دوست پسرم مرا به خانه نیمه کاره ای برد/ از رفتارهای زشتش خشکم زده بود

0

چندی قبل دختر جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی کرمان با گریه و زاری تقاضای کمک کرد. این دختر جوان که مدام از بی آبرو شدنش صحبت می کرد و به خود لعنت می فرستاد، به ماموران گفت: «چندی قبل در تلگرام با پسر جوانی آشنا شدم. او حرف های قشنگی می زد و مدام به من ابراز علاقه می کرد و از آینده می گفت. اصرار داشت تحت هر شرایطی من را ببیند. من هم به او علاقه مند بودم و اعتماد کوری به او داشتم به همین خاطر بدون اینکه به خانواده ام حرفی بزنم به ساختمان نیمه سازی رفتم که او ادعا می کرد خانه پدری اش است.»

دختر جوان که با یادآوری آن روز شوم به شدت گریه می کرد، افزود: «برخورد او خیلی خوب بود و من از انتخابم خوشحال بودم. تک تک اتاق های ساختمان را با هم دیدیم اما وقتی وارد اتاق کوچکی شدیم، ناگهان او پشت سرش در را بست و به سمت من حمله ور شد و لباس هایم را به زور در آورد. خشکم زده بود و از ترس آبرویم حتی جرات فریاد زدن هم نداشتم. او لحظاتی ایستاد و بعد با لباس هایم از اتاق خارج شد و پس از نیم ساعت برگشت و لباس ها را داخل اتاق انداخت.»

لرزش همه وجود دختر جوان را گرفته بود اما هر طور بود به حرف هایش ادامه داد و گفت: «ترس همه وجودم را گرفته بود اما خدا را شکر می کردم که هدف نیت شوم او قرار نگرفتم. با همان وضعیت به سرعت لباس هایم را پوشیدم و با اولین تاکسی، خود را به خانه رساندم. چند روزی با این کابوس سپری شد که دوباره پیامک عاشقانه ای از پسر جوان به من رسید و من با ناسزا پاسخش را دادم. اما لحظاتی بعد او از من خواست تلگرامم را نگاه کنم. باورم نمی شد. فیلم های آن صحنه هولناک و عکس ها پشت هم ردیف شده بود. فقط گریه می کردم. وقتی دلیل این کار را از او پرسیدم، ادعا کرد, دوستم دارد اما اگر ۳ میلیون تومان به حسابش نریزم همه فیلم ها را در فضای مجازی پخش می کند. مستاصل شده بودم و قصد داشتم با فروختن وسایل شخصی ام پول جور کنم که به توصیه یکی از دوستانم پیش پلیس آمدم.»

با گزارش این اخاذی بی شرمانه و پرونده به دادسرای کرمان ارجاع شد و به دستور بازپرس تیمی از پلیس آگاهی برای شناسایی و دستگیری پسر شرور وارد عمل شدند. تحقیقات در این باره ادامه دارد.

جام جم

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ