فوق‌ لیسانس از رونق افتاد!

0

طبق آمار، تعداد داوطلبان آزمون ارشد هر سال نسبت به سال قبل کاهش داشته و کنکور از رونق افتاده است.

روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: «تعداد داوطلبان کنکور هر سال رو به کاهش است. دیگر این روزها اگر کسی ارشد قبول شود و مدرکش را بگیرد، شاید خیلی کار مهمی نکرده باشد. سال‌هایی که یک لیسانس، حکم مدرک دکترا را داشت، قبول شدن در آزمون ارشد آرزویی بود که هر کسی به آن نمی‌رسید. همه این ماجراها در کنکور کارشناسی بود و قبولی در کنکور ارشد و دکترا فقط آرزویی برای دانشجوها بود اما به مرور زمان وضعیت تغییر کرد.

نسل پر جمعیت دهه ۶۰ کنکور را پشت سر گذاشت و نوبت به دهه هفتادی‌ها رسید. رقابت بر سر ورود به دانشگاه کمتر شد و کنکور به مرور زمان از رونق افتاد. قبولی در کنکور دیگر نه‌ فقط یک آرزو که مرحله‌ای جدانشدنی از زندگی دانش‌آموزان شد. جدا از این که دانش‌آموزی به ادامه تحصیلات علاقه‌مند باشند یا نه، صندلی خالی برای همه در دانشگاه‌ها وجود دارد. تا جایی که طبق آمار، تعداد داوطلبان آزمون ارشد هر سال نسبت به سال قبل کاهش داشته و کنکور از رونق افتاده است.

هر سال کمتر از پارسال

آمار ثبت‌نام‌کنندگان آزمون ارشد طی سال‌های اخیر نشان می‌دهد که تعداد داوطلبان، هر سال نسبت به سال قبل کاهش داشته است. امسال ۸۷۸ هزار و ۳۸۸ داوطلب در آزمون ارشد ثبت‌ نام کرده‌اند. سال گذشته تعداد ۷۶۱ هزار و ۱۱۶ داوطلب در آزمون ارشد ثبت‌ نام کردند که این آمار نسبت به آمار آزمون سال ۹۴، تعداد ۵۱ هزار و ۸۹۷ و به عبارت دیگر ۶,۳۸ درصد کمتر بود. به عبارتی در سال ۹۴، ۸۱۳ هزار و ۱۳ داوطلب در آزمون ثبت‌ نام کردند. در سال ۹۳، ۹۴۸ هزار و ۲۳۹ داوطلب در این آزمون شرکت کردند که بیشترین میزان داوطلب مربوط به همین سال است. در سال ۹۲ اما با یک روند کاهشی مواجه بودیم؛ به‌طوری‌که تعداد داوطلبان ۸۹۶ هزار و ۱۲۵ نفر بود. به عبارتی در سال ۹۲ نسبت به سال ۹۳ با کاهش ۵۲ هزار نفری داوطلب مواجه بودیم. در سال ۹۱ نیز تعداد داوطلبان ۹۸۵ هزار و ۹۷۹ نفر بود که این آمار به‌ جز تعداد داوطلبان در سال ۹۲ نشان از روند کاهشی در ثبت‌ نام داوطلبان دارد.

۸۸۰ هزار داوطلب آزمون ارشد

شاید قبولی در دانشگاه‌های معتبر ایران هنوز هم به‌ سختی سابق باشد اما دیگر دانش‌آموزی وجود ندارد که نتواند وارد مرحله تحصیلات عالی شود. زمانی که کنکور هنوز دارای ابهت زیادی بود کارشناسان حذف آن را حق مسلم و لازم می‌دانستند. امروز که در عمل کنکور ابهت سابق را ندارد، نقص‌های سیستم آموزشی جای آن را گرفته است.

به گفته حسین توکلی، مشاور عالی سازمان سنجش تعداد ۸۷۸ هزار و ۳۸۸ داوطلب در آزمون ورودی دوره‌های کارشناسی‌ ارشد ناپیوسته سال ۹۶ دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی از جمله دانشگاه آزاد اسلامی و همچنین بیست و دومین المپیاد علمی دانشجویی ثبت‌نام کرده‌اند. از این میان، تعداد ۴۳۰ هزار و ۶۶ نفر زن و ۴۴۸ هزار و ۳۲۲ نفر مرد هستند. از این میان، تعداد ۷۱ هزار و ۷۷۴ داوطلب علاوه بر انتخاب کدرشته امتحانی اول، علاقه‌مندی خود را نیز به کد رشته امتحانی دوم اعلام کرده‌اند. در مجموع برای داوطلبان ثبت‌نام‌کننده و علاقه‌مندان به کدرشته امتحانی دوم ۹۵۰ هزار و ۱۶۲ کارت صادر شده است.

از تعداد ۹۵۰ هزار و ۱۶۲ کارت صادره، تعداد ۴۶۲ هزار و ۵۶۵ کارت برای داوطلبان زن و ۴۸۷ هزار و ۵۹۷ کارت برای داوطلبان مرد صادر می‌شود. از این تعداد داوطلب در آزمون ورودی دوره‌های کارشناسی‌ارشد ناپیوسته سال ۹۶، تا ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۹۶ تعداد ۶۰۰ هزار نفر معادل ۶۸. ۳۱ درصد داوطلبان از کارت خود پرینت تهیه کردند. به گفته توکلی، برای داوطلبانی که در دو کدرشته ثبت‌نام کرده‌اند، دو کارت ورود به جلسه آزمون صادر شده است و توصیه می‌شود این دسته از داوطلبان دو کارت ورود به جلسه آزمون را پرینت بگیرند.

افزایش مدرک‌گرایی و چالش بیکاری فارغ‌التحصیلان

امروزه با توجه به اشاعه دانشگاه‌ها و مراکز علمی متعدد در کشور، مدرک‌گرایی رواج یافته و سالانه شاهد فارغ‌التحصیلی گروه زیادی از جوانان تحصیلکرده هستیم که البته کمتر از مهارت‌های لازم برای ورود به بازار کار برخوردارند و این همان چالشی است که از آن به‌ عنوان فاصله بین صنعت و دانشگاه یاد می‌کنند. بر اساس آمار، بین سال‌های ۸۵ تا ۹۴ جمعیت بیکار دارای تحصیلات عالی رشد سه و نیم درصدی و نرخ بیکاری جمعیت دارای تحصیلات عالی رشد ۲,۳ درصدی داشته است. همچنین نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت دارای تحصیلات عالی در این سال‌ها کاهش ۵,۱ درصدی داشته است.

بر این اساس، در حالی‌ که کارشناسان بر لزوم استفاده از توان و تخصص قشر تحصیلکرده در زمینه تولید تکنولوژی تأکید می‌کنند، واقعیت آن است که قشر تحصیلکرده متمایز از قشر دارای مدرک است و داشتن مدرک دانشگاهی لزوما به معنای داشتن تخصص نیست. با وجود این موارد، این که همه جوانان یک کشور دارای تحصیلات تکمیلی باشند، می‌تواند ظرفیتی فوق‌العاده برای کشور باشد؛ به شرطی که رابطه شبکه آموزشی و دانشگاه‌ها با بازار کار قطع نباشد.

درصد کمی از دانشجویانی که بدون کنکور، در مراحل تکمیل ظرفیت و به بهانه‌های مختلف وارد انواع دانشگاه‌ها و مؤسسات غیرانتفاعی می‌شوند، به رشته تحصیلی خود یا به تحصیل علاقه و اعتقاد دارند. وقتی بسیاری از این دانشجویان پس از فارغ‌التحصیلی راهی به بازار کار نمی‌یابند، درست نیست چهار سال عمر و هزینه خود را در فضاهای آموزشی طی کنند.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ