سهامداران زیر شکنجه سفید

0

به گزارش ساتین : شکنجه، عبارتی است که تعاریف متفاوتی در مورد این واژه از سوی افراد مختلف ارایه می شود، اما طبق یکی از تعاریف، شکنجه را هر عملی می دانند که همراه با آزار و درد شدید جسمی یا روحی روانی بر شخص به منظور دریافت اطلاعات یا اقرار از آن، وارد می آید. اما آنچه با عنوان شکنجه سفید نام برده می شود، نوعی شکنجه است که نمی توان آثاری از آن را بر جسم شکنجه شونده مشاهده کرد.

 شکنجه سفید به عنوان شکنجه مدرن و قرن بیست و یکمی مطرح می شود. چراکه به دلیل مورد هدف قرار دادن روح و روان قربانی، به سختی می توان اثرات آن را بر روی شخص مشاهده کرد.

اعمال این شکنجه بر روی افراد به شکستن شخصیت آنها و فرو ریزی روانی می انجامد. همچنان که بسیاری از افرادی که در معرض این نوع از شکنجه قرار گرفته اند، سال ها پس از رهایی از آن نمی توانند سلامت روانی خود را بازیابند و در نهایت منجر به تخریب هویت شخص شکنجه شونده می شود.

نکته قابل توجه در این نوع از شکنجه آن است که آسیب ها و آثار آزارهایی که فرد شکنجه شده از اعمال این رفتار دیده به هیچ وجه قابل اثبات از سوی شخص نبوده، چراکه اعمال این شکنجه بر روح و روان شخص آثار منفی در پی خواهد داشت، حال آنکه همگان به دنبال یافتن آسیب یا زخمی بر روی جسم شخص شکنجه شده، هستند.

براساس این گزارش، در شرایط کنونی حاکم بر اقتصاد کشور می توان نمونه ای از اعمال شکنجه سفید بر روی افراد جامعه را یافت، به طوریکه این الگو در وضعیت اقتصادی کشور و برخی پارامترها در آن همچون نرخ تورم قابل مشاهده است.

نرخ تورم در کشور ما در حالی طبق آمار و ارقام ارایه شده از سوی کارشناسان اقتصادی حدود ۱۵ درصد اعلام گردیده که شرایط اقتصادی کشور و میزان قدرت خرید افراد بیانگر وجود نرخ تورم بیش از این مقدار و حتی به میزان حدود ۴۰ درصدی است، به طوریکه بسیاری از طبقه های مختلف جامعه به وضوح بالا بودن نرخ تورم را در زندگی روزمره خود احساس می کنند. حال آنکه کارشناسان دولتی طبق تحقیقات انجام شده خود خبر از وجود نرخ تورم ۱۵ درصدی می دهند.

به نظر می رسد این تفاوت نظر میان افراد جامعه و کارشناسان اقتصادی بر سر نرخ تورم که دسته اول بر نرخ تورم بیش از ۲۰ درصدی و گروه دوم بر نرخ تورم کمتر از ۲۰ درصد معتقدند، موجب شکنجه افراد جامعه به خصوص طبقه متوسط می شود و به نوعی می توان از آن به عنوان شکنجه سفید نام برد.

اما به نظر می رسد این شکنجه سفید در حال حاضر در بورس اوراق بهادار تهران نیز پدید آمده، به گونه ای که می توان بخشی از آن را مربوط به نحوه محاسبه شاخص کل و مغایرت آن با روح بازار سرمایه دانست که در ادامه به طور خلاصه به آن می پردازیم.

براساس این گزارش، بازار سهام در حالی از ابتدای سال جاری تا روزهای پایانی دی ماه همان سال دوران طلایی و پررونقی را پشت سرگذاشته که شاخص کل همراه با قیمت سهام بسیاری از شرکت های فعال بورسی طی بیش از ۲۰۰ روز معاملاتی رشد قابل توجه حدود ۱۳۱ درصدی را تجربه کرده که البته میزان صعود نماگر بورس بر میزان رشد قیمت سهام شرکت ها برتری داشته و تفاوت آنها حائز اهمیت است.

حال آنکه در شرایط کنونی حاکم بر بورس در حالی طی ۱۲ روز معاملاتی اخیر شاهد افت شدید و قابل توجه قیمت سهام شرکت های فعال بورسی هستیم که شاخص کل تنها هشت درصد کاهش یافته است. این تفاوت حائز اهمیت نیز جای سوال دارد و به نظر می رسد به نحوه محاسبه شاخص کل مربوط می شود که در این گزارش در نظر نداریم به این مقوله بپردازیم.

 مسئولان و مقامات در سازمان بورس به همراه کارشناسان فعال در حوزه بازار سرمایه در حالی روند نزولی پرشتاب قیمت سهام شرکت های فعال بورسی را طبیعی می دانند و به طور مکرر از طریق مصاحبه ها و نشست های خبری اظهار امیدواری نسبت به برگشت بورس به دوران طلایی خود همچون ماه های گذشته می کنند که حتی با ارایه ابزارهایی همچون اوراق تبعی از سوی سهامداران عمده شرکت ها تفاوتی در روند این بازار مشاهده نمی شود و در عمل فعالان بازار سرمایه و سهامداران از ۲۱ دی ماه سال جاری تاکنون شاهد کاهش سرمایه خود به مدد کاهش روزانه قیمت سهام شرکت ها در بورس هستند.

بهمن در بورس، شاخص در کورس

اما نکته دیگر که به نظر می رسد باعث آزار و اذیت روحی و روانی سهامداران می شود، ادعای مسئولان سازمان بورس در ارتباط با وضعیت مناسب بازار سهام کشور ما است. به گونه ای که این مقامات اظهار دارند شاخص کل در کورس در رقابت با بورس های جهان رتبه اول را به دست آورده، حال آنکه شواهد عینی از بازدهی واقعی سرمایه گذاران در بازار سهام خبر از چیز دیگر می دهد.

به نظر می رسد با توجه به اینکه در دومین ماه از فصل زمستان قرار داریم و زمستان پربرف و بارانی هم نداشته ایم، سرمای زمستان بر معاملات گرم ماه های گذشته بورس رخنه کرده و روند معاملاتی بورس را تحت تأثیر قرار داده، به گونه ای که می توان گفت زمستان، بورس را فرا گرفته و از رونق انداخته است.

این فشار و آزاری که در شرایط کنونی بر فعالان بازار سرمایه و سهامداران اعمال می شود، به نوعی شکنجه سفید تلقی می شود. چراکه به نظر می رسد در حالی سهامداران در حال حاضر فشارهای زیادی را به دلیل روند نامناسب معاملات در بورس متحمل می شوند که هیچ آثاری از این اذیت و آزار بر جسم آنها قابل مشاهده نیست و این امر از یک سو موجب سلب اعتماد آنها نسبت به پتانسیل های بازار سرمایه جهت اعطای بازدهی مناسب به سرمایه گذاران می شود و از سوی دیگر بر نحوه تصمیم گیری آنها در ثبت دستورهای خرید و فروش سهام و انتخاب سهام پربازده آثار منفی در پی خواهد داشت و در نهایت موجب تشدید این روند نزولی خواهد شد.

در پایان این گزارش می افزاید، از مدیران مسئول در حوزه بازار سرمایه انتظار می رود تا تنها به فکر جایگاه مدیریتی خود و ثبت رکوردهای جدید شاخص کل نباشند و قدری هم به فکر منافع فعالان بازار سرمایه و سهامداران باشند. چراکه درشأن و منزلت این افراد نیست که از ضرر و زیان سهامداران چشم پوشی کنند و تنها گزارشهای آماری بدهند .

مرجع :  بورس نیوز

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ