروز
بر ایشان مطلع فتح وظفر بود
*
*
**
*
*
تویی هم مصطفی و هم محمد
تو را در آسمان نامند احمد
تـو کانــون صفـــا مــــرد یقـینی
تو عیـن رحمـه للعـالمینی
تو اکـنـون شهــر علــم و اجتهادی
تو رب النوع شمشیر و جهادی
تو خورشیدی شدی در گوشه غار
بر نور تو شد خورشید و مه تار
بتـاب و روشنـی بخش جهان باش
مـهـین پیغـمبر آخر زمان باش
عید پیامبری رسول خدا مبارک
از بعثت او جهان جـوان شد
گیتـى چو بهشـت جاودان شد
این عید به اهل دین مبارک
*
*
**
*
*
امروز قلب عالم و آدم حرای توست
این کوه نور شاهد حرف خدای توست
مکه دگر برای بزرگیت کوچک است
فریاد کن رسول که دنیا برای توست
اقرأ باسم ربّک یا ایها الرسول
قران بخوان امین که همین آشنای توست
لات و هبل برای تو تعظیم کرده اند
وقتی که قلب سنگی عُزی فدای توست
خورشید و ماه بین دو دست تو دلخوشند
یعنی تمام تکیه عالم عصای توست
بعد از هزار سال دگر می شناسمت
وقتی که جای جای دلم ردّ پای توست
فریادتان تمام زمین را گرفته است
امروز هر چه می شنوم از صدای توست
*
*
**
*
*
درکوه انعکاس خودت را شنیده ای
تا دشت ها هوای دلت را دویده ای
در آن شب سیاه نگفتی که از کدام
وادی سبد سبد گلِ مهتاب چیده ای ؟
«تبت یدا… » ابی لهبان شعله می کشند
تا پرده ی نمایش شب را دریده ای
رویت سپیده ای ست که شب های مکه را …
خالت پرنده ای ست رها در سپیده ای
اول خدا دو چشم تو را آفرید و بعد
با چشمکی ستاره و ماه آفریده ای
باران گیسوان تو بر شانه ات که ریخت
هر حلقه یک غزل شد و هر مو قصیده ای
راهب نگاه کرد و آرام یک ترنج
افتاد از شگفتی دست بریده ای
دیگر چرا به عطر تو ایمان نیاوریم
ای لهجه ات صراحت سیب رسیده ای !
بالاتر از بلندی پرهای جبرئیل
تا خلوت خدا، تک و تنها پریده ای
دریای رحمتی و از امواج غصه ها
سهم تمام اهل زمین را خریده ای
حتی کنار این غزلت هم نشسته ای
خط روی واژه های خطایم کشیده ای
گفتند از قشنگیت اما خودت بگو
از آن محمدی که در آیینه دیده ای
*
*
**
*
*
آفتابِ عالم آرا آفتابی میکند
با اشعه رنگِ دلها را شهابی میکند
این چه دریائیست اعجازی حسابی میکند
چشم هر بینندهاش را نقره آبی میکند
خود دل است این، دلبر است این، رهنما و رهبر است
این رسول حق محمّد، حضرتِ پیغمبر است
کوه نور و صخرههایش خم شده در سجدهاش
آشنا غار حرا با نغمهی هر سجدهاش
بوتههای این بیابان گوئیا در سجدهاش
میکند هم خاک و باد و آب و آذر سجدهاش
کیست این جبریل دارد می به جامش میدهد
هم خدا، هم مکه، هم هستی، سلامش میدهد
نقش پیشانی او تک بیتی از دنیا غزل
رنگ چشمانش زند طعنه به شهد و بر عسل
ابروانش فارغ از هر گونه امثال و مثل
بر لبش طراحیِ حی علی خیر العمل
کینههای مانده در دل با اخوت ختم شد
تا که با دست محمّد این نبوّت ختم شد
عید مبعث آمد و دیده چراغانی شده
دیو جهل و نا امیدی سخت زندانی شده
عرش بنشسته به فرش و فصل مهمانی شده
روح ما با ذکر احمد روحِ روحانی شده
لحظهی پرواز آمد بالها را باز کن
شادیِ بعثت بدین پرپر زدن آغاز کن
*
*
**
*
*
وصلِ یار
نبض هستی لرزه بر رگهای کوهِ نور زد
باغبان انبیاء گل نغمهای مسرور زد
چشمِ کوههای دگر پیش حرا تاریک بود
چشم خورشیدی او علت بر این مشهور زد
بسکه شیرین بود وصلِ یار در غارِ حرا
صد ملک با بالهای سر درش را تور زد
هم نبوت را به دست آورد و هم ختم الرسل
فکر را از نو بنا کرد و دم از معمور زد
با چنین والا مقامی چشمها را خیره کرد
تیرها بر دیدگانِ دشمنانِ کور زد
دیگر از حرف یتیمی و شبانی نیست حرف
سیلی سنگین بعثت بر رخِ مغرور زد
دست شیطان را ببست و شاهکاری را گشود
گفت اسلام و همه ابلیسیان را دور کرد
*
*
**
*
*
یا ایها المدثر
از سالها عزیمت
گویا که آمدی تو!
سردی ز چیست آخر؟
میلرزی از چه احمد؟
این بار آمدی تو!
این بار گو چه دیدی
در حال روزهداری
وقت نماز آری؟!
این بار گو چه دیدی؟!
این بار آمدن نیست
این بار فرق دارد
انگار رفتنی شد
چشمان برق بارد
انگار آشنایی میخواندت محمّد
میگویدت صدا با
آرامشی مؤثر
برخیز ای محمّد
یا ایها المدثر
*
*
**
*
*
گشت مبعوث آن که عالم زنده شد از کیش او
از حرا آیات رحمان و رحیم آمد پدید
از حرا آیات رحمان و رحیم آمد پدید
یا نخستین حرف قرآن کریم آمد پدید
صوت اقرأ بسم ربک مى رسد بر گوش جان
یا که از کوه حرا خلق عظیم آمد پدید
بانگ توحید است از هرجا طنین افکن به گوش
فانى اصحاب شیطان رجیم آمد پدید
سید امى لقب بر دست قرآن مى رسد
یا به گمراهان صراط مستقیم آمد پدید
فاش گویم عقل کل فخر رسل مبعوث شد
آن که گردد ز اعجازش دو نیم آمد پدید
قصه لولاک باشد شاهد گفتار من
یعنى امشب عالم آرا از قدیم آمد پدید
در حرا بر مصطفى امشب شد از حق جلوه گر
آن چه اندر طور سینا بر کلیم آمد پدید
نغمه اللّهُ اکبر از حرا تا شد بلند
بت پرستان را به تن لرزش ز بیم آمد پدید
گر قریش او را یتیمش خواند اما در جهان
بس شگفتى ها ازین دُرّ یتیم آمد پدید
منجى نوع بشر داراى آیات مبین
صاحب خلق خوش و لطف عمیم آمد پدید
گفته «ما اوذى مثلى» به عالم روشن است
پیشواى خلق با قلب سلیم آمد پدید
بود اگر باغ جهان پژمرده از طوفان جهل
حال بر این بوستان خرّم نسیم آمد پدید
گشت مبعوث آن که عالم زنده شد از کیش او
فاش گویم محیى عظم رحیم آمد پدید
حب و بغض او نشانى از بهشت و دوزخ است
قصه کوته، صاحب نار و نعیم آمد پدید
زد تفأّل «ثابت» از قرآن به نام مصطفى
حرف بسم الله الرحمن الرحیم آمد پدید
*
*
**
*
*
امروز قلب عالم و آدم حرای توست
این کوه نور شاهد حرف خدای توست
مکه دگر برای بزرگیت کوچک است
فریاد کن رسول که دنیا برای توست
اقرأ باسم ربّک یا ایها الرسول
قران بخوان امین که همین آشنای توست
لات و هبل برای تو تعظیم کرده اند
وقتی که قلب سنگی عُزی فدای توست
خورشید و ماه بین دو دست تو دلخوشند
یعنی تمام تکیه عالم عصای توست
بعد از هزار سال دگر می شناسمت
وقتی که جای جای دلم ردّ پای توست
فریادتان تمام زمین را گرفته است
امروز هر چه می شنوم از صدای توست
*
*
**
*
*
امشب شب غار حرا از روز روشن تر شده
امشب فضای مکه پر از جلوه ی کوثر شده
امشب جهان رشک جنان امشب زمین کوثر شده
امشب امین وحی حق نازل به پیغمبر شده
امشب محمد کرده بر تن خلعت پیغمبری
یا گوش شو تا بشنوی یا چشم شو تا بنگری
ای مکه احمد آمده آغوش خود را باز کن
ای کعبه بر دور سر آن جان جان پرواز کن
ای بت ثنای مصطفی با نام حق آغاز کن
ای آفرینش یک صدا آهنگ وحدت ساز کن
ای جامعه بیدار شو قرآن صلایت می زند
فریاد زن پاسخ بگو احمد صدایت می زند
یا رحمت للعالمین جبریل می خواند تو را
ای منجی کل بشر بیرون بیا از این سرا
تو شهریار عالمی تا چند در غار حرا
ای یوسف مصر وجود از چاه تنهایی درآ
این خلق خواب آلوده را بیدار کن بیدار کن
اقرأ بخوان اقرأ بخوان تکرار کن تکرار کن
تو سروران را سروری تو رهبران را رهبری
تو از تمام انبیا هم بهتری هم برتری
تو کشتی توحید را هم ناخدا هم لنگری
تو اولین روشنگری تو آخرین پیغمبری
پیغمبران یک کاروان، تو کاروان سالارشان
پابست تو، با دست تو وا شد گره از کارشان
ای آشنای عالمی ای عالمی بیگانه ات
ای سینه ی صافی دلان لبریز از پیمانه ات
ای کل عقل و عقل کل ای عاقلان فرزانه ات
ای شمع جمع عالمی ای مهر و مه پروانه ات
سنگ تو باید سینه ی نا اهل ها را بشکند
تا حمزه ات پیشانی بوجهل ها را بشکند
ما بر تو از صبح ازل حکم خطیری داده ایم
ما بر تو تا شام ابد خیر کثیری داده ایم
ما خلق را مانند تو مهر منیری داده ایم
ما بر تو مانند علی شمشیر و شیری داده ایم
ای وهم گم در جاه تو پیوسته تابان ماه تو
پیغمبر محبوب ما دست علی همراه تو
ای در بدن جانت علی تسلیم فرمانت علی
تفسیر قرآنت علی شمشیر برانت علی
آغاز و پایانت علی پیدا و پنهانت علی
شیر خروشانت علی اول مسلمانت علی
بر قله ی اندیشه ها پرواز کن پرواز کن
راهی که باید طی کنی با یا علی آغاز کن
ای تا قیامت جاودان اسلام تو آئین تو
ای نقش لبخند خدا روی لب خونین تو
دشمن هم از کف داده دل بر منطق شیرین تو
قرآن و عترت تا ابد رمز بقای دین تو
باز از حرای دیگری پیغمبری آغاز کن
دام نفاق و فتنه را از پای امت باز کن
با اتحاد دشمنان ایجاد گشته خیبری
تا بشکند ارکان آن تا بر کند از آن دری
ای کاش تا بار دگر آید به میدان حیدری
آید به میدان حیدری با ذوالفقار دیگری
فریاد، یا للمسلمین آیا شود از آستین
بار دگر آید برون دست امیرالمؤمنین
ای حیدر خیبر شکن پیروز این میدان تویی
ای حجت ثانی عشر هم نوح هم طوفان تویی
هم مصلح کل بشر هم حامی قرآن تویی
امّید محرومان تویی فریاد مظلومان تویی
ای آفتاب دل برآ از پرده ی غیبت درآ
ای غیبت کبری برو ای دوره ی هجران سرآ
ای سینه ی مجروح ما مجروح طول غیبتت
در بعثت جدت همه چشم انتظار بعثتت
خورشید مکه کی رسد صبح طلوع نهضتت
بت های عالم بشکند با دست عزم و همتت
ای موسی دوران بیا ای عیسی قرآن بیا
ای نوح کشتیبان بیا عالم شده طوفان بیا
باز آ که بی تو شیعه را جز خون دل در کام نیست
بازآ که امت را به دل آنی دگر آرام نیست
از حق به غیر حرف حق از دین بغیر از نام نیست
اسلام بی خط شما با ا… قسم اسلام نیست
تا ماه و خورشید و فلک تا عالمند و آدمند
«میثم»، غدیر و بعثت و قرآن و عترت با همند
تو ای مصطفی خاندان عالم تو ای برگزیده عالم تو که یاری رسدن به یتیمان و درماندگان عالم هستید عید مبعث مبارک باد