بیوگرافی منوچهر والی زاده +مصاحبه با همسرش و عکس قدیمی
منوچهر والی زاده تهرانی در چهارم تیرماه سال ۱۳۱۹ در محله ی لاله زار تهران متولد شد.
حسین عرفانى، منوچهر والى زاده و محمد عبادی مهمانان رامبد جوان در خندوانه
او در سالهای ۱۳۳۸–۱۳۳۷ یعنی از دوران دبیرستان بعد از چند تئاتر آماتوری به تئاتر تهران راه یافت و در یک نمایشنامه به کارگردانی خانم مورین نقش کوتاهی به عهده گرفت و پس از آشنایی با منصور متین که از هنرمندان تئاتر و دوبلاژ فیلم بودند به استودیوی شاهین فیلم برای دوبله دعوت شد و پس از همکاری در چند فیلم کوتاه نزد ایشان به استاد علی کسمائی معرفی شد و چندین سال در خدمت ایشان کارآموز بود و بعد از مدتی در فیلم «دختر بنفشه فروش» نقش اول فیلم «هل فرر» را به عهده گرفت.
در سال ۱۳۴۰ از طریق خانم تاجی احمدی به امین امینی معرفی شد، (استودیو عصر طلائی) و اولین بازیگری او در سینما بازی در فیلم «خداداد» بوده است و تا سال ۱۳۵۷–۱۳۵۶ نزدیک به ۱۸ فیلم سینمایی بازی کرد.
وی در فیلمهای گل گمشده (۱۳۴۱) و فرشتهای در خانهٔ من (۱۳۴۲) با بهروز وثوقی و فیلمهای حریص (۱۳۵۲) و هیولا (۱۳۵۵) با رضا بیک ایمانوردی همبازی بوده است. همچنین در فیلمهای حرمت رفیق (۱۳۵۶) و با عشق مردن (۱۳۵۷) در کنار همکار دوبلهایاش حسین عرفانی که خود از نامداران دوبلهٔ ایرانست به هنرپیشگی پرداخت.
فرزندان منوچهر والی زاده
ایدا از همسر اول و مجید از همسر دوم منوچهر والی زاده
خصوصیات
از پیشکسوتان خوش صدای هنر دوبله ایران که به دلیل طراوت و آهنگ دلنشین صدایش اغلب به جای کاراکترهای جوان حرف میزند، وی همچنین سابقه بازیگری و گویندگی رادیو را در پرونده کاری خود دارا میباشد.
شخصیت جیم وست با بازی رابرت کنراد در سریال تلوزیونی وست زبل و زرنگ، با صدای او، به محبوبیت زیادی در ایران دست یافت.
از چپ: منوچهر والی زاده، منوچهر وثوق، منوچهر سخایی
منوچهر والی زاده چگونه پدری است؟
خانمها مدیر خانه هستند
بیشتر مواقع با همسرم در کارها و امور زندگی همکاری مضاعفی داریم و تا زمانی که کاری نداشته باشم یا فرصتی برایم فراهم شود و اگر همسرم تمایل داشته باشد در کارهای خانه کمکش میکنم ولی با حجم زیاد کارم، زمانی که به خانه میروم استراحت میکنم اما در مجموع خانمها مدیر خانه هستند و همه امور زندگی زیردست آنها میگذرد.
تئاتر آغاز کار من در گویندگی
از دوران نوجوانی (۱۶ سالگی) وارد حرفه گویندگی شدم و نزدیک به ۵۲ سال است که در این حرفه فعال هستم، زمانی که در خانه جوانان، تئاتر کار میکردیم اولین نمایشنامه من «خانه مرغ هنری» بود که در آن یک دیالوگ داشتم، یکی از هنرپیشگان آن زمان به نام «منصور متین» که در حرفه دوبلاژ نیز فعال بودند، صدای من را شنیدند و به من پیشنهاد کار در رادیو را دادند، خلاصه اینکه شروع گویندگی من از تئاتر سرچشمه گرفت.
کارمند شرکت تلفن
زمانهای قدیم که شرکت مخابرات، شرکت تلفن نام داشت، من کارمند قسمت دفتری آنجا بودم و در کنار شغلم کار گویندگی هم میکردم ولی زمانی که تقریبا کار من در دوبله اوج گرفت و علاقه بیشتری به آن پیدا کردم، تصمیم به انصراف از شرکت تلفن گرفتم تا برای تداوم کار گویندگی، زمان بیشتری اختصاص بدهم.
تبریک سال ۹۰
منوچهر والیزاده به همراه همسر و فرزندش پیشاپیش عید نوروز و سال ۹۰ را به تمام ایرانیان تبریک گفت و آرزو کرد سال ۹۰ برای همه مردم سال پربرکت و خوبی باشد و همه در لحظه تحویل سال در کنار خانواده و سلامت باشند. منوچهر والیزاده درباره رسم و رسومات عید میگوید: به نظر من رسم جالبی نیست که حتما کوچکترها به دیدن بزرگترها بروند، من خودم همیشه سنتشکنی میکنم و زمانی که فرصتی فراهم شود به دیدار کوچکترهای فامیل هم میروم، اصولا بعد از فوت مادرم و با توجه به اینکه مادر همسرم در کنار ما زندگی میکند، معمولا روز اول عید به دیدن همسر برادر مرحومم میرویم. او در پایان میگوید: «اعتقاد من این است که هر زمان باید عید باشد، مثل بهار که سمبل زندگی دوباره، نشاط و سرزندگی است، باید هر روزمان را سرشار از این حس کنیم.»
میترا شریک تمام لحظات خوب و بد زندگی
همسرم ارزش و احترام بسیاری برای حرفه و همکارانم قایل و علاقهاش را ثابت کرده است. شاید دلیل آن، احترام متقابل ما در زندگی مشترک است یا اینکه مانند زوجهای جوان در فکر تجملات زندگی نیستیم، همسر و پسرم علاقه بسیاری به کار من دارند. همسرم همیشه همپای من در تمام لحظات زندگی بوده و زمانی که از میترا خواستم طراحی لباس را کنار بگذارد و به امور خانه و پسرمان بیشتر رسیدگی کند، او هم تقاضای من را پذیرفت.
طراحی لباس
میترا همسر منوچهر والیزاده در معرفی کوتاهی از خودش گفت: اوایل ازدواجمان کار اصلی من طراحی لباس بود و با به دنیا آمدن پسرم «مجید» و به درخواست منوچهر، طراحی لباس را کنار گذاشتم و به تربیب و نگهداری فرزندمان مشغول شدم، ولی در این مدت از هنر دور نبودم و زمانی را به کار شیرینیپزی و مربیگری اختصاص دادم. از آنجا که علاقه بسیاری به کارهای هنری داشتم، منبت کاری را پیش گرفتم.
او میگوید: صدای منوچهر والیزاده را از زمان بچگی دوست داشتم، شاید آن وقتها فکر نمیکردم که با ایشان ازدواج کنم و زندگی مشترک و خوبی به همراه پسرمان مجید داشته باشیم.
پسرم تمایل به کار گویندگی ندارد
چنانچه پسرم مجید تمایلی به حرفه گویندگی از خود نشان دهد، به طور حتم همراهیاش میکنم، ولی در حال حاضر او در دوران دبیرستان است و در رشته ریاضیفیزیک تحصیل میکند و فرصت فکر کردن به این کار را ندارد، ولی به هنر موسیقی بسیار علاقهمند و ساز حرفهای او (تار) است.
سوابق منوچهر والی زاده
- بن استیلر (نقش گرک فوکر در فیلم ملاقات با والدین)
- ایم سانگوک در سریال تاجر پوسان
- امپراتور اویجا در سریال سرنوشت یک مبارز
- لی مین هو (نقش چو یونگ در سریال سرنوشت)
- جی جین هی (نقش امپراتور در سریال افسانه دونگ یی) و (نقش افسر مین جانگو در سریال جواهری در قصر)
- شخصیت دیده بان (دیده بان)
- امپراتور دریا (بازیگر نقش جانگ بوگو یا گونگ بوک)
- رابرت واگنر (گوشه گیران آلتونا، آسمان خراش جهنمی، گرگهای جوان)
- تام کروز (متولد چهارم جولای، مأموریت غیرممکن، مرد بارانی، ماگنولیا، آخرین سامورایی، جانبی)
- ویل اسمیت (دشمن مردم، مردان سیاه پوش، در جستجوی خوشبختی)
- جان تراولتا (پالپ فیکشن، پایگاه اصلی، گرفتن پلهام ۱۲۳)
- رابرت دنیرو (پدرخوانده ۲، شکارچی گوزن – دوبله دوم)
- بروس درن (توطئه خانوادگی، گروه تعقیب)
- استیو مک کوئین (تام هورن، وقتی خون میجوشد)
- تونی کورتیس (آخرین قارون، جانی بوستون)
- جان کاساوتیس (دو دقیقه مهلت، قاتلین)
- استیون بالدوین (مظنونین همیشگی، سریال تولد شوم)
- روی شایدر (دونده ماراتن)
- تام هنکس (مسیر سبز، نجات سرباز رایان)
- جانی دپ (دنی براسکو)
- گورو اهاشی (اوشین)
- آلن بیتس (زوربای یونانی)
- کرک داگلاس (آخرین قطار گان هیل)
- سام واترسون (گتسبی بزرگ)
- رایان اونیل (ماه کاغذی)
- بیل مری (روز گروندهاک)
- آدرین برودی (گلهای هریسون)
- اریک رابرتز (قطار فراری)
- شان بین (ارباب حلقهها)
- ونتورت میلر (فرار از زندان)
- گری اولدمن (هری پاتر و محفل ققنوس)
- متیو فاکس (گمشده (لاست))
- اسکات اولریچ (جریکو) و…
- «سلمان خان» (هیجان زندگی)
- جیم کری (احمق و احمقتر، احمق و احمقتر ۲)
- ادی مورفی (پلیس بورلی هیلز، پلیس بورلی هیلز ۲، پلیس بورلی هیلز ۳، سرقت از برج) و…
- ویل اسمیت (مردان سیاهپوش، دشمن کشور، پسران بد، من اسطوره هستم و…)
- هریسون فورد (جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد)
- جیسون استاتهام (یکبارمصرفها ،یکبارمصرفها ۲، مکانیک، خط مقدم خانه، یکبارمصرفها ۳، سریع و خشمگین ۷)
- پل واکر (سریع و خشمگین ۴)
- رابرت داونی جونیور (مرد آهنی ۲، مرد آهنی ۳)
- یوان مکگرگور (جنگ ستارگان اپیزود اول: تهدید شبح، جنگ ستارگان اپیزود دوم: حمله کلونها، جنگ ستارگان اپیزود سوم: انتقام سیت)
- یوان گریفید (چهار شگفتانگیز، چهار شگفتانگیز: قیام موجسوار نقرهای)
- آرون پال (جنون سرعت)
- مارتین لارنس (فیلم سینمایی شوالیه سیاه)
- مارک والبرگ (فیلم سینمایی مکس پین)
- وینت ورت میلیر (سریال فرار از زندان)
- تونی استارک (در فیلم مرد آهنی ۲ و ۳)
- استیو بوشمی ( فیلم فارگو )
به عنوان بازیگر
- استاد (۱۳۸۸)
- بهار، قبل و بعد (فیلم تلویزیونی) (۱۳۸۸)
- روز دیدار (۱۳۷۴)
- شریک زندگی (۱۳۷۳)
- با عشق مردن (۱۳۵۷)
- زرخرید (۱۳۵۷)
- حرمت رفیق (۱۳۵۶)
- خدا قوت (۱۳۵۶)
- رفاقت (۱۳۵۶)
- هیولا (۱۳۵۵)
- حریص (۱۳۵۲)
- هلوی پوست کنده (۱۳۵۲)
- حکیمباشی (۱۳۵۱)
- فتنه چکمه پوش (۱۳۵۱)
- عمو یادگار (۱۳۵۰)
- دختران با معرفت (۱۳۴۳)
- فرشتهای در خانه من (۱۳۴۲)
- خداداد (۱۳۴۱)
- گل گمشده (۱۳۴۱)
سلام خسته نباشید خیلی عالی بود برای اولین بار سایت شما را دیدم و یادی از گذشته ها کردم
از مسئولین تشکر سپاس و قدرداقدردانی میکنم
برای شما و همه عزیزان آرزوی سلامتی و تندرستی دارم با تشکر.
سلام. میشه یه مصاحبه هم درباره بیک ایمانوردی تهیه کنید. خیلی دلم میخواد بدونم این آدمی که الان از فیلماش تو تمام دنیا تقلید میکنن کی بوده و چطور زندگی کرده. یا یه مستند درباره زندگیش البته با بی طرفی بسازید. ممنون