بیوگرافی علیرضا بدیع + اشعار زیبا و عاشقانه

1

علیرضا بدیع متولد ۱۱/۱/۱۳۶۴ نیشابور. شاعر، ترانه سرا و گوینده. دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات پارسی.

همسر علیرضا بدیع شعر عاشقانه بیوگرافی علیرضا بدیع اشعار علیرضا بدیع alireza badi

مولف مجموعه های: ۱- حبسیه های یک ماهی (۱۳۸۴) ۲- از پنجره های بی پرنده (۱۳۸۷٫چاپ چهارم) ۳- گنجشک های معبد انجیر (۱۳۸۸٫چاپ دوم) ۴- چله ی تاک (۱۳۸۹٫چاپ پنجم) ۵- همواره عشق (گزیده عاشقانه های معاصر) دارنده عنوان جوان برتر و شاعر منتخب از جشنواره ملی جوانان برتر ایران زمین (حضرت علی اکبر ۱۳۹۱) دارنده تندیس سرو بلورین سومین جشنواره بین المللی شعر فجر (تهران.۱۳۸۷) دارنده عنوان شاعر برتر از هفتمین و هشتمین کنگره سراسری شعر و داستان جوان کشور (بندرعباس.۱۳۸۶٫۱۳۸۹) دارنده عنوان شاعر برتر از هفتمین جشنواره سراسری شعر و داستان جوان حوزه هنری (تهران.۱۳۸۸) دارنده عنوان شاعر برتر از هفتمین جشنواره ملی شعر کوثر (سمنان.۱۳۸۵) دارنده عنوان شاعر برتر از نخستین کنگره شعر ولایی کشور (اهواز.۱۳۸۴) و… اجرای برنامه “تازه به تازه” به عنوان مجری کارشناس در رادیو جوان. هر ۵ شنبه شب از ساعت ۲۱ حضور در برنامه کافه رادیو به عنوان کارشناس موسیقی و ترانه شاعر باید دلی از گنجشک داشته باشد و پوستی از کرگدن!

همسر علیرضا بدیع شعر عاشقانه بیوگرافی علیرضا بدیع اشعار علیرضا بدیع alireza badi

 instagram alireza badi

تفهیم اتهام

**

درین محاکمه تفهیم اتهام ام کن

سپس به بوسه ی کارآمدی تمام ام کن

اگرچه تیغ زمانه نکرد آرام ام،

تو با سیاست ابروی خویش رام ام کن

به اشتیاق تو جمعیتی ست در دل من

بگیر تنگ در آغوش و قتل عام ام کن

شهید نیستم اما تو کوچه ی خود را

به پاس این همه سرگشتگی به نام ام کن

شراب کهنه چرا؟ خون تازه آوردم…

اگر که باب دلت نیستم حرام ام کن

لبم به جان نرسید و رسید جان به لبم

تو مرحمت کن و با بوسه ای تمام ام کن

علیرضا

 بـــــــــــــــــــــــدیع

 همسر علیرضا بدیع شعر عاشقانه بیوگرافی علیرضا بدیع اشعار علیرضا بدیع alireza badi

کجاست کاهن دربار؟ خواب بد دیدم( علیرضا بدیع )

کجاست کاهن دربار؟ خواب بد دیدم
که در عروسی اموات، قند ساییدم

که روز تاجگذاری م تخت و تاجم رفت
که دستمایه ی اندوه شد شب عیدم

چه پادشاه نگون بخت و بی کفایتی ام
که دست اجنبی افتاده ملک جاویدم

تو سرزمین منی! ای کسی که دشمن و دوست
به جبر از تن تو کرده اند تبعیدم

دلم به دست تو افتاد – زود دانستم-
دل تو پیش کسی بود – دیر فهمیدم-

تویی که غیرت مردانه ی مرا دیدی
چرا تلاش نکردی برای تردیدم؟

در این شب ابدی کورسوی عقل کجاست؟
سر دو راهی ام و بین ماه و خورشیدم

**

شجره نامه ی یک جن

**

علیرضا

 بـــــــــــــــــــــــدیع

مباش در پی کتمان… که این گناه تو نیست

مباش در پی کتمان… که این گناه تو نیست

که عشق می رسد از راه و دل به خواه تو نیست

 به فکر مسند محکم تری از این ها باش

که عقل مصلحت اندیش تکیه گاه تو نیست

مباد گوش به اندرز عقل بسپاری

فنا طبیعت عشق است و اشتباه تو نیست

 سیاه بخت تر از موی سر به زیر تو باد!

هر آن که کشته ی ابروی سر به راه تو نیست

 سیاه لشگر مویت شکست خورده مباد!

نشان همدلی انگار در سپاه تو نیست

 کشیده اند دل شهر را به بند و هنوز

خیال صلح در این خیل رو سیاه تو نیست

هزار صحبت ناگفته در نگاه من است

ولی دریغ که این شوق در نگاه تو نیست

علیرضا

 بـــــــــــــــــــــــدیع

  همسر علیرضا بدیع شعر عاشقانه بیوگرافی علیرضا بدیع اشعار علیرضا بدیع alireza badi

ای بکر ترین برکه! هلا سوره ی صافی!( علیرضا بدیع )

ای بکر ترین برکه! هلا سوره ی صافی!

پرهیز کن از این همه پرهیز اضافی!

داغی بزن از بوسه به پیشانی سردم

بدنام که هستیم به اندازه ی کافی

تلخینه ی آمیخته با هر سخنت را

صد شکر! شکرپاش لبت کرده تلافی!

با یافتن چشم تو آرام گرفتم

چون شاعر درمانده پس از کشف قوافی

چندی ست که سردم شده دور از دم گرمت

بر گردنم از بوسه مگر شال ببافی…

علیرضا

 بـــــــــــــــــــــــدیع

همسر علیرضا بدیع شعر عاشقانه بیوگرافی علیرضا بدیع اشعار علیرضا بدیع alireza badi

تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی( علیرضا بدیع )

تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی..

اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی!

آه از نفس پاک تو و صبح نشابور

از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی..

پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار

فیروزه و الماس به آفاق بپاشی!

ای باد سبک سار! مرا بگذر و بگذار!

هشدار! که آرامش ما را نخراشی..

هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم!

اندوه بزرگی ست چه باشی.. چه نباشی..

علیرضا

 بـــــــــــــــــــــــدیع

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

1 نظر
  1. مریم می گوید

    اون دختره کی بود همسرشه؟