مصاحبه ویژه با مدیر ارشد بابک زنجانی

0

پیرو  مصاحبه منتشر شده یکی از دستیاران زنجانی در رسانه ها برای روشن شدن واقعیت٬ خبر نگار ما مصاحبه ای با یکی از مدیران ارشد  بابک زنجانی انجام داده است که در پایین ملاحظه میفرمایید. سایت زنجانی نیوز پاسخها را عینا با رعایت اصل بیطرفی منتشر میکند. به لحاظ مسایل امنیتی نام خبرنگار و مصاحبه شونده منتشر نمیشوند.

شما چه مدت با زنجانی کار کرده اید و سمت شما در مجموعه زنجانی چه بوده است؟

من نزدیک به نه سال ٬ تقریبا از ۲۰۰۴ با آقای زنجانی آشنا شدم و وارد مجموعه ایشان شدم.

چه سمتی و یا در چه بخشی؟

بگذارید سمتم بازگو نشود.

اخیرا یکی از دوستان آقای زنجانی در مورد ایشان و روشهای ایشان مصاحبه ای انجام داده است٬ نظر شما چیست؟

اگر شما دقت کنید سایت خبری تدبیر دو هفته قبل از بازداشت زنجانی ثبت شده است و خوب٬ معلوم است که هدف آن فقط حمله به زنجانی بوده است.

سایت ما هم تازه ثبت شده است ٬ به هر حال صرف نظر از اینکه این سایت کی ثبت شده است مطالب آن که مربوط به هفته پیش نیستند٬ در مورد کارهای زنجانی در چند سال اخیر هستند

خوب بخشهایی از این مطلب درست است اما مسئله این است که متاسفانه ایشان تفسیر منفی از روشهای زنجانی میدهد و در آخر میخواهد بگوید زنجانی شیاد است. البته بخشهایی زیادی هم اغراق آمیز است و یا به کل دروغ محض است.

کمی در مورد تفسیر منفی توضیح دهید.

ببینید٬ایشان در مورد روشهای زنجانی سخن گفته اند ولی جایی با مدرک اثبات نکرده است که زنجانی از این روشها سوء استفاده ای کرده باشد. اینکه زنجانی استعداد خواستگاری از دختر بیل گیتس را داشته است دلیل نمیشود که ایشان از این توانایی در جهت منفی استفاده کرده باشد. زنجانی این روشها را برای دور زدن تحریم ها و در واقع در خارج از ایران بکار برده است و اگر به قول معروف کسی را پیچانده است در جهت منافع کشورش بوده نه در جهت یک کلاهبرداری و یا بزه کاری.. اینکه زنجانی هفده میلیارد یورو از پول نفت را وارد ایران کرده است به یمن همین روشها بوده وگرنه که اگر بخواهی بروی داچ بنک  راستش را بگویی که نمیشود.

آیا گمان نمیکنید کسی که چنین استعدادی دارد سر آخر ممکن است از این استعداد برعلیه کشورش استفاده کند و مثلا پول نفت را پس ندهد؟

این استعداد در دور زدن تحریم و زیر آبی رفتن وقتی خطرناک است که شما طرف را نمیشناسید و غافلگیر شوید ٬ در حالیکه مسئولین کشور و کسانی که در نظام بانکی با زنجانی کار کرده اند او را و روشهای او را میشناختند و به خاطر همین استعداد های او به او اعتماد کرده اند و مسلما زنجانی نمیتوانسته همین روش را سر ایشان پیاده کند و دلیلی هم نداشته اینکار را کند. اگر زنجانی در خارج از ایران اینکار ها انجام داده است به پشتوانه حمایت دولت ایران بوده است که اگر هر اتفاقی بیفتد یک دولت برای نجات او از مخمصه وارد عمل میشود کما که بارها این اتفاق افتاد و او را نجات دادند.  حال اگر داخل ایران این کار کند چه کسی از او حمایت میکند؟

ایشان در جایی میگوید که زنجانی با وقت کشی روی پرداختها سود میکرده است٬ آیا این صحت دارد؟

باید توجه کنید که زنجانی HSBC نبوده است که خدمات مشتری ویژه  داشته باشد. یک مجموعه منظم هم نداشته است چرا که راز موفقیت در دور زدن تحریمها همین بی نظمی بوده است. نکته این است که شما از لحاظ مدیریت و روش ها پارتیزانی عمل کنید تا قابل پیش بینی نباشید. برخی مواقع زنجانی به عمد پرداختی را خیلی زودتر و یا خیلی دیر تر انجام میداد تا در واقع رد ترانزکشن ها را نزنند. در چنین شرایطی متاسفانه مشتریانی بودند که شاید اطلاعات را  خواسته و یا ناخواسته به اروپا و یا آمریکا درز میدادند و نمیشد ریسک کرد. زنجانی و مجموعه بانکی او ناچار بود از زمانبندی و روش منظم و قابل پیش بینی استفاده نکند تا کشف نشود. همچنین نقل و انتقال پول بین شرکتهایی که همه تحریمند مثل مجموعه ” ق” که کار شسته و رفته ای نیست و باید از دهها شرکت پوششی برای اینکار استفاده کرد و مسلما کار دشوار و زمانبری است و بارها پول مرجوع میشود. وانگهی در چنین شرایطی که در حال دور زدن تحریم هستیم که دیگر دندان اسب پیشکش را نمیشمرند کما که در همین بانکهای داخلی هم چنین مسایلی همین امروز هم مشاهده میشود.

ایشان مبدا پولدار شدن زنجانی را همین دوسال اخیر میداند٬ نظر شما چیست؟

زنجانی هر چه من یاد دارم پولدار و ثروتمند بوده است. اینکه شما ثروتمند را چه در نظر بگیرید شاید موضوع را عوض کند. اما به هرحال زنجانی نه سال پیش در ترکیه بیش از یک میلیارد دلار سرمایه گذاری کرده بود و کسی که روی یک میلیارد  دلار ریسک میکند به نظر من حد اقل شش میلیارد پشتوانه باید داشته باشد.

آیا زنجانی هفده هزار پرسنل دارد؟

تا آنجا که من میدانم پرسنل رسمی  نه٬ اما بیش از سی هزار نفر وابسته به مجموعه های زنجانی هستند و از بر آن نان سر سفره میبرند. اما تعداد پرسنل هایی که رسما استخدام شرکتهای هولدینگ باشند هفده هزار نفر نیست. مثلا یکی از شرکتهای هولدینگ که در بخش تولید فعالیت میکند حدود هفتصد کارگر دارد اما این کارخانه طرف قرارداد انحصاری با چند کارگاه کوچک و بزرگ است و همچنین مدیران آن برای خود خارج از هلدینگ شرکتهایی دارند که به کارخانه سرویس میدهند. با کار کردن این هفتصد کارگر پانصد نفر دیگر نیز چرخ زندگیشان میچرخد .

مثلا هواپیمایی قشم ایر٬ تعدادی پرسنل رسمی دارد اما نگهداری هواپیما ها به یک شرکت داخلی دیگری سپرده شده است که آنها کارمندان قشم ایر نیستند اما در آمدشان و استخدامشان به خاطر وجود قشم ایر بوده است.

در پروژه های ساختمانی بزرگ   هزاران کارگر و مهندس کار میکنند که اکثر  آنها نیز طرف قرارداد شرکتهای معماری و ساختمانی ثالث هستند نه هلدینگ سورینت و درواقع هلدینگ برون سپاری کرده است. به هرحال باید بگویم  زنجانی بیش از هفده هزار فرصت شغلی ایجاد کرده است و منشاء حقوق همه هلدینگ سورینت است.

آیا داستان رانندگی برای مرحوم نور بخش صحت دارد؟

راستش این داستان را زنجانی سالها پیش در جاهای غیر رسمی نقل میکرد و همیشه میگفت من از سربازی شروع کرده ام. حال اینکه ایشان روش خواستگاری از دختر بیل گیتس را سر مرحوم نوربخش هم بکار برده باشد و یا واقعا شانس آورده نمیدانم. اما واقعیت این است که ایشان در آن زمان در کار پخش دلار بوده است و از روزی که وارد ترکیه شد به عنوان یک سرمایه دار شناخته میشد.

 

چرا بانک مرکزی این داستان را انکار میکنند؟

خوب طبیعی است که انکار کنند٬ زنجانی فعلا متهم است و کسی نمیخواهد به او نزدیک شود.

در جایی از مصاحبه ٬ گفته شده زنجانی به دروغ خودش را کارمند یکی از مراکز نظامی و یا دولتی معرفی میکرده است٬ آیا زنجانی کارمند و یا وابسته به دولت است؟

من یک سووال از شما دارم٬ پرونده زنجانی در چه دادگاهی است؟

فکر کنم شعبه پانزده کارمندان ویژه دولت

خوب ٫ جوابتان را گرفتید

آیا این درست است که زنجانی با سرمایه  مشتریان بانک سرمایه گذاری کرده است؟

ببینید٬ زنجانی طرف سرمایه ها نیست بلکه بانکهای او طرف هستند. مگر بانک صادرات و ملت با پولهای مردم چه میکنند؟ همه بانکها باید با منابع شان سرمایه گذاری کنند وگرنه که ورشکست میشوند. زنجانی هم به عنوان یک بنکر همان کاری را کرده است که دیگر بانکها میکنند٬ گردش مالی ایجاد کرده و منابعش را سرمایه گذاری کرده است به یکی وام داده است٬ از یکی قرض گرفته است٬ اینکه تخلف نیست. البته زنجانی یک سیاست را دنبال میکرد که همیشه بدهکار بانکهای اروپایی باشد تا این اهرمی شود تا او را تحریم نکنند که البته این اهرم دیگر جواب نداد.

آیا این درست است که زنجانی کنت بنک را با پول نفت خریده است؟

خیر٬ کنت بنک سهام دار بانک مالایی زنجانی است و بانک مالایی همان است که طرف شرکت نفت بوده است. یعنی اینکه اول بانک کنت وجود داشه تا بانک مالایی ایجاد شود و شرکت نفت مشتری زنجانی شود. تاریخ تاسیس بانک کنت سالها قبل از این داستان است. این یکی از دروغهایی است که گفته شده است.

آیا خرید باشگاه فوتبال با سرمایه های نفتی در اختیار زنجانی بوده است؟

ببینید٬ اینها عوام فریبی است. کافیست یک ماشین حساب بیاورید و حساب کنید٬ اگر میخواهید بگویید که زنجانی از دومیلیارد دلار مانده شرکت نفت برای خودش باشگاه خریده است اشتباه میکنید. قیمت این باشگاه حتی در برابر سرمایه گذاری زنجانی برای راه اندازی بانکها نیز ناچیز است. مردم معنی دومیلیارد دلار را درک نمیکنند. زنجانی ده سال پیش هم به راحتی میتوانست باشگاه بخرد٬ ایران زمین را انجام دهد و یا هتل بسازد. اگر زنجانی پس از تحریم اینکار ها را کرده است به خاطر این نبوده که حالا پول گیرش آمده و باید خرج کند٬ بلکه سیاست او به خاطر حمله رسانه ها و خود تحریم تغییر کرد وگرنه او سرمایه چنین کارهایی را ده سال پیش هم داشته است و چنین پروژه های بزرگی را هم انجام داده است اما رسانه ای نکرده است و یا به نمایش نگذاشته است.

در واقع او وانمود میکرد که آن دومیلیارد دلار در ایران است تا آمریکا ییها به دنبال آن نگردند و مبادا آنرا مسدود کنند. اما رسانه ها باعث شدند که این سیاست نتیجه ندهد و آوردن این پول به ایران مشکل شود. زنجانی را فقط از زاویه داخل ایران نباید دید و باید مشکلات و برنامه هایش را د ر برابر تحریمها نیز در نظر گرفت.

در مورد هواپیماها چطور؟

خرید هواپیها ها پروژه ای بود که از سالها قبل استارت خورده بود٬ روزی که زنجانی شرکت ورشکسته فراز قشم را خرید به دنبال اینکار بود. سرمایه گذاری روی این پروژه بلند مدت بود و امروز مردم نتیجه اش را میبینند.هیچ یک از این سرمایه گذاریها عجولانه و مربوط به پس از تحریم نیستند.

آیا درست است که زنجانی خود تحریمی کرده است؟

نمیدانم باید قسم حضرت عباس را باور کرد و یا دم خروس٫ از طرفی میگویند که زنجانی نان تحریم را میخورده است و تحریمها برای او حکم طلا را داشته است٬ سپس همینها میگویند زنجانی خود را تحریم کرده است. اگر تحریمها برای او حکم طلا را داشته پس سود او در این بوده است که دیگران تحریم باشند اما خودش نه. باید دید چه چیزی عاید زنجانی میشده اگر خودش را در معرض تحریم قرار دهد. اگر بگوییم که زنجانی در یک سالی که بانکداری کرده است ثروتش به میلیاردها دلار رسیده یعنی اینکه او اگر یک سال دیگر کار میکرد چند میلیارد دیگر نیز کاسبی میکرد. اگر چنین بوده است تحریم شدنش برایش ضرر محض بوده است.

اگر در این مدت چنین درآمدی وجود نداشته و تحریم شدنش بهانه پس ندادن این دومیلیارد دلار شده است در حالیکه ثروت او بیش از سیزده میلیاراد دلار بر اورد شده است پس این دو میلیارد دلار ارزش این همه ابروریزی نداشته است که بخواهد خودش را تحریم کند و بیش از ده میلیارد دلار سرمایه و ثروتش را در ریسک قرار دهد تا دومیلیارد دلار را پس ندهد. اگر خودتان را جای او بگذارید از هر طرف که حساب کنید این کار به ضرر شماست.

واقعیت این است که زنجانی در مورد تحریم پیش بینی بلند مدتی هرگز نداشت چرا که در این امر هزاران فاکتور سیاسی و نظامی و اجتماعی نقش دارند و نمی توان برایش برنامه ریزی کرد چرا که ممکن است محاسبات شما درست از آب در نیاید. زنجانی میدانست که  بالاخره روزی تحریم میشود اما  ناخواسته در معرض تحریم قرار گرفت و همه اتهامات به رانت خواری درست از همان زمانی شروع شد که او تحریم شد. قبل از آن همه به او نیاز داشتند و کسی در مورد او حرفی نمیزد.

آیا درست است که پولهای بلاک شده پشتوانه وام ها و یا ال سی های جدیدی برای زنجانی را فراهم آورده اند؟

این مثل این است که شما روی ملکی که گرو دادگستری و یا بانک است بخواهید دوباره وام بگیرید. این عوامفریبی است٬ وقتی پول بلاک میشود که دیگر نمیتوان آنرا پشتوانه قرار داد اگر اینطور بود بانک مرکزی هم میرفت با پشتوانه پولهای بلاک شده اش دوباره از یک بانک دیگر فاینانس میکرد ارز وارد کشور میکرد. نمیدانم چرا مسوولین بانکی هم که خود قوانین بانکی را میدانند چنین شایعاتی را تکرار میکنند.  یعنی آمریکا و اتحادیه اروپا اینقدر احمق هستند که پول را بلاک کنند و شما باز به اعتبار آن بروید ال سی باز کنید؟ همه داستان این است که اعتبار شما را در بانکها هدف قرار دهند و شما نتوانید سرویس های بانکی بگیرید وگرنه که بلاک کردن پول فایده ندارد.

آیا ثروت زنجانی واقعا سیزده میلیارد دلار است؟

نمیدانم ثروتش چقدر است٬ اما اعتبارش در بازار  بیش از سیزده میلیارد دلار است.

آیا شما منشا ثروت زنجانی را رانت نمیدانید؟

ببینید ٬ مردم ما تعریف رانت را از سیستمهای سرمایه داری غربی و یا  سوسیالیستی میگیرند و سپس میخواهند آنرا در مورد ایران که یک نظام  اسلامی بر مبنای اصل ولایت فقیه واقتصادی  بر مبنای  بیت المال است بکار برند. در نتیجه این یک تیغ دو لب میشود که هر جناحی بنا به نیازش از یک لبه آن استفاده میکند. به هر حال اگر زنجانی رانت گرفته است باید دید چه کسی و چرا به او رانت داده است . از دیدگاه من زنجانی از رانت برخوردار نبوده  بلکه خیلی مورد اعتماد بوده است و  فقط ما به او حسودی میکنیم.

آیا زنجانی نامه بانک ملی تاجیکستان را جعل کرده است؟ در این مورد چه توضیحی میدهید؟

خیر٬ در همین سایت شما مقاله ای شیوا در اینباره خواندم. این کار غیر ممکن است٬ یعنی فایده ندارد که زنجانی نامه ای را درست کند. بحث بین دو دولت و بانک مرکزی دو کشور است ٬ با یک نامه که حل نمی شده است.

پس واقعیت چیست؟

واقعیت این است که رسانه ای شدن موضوع باعث شد تاجیکها  احساس خطر کرده و پول را مرجوع کنند. آنها نمیتوانند بگویند پولی در کار بوده است چرا که در محافل بین المللی این تخلف قلمداد میشود  در نتیجه منکر همه چیز شده اند و میگویند آن نامه را هم ما نداده ایم و یا جعلی است٬ البته حق هم دارند. من تصور میکنم این موضوع فقط در رسانه ها اینگونه مطرح شده است و جناح بازیهای سیاسی به آن دامن میزند وگرنه هم بانک مرکزی و هم قوه قضاییه همه واقعیت داستان را میدانند.

به نظر شما برخورد قوه قضاییه چگونه باید باشد؟

ببینید٬رسانه ها پیشاپیش دارند او رامحاکمه میکنند و این  محاکمه زنجانی مثل این است که پس از پایان جنگ سرباز و یا فرمانده ارتشی را محاکمه کنند که چرا تو اسلحه داشته ای و یا شلیک کرده ای. اما از دیدگاه قوه قضاییه   هنوز ما نمیدانیم قانونا اتهام زنجانی چیست؟ امیدوارم فقط بحث بدهی باشد و روش پرداخت آن که در غیر اینصورت بسیار جای تاسف است که بابک زنجانی را به خاطر آن ریسکهایی که برای کشورش کرده است و خود قربانی تحریم است قبل از آمریکا و اروپا در ایران محاکمه کنند. این مهر تاییدی است بر صداقت و حق به جانبی غرب در باره ایران. آنها میگویند زنجانی پولشویی میکند و ما هم اورا محاکمه میکنیم. جرمش مهم نیست بلکه نفس حمایت دولت از سربازانش است که زیر سووال میرود.

بازداشت زنجانی کافیست که ما اقرار کنیم که نه تنها در هشت سال گذشته بلکه در سی و پنج سال گذشته در باره آمریکا اشتباه کرده ایم و میبینیم که به نظر میرسد بازداشت زنجانی یکی از پیش شرطهای مذاکرات ژنو بوده است ظاهرا.

آیا شما با رابطه با آمریکا موافقید؟

بله٬ من با رابطه با آمریکا موافقم با سرمایه داری موافقم با خیلی چیزها که مسئولین مخالفند موافقم اما وقتی یک بازی را شروع میکنید باید آنرا به نفع خود تمام کنید. وانگهی درمورد رابطه با آمریکا پنجا درصد به نظر ایران برمیگردد ٬ پنجاه درصدش هم به خود آمریکا ٬ آنها هم به دنبال رابطه حسنه نبوده اند و ترجیح داده اند با ما کنار نیایند٬ آنها ما را تحریم کرده اند ما که آنها را تحریم نکرده ایم!

بالاخره  رابطه با آمریکا از مسیر منطقی سالهاست منحرف شده و ما عملا با آمریکا وارد جنگ سرد  شده ایم چه درست چه غلط. اگر قرار است صلح کنیم نباید برویم همه سربازانی را که درجنگ بودند را دستگیر کنیم و آنها را تحویل دشمن دهیم و یا محاکمه کنیم. کار زنجانی را در زمان و شرایط خودش باید ارزیابی کنیم و کار آقای ظریف را در زمان و شرایط خودش. زنجانی که سیاست مدار نبوده  و یک بار هم اشتون را ندیده است.

این مثل این است که بعد از امضای قطعنامه ۵۹۸ راه میفتادیم در نیروی هوایی و خلبانانمان را بازداشت میکردیم که شما چرا بمب روی سر مردم بیگناه عراق ریخته اید و شما مقصر هشت سال جنگ هستید اگر شما نبودید امام خمینی  (ره)  پیشنهاد صلح عربی را همان روز اول پذیرفته بود و صلح شده بود. آیا این سخنان منطقی است؟

آیا زنجانی به دولت احمدینژاد و یا هاشمی وابسته بود؟ در رسانه ها مدام او را به جناح های مختلف وابسته میکنند. نظر شما در این باره چیست؟آیا زنجانی با آقای هاشمی کار کرده است؟

زنجانی از زمان هاشمی تا کنون یک کار را انجام داده است. کار اقتصادی صرف نظر از اینکه رییس جمهور کیست . من پرسش را اینگونه مطرح میکنم٬ آقای هاشمی٬  اقای خاتمی و آقای احمدینژاد٬ آیا  با زنجانی کار کرده اند و یا نه؟ پاسخ این پرسش را باید از زبان روسای دولتهای سابق شنید. البته آقای روحانی ظاهرا گمان کردند که به زنجانی هیچ کس هرگز دیگر نیاز ندارد.

۲۴ دی ۱۳۹۲

منبع : زنجانی نیوز

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ