بیوگرافی گروس عبدالملکیان ،مهمان خندوانه +اشعار کوتاه
رامبد جوان شب گذشته میزبان گروس عبدالملکیان از شاعران کشورمان بود.
در ابتدای گفتگو، عبدالملکیان در خصوص فعالیت این روزهایش گفت: اندک اندک مشغول ویرایش و نوشتن مجموعه شعر هفتم خود هستم.
وی در خصوص چگونگی خلق شعرهایش عنوان کرد: این موضوع متفاوت است؛ گاهی شعرهایی همان لحظه شکل میگیرند و تنها نقطه پایان برای آن مشخص میکنیم. اما خودم مدتی است از این روش فاصله گرفتم. به خاطر اینکه اگر شعری میتواند بسط پیدا کند، باید اجازه داد این اتفاق بیفتد.
وی افزود: خودم تا لحظهای که شعرم تمام نشود، آن را روی کاغذ نمینویسم. به نظرم زمانی که شعر را روی کاغذ میآوریم، گلش خشک میشود و دیگر دست بردن به شعر سخت است. حتی اتفاق افتاده است که شعری هشت ماه در ذهنم بوده است و بعد آن را نوشتم. البته ریسک این ماجرا زیاد است؛ چرا که سطرهایی را در ذهن داشتم که فراموش کردم.
مهمان «خندوانه» در خصوص نام خود بیان کرد: گروس اسم قلهای در رشته کوه زاگرس نزدیک شهر نهاوند شهر پدریام است. معنی خاصی ندارد؛ البته معانی برایش آمده است اما بیشتر به عنوان اسم خاص شناخته میشود!
در بخشهایی از برنامه شب گذشته گروس عبدالملکیان قطعاتی از اشعار خود را خواند.
عبدالملکیان در پاسخ به سوال جوان در خصوص اینکه اگر شاعران نباشند، دنیا چه شکلی میشود، بیان کرد: به نظرم نقش شاعران مهم است. فارغ از اینکه چه موضوعی را مینویسند، همین که به معنای واقعی شعر بنویسند، جهان بهتری را میسازند.
وی در خصوص شاعر مورد علاقهاش اظهار داشت: ارادت خاصی به حضرت مولانا دارم.
در بخش بعدی برنامه عبدالملکیان دارت خود را پرتاب و امتیاز ۱۱ را کسب کرد. وی در پایان قول داد برای جوانانی که استعداد شاعری دارند، کارگاه شعر برگزار کند
instagram garous_abdolmalekian
گروس عبدالملکیان (متولد ۱۸ مهر ۱۳۵۹ در تهران) شاعر ایرانی و دبیر بخش شعر نشر چشمه است. او فرزند محمدرضا عبدالملکیان شاعر معاصر ایرانی است.
محمدرضا عبدالملکیان از شاعران معاصر ایرانی است که در سال ۱۳۳۶ خورشیدی در نهاوند متولد شد.
سبک اشعار محمدرضا عبدالملکیان
فهرست مطالب
او از شاعران نوگو و نوجوی عصر انقلاب محسوب میشود.در ابتدا به قالب چهارپارههای پیوسته روی آورد.اما بیشتر اشعارش در قالب نو نیمایی و سپید سروده شده است.اغلب شعرهای وی رنگ و بوی عاشقانه با درونمایه اجتماعی دارد که با لحنی ساده و خوشآهنگ به دور از ابهام بیان شدهاند.
آثار و کتابهای گروس عبدالملکیان
گروس نوشتن را از ۱۱ سالگی آغاز کرد و اولین شعرهایش در مجلات کیهان بچهها و سروش نوجوان به چاپ رسید. چنانکه خودش اشاره میکند از سال ۱۳۷۷ مطالعهٔ نقد و نظریه ادبی را آغاز کرد و برخی از اولین شعرهای جدیاش را که بعدها در کتاب اولش منتشر شدند در مطبوعات تخصصی آن سالها از جمله کارنامه و عصر پنجشنبه به چاپ رساند. گروس عبدالملکیان در سال ۱۳۸۱ اولین کتابش را با نام پرنده پنهان منتشر کرد. مجموعه اشعار:
- پرنده پنهان، ۱۳۸۱، دفتر شعر جوان
- رنگهای رفته دنیا، ۱۳۸۴، نشر آهنگ دیگر
- سطرها در تاریکی جا عوض میکنند، ۱۳۸۷، نشر مروارید
- حفرهها، ۱۳۹۰، نشر چشمه
همچنین در سال ۱۳۹۲ گزیدهای از شعرهایش همراه با عکس و با همکاری ۳۶ عکاس ایرانی از جمله عباس کیارستمی، بهمن جلالی، افشین شاهرودی، سیفالله صمدیان، مهران مهاجر، کریم ملکمدنی، رومین محتشم در کتابی با عنوان «هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست» در نشر چشمه به چاپ رسید.
- ” پذیرفتن “، ۱۳۹۳، نشر چشمه
ترجمه آثار گروس عبدالملکیان
کتابهای گروس عبدالملکیان تا کنون به چند زبان ترجمه شده است:
- گزینه اشعار به زبان فرانسوی (پاریس/ نشر برونو دوسی/۲۰۱۲) ترجمه: فریده روا
- گزینه اشعار به زبان عربی (بیروت / نشر الغاوون/۲۰۱۱) ترجمه: موسی بیدج
- سطرها در تاریکی جا عوض میکنند به زبان کردی (سلیمانیه عراق / نشرپاشکوی رهخنهی چاودیر/۲۰۰۸)ترجمه: مریوان حلبچهای
- رنگهای رفته دنیا به زبان کردی (سلیمانیه عراق/نشر پاشکوی رهخنهی چاودیر/۲۰۰۸)ترجمه: مریوان حلبچهای
- گزینه اشعار به زبان انگلیسی (در دست انتشار) ترجمه: محسن شفیعزاده
- گزینه اشعار به زبان ترکی (در دست انتشار).
همچنین از گروس شعرهای متعددی به زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی، اسپانیایی، عربی و… در نشریاتی چون:
- Lyrikline
- Europe
- circulodepoesia
- (universe (a united nation of poetry
به چاپ رسیده است.
جوایز گروس عبدالملکیان
- جایزه کتاب سال شعر امروز ایران- کارنامه
- جایزه شعر mostovi کشور یونان
- برگزیده کتاب سال شعر جوان ایران
- جایزه سراسری شعرجوان کشور- بندرعباس(۲ دوره)
- جایزه سراسری شعر جوان امروز (شاخه نبات شیراز)
- جایزه شعر شبهای شهریور
گروس عبدالملکیان تا کنون در چند فستیوال بینالمللی شرکت داشته است که از جمله آنها میتوان به فستیوال بینالمللی شعر در کشور فرانسه، فستیوال شاعران ایران و جهان و فستیوال شعر گلاویژ اشاره کرد.
نمونه اشعار گروس عبدالملکیان
- موسیقی عجیبیست مرگ
- بلند میشوی
- و چنان آرام و نرم میرقصی
- که دیگر هیچکس تو را نمیبیند
- گرگ
- شنگول را خورده است
- گرگ
- منگول را تکهتکه میکند
- بلند شو پسرم!
- این قصه برای نخوابیدن است!
- ندیدهای؟!
- همان انگشت که ماه را نشان میداد
- ماشه را کشید
********
شلیک هر گلوله خشمی است
که از تفنگ کم میشود
سینهام را آماده کردهام
تا تو مهربانتر شوی
********
حالا که رفته ای، بیا
بیا برویم
بعد مرگت قدمی بزنیم
ماه را بیاوریم
و پاهامان را تا ماهیان رودخانه دراز کنیم
بعد
موهایت را از روی لب هایت بزنم کنار
بعد
موهایت را از روی لب هایت بزنم کنار
بعد
موهایت را از روی لب هایت…
لعنتی
دستم از خواب بیرون مانده است.
********
می خواهم تو را بکشم
اما
چاقو را در سینهی خود فرو می کنم
تو کشته خواهی شد
یا من؟
********
دو سال است که می دانم
بی قراری چیست
درد چیست
مهربانی چیست
دو سال است که می دانم
آواز چیست
راز چیست
چشم های تو شناسنامه مرا عوض کردند
امروز من دو ساله می شوم.
********
زیر این آسمان ابری
به معنای نامش فکر می کند
گل آفتابگردان!
********
پیراهنت در باد تکان می خورد
این
تنها پرچمی ست که دوستش دارم
********
فراموش کن
مسلسل را
مرگ را
و به ماجرای زنبوری بیاندیش
که در میانه ی میدان مین
به جستجوی شاخه گلی ست.
********
و ماه
دهانِ زنی زیباست
که در چهارده شب
حرفش را کامل می کند
********
می ترسانَدَم قطار،
وقتی که راه می افتد
و این همه آدم را
از آن همه جدا می کند
حالا نوبت باد است
بیاید،
چند دستمالِ خیسِ مچاله شده
و یک کلاهِ جامانده در ایستگاه را
بردارد، ببرد
بعد شب می آید
با کلاهی که باد برده بود،
آن را
بر ایستگاه می گذارد به شعبده،
ادامه ی شعر تاریک می شود…
از این جا
با دوربین مادون قرمز ببینید:
چند مرد، یک زن
که رفته بودند با قطار،
نرفته اند…
دستمالی را که باد برده بود
نبرده است
اصلاً ریل
کمی آن طرف تر تمام شده
و این قطار ِ زنگ زده
انگار سال هاست
همان جا ایستاده است
مسافرانش
حرف می زنند
قهوه می خورند
می خندند
و طوری به ساعت هایشان نگاه می کنند
که انگار نمی بینند
عقربه به استخوان شان رسیده است