بیوگرافی قطبالدین صادقی بازیگر نقش شاپور ریپورتر +عکس
قطبالدین صادقی Ghotbedin Sadeghi (متولد ۱۳۳۱، سنندج) نویسنده، کارگردان تئاتر و بازیگر سینما و تلویزیون است و دارای دو فرزند به نام های هورام و تارا می باشد.
فرهاد اصلانی، سعید آقاخانی، آزیتا حاجیان، مهران مدیری و رضا عطاران از شاگردان معروف قطبالدین صادقی هستند
دیپلم ریاضی از دبیرستان هدایت سنندج ـ ۱۳۴۹
لیسانس رشته هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای زیبا ـ دانشگاه تهران ـ ۱۳۵۴
فوق لیسانس هنرهای نمایشی از دانشگاه سوربن پاریس ـ (۱۹۷۹) (۱۳۵۷) با رسالهای به راهنمایی ریشار مونو در تئاتر و آموزش در ایران:
* Théâtre et éducation en Iran: (documents, analyses, propositions)
دکترای هنرهای نمایشی از دانشگاه سوربن پاریس ـ (۱۹۸۵) (۱۳۶۴)
تدریس
فهرست مطالب
- ۱- دانشکده هنرهای زیبا از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶
- ۲- دانشکده هنر نیاوران (فرهنگسرا) از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۲
- ۳- دانشکده میراث فرهنگی از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۳
- ۴- دانشکده جهاد از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۵
- ۵- مؤسسه آموزش عالی بهاندیش از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۳
- ۶- دانشکده هنر سوره تهران از ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲
- ۷- دانشکده هنر سوره تهران آغاز همکاری مجدد از سال ۱۳۸۵
- ۸- دانشکده هنر سوره اصفهان از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴
- ۹- دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی تهران از ۱۳۷۹ ـ ادامه دارد
- ۱۰- دانشگاه آزاد اسلامی تنکابن از سال ۱۳۸۳ ـ ادامه دارد
- ۱۱– دانشگاه شهید بهشتی – ایرانشناسی از سال ۱۳۸۴ – ادامه دارد
- ۱۲ – دانشکده صدا و سیما از سال ۱۳۸۶ – ادامه دارد
پژوهش
نگارش بیش از ۶۰ مقاله پژوهشی از سال ۱۳۶۰ تاکنون از جمله:
- ۱- مدخلی بر نمایش آیینی
- ۲- تئاتر مقاومت و نسبت آن به تئاتر سیاسی
- ۳- چگونه آثار ادبی کهن را نمایشی کنیم
- ۴- ساختمان تماشاخانه و بحران آن در تئاتر معاصر
- ۵- دیالوگ در تعزیه از دیدگاه درامشناسی
- ۶- ارزش موسیقی و عملکرد آن در نمایش
- ۷- اقتصاد تئاتر ایران
- ۸- کارگردانی در تئاتر
- ۹- ملودرام، ژانر تحمیلی
- ۱۰-بقال بازی، تقلیدی از دوران فئودالی
- ۱۱- فرمالیسم در تئاتر
- ۱۲- مونولوگ و نمایش تک نفره
- ۱۳- کارگاه تئاتر محیطی
- ۱۴- شاهنامه، نمونه درخشانی از بیان دراماتیک
کتابها:
- یادگار زریران
- بیان بدنی بازیگر
- سی مرغ، سیمرغ
- مویه جم
نمایشنامهها:
- هراس
- عروسی داریم و عروسی
- میر نوروزی
- چُمری میر میدان
ترجمهها:
- مدهآ
- کار در خانه
- آهنگهای درخواستی
فیلمنامهها:
- مرا ببر هر جا که خواستی
- آب را گل نکنیم
- پل
- تهران، دو بامداد
داستانها:
- رامینه ماه را دوست دارد
تجلیل در جشنواره تئاتر سلیمانیه
قطب الدین صادقی در جشنواره تئاتر سلیمانیه عراق با برگزاری سمینارهای آموزشی و تحلیل آثارش تجلیل گردید.
بازیگری سینما:
- آدمکش
- بهشت و بهار
- کوهستان قندیل
- دادستان
- گزارش یک قتل
بازیگری تلویزیون:
- زمین انسانها
- فاکتور هشت
- کلاه پهلوی
- زمان شوریدگی
- کیف انگلیسی
- گوهر شب چراغ
- فوق سری
- پروانه
- معمای شاه
شاپور ریپورتر در ۲۶ فوریه ۱۹۲۱/ ۸ اسفند ۱۲۹۹ در تهران به دنیا آمد. ۱ پدر وی اردشیر جی ریپورتر بود که رضاخان را شناسایی و به آیرونساید فرمانده اصلی کودتای ۱۲۹۹ معرفی نمود. ۲ شاپور در سال ۱۳۱۳ دوره شش ساله ابتدائی را در دبستان زرتشتیان تهران به پایان رساند. در سال ۱۳۱۶ مقطع متوسطه را در دبیرستان فیروز بهرام طی نمود و برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت. در سال ۱۹۳۹ در رشتههای علوم سیاسی، تاریخ، زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه وست مینیستر فارغالتحصیل شد. وی بعد از پایان آموزش دانشگاهی و اطلاعاتی به استخدام وزارت امور خارجه بریتانیا در آمد و ماموریتهای مهمی را در فرانسه، خاورمیانه، برمه، هند و چین به عهده گرفت. در سال ۱۹۴۷به عنوان سفیر آکرودیته هند به ایران آمد. ۳ وى در زمان ملی شدن نفت مامور به وزارت امور خارجه امریکا شده بود و در سفارت آمریکا به کار اشتغال داشت چنانکه در یکى از سندها مىخوانیم: «در جریان بحران نفتى و به مدت یک دوره سه ساله وى به عنوان مأمور موقت وزارت خارجه ایالات متحده، مشاور سیاسى سفیر هندرسن بود. در خلال دورهاى که منجر به براندازى مصدق گردید وى مسئولیت عملیات در صحنه را برعهده داشت.»۴ ریپورتر مقالاتی به نفع شاه در نشریات انگلیسی مینوشت که به تقویت ارکان نظام شاهنشاهی و خود شاه میانجامید. و این مقالات را از طریق «دوست شفیق» خود اسدالله علم به رویت شاه میرساند.
محوطه کاخ باکینگهام ـ لندن شاپور ریپورتر به پاس خدماتش به انگلستان، نشانه شوالیگری دریافت کرد. همراه با همسرش آسیه آزماتوک یانس و دو فرزندش کامبیز و هما
۳مه ۱۹۵۴
امیراسدالله عزیزم،
مقالهای را برایت میفرستم که ۲۲ اوت سال گذشته هنگامیکه اعلیحضرت همایونی هنوز در خارج از کشور به سر میبردند برای روزنامه تایمز نوشته بودم. لطفاً با دقت آن را بخوان و به اعلیحضرت نشان بده. زیر بعضی قسمتهای مقاله خط کشیدهام. البته معتقدم که این مقاله در آن موقع از اهمیت فوقالعادهای برخوردار بود. این مقاله در روزنامههای معتبر در سرتاسر نقاط امپراتوری بریتانیا و کشورهای مشترکالمنافع بارها به چاپ رسیده. در آن موقع نسخهای از آن را برای علاء و نیز امیرابراهیمی فرستادم. البته اطمینان دارم که این مقاله مورد توجه اعلیحضرت و خود شما قرار خواهد گرفت. ملاحظه میکنید که من نوشتم، «شاه و دولت او» همچنین میگویم «نظام پادشاهی عمیقآ در شخصیت ملی ایرانیان جا افتاده است» و غیره. وقتی همدیگر را دیدیم میتوانی نظرات را به من بگویی.
با تقدیم احترام فراوان
شاپور ۵
ریپورتر به پاس خدمات موثرش در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به بزرگترین دلال کمپانیهای تسلیحاتی و غیر تسلیحاتی انگلستان در ایران تبدیل شد و به پاس خدماتش به دولت بریتانیا در ۲۹ اسفند ۱۳۵۱ به دریافت لقب “شوالیه” و عنوان “سر” نائل شد و فردای آن روز، روزنامه دیلی اکسپرس مقاله زیر را چاپ کرد.
افتخارات برای مرد محجوب شاه
کسی که میلیونها به بریتانیا سود رساند
بقلم چپمن پینچر
دیروز در کاخ باکینگهام مراسم تجلیل و دادن نشان برقرار بود و از میان همه این افرادی که نشان و لقب گرفتهاند، کسی که مردم در انگلستان وی را کمتر از همه میشناسند همان کسی است که بیش از همه به آنها خدمت کرده است. او سر شاپور ریپورتر است که از اتباع دولت پادشاهی انگلستان است ولی در تهران خانه دارد و به سبب خدماتی که به منافع بریتانیا کرده است به دریافت لقب “شوالیه” و عنوان “سر” نائل شده است. این خدمات بی سر و صدا منافعی به مبلغ صدها میلیون لیره به بریتانیا رسانده است با همه مشاغلی که همراه آن است و بنظر میرسد که در آینده نیز بیش از این خواهد رساند… ۶
ریپورتر در ماههای آخر حکومت پهلوی نامهها و گزارشات زیادی درباره اوضاع سیاسی ایران برای مقامات دولت انگلیس و امریکا میفرستاد که نشان از وابستگی شدید شاه و حکومت پهلوی به غرب است هر چند ریپورتر میخواهد نعل وارونه بزند و صحنه خبری روزنامهها و خبرگزاریها را به سمتی هدایت کند که نشانی از وابستگی حکومت پهلوی به دولتهای خارجی در آن دیده نشود.
وزیر امور خارجه، وزارت خارجه و کشورهای مشترکالمنافع، لندن
بیست وچهارم اکتبر ۱۹۷۸
دکتر اوئن عزیز،
با توجه به اینکه طی سی سال گذشته چیزی بیش از یک ناظر منفعل مناسبات ایران و انگلیس بودهام، مایل هستم نکات زیر را در خصوص حمایتهای اخیر جنابعالی از شاه که در روز بیستودوم اکتبر ۱۹۷۸ از تلویزیون پخش شد، مطرح نمایم.
این مضمون که تداوم حاکمیت شاه به رغم کاستیهای آن در حوزه حقوق بشر به سود غرب است، به مخالفان آن، با هر گرایش سیاسی، این اجازه را میدهد که از آن به عنوان گواهی برای اثبات نوکری شاه در مقابل آمریکا و انگلیس استفاده کنند، و دیگران را نیز به این نتیجه برساند. البته، این حقیقت ندارد. شاه صرفاً از آن جهت ایران را در اردوگاه غرب مستقر ساخته که معتقد است این سیاست به سود مردم و استقلال آنها خواهد بود.?
همچنین من احتمال «سرنگونی» او را قریبالوقوع نمیدانم. در حالی که مردم ایران خواهان استقرار دموکراسی در ایران هستد، اکثریت آنان که تاکنون سکوت کردهاند، دموکراسی را با حکومت تودهها و تعصب یکسان تلقی نمیکنند. به نظر من، دیری نخواهد پایید که این بخش از جامعه که صدای خود را به گوش دیگران خواهد رساند، بدون تردید، شاه ناگزیر است خود را با اصول حکومت یک پادشاه مشروطه منطبق کند و نه یک حاکم مطلق. به هر حال، ایرانیان، به عنوان یک ملت، دموکراسی و پادشاهی را مانعهالجمع تلقی نمیکنند.