بیوگرافی پوران درخشنده +عکس خانواده ،فیلم ها و جوایز

1

پوران درخشنده Pouran Derakhshandeh (متولد ۷ فروردین ۱۳۳۰در کرمانشاه)، نویسنده، تهیه کننده، و کارگردان اهل ایران است. تاکنون هیچ عکس و خبری از اینکه پوران درخشنده ازدواج کرده و همسری دارد منتشر نشده است.

پوران درخشنده  فارغ‌التحصیل سینما با گرایش کارگردانی از مدرسه عالی تلویزیون و سینما و دارای لوح افتخار درجه یک هنری معادل دکتری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران است.

هنرمندان مجرد همسر پوران درخشنده عکس جدید بازیگران بیوگرافی هنرمندان بیوگرافی پوران درخشنده بازیگران مجرد Pouran Derakhshandeh
پوران درخشنده و طناز طباطبایی

زندگی‌نامه پوران درخشنده

فیلمساز، تهیه کننده، محقق و نویسنده فعال ایرانی در ۷ فروردین ماه سال ۱۳۳۰ در شهرکرمانشاه به دنیا آمد، او تحصیل تکمیلی خود را در مدرسه عالی تلویزیون و سینما گذراند و در سال ۱۳۵۴ در سازمان صدا و سیما شروع بکار کرد و در همان زمان فیلم طاعون که درباره طاعون در کردستان به سال ۱۳۲۸ است را تهیه کرد. سال بعد نیز ۱۳۵۵ درباره چهارشنبه سوری و نیز فیلمی درباره مراسم سنتی نواحی مختلف ایران موسیقی نواحی ایران را سال ۱۳۵۶ تولید کرد. موج، جانماز، سجاده، تحقیقی درباره زنان، اشتغال و صنایع دستی در کردستان در سال ۱۳۵۷ فیلم‌های مستند «چشمه‌های آب معدنی راه هراز»، به تصویر کشید و همان سال مستندهای سه گانه صنایع دستی را در کردستان تولید کرد. «موج، سجاده، جانماز»، «نازک کاری»، «گلیم». الیاف طبیعی و مصنوعی (۴ قسمت) مستندی تحقیقی درباره نخ، ابریشم و پشم و الیاف مصنوعی را ساخت.

هنرمندان مجرد همسر پوران درخشنده عکس جدید بازیگران بیوگرافی هنرمندان بیوگرافی پوران درخشنده بازیگران مجرد Pouran Derakhshandeh
پوران درخشنده در کنار مادر ، برادر و برادر زاده اش

سال ۵۹-۱۳۵۸ با ساخت فیلم مستند «چرخها می‌چرخند» را تولید نمود که نگاهی به مسایل رکود اقتصادی و تعطیلی کارخانه‌ها بخصوص ایران ناسیونال (ایران خودرو فعلی) را به تصویر کشاند. «شوکران» ۱۷ قسمت که از سال ۱۳۶۹ تا ۷۱ طول کشید مستندی است درباره پدیده اعتیاد در زنان، مردان و کودکان در ایران و مسئله قاچاق مواد مخدر و راههای پیشگیری آن که ۳ قسمت از آن بیشتر پخش نشد.

پوران درخشنده عضو انجمن‌های فیلمسازان زن آمریکا (WIF)، کارگردانان مستقل آمریکا (IFP)و مرکز بین‌المللی فیلم کودکان و نوجوانان یونسکو (CIFEJ) نیز هست.

هنرمندان مجرد همسر پوران درخشنده عکس جدید بازیگران بیوگرافی هنرمندان بیوگرافی پوران درخشنده بازیگران مجرد Pouran Derakhshandeh

مادر و برادر زاده پوران درخشنده

فیلم های پوران درخشنده

کارگردان

  • هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند (۱۳۹۱)
  • حرفه ای‌ها (فیلم ویدئویی، ۱۳۸۹)
  • خواب های دنباله دار(۱۳۸۸)
  • بچه‌های ابدی (۱۳۸۵)
  • رویای خیس (۱۳۸۴)
  • شمعی در باد (۱۳۸۲)
  • عشق بدون مرز (۱۳۷۷)
  • زمان از دست رفته (۱۳۶۸)
  • عبور از غبار (۱۳۶۸)
  • پرنده کوچک خوشبختی (۱۳۶۶)
  • رابطه (۱۳۶۵)

فیلم‌های مستند

  • ببر دره عشق
  • چشمه‌های دره سنگستان
  • شوبو از غروب تا غروب
  • رسول هرکول کوچک
  • گردنبندی از قاصدک برای خواهر
  • ۶ عروس برای آمنه
  • صنایع دستی ایران
  • موسیقی نواحی ایران

نویسنده

  • رویای خیس (۱۳۸۴)
  • شمعی در باد (۱۳۸۲)
  • عشق بدون مرز (۱۳۷۷)
  • زمان از دست رفته (۱۳۶۸)
  • عبور از غبار (۱۳۶۸)
  • رابطه (۱۳۶۵)

بازیگر

  • خانه آقای حقدوست (۱۳۵۹)

تهیه کننده

  • هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند (۱۳۹۱)
  • بیست (۱۳۸۷)
  • رویای خیس (۱۳۸۴)
  • شمعی در باد (۱۳۸۲)
  • عشق بدون مرز (۱۳۷۷)
  • زمان از دست رفته (۱۳۶۸)
  • رابطه (۱۳۶۵)

هنرمندان مجرد همسر پوران درخشنده عکس جدید بازیگران بیوگرافی هنرمندان بیوگرافی پوران درخشنده بازیگران مجرد Pouran Derakhshandeh

جوایز پوران درخشنده

  • فیلم “هیس… دخترها فریاد نمی‌زنند” او در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر ، بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد.
  • برنده دیپلم افتخار از اولین دوره جشنواره فیلم جیفونی ایتالیا برای فیلم «رابطه».
  • برنده لوح زرین بهترین فیلم از ششمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» در سال ۱۳۶۶.
  • برنده دیپلم افتخار بهترین کارگردانی از ششمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» در سال ۱۳۶۶.
  • برنده دیپلم افتخار از سومین جشنواره فیلم زنان از آرژانتین برای فیلم‌های «پرنده کوچک خوشبختی» و «زمان از دست رفته».
  • برنده مشعل طلایی از دومین جشنواره فیلم غیرمتعهدها در کره شمالی برای فیلم «پرنده کوچک خوشبختی».
  • برنده پروانه زرین بهترین کارگردانی فیلم بلند از بیست و یکمین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان

هنرمندان مجرد همسر پوران درخشنده عکس جدید بازیگران بیوگرافی هنرمندان بیوگرافی پوران درخشنده بازیگران مجرد Pouran Derakhshandeh

دفترش تقریباً مرکز شهر قرار دارد در یکی از خیابان‌های پررفت و آمد اداری- تجاری؛ طبقه دوم ساختمانی قدیمی و کهنه‌ساز. طبق معمول سر وقت می‌رسم، اما خبری از خانم درخشنده نیست. خانم مسنی- حدود ۶۰ ساله- نیز قبل از من رسیده و در نوبت نشسته است. تقریباً یک ساعتی از وقت قرار می‌گذرد، منشی‌ می‌گوید از صبح تا شب جلسه و نشست می‌روند برای فیلم هیس. دیر شده است. می‌ترسم طول بکشد. مُهر و جانمازی می‌گیرم و در اتاق گریم نماز ظهر و عصرم را می‌خوانم. 

بعد از مدتی پوران درخشنده از راه می‌رسد؛ سرشار از انرژی. اول با آن خانم مسن صحبت می‌کند؛ گوش تیز می‌کنم، خانم مسن از شهرستان آمده و می‌خواهد در یکی از فیلم‌های درخشنده بازی کند. عکس و مدارک خود را می‌گذارد و می‌رود.

نوبت من می‌رسد و مصاحبه. اول کلی عذرخواهی می‌کند بابت تأخیرش؛ توضیح می‌دهد که امروز از صبح تا حالا، که حدود ساعت ۴ است، کجاها جلسه و نشست بوده و تازه بعد از این مصاحبه هم باید برود عقدکنان علی- پسر برادرش-. مصاحبه را هنوز شروع نکرده، اجازه می‌گیرد تا چند تماس داشته باشد. زنگ می‌زند به طناز طباطبایی و رضا درستکار و امیر آقایی و بابک حمیدیان…. و برنامه‌های چند نشست را با آنها هماهنگ می‌کند. بعد با همه نگرانی‌های یک عمه زنگ می‌زند به علی و احوالاتش را می‌پرسد و خیالش آسوده می‌شود که مشکلی برای مراسم عقدکنان نیست. 

منشی را با یک نسخه از فیلم راهی یکی از فرهنگ‌سراها می‌کند و بالاخره نوبت مصاحبه می‌شود. از کارها و دغدغه‌هایش در حوزه آسیب‌های اجتماعی، خانواده، نقش پدر و مادر و معلم‌ها می‌گوید، از لزوم مسئولیت‌پذیری آدم‌ها در نقش‌هایشان می‌گوید، از نگرانی‌هایش برای خانواده ایرانی و مشکلاتی که تازگی‌ها گریبانش را گرفته، از تغییر سبک زندگی خانواده‌ها صحبت می‌کند و بی‌مسئولیتی و خودخواهی نسل جدید، می‌گوید و می‌گوید تا می‌رسد به هیس و کودک‌آزاری و مواردی که از نزدیک با آنها صحبت کرده است. برایش دوستم و مشکلاتی که با آنها درگیر بوده را مثال می‌زنم؛ روی پا بند نمی‌شود؛ مدام بلند می‌شود و می‌نشیند. سرش را می‌گیرد، چشم‌هایش را می‌مالد؛ انگار تمام غصه‌هایش با این مثال زنده می‌شود. اشک در چشمانش جمع می‌شود. می‌رود کنار پنجره اتاق نزدیک بخاری قدیمی گازی و با برگ‌های پیچکی که روی بخاری گذاشته بازی بازی می‌کند. بعد می‌گوید چقدر خوشحالم که این فیلم را ساختم. 

پوران درخشنده، کارگردان زن صاحب‌نام و صاحب‌سبک سینمای ایران، از دهه ۶۰ تاکنون مشغول به فعالیت و فیلمسازی است. این روزها اغلب او را با فیلم “هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند” می‌شناسند. اما پیش از این فیلم، باید او را کارگردان حوزه آسیب‌های اجتماعی و خانواده دانست. به مناسبت روز سینما، با او دغدغه‌هایش برای خانواده را به گفتگو می‌نشینیم. 

ـ حوزه‌ای که پوران درخشنده با آن پیوند خورده و شناخته می‌شود، حوزه آسیب‌های اجتماعی است. چه انگیزه‌ای برای ورود به حوزه آسیب‌های اجتماعی داشتید؟
طبیعتاً من خودم را در سینما بیشتر یک آسیب‌شناس می‌دانم و این حوزه را بسیار دوست دارم؛ چون به دغدغه‌های من نزدیک‌تر است، خصوصاً آسیب‌هایی که ابعاد روانشناختی- اجتماعی دارد و این چیزی است که برای من خیلی مهم است.

ـ قبل‌ترها گفته بودید که مسائل اجتماعی که برایتان تبدیل به سوژه فیلم می‌شود، خودشان به سراغ شما می آیند. چرا برای کارگردان‌های دیگر کمتر این اتفاق از جنس موضوعاتی که شما روی آنها دست می‌گذارید، رخ می‌دهد؟ بسیاری از این مسائلی که شما در فیلم‌هایتان بر آنها انگشت گذاشته‌اید، اغلب کارگردانان می‌بینند، ولی برای آنها پرابلم نمی‌شود، تبدیل به سوژه فیلم نمی‌شود، ولی برای شما این اتفاق می‌افتد. چرا؟
به نظرم این موضوع به خاطر حساسیت‌هایی است که من نسبت به آدم‌ها دارم؛ آدم‌ها برای من خیلی مهم‌اند. دفتر من، شاید بتوان گفت، شبیه یک مطب روان‌پزشکی است؛ آدم‌ها می آیند و درددل می‌کنند، دوست دارند که از آن درددل‌هایشان فیلم ساخته شود و راجع به آن حرف زده شود. همیشه هم می‌گویند که شاید داستان زندگی‌شان عبرت دیگران باشد. 

طبیعتاً وقتی که این سرگذشت‌ها به من می‌رسد، بیشتر با معضلات اجتماعی آشنا می‌شوم. خودم هم علاقه‌مند و کنجکاوم و همین باعث می شود که در موردشان تحقیق و پژوهش کنم و این پژوهش‌ها را از حالت میدانی به کارشناسی تبدیل کنم. بعد از این مراحل وقتی همه چیز برایم درونی می‌شود، زمانی است که فکر می‌کنم باید آن را تبدیل به فیلم کنم.

ـ به نظر شما این رویکرد ارتباط با مردم و پیدا کردن مشکلات از دل مردم، چقدر در سایر کارگردان‌های ما وجود دارد؟
نظری ندارم. این را باید شما از خود کارگردان‌ها تک تک بپرسید و دنبال کنید.

ـ به هر حال شما هم به عنوان یک کارگردان ارزیابی‌ای از این مسئله دارید؛ اینکه چقدر مسائل اجتماعی اقشار مختلف مردم، مورد توجه سینماگران ماست.
ببینید در سینمای ایران هم کم و بیش فیلم‌هایی با موضوع اجتماعی ساخته می‌شود که نشان می‌دهد فیلم‌سازان ما دغدغه‌های اجتماعی دارند. فیلم‌های خوبی هم تا به حال ساخته شده، ولی اگر کم کاری می‌شود شاید دلایلی دارد.

ـ چه دلایلی؟ مثلاً ساختار سینمایی ایران اجازه پرداخت به این موضوعات را نمی‌دهد یا مسائل دیگری هست؟
نه. من فکر می‌کنم اگر یک فیلم‌ساز دغدغه داشته باشد به هر شکل ممکن آن چیزی را که در ذهن دارد می‌تواند بسازد. البته ممکن است با محدودیت‌هایی روبرو باشد، با ممیزی‌هایی مواجه شود، ولی به هر حال آنهایی که دغدغه دارند بالاخره تلاششان را می‌کنند و به نتیجه می‌رسند.

ـ بسیار خب، شاید پرداختن به این موضوعات با این سبک به جنسیت شما بستگی داشته باشد. نظر شما چیست؟ یعنی شما چقدر جنسیت خودتان را در این نوع نگاهتان مؤثر می‌دانید؟
برای من به عنوان یک فیلم‌ساز زن خیلی مهم است که در جامعه، مقام و منزلت زن درک شود، به جایگاه زن نگاه درستی داشته شده و به شأنیتش توجه شود. به همین دلیل وقتی مسائلی غیرانسانی پیش می‌آید که این شأن را بهم می‌ریزد و مورد سؤال قرار می‌دهد، طبیعتاً واکنش نشان می دهم، تمام تلاشم را به کار می برم و در موردش فیلم می سازم.

ـ ولی می‌توانم بگویم تنها فیلمی از فیلم‌های شما که مستقیماً به یک موضوع زنانه(ازین حیث که بیشتر در مورد دختران اتفاق می‌افتد) می‌پردازد، فیلم هیس است. در سایر فیلم‌های شما، مثل پرنده کوچک خوشبختی، شمعی در باد، رؤیای خیس و …، دغدغه زنانه مستقیمی وجود ندارد. شما چطور در فیلم‌هایتان این شأنیت را نشان داده‌اید؟ با الگو کردن خانم‌هایی که این شأنیت را دارند یا…؟
ببینید بیشترین نگاه و تکیه من در فیلم‌هایم، بر خانواده است و جایگاه مادر و نقش پدر؛ یعنی این دو، عناصر مهم خانواده هستند که خیلی باید به آنها فکر کرد. اگر جایگاه آنها درست تعریف شود و حساسیت این جایگاه به مخاطب منتقل گردد، جامعه سالم‌تری خواهیم داشت.

هنرمندان مجرد همسر پوران درخشنده عکس جدید بازیگران بیوگرافی هنرمندان بیوگرافی پوران درخشنده بازیگران مجرد Pouran Derakhshandeh

ـ یعنی شما برای نشان دادن این شأن زن در جامعه، زن را در خانواده مورد توجه قرار می‌دهید؟
خانواده و جامعه؛ فرقی نمی‌کند؛ یعنی چه زنی که خانه‌دار است، چه زنی که هم خانه‌دار است و هم در جامعه فعالیت می‌کند. به هر حال جایگاه مادر برای من یک جایگاه خیلی خاص است که به همه چیز و همه ظرایف باید توجه داشته باشد. سلامت روح و روان بچه‌های ما به سلامت خانواده بستگی دارد. اگر افراد خانواده یعنی پدر و مادر نسبت به این جایگاهشان بی‌توجهی کنند، چه خودآگاه و چه ناخودآگاه، ضررهایش را خودشان می‌بینند و در نهایت هم این آسیب‌ها به جامعه منتقل می‌شود. پس همیشه برای من اولین نقطه اتکا خانواده است؛ اینکه نشان دهم خانواده چقدر در پرورش فرزندان، در تأمین عاطفی آنها و در ایجاد احساس امنیت، نقش دارد. این چیزی است که برای من اهمیت دارد؛ چراکه آینده بچه‌ها به همین نگاه و همین نوع تربیت بستگی دارد.

ـ برای پرداختن به مقوله زن، می‌توان نگاه‌ها و رویکردهای مختلفی داشت؛ مثلاً می‌توان با رویکرد زن‌محور فیلم ساخت به جای خانواده‌محور؛ شما علی‌رغم رویکرد غالب سینمای ایران، رویکرد خانواده‌محور را انتخاب کردید. چرا؟
چون برای من جایگاه انسان مهم است؛ یعنی من به انسان و جایگاه او در خلقت فکر می‌کنم. چه می‌شود که یک انسان از آن جایگاه رفیع انسانی خود یک دفعه عدول کرده و جایگاه سخیف پیدا می‌کند؟ بنابراین برایم فرقی نمی‌کند که این انسان زن است یا مرد؟

من هیچ‌وقت تمرکز خاصی روی زن نداشتم. چون زن را جدا از مرد نمی‌دانم. به نظر من زن و مرد در کنار هم می‌توانند به یک نقطه نگاه کنند و آن نقطه، نقطه آینده، نقطه تربیت، نقطه تعالی و نقطه بالندگی‌شان است. اگر آن نقطه را ببینند مطمئناً دوتایی در کنار هم خوب جلو می‌روند، ولی اگر به همدیگر نگاه کنند، همیشه با مشکل روبرو می‌شوند. چون هرکدام نظراتی دارند و نمی‌توانند به یک نقطه مشترک برسند. این مسئله خصوصاً زمانی که پای بچه‌ها به زندگی باز می‌شود، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. این چیزی است که من همیشه به آن فکر می‌کنم. 

البته ممکن است گاهی در مواردی به زنان اجحاف شود، خب من روی آن امور هم فکر می‌کنم، ولی این که شما به عنوان یک زن، وارد یک خانواده می‌شوید، مادر می‌شوید، مسئولیت برای شما معنای دیگری پیدا می‌کند. در این شرایط حتی اگر زندگی به آن نتیجه‌ای که دوست دارید نرسد هم نمی‌شود سریع از زیر بار آن شانه خالی کنید. در این شرایط باید سعی کنیم تفاهم برقرار شود؛ فقط به خاطر فرزندان. وقتی خانواده‌ای از هم پاشیده می‌شود، اثراتش را بعدها نشان خواهد داد. بعد از طلاق هرکس به دنبال زندگی خودش می‌رود. بچه‌ها هم یا با پدر می‌روند یا با مادر؛ ولی آثار این لرزش تا مدت‌ها در زندگی بچه‌ها ادامه پیدا می‌کند. بعدها وقتی به یک ناهنجاری، بزه و یا اتفاق ناگوار بر می‌خوریم، سرنخ را که دنبال می کنیم، می‌رسیم به آن خانواده ازهم‌گسیخته. 

بنابراین پدری و مادری، نقش‌های بی‌بدیلی هستند که باید هر دو به این جایگاه فکر کنند؛ هم زن و هم مرد؛ فرقی ندارد. به همین دلیل همیشه نگاه من به خانواده است، به بچه‌ها و آسیب‌هایی که می‌بینند. چون یک جامعه سالم به فرزندان سالم احتیاج دارد. یک جامعه سالم از یک نگاه سالم ناشی می‌شود. یک جامعه متعالی از یک نگاه متعالی ناشی می‌شود. اگر آن شأنیت و جایگاه را در نظر بگیریم طبیعتاً آن اتفاق مبارک و میمون پیش خواهد آمد. 

وقتی به جایگاه انسان نگاه می‌کنیم، می‌بینیم انسان آفریده شده تا به یک تعالی برسد. نهایتاً هم می‌رود، اما آن اثری که می‌گذارد مهم است. این اثر را هرکدام یک جور می‌گذاریم؛ یکی به عنوان پدر و یکی به عنوان مادر، یکی به عنوان معلم، یکی به عنوان پزشک، یکی به عنوان پرستار. بنابراین اگر مسئولیت‌پذیری وجود داشته باشد، و هرکس در هر جایی که قرار گرفت، مسئولیت‌پذیر باشد، خب طبیعتاً از بسیاری ناهنجاری‌ها و اتفاقات ناگوار جلوگیری می‌کند. به همین دلیل این نگاه باید تسری پیدا کند.

ـ شما به عنوان یک مشاهده‌گر فعال حوزه خانواده در طول این سال‌های فعالیت فیلم‌سازی، به نظرتان خانواده ایرانی دچار چه تغییراتی شده و الان درگیر چه آسیب‌هایی است؟
ببینید در حال حاضر مهم‌ترین تغییر و اتفاق برای خانواده این است که سبک زندگی ما تغییر کرده و خانواده دچار چالش‌های جدیدی شده است. وقتی که شما سبک زندگی‌تان تغییر می‌کند، ناخودآگاه وارد حیطه دیگری می‌شوید. وقتی که ماهواره را به خانه‌هایمان می‌آوریم و همه با هم می‌نشینیم و مثلاً حریم سلطان می‌بینیم، طبیعتاً این سبک زندگی جدیدی برای خانواده ایرانی رقم می‌زند؛ در این خانواده یک بچه ۷، ۸ ساله، یک بچه ۱۵ ساله، زن و شوهر همه با هم این سریال را در یک زمان نگاه می‌کنند؛ خب این مسئله باعث تغییر سبک زندگی می‌شود و تأثیراتی بر خانواده می‌گذارد که با گذشته‌ها خیلی فرق دارد. 

من همیشه معتقدم که هر چیزی در تعادل خودش معنا پیدا می‌کند. نمی‌گویم که ما نباید ماهواره ببینیم؛ ببینیم، ولی درست انتخاب کنیم و ببینیم. بچه‌ها چه ساعتی باید بخوابند؟، چه چیزهایی باید در دید فرزندان ما قرار نگیرد؟، چه چیزهایی باید قرار بگیرد؟، چه حرف‌هایی را باید در مقابل آنها بزنیم؟ چه حرف‌هایی را نباید بزنیم و باید سانسور کنیم؟ چه چیزهایی را باید به آنها بگوییم؟؛ برای مثال باید به بچه‌ بگوییم که محدوده بدنش کجاست و چه کسی نمی‌تواند به این محدوده‌ها دست بزند. او باید بداند که وقتی این اتفاق افتاد؛ وقتی کسی دست گذاشت روی پایش، دستش را بکشد و به نحوی عکس‌العمل نشان دهد. نه اینکه اتفاقی که نباید، رخ دهد و بعد تازه بگوییم حالا چه کنیم؟ اینها چیزهایی است که مسئولیت خانواده را پررنگ می‌کند. 

بنابراین سبک زندگی‌ها به ناچار تغییر می‌کند و ما باید یک سری تلفات بدهیم. این اتفاقی است که دارد رخ می دهد، ولی باید بتوانیم این تغییرات را به شکلی مدیریت کنیم که باورهایمان لطمه نخورد. مثلاً الان سبک زندگی این شده که هرکسی راه خودش را می‌رود، غذای خودش را می‌خورد، کمتر آدم‌ها دور سفره جمع می‌شوند و با یکدیگر هستند. چرا؟ این سبک زندگی ما نبوده. ما همه در کنار هم بودیم، دور هم جمع می‌شدیم، مهربان بودیم و همه برای هم دل می‌سوزاندیم. اما به یک باره همه اینها تغییر کرده است.

ـ برگردیم به حوزه کاری شما؛ اشاره کردید به اینکه بعد از مشاهدات میدانی، وارد مرحله کارشناسی می‌شوید. لطفاً در مورد این مرحله توضیح بیشتری دهید.
ببینید من واقعاً به یک اتاق فکر معتقد هستم و همیشه هم سعی کرده‌ام در کارهایم داشته باشم؛ کارشناس حقوقی، روان‌شناسی، و جامعه‌شناسی. حتما هر موضوعی را که انتخاب می‌کنم با آنها در میان می‌گذارم و نظر کارشناسی آنها را می‌گیرم؛ نه به شکل صوری و در حد یک مشاور در کنار کار؛ به صورت دلسوزانه، متعهدانه و مستمر. در کار هیس هم همینطور بود.

ـ البته در هیس، ایراداتی نسبت به بحث‌های حقوقی فیلم مطرح بود؛ مثلاً در بحث استیذان.
در هیس، ما نه تنها کارشناس حقوقی داشتیم، بلکه حتی کارشناس قوه قضائیه هم با ما بود و همه امور حتی بحث استیذان هم مورد بررسی قرار گرفت؛ اینکه مدعی‌العموم وارد این قضیه شود و رأی دهد. 

ـ بله در تیتراژ فیلم هم به این کارشناسان اشاره شده بود. ولی به نظر می‌رسید که فیلم به جهت بار اجتماعی، مسائل حقوقی مرتبط را ذبح کرده است.
بله، این حرف، حرف درستی است. بحث من در این فیلم اصلاً حقوقی نبوده و بار اجتماعی داشته است.

در این فیلم برای من یک حرف مهم بود و آن اینکه پیشگیری مهم‌تر از درمان است؛ پیشگیری رأس درمان است. این فیلم را ساختم فقط برای اینکه زنگ خطری به صدا درآید، حتی این فیلم یک نقد اجتماعی هم نبود؛ فقط در حد یک زنگ خطر بود که همه را مجبور کنم یک دقیقه بایستند و هر کدام به نقش‌ها و وظایف خودشان نگاه کنند. 

هنرمندان مجرد همسر پوران درخشنده عکس جدید بازیگران بیوگرافی هنرمندان بیوگرافی پوران درخشنده بازیگران مجرد Pouran Derakhshandeh

ـ به خاطر دارم در یکی از نشست‌های جشنواره اشاره کردید به اینکه قبل از ساخت هیس، موارد بسیاری به گوش شما رسیده و شما را وادار به ساخت فیلم کرده است. اگر امکان دارد یک مقدار در مورد آن موارد برایمان صحبت کنید.
موارد متعددی از کودک‌آزاری در جریان ساخت این فیلم به دست من رسید؛ مثلا مادری که این اتفاق برای پسرش در کلاس شنا و توسط مربی شنا افتاده بود.

افرادی که حتی از طرف محارمشان مورد تجاوز قرار گرفته بودند. تعداد بسیاری از این بچه‌ها از طرف پدربزرگ‌ها مورد تجاوز قرار گرفته بودند. خانمی برایم نوشته بود که دخترم را پیش پدرم گذاشتم، دیدم این اتفاق افتاده است. حالا من به کی بگویم؟؛ به شوهرم بگویم؟، به پدرم بگویم؟، دارم از این درد دیوانه می‌شود. 

یا دختری تعریف می کرد که یکی از اقوام نزدیک آمده بود خانه‌مان، می‌خواست پرده نصب کند، گیره پرده می‌افتد پشت تخت. به من می‌گوید برو بیار. من کوچک بودم. دراز کشیدم زیر تخت که ناگهان سنگینی‌اش را روی پاهایم که بیرون تخت بود حس کردم. هر چه به مادرم گفتم باور نکرد. هنوز هم این مرد خانه ما رفت و آمد می‌کند. 

یا دختری که تعریف می‌کرد مرد همسایه او را مورد آزار قرار داده است. و خیلی داستان‌های دیگر.

این حوادث همچنان ادامه دارد؛ منتهی در سکوت جلو می‌رود. هیچ‌کس در موردش حرف نمی‌زد. چون بحث ترس از آبرو در جامعه ما خیلی خیلی مهم است و خانواده‌ها ترجیح می‌دهند که بیشتر حفظ ظاهر کنند تا آبرویشان نرود. یعنی خیلی چیزها را پنهان می‌کنند. 

ـ این موارد بیشتر مربوط به کدام طبقه اجتماعی بود؟
همه طبقات؛ طبقه بالا، طبقه متوسط، روشنفکر، پایین؛ همه طبقات درگیر این مسئله هستند. 

بعد از شنیدن این داستان‌های متعدد، من با ۷۰۰ دختر برای بازی نقش اول صحبت کردم. هرکدام از این ۷۰۰ هم دختر کم و بیش درگیری‌هایی از این دست در گذشته داشتند. تازه بعد از نمایش فیلم سرگذشت‌های به مراتب بیشتری به دست من رسید؛ سرگذشت‌هایی خیلی عمیق‌تر. 

اما به نظر من تنها چیزی که مهم است این است که ما چطور با بچه‌هایمان دوست باشیم؟ چطور روابط‌مان با بچه‌ها و مناسبات اجتماعی را مدیریت کنیم؟، بچه‌ها باید به مدرسه بروند، باید سوار سرویس شوند، باید خرید بروند، باید با بچه‌های دیگر بازی کنند، باید خانه دوستشان بروند. منتهی باید دقت نظر داشته باشیم و بدانیم که چه طور این مناسبات را مدیریت کنیم و چطور به بچه بفهمانیم که خودش خودش را مدیریت کند و اگر برایش اتفاقی افتاد اولین کسی که در جریان قرار می‌گیرد، ما باشیم؛ پنهان نکند و نترسد از اینکه نتبیه شود و مورد شماتت قرار گیرد. 

ـ بسیار خب. اجازه دهید برگردیم به بحث اصلی گفتگو؛ اشاره داشتید به تغییر سبک زندگی که مشکلاتی برای خانواده ایرانی به وجود آورده است. با همین نگاه اگر بخواهید مجدداً فیلمی برای خانواده بسازید، به کدام آسیب اشاره می‌کنید؟
طلاق. آماده نبودن نسل جدید برای یک زندگی مشترک و اینکه وقتی این زندگی تشکیل شد، هریک فقط حرف خودشان را می‌زنند و راه خودشان را می‌روند؛ یعنی چیزی که با آن رشد کرده‌اند و هیچ‌کدام در زندگی حاضر به گذشت نیستند. در حالیکه وقتی زن و مرد ازدواج می‌کنند، نباید به همدیگر نگاه کنند. عشق در نگاه کردن به همدیگر نیست؛ عشق در نگاه کردن به یک نقطه مشترک است و اینکه هر دو برای رسیدن به یک نقطه تلاش کنند. و بعد ببینند در این مسیر چه مسائلی را باید پشت سر بگذارند؟، از چه چیزهایی باید بگذرند؟، چه چیزهایی را بایستی ایجاد کنند؟ و…

یعنی زندگی مشترک را مدیریت کنند، اما ما اشکالمان این است که خودمان را هم نمی‌توانیم مدیریت کنیم؛ جایی حرفی می‌زنیم که نباید بزنیم، جایی رابطه‌ای جلوی بچه‌مان برقرار می‌کنیم که نباید داشته باشیم و جایگاه خانواده در انتقال این مدیریت خیلی مهم است. 

جایگاه بعدی مدرسه است و به خصوص معلم. معلمی فقط تخته سیاه و گچ نیست. آن بچه‌ای که یک گوشه در سکوت نشسته و مشارکت نمی‌کند، باید برایش وقت و انرژی بگذاریم؛ چراکه معلمی ‌شغل نیست، معلمی عشق است. اینها آن چیزی است که باید تغییر بدهیم. نباید مدام بدویم؛ زندگی از این سو به آن سو دویدن نیست، یک لحظه باید بایستیم و ببینیم که چقدر وقت داریم؟ تا حالا چه کرده‌ایم؟ به کجا می‌خواهیم برسیم؟ به چه چیزی رسیده‌ایم؟ 

ـ این نگاه شما که سعی دارد فرد را متوجه مسئولیت خود در قبال جایگاه اجتماعی‌اش کند، نگاه قابل تأملی است؛ چون برخلاف رویکرد غالب سینمای ایران است. 
بله، به نظر من فرد مسئول است و باید بداند که در قبال افرادی که با آنها در تعامل است، وظیفه‌ای دارد. اگر هر فردی بخواهد فکر کند که ساختار غلط است و من هم نمی‌توانم کاری انجام دهم، دیگر اصلاً نمی‌شود چیزی را جمع کرد؛ سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. 

ـ چقدر فیلم‌سازان زن ما را در این نگاه با خودتان سهیم می‌دانید؟ 
طبیعتاً این کنجکاوی‌هایی است که شما باید در کار فیلم‌سازان زن بکنید. اینها را باید پیدا کرد، من نمی‌دانم. ولی به نظرم هر چیزی برمی‌گردد به خود آدم‌ها و نگاهشان. من هیچ‌وقت نسبت به اطرافم بی‌تفاوت نبودم. شخصاً وقتی فردی از من ناراحت می‌شود، آن شب نمی‌توانم بخوابم؛ استرس دارم، ناراحت هستم و زجر می‌کشم. ترجیح می‌دهم اولین نفری باشم که پا پیش می‌گذارد و علت را می‌پرسد و عذرخواهی می‌کند؛ این نگاه و شخصیت من است، شاید فرد دیگری بگوید نه، او این حرف را زده، این کار را کرده، پس خودش باید معذرت‌خواهی کند و تا این کار را نکند من اصلاً با او حرف نمی‌زنم. حتی ممکن است این حرف نزدن به چند سال هم برسد. 

من موافق این روش نیستم. چون یک نحو خودخواهی‌هایی در این روش وجود دارد. من معتقدم حتی با نقاط منفی آدم‌ها هم می‌توانیم آنها را به مثبت برسانیم. 

ـ و کلام آخر.
فقط می‌گویم که ما باید آموزش داشته باشیم. بحث آموزش برای خانواده و جامعه خیلی ضروری است. آن خانمی ‌که قرار است در مهدکودک مربی بچه‌های ما باشد، باید آموزش ببیند. بعضی وقت‌ها می‌بینی که بچه‌ها با هم بازی‌هایی معنادار می‌کنند و مربی کاملاً بی‌توجه است، برای بچه وقت نمی‌گذارد، آگاهش نمی‌کند، سعی نمی‌کند با او حرف بزند حتی از زبان حیوانات، عروسک‌ها. 

من فکر می‌کنم که خانواده‌ها و افرادی که در سطوح مختلف ارتباطی با بچه‌ها هستند باید آموزش ببینند تا آینده‌ای داشته باشیم سرشار از سلامت، عشق، آرامش و امنیت روانی. این چیزی است که به آن احتیاج داریم و به دست نمی‌آید مگر اینکه الگوهایمان را درست کنیم و یک خانواده سالم داشته باشیم.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

1 نظر
  1. ندا می گوید

    خیای قشنگین خانم پوران و آقای سینا درخشنده طرفدارتونم بسیار