بیوگرافی پرویز بهرام +مصاحبه با همسرش ایران شاداب

0

پرویز بهرام : «تمام زندگی‌ام را مدیون همسرم هستم»، «به خبرنگاران بگو هنوز زنده‌ام»، «عشق به کار مهم‌ترین رمز موفقیت است»، «اتللو» بهترین رُلی بود که خواندم».

همسر پرویز بهرام بیوگرافی پرویز بهرام بیوگرافی آرش بهرام ایران شاداب اسامی دوبلورهای ایران

پرویز بهرام (متولد ۱۳۱۲- تهران) بازیگر تئاتر و صداپیشه برجسته ایران است.
پرویز بهرام دانش‌آموخته‌ی کارشناسی حقوق قضایی است و سالها وکیل رسمی دادگستری بوده است. او کار دوبله را از سال ۱۳۲۴ با حضور در دوبله‌ی فیلم ایتالیایی هنرپیشه شروع‌کرد. صدای او از جمله صداهای ماندگار دوبله‌ی ایران است و بی‌گمان یکی از ماندگارترین صداهای او در مستند «جاده‌ی ابریشم» آشنای گوش‌های ایرانیان است.

برخی نقش‌های به‌یادماندنی وی:

  • کرک داگلاس (اولیس ساخته ماریو کامرینی)
  • سرگئی بوندارچک (اتللو ساخته سرگئی یوتکویچ)
  • لورنس اولیویه(هنری هشتم، اتللو)
  • آنتونی هاپکینز(تله تئاتر اتللو)
  • جیمز میسون (آنتونی کلوئوپاترا، ژولیوس سزار ساخته جوزف ال منکیه ویچ، مادام بوواری ساخته وینسنت مینه لی)
  • اورسون ولز (مرد سوم)
  • هربرت لوم (جنگ و صلح ساخته کینگ ویدور)
  • جیسون روباردز (فیلادلفیا جاناتان دمی)
  • ریشار ژوردان (سریال بی نوایان به نقش ژان والژان)
  • ناصر ملک مطیعی (سریال سلطان صاحب قران (علی حاتمی) به نقش امیر کبیر)

این جملات بخشی از صحبت‌های پرویز بهرام – صدای ماندگار کشورمان – است که در دیداری با خبرنگار و عکاس خبرگزاری ایسنا در قالب درددل بیان شد.

طبقه دوم یک ساختمان مسکونی، خانه پرویز بهرام است که همسرش زودتر از رسیدن ما به طبقه دوم در را باز کرده و به استقبالمان آمده است.

وقتی داخل خانه می‌شویم خبری از پرویز بهرام نیست، بعد از چند دقیقه همسرش از عکاسمان می‌خواهد تا به کمک آقای بهرام برود و او را از تختش بلند کند و به سالن پذیرایی هدایت کند.

چهره‌ او همانند صدایش دوست‌داشتنی و جذاب است. زمانی که ما را می‌بیند چشمانش از خوشحالی برق می‌زند و مدام می‌گوید: زحمت کشیده‌اید، خیلی خوشحال شدم. خودتان گُل هستید، برای چه گُل آورده‌اید؟

نفس نفس‌زنان می‌نشیند. وقتی از حال عمومی‌اش می‌پرسیم با لبخند مهربانی پاسخ می‌دهد: خدا را شکر بهتر هستم. این روزها فقط استراحت می‌کنم.

او سپس خاطرنشان می‌کند: این دیدار خیلی برایم مهم و باارزش است.

پرویز بهرام – صدای ماندگار دوبله – که این روزها در بستر بیماری به سر می‌برد، ساکت و آرام نشسته و بیشتر شنونده است تا گوینده؛ تمام فکر و ذکرش این است که پایش از پتوی آبی‌رنگ چهارخانه‌اش بیرون نیاید که مبادا سردش شود.

او کم حرف می‌زند و بیشتر با نگاه مهربانش ما را همراهی می‌کند. وقتی متوجه می‌شود که خبرنگاران مدام به صورت تلفنی از حال او باخبر می‌شوند با خنده به همسرش می‌گوید: تیمسار، بگو هنوز زنده‌ام.

همسر پرویز بهرام بیوگرافی پرویز بهرام بیوگرافی آرش بهرام ایران شاداب اسامی دوبلورهای ایران

پرویز بهرام

این دوبلور پیشکسوت که این روزها خیلی آرام شده است، همسرش را تیمسار صدا می‌زند و وقتی دلیلش را از او می‌پرسیم با خنده پاسخ می‌دهد: من گروه‌بان هستم، من به او درجه داده‌ام.

او با لبخند آرامی غم را از ما می‌گیرد و با چشمان مهربانش ما را به ادامه گفت‌و‌گو دلگرم می کند.

همسر پرویز بهرام بیوگرافی پرویز بهرام بیوگرافی آرش بهرام ایران شاداب اسامی دوبلورهای ایران

ایران شاداب ، همسر پرویز بهرام سپس آرام می‌گوید: حدود دو – سه ماه است که بیشتر کارهایش را به فراموشی سپرده است.

او می‌گوید: وقتی بهرام تازه از بیمارستان مرخص شده بود اصلا غذا نمی‌خورد و افسرده شده بود. نازش را می‌کشیدم، قربان صدقه‌اش می‌رفتم و مدام به او می گفتم تو گُل‌پسر من هستی.

حواسمان به صحبت‌های همسر این دوبلور پیشکسوت است که بهرام با صدایی آرام می‌گوید: می‌شود برگه‌هایتان را ببینم؟ وقتی سربرگ‌های ایسنا را می‌بیند، لبخند می‌زند و می‌گوید: ان شاءالله همیشه موفق باشید.

وقتی از این هنرمند پیشکسوت می‌پرسیم بهترین رُلی که طی این سال‌ها بیان کرده، چیست؟ با خوشحالی می‌گوید: «اتللو»، «جاده ابریشم» و «مسلمانان» (گویا از سوال خوشش آمد).

او در عین حال ادامه می‌دهد: البته همه رُل‌هایم را دوست داشتم و برایم لذت‌بخش بوده اند؛ چراکه معتقدم رُلی که می‌گوییم مثل بچه‌هایمان می‌ماند و باید آن را دوست داشته باشیم.

همسر پرویز بهرام بیوگرافی پرویز بهرام بیوگرافی آرش بهرام ایران شاداب اسامی دوبلورهای ایران

پرویز بهرام

وقتی به او می‌گوییم آقای بهرام صدایتان همچنان زیباست؛ سرش را پایین می‌اندازد و آرام می‌گوید: مرسی.

شاداب – همسر این هنرمند پیشکسوت – در بخشی از گفت‌و‌گویش با خبرنگار ایسنا به علاقه جوانان به صدای پرویز بهرام اشاره می‌کند و می‌گوید: به یاد دارم ۱۰ سال قبل سرباز جوانی حدود ۱۰ صفحه نامه برای پرویز نوشت و از عشق و علاقه‌اش به صدای او گفت و تمام کارهای پرویز را هم در ذهن داشت.

بهرام در حین گفت‌و‌گو، مدام ما را به خوردن چای و شیرینی دعوت می‌کند و تأکید می‌کند که از خودتان پذیرایی کنید.

او درباره توصیه‌اش به جوانانی که در دوبله فعالیت دارند، تاکید می‌کند: جوانان باید عاشق کارشان باشند، اگر عشق به کار را از دست بدهند، دوبله برایشان مرده است. داشتن صدا در وهله اول در هنر دوبله مهم است و حرف اول را می‌زند.

پرویز بهرام که اکنون ۸۰ سال سن دارد درباره فعالیتش در عرصه هنر به خبرنگار ایسنا می‌گوید: یک قرن در تلویزیون کار کردم که در ادامه همسرش با خنده می‌گوید: پرویز عزیز یک قرن می‌شود ۱۰۰ سال؛ تو ۸۰ سال سن داری (با خنده).

وقتی از او می‌پرسیم از دوبله‌های حال حاضر راضی است و چه احساسی به آنها دارد؟ این‌گونه پاسخ می‌دهد: اصلا از دوبله‌های الان راضی نیستم؛ چراکه نه به لحاظ کیفیت، نه به لحاظ صدا و نه به لحاظ فیلم‌های خوب جایگاهی ندارند. زمانی بود که دوبله ایران در دنیا اول بود و دوران طلایی‌اش بود اما الان دیگر این‌طور نیست.

او سپس می‌گوید: بزرگترین مشکل دوبله مادی‌ است.

بهرام در بخشی دیگر از صحبت‌هایش درباره علاقه‌اش به تئاتر می‌گوید: سال‌ها تئاتر کار کردم و از تئاتر به دوبله آمدم و هر دو هنر را دوست دارم؛ چراکه هنر دوبله و تئاتر هر دو به یکدیگر پیوند دارند اما قطعا در دوبله موفق‌تر بودم.

وقتی از او می‌پرسیم این روزها در منزل بیشتر چه کار می‌کند تا حوصله‌اش سر نرود؟ می‌گوید: گاهی فیلم می‌بینیم، بیشتر کتاب می‌خوانم و روزنامه مطالعه می‌کنم.

در ادامه از او می‌پرسیم آقای بهرام بیشتر چه روزنامه‌ای را ترجیح می‌دهید؟ بی‌درنگ می‌گوید: «ایران» و وقتی با او شوخی می‌کنیم و می‌گوییم چرا ایران؟ چون اسم همسرتان است؟ سرش را پایین می‌اندازد، می‌خندد و هیچ نمی‌گوید.

بهرام در پاسخ به اینکه بیشتر چه کتاب‌هایی مطالعه می‌کند؟ خاطرنشان‌ می‌کند: بیشتر کتاب‌هایم مربوط به ادبیات، هنر و حقوق است که آنها را مطالعه می‌کنم.

وی در عین حال تاکید می‌کند: حتما از کتابخانه‌ام عکس بگیرید. من کتابخانه‌ام را خیلی دوست دارم.

همسر این هنرمند پیشکسوت که ما را به سمت کتابخانه پرویز بهرام هدایت می‌کند، درباره علاقه پرویز بهرام به کتاب و کتاب‌خوانی می‌گوید: آن‌قدر کتاب دارد که حدود سه الی چهار چمدان فقط در انباری خانه نگه داشته‌ایم به علاوه اینکه یک کتابخانه بزرگ هم دارد که داخل آن پر از کتاب‌های مختلف است.

وی خاطرنشان می‌کند: بیشتر وقتش را به خواندن کتاب و روزنامه می‌گذراند و همیشه روزنامه دستش است.

یک کتابخانه قدیمی چوبی قهوه‌ای‌رنگ که به شکل کمد است و داخل آن پر از کتاب‌های گوناگون ادبی، حقوقی و… چیده شده است.

همسرش می‌گوید: بهرام دستی هم در حقوق داشته و درس وکالت خوانده است. حتی الان هم وکالت را دوست دارد و کتاب‌های مربوط به حقوقش را رها نمی‌کند.

این دوبلور قدیمی سپس از علاقه‌اش به شاعران قدیمی می‌گوید: اکثر شاعران برجسته کشور مثل اخوان، شاملو، فریدون مشیری و نصرت رحمانی از دوستان نزدیک من بودند.

بهرام در ادامه درباره فروغ فرخزاد و همکاری‌اش با او به خبرنگار ایسنا توضیح می‌دهد: فروغ شاعره‌ بزرگی بود. به نظرم بعد از پروین اعتصامی و سیمین بهبهانی، فروغ شاعر بزرگی می‌تواند باشد. حیف شد که فروغ زود رفت. با فروغ فرخزاد یک فیلم بازی کردیم اما به دلیل اینکه اواسط فیلم او تصادف کرد و فوت شد، فیلم نیمه‌کاره رها شد.

او همچنین معتقد است: شاعران حال حاضر بیشتر بزن دررویی کار می‌کنند و به آن معنا شعر ندارند و بیشتر عنوان شاعر را به خود داده‌اند.

وقتی از او می‌پرسیم آقای بهرام درددل‌تان چیست؟ می‌گوید: درددلی ندارم و فقط تنها آرزویم سلامتی همسرم است؛ چراکه خیلی زحمت مرا به دوش می‌کشد و بارها به خاطر من با دیگران بحث کرده است.

در ادامه وقتی به او می‌گوییم آقای بهرام شما افتخار ایران هستید. آرام برای‌مان دست می‌زند و ما را تشویق می‌کند و می‌گوید: ممنون.

پرویز بهرام یک دختر، یک پسر و دو نوه دارد. همسرش می‌گوید: او به فرزندانش خیلی عشق می‌ورزد و نوه‌هایش را بی نهایت دوست دارد. تنها پسرش که آرش نام دارد پیانو می‌زند و می‌خواهد آهنگسازی کند. از نگاه مهربانش مشخص است که چه عشقی به پسر ۲۷ ساله‌اش می‌ورزد.

وقتی به او می‌گوییم چرا پسرتان را به دوبله نبردید؟ می‌گوید: سالها پیش او را به دوبله بردم اما وقتی دیدم علاقه‌ای ندارد اصراری برای ماندنش نداشتم.

عکسی بانشاط از پرویز بهرام در گوشه‌ای از خانه روی میز است که توجه‌مان را جلب می کند و وقتی از خودش سوال می‌کنیم این عکس برای چه زمانی است؟ می‌گوید: این عکس برای مشهد است. خیلی این عکس را دوست دارم.

در بخشی دیگر از گفت‌وگو با پرویز بهرام، همسرش با گله از برخی حرف‌های ناحق می‌گوید: برای چه می‌گویند به فلانی کمک می‌کنیم، مگر ما نیازمند هستیم که احتیاج یه کمک داشته باشیم؟! تا زمانی که بزرگان هنر زنده هستند کسی خبر از حال‌شان نمی‌گیرد اما همین که سرشان را زمین می‌گذارند پشت سر هم برای‌شان یادبود می‌گیرند.

او تصریح می کند: یک روز به یاد دارم چندین سال گذشته آقای بهرام را به مراسمی دعوت کرده بودند که در آن مراسم یک کارت هدیه ۵۰ هزار تومانی به او داده بودند! که وقتی به خانه برگشت و من هدیه‌اش را دیدم، از او پرسیدم چرا گرفتی؟ حتی خودش هم مطلع نبود و اصلا متوجه نشده بود که داخل پاکت چیست؟ واقعا خجالت نمی‌کشند با پیشکسوتان این‌گونه برخورد می‌کنند؟ من با ۵۰ هزار تومان خرید روزانه‌ام را انجام می‌دهم. چه کسی آ‌ن‌ها را مجبور می‌کند که کارت هدیه بدهند، خوب ندهند تا آبروی خودشان هم نرود.

ایران شاداب در عین حال ادامه می‌دهد: زمانی که پرویز در بیمارستان بستری بود به ما گفتند نگران هزینه‌های بیمارستان نباشید که من همان موقع به آن‌ها گفتم هزینه اصلا مهم نیست، بلکه سلامتی خودش برای‌مان از همه چیز مهمتر است.

به گفته همسر پرویز بهرام، تاکنون گویندگان مطرحی چون زهره شکوفنده، منوچهر والی‌زاده، منوچهر اسماعیلی و… به دیدن پرویز بهرام آمده‌اند و از حال این هنرمند باخبر شده‌اند.

و در آخر وقتی از پرویز بهرام می‌پرسیم کدام نقش‌تان را در دوبله بیشتر دوست دارید که ما همان صدا را روی گزارش کار کنیم؟ بی‌درنگ شروع به خواندن رُلی می‌کند که به گفته خودش در یک فیلم خوانده است.

«هرگز مپرس این ناقوس مرگ کیست که به صدا درمی‌آید/ این ناقوس مرگ توست که به صدا درآمده است.»

 ساعت نزدیک هفت شب است که با پرویز بهرام و همسر مهربانش خداحافظی می‌کنیم و منزلشان را ترک می‌کنیم.
———————-

دوبله، صداپیشگی و گویندگی اما کمتر جایگاه درخور خود را داشته است درحالیکه بیشتر آثار کلاسیک سینمای جهان و حتی بخش عمده ای از فیلم های سینمایی ایرانی با دوبله هنرمندان پیشکسوت این حوزه انجام شده است.

سال گذشته صنعت دوبله دو هنرمند خود از جمله احمد رسول زاده و صادق ماهرو را از دست داد. در همین سال جلال مقامی و پرویز بهرام با بیماری دست و پنجه نرم کردند. جلال مقامی مجبور شد مدتی را استراحت کند و پرویز بهرام که به دلیل سرطان خون در بیمارستان بستری شد همچنان در بستر بیماری است.

صدای پرویز بهرام در میان بسیاری از مخاطبانی که دهه ۶۰ به تماشای برنامه مستند «جاده ابریشم» می نشستند همواره جاودانه است.

وی همچنین دوبلور نقش هایی چون اورسون ولز، کرک داگلاس، آنتونی هاپکینز و همچنین ناصر ملک مطیعی بوده است.

همسر پرویز بهرام در گفتگوی امروز خود با خبرنگار مهر با اشاره به وضعیت فعلی این دوبلور پیشکسوت و گوینده گفت: همسرم همچنان از وضعیت خوبی برخوردار نیست و این روزها حوصله ای برای مراقبت و مواظبت از خودش ندارد.

وی ادامه داد: هم اکنون به خاطر بیماری سرطان دست راستش درد می کند و به سختی راه می رود و غذا را با اجبار می خورد.

ایران شاداب با بیان اینکه پرویز بهرام مراحل شیمی درمانی را به طور کامل انجام نداده است، گفت: او دیگر توانی برای انجام شیمی درمانی ندارد و حتی آخرین بار بعد از جلسه شیمی درمانی چند روزی هم حالش نامساعد شد.

وی با اشاره به کهولت سنی این دوبلور پیشکسوت عنوان کرد: پرویز بهرام هم اکنون ۸۲ سال دارد و توان شیمی درمانی را ندارد، من هم برای این کار مجبورش نمی کنم چون خودم  زمانی شیمی درمانی داشتم و می دانم که این کار چقدر درد و ناراحتی های جسمی دارد.

همسر بهرام با آرزوی سلامتی برای همه مردم، جوانان و هنرمندان عنوان کرد: همسرم قبل از بیماری سرطان حتی یک بار هم پیش نیامده بود که در بیمارستان بستری شود و بخوابد اما به خاطر این بیماری بستری شد. الان هم تمایلی برای رفتن به آزمایشگاه و مسایل پزشکی را ندارد و من تنها می خواهم که این روزها در آرامش زندگی خود را به سر ببرد.
————-

با عرض سلام ، استاد! قدری از گذشته‌ تان بگویید .

بعد از تولّدم در سال ۱۳۱۲ در شهر بابل ، تا هفت سال در محلّه‌ی بی ‌سرتکیه‌ی شهر بابل ساکن بودیم . در بابل شغل پدرم ، گچ بری و آینه کاری بود که برای مدّتی در شهرهای مازندران به کار مشغول بودند. پدرم، علی‌اکبر بهرام، از هنرمندان برجسته در رشته‌ی گج‌بری و آینه کاری بودند که نمونه‌های موجود در کاخ گلستان از آثار ایشان است. در آن سالها این هنر‌های تزئینی بسیار رونق داشت و پدر نیز در این حرفه بسیار فعّال بود. از آثار فعّالیت پدرم طی سالهای حضورمان در بابل میتوانم از گچ‌بری ‌های کاخ رامسر ، میدان ساعت ساری و مجسمه ‌‌ی دو شیر درِ ورودی هتل قدیم رامسر یاد کنم. خانواده‌ی ما در بابل دوستان زیادی داشتند ، تا حدّی که پس از اینکه همزمان با آغاز مدرسه رفتنم بابل را ترک کردیم ، مادرم هر صبح پنجشنبه به تنهایی با اتوبوس به بابل می‌آمد و پس از بازدید دوستان بابلی‌‌اش جمعه به تهران بر‌می‌گشت. گاهی من هم در این سفرهای آخر هفته همراه ایشان بودم. برای مادر و پدرم بابل یک بهشت بود و مظهر خاطرات. من هم با اینکه فقط تا هفت سالگی در بابل بودم و بقیه‌‌ی عمرم را در تهران گذراندم، معتقدم همه جای ایران سرای من است و افتخار می‌کنم به اینکه بابلی هستم.

* از خانواده‌‌تان بگویید.

به عقیده‌ی من بهترین چیزی که می‌تواند روی زندگی آدم اثر بگذارد همسر خوب و فرزندان خوب است که خوشبختانه باید بگویم چنین نعمتهایی را دارم. بنده سه فرزند دارم بنامهای کامبیز، آرش و نوشین. کامبیز مقیم آمریکاست. نوشین ازدواج کرده و همینجا کنار ماست. اگر نوه‌ام الان اینجا بود، همه چیز را بهم می‌ریخت! پسر کوچکم آرش هم کار آهنگسازی می‌کند و اخیراً در یک سریال به‌عنوان بازیگر نیز حضور داشته است.

* آقای بهرام! شما را بیشتر به عنوان دوبلور و گوینده می‌شناسند، در حالی ‌که شما پیش از ورود به دوبله به‌ صورت حرفه‌ای در زمینه‌ی تئاتر فعّالیت داشتید . از آن دوره بگویید.

پس از اتمام دبیرستان وارد داشکده‌ی حقوق شدم. از زمان فارغ‌التحصیلی تا به امروز که حدود چهل سال می‌شود، هیچ وقت کار وکالت را رها نکردم. ولی علاقه‌ی من به نمایش تا حدّی بود که از همان آغاز دوره‌ی دبیرستان، ضمن تحصیل، با گروهی که تشکیل داده بودم جمعه ها نمایشنامه‌های زیادی را به صحنه می‌بردیم. خودمان دکور می‌ساختیم، خودمان سالن تئاتر کرایه می‌کردیم و خودمان بلیط فروشی هم می‌کردیم. البته پول زیادی نصیبمان نمی‌شد، ولی به هر حال رقمی بود که با آن زندگی می‌کردیم. بعد ها وارد هنرستان هنرپیشگی و هنرهای دارماتیک دانشکده ادبیات شده و پس از تعلیم زیر نظر مدرّسان برجسته‌ای چون پرفسور کوئین بی و دیوید سین در رشته‌ی کارگردانی، بازیگری و نویسندگی تئاتر فارغ التحصیل شدم. سپس با هم دوره‌ای‌های هنرستان هنرپیشگی مانند علی نصیریان، عباس جوانمرد، جعفر والی، جمیله شیخی، فهیمه راستکار، بیژن مفید و جمشید لایق، با تشکیل گروهی به نام “هنر ملی” در زمینه‌ی تئاتر به فعّالیت پرداختیم. در سال ۱۳۳۷ و همزمان با تأسیس تئاتر “آناهید” در کنار هنرمندان دیگری چون محمدعلی کشاورز ، سیروس ابراهیم‌زاده و مسعود فقیه کارهای نمایشی خود را ادامه دادم.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ