متهم: می‌خواستم همسرم را تنبیه کنم، کشته شد

0

سوم اردیبشهت ماه سال ۹۴ مردی خودش را به اداره پلیس در تهران رساند و مأموران را از قتل همسر ۳۵ ساله‌اش مریم باخبر کرد. او گفت: هفته گذشته به خاطر ارتباط همسرم با مردی غریبه با او درگیر شدم و قصد داشتم او را با شیلنگ تنبیه کنم که منجر به قتل او شد. هنوز جسد او در منزل است.لحظاتی بعد مأموران همراه آن مرد به خانه‌اش رفتند و با جسد زن جوان روبه‌رو شدند. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی متهم جزئیات بیشتری از زندگی‌اش را شرح داد و گفت: مدتی قبل، از رابطه همسرم با مردی که زن و بچه داشت، باخبر شدم.

به گزارش روزنامه جوان، از آنها هم عکس داشتم و هم فیلم، اما هر بار از مریم سؤال می‌کردم، طفره می‌رفت و می‌گفت اشتباه می‌کنی، آن مرد را نمی‌شناسم. این گذشت تا اینکه روز حادثه به بهانه کار از خانه بیرون رفتم و در کوچه خلوتی کمین کردم. ناگهان همسرم را دیدم که سوار موتور آن مرد شد و رفت. دنبالش رفتم و با گوشی‌ام از آنها فیلم گرفتم.

او در راه متوجه شده بود آنها را تعقیب می‌کنم، به همین دلیل وقتی به خانه برگشت به من اعتراض کرد. عصبانی شدم و خواستم توضیح دهد که با هم درگیر شدیم. از عصبانیت او را با شیلنگ تنبیه کردم، اما او طاقت نیاورد و فوت کرد.

بعد از این توضیحات، مرد غریبه که محسن نام داشت و ۳۰ ساله بود، شناسایی و بازداشت شد، اما هر گونه ارتباط با مقتول را انکار کرد. با توجه به شواهد موجود محمد به اتهام مباشرت در قتل و محسن به اتهام رابطه نامشروع روانه زندان شدند و پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. صبح روز گذشته پرونده روی میز هیئت قضایی به ریاست قاضی زالی و مستشار اسلامی قرار گرفت.

ابتدای جلسه اولیای‌دم که دو فرزند مقتول بودند در جایگاه قرار گرفتند و با پرداخت دیه اعلام گذشت کردند. در ادامه مادر مقتول برای دامادش درخواست قصاص کرد. او در جواب هیئت قضایی برای پرداخت تفاضل دیه گفت: حاضرم تفاضل دیه و سهم فرزندان مقتول را پرداخت کنم، اما فقط قصاص می‌خواهم.

سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: چند سالی از زندگی مشترکم با مریم گذشت تا اینکه یکی از دوستانش را به نام پری صیغه کردم.

خانواده‌ام در جریان بودند و مخالفتی نداشتند. مدتی که گذشت بین پری و همسرم اختلاف پیش آمد و بعد از آن بود که پری ماجرای ارتباط همسرم را با مرد غریبه‌ای لو داد. باور نکردم و فکر کردم حسادت زنانه است تا اینکه فیلم آنها را دیدم. متهم ادامه داد: یک روز پری، محسن و همسرم را به منزلش دعوت کرده بود. او گوشی‌اش را در قاب عکس روی دیوار گذاشته بود و از این طریق از آنها در حالی‌که کنار هم نشسته بودند، فیلم گرفته بود.

بعد از آن کنجکاو و متوجه شدم چند بار بیرون رفته‌اند. در این رابطه از همسرم توضیح خواستم و گفتم من برای تو چیزی کم نگذاشته‌ام. دو کارت بانکی داری که همیشه پر از پول است و کلی طلا و جواهر داری چه نیازی است تا با این مرد ارتباط داشته باشی؟! اما او طفره رفت و منکر رابطه با آن مرد شد.

او در خصوص روز حادثه گفت: همیشه سر همان ساعتی که قول می‌دادم، به خانه برمی‌گشتم، آن روز هم بنا به عادت به همسرم زنگ زدم و گفتم ساعت ۱۱ شب برمی‌گردم. به ذهنم رسید جلوی در خانه بروم و کمین کنم. با موتور در حالی‌که کلاه سرم بود در کوچه منتظر شدم تا همسرم از خانه بیرون آمد.

او سوار موتور محسن شد و آنها را تعقیب کردم. دیدم به میدان قیام رفتند و ناگهان ناپدید شدند. به خانه برگشتم که همسرم آمد. گویا متوجه شده بود آنها را تعقیب کرده‌ام. به همین دلیل با هم درگیر شدیم و از عصبانیت با چاقو یک تکه شیلنگ بریدم و سراغش رفتم. بعد از تنبیه او روی زمین افتاد و غش کرد. کمی آب دادم خورد، اما حرف نمی‌زد.

بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم، اما زمانی رسیدند که کار از کار گذشته بود.

متهم در ادامه گفت: بعد از آنکه متوجه شدم او فوت کرده از ترس پیش یکی از دوستانم رفتم و چند روزی پیش او ماندم، اما عذاب وجدان گرفتم و خودم را معرفی کردم.
متهم در آخرین دفاعش گفت: قصد کشتن نداشتم وگرنه با همان چاقو به او ضربه می‌زدم. می‌خواستم تنبیه‌اش کنم تا به زندگی‌اش برگردد و خیانت نکند.
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ