شهرام قائدی در کنار همسر و مادرش +عکس پدر مرحومش
شهرام قائدی با انتشار عکس زیر در اینستاگرامش نوشت:
مادرم ،عشقم،تو نه تکرار میشوی نه تکراری،قلبمان را میبری چون میروی ،می دانم که با دعایت ما را رها نمی کنی .دست خدا بهمراهت ،قرارمان عید منو و تو سرسبزی ولایت.به یاری پروردگار.
بهمراه همسر جان و مادر عشق.
اقا جون و ننه جون عزیزم در یک قاب ،،،پدر و مادر نعمات واقعی پروردگارن ،برای من که این طوریه چه ننه م که هرروز و هر لحظه نیروی عظیم دعای خیرشو احساس میکنم و چه اقام که سالهاست رفته و هنوز باور ندارم ،،ایدا جان دایی ،ممنونم برای عکس و دستبوس خواهرانم لیلا و زهره بابت هزاران زحمت و مراقبتی که سالهاست در نبودم به جان میکشند،،،رفقای عشق خدا پدر مادرتونو حفظ کنه و اگر پرکشیدن جایشان بهشت برین.
إِنَّا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ کَمَا أَوْحَیْنَا إِلَىٰ نُوحٍ وَالنَّبِیِّینَ مِن بَعْدِهِ ۚ وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِیسَىٰ وَأَیُّوبَ وَیُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَیْمَانَ ۚ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿١۶٣﴾ «نساء» ما همچنانکه به نوح و پیامبران بعد از او، وحى کردیم، به تو [نیز] وحى کردیم؛ و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسى و ایوب و یونس و هارون و سلیمان [نیز] وحى نمودیم، و به داوود زبور بخشیدیم. (۱۶۳)
وَإِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَیُونُسَ وَلُوطًا ۚ وَکُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿٨۶﴾ «انعام» و اسماعیل و یسع و یونس و لوط، که جملگى را بر جهانیان برترى دادیم. (۸۶)
فَلَوْلَا کَانَتْ قَرْیَهٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِیمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ یُونُسَ لَمَّا آمَنُوا کَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَىٰ حِینٍ ﴿٩٨﴾ «یونس» چرا هیچ شهرى نبود که [اهل آن] ایمان بیاورد و ایمانش به حال آن سود بخشد؟ مگر قوم یونس که وقتى [در آخرین لحظه] ایمان آوردند، عذاب رسوایى را در زندگى دنیا از آنان برطرف کردیم، و تا چندى آنان را برخوردار ساختیم. (۹۸)
وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَىٰ فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ ﴿٨٧﴾ «انبیاء» و «ذوالنون» [یونس]را [یاد کن] آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتى نداریم، تا در [دل] تاریکیها ندا درداد که: «معبودى جز تو نیست، منزّهى تو، راستى که من از ستمکاران بودم.» (۸۷)
وَإِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿١٣٩﴾ إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿١۴٠﴾ فَسَاهَمَ فَکَانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ ﴿١۴١﴾ فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِیمٌ ﴿١۴٢﴾ فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ ﴿١۴٣﴾ لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَىٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿١۴۴﴾ فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ سَقِیمٌ ﴿١۴۵﴾ وَأَنبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَهً مِّن یَقْطِینٍ ﴿١۴۶﴾ وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَىٰ مِائَهِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ ﴿١۴٧﴾ «صافات» و در حقیقت، یونس از زمره فرستادگان بود. (۱۳۹) آنگاه که به سوى کشتى پر[از جمعیت]، بگریخت! (۱۴۰) پس [سرنشینان] با هم قرعه انداختند و [یونس] از باختگان شد. (۱۴۱) [او را به دریا افکندند] و ماهى او را لقمه کرد، در حالى که او نکوهشگر خویش بود! (۱۴۲) و اگر او از زمره تسبیحکنندگان نبود، (۱۴۳) قطعاً تا روزى که برانگیخته مىشوند، در شکم آن [ماهى] مىماند! (۱۴۴) پس او را در حالى که ناخوش بود به زمین خشکى افکندیم! (۱۴۵) و بر بالاى [سرِ] او درختى از [نوع] کدوبُن رویانیدیم. (۱۴۶) و او را به سوى یکصدهزار [نفر از ساکنان نینوا] یا بیشتر روانه کردیم. (۱۴۷)
فاصْبِرْ لِحُکمِ رَبِّک وَلَا تَکن کصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَیٰ وَهُوَ مَکظُومٌ ﴿۴۸﴾ لَّوْلَا أَن تَدَارَکهُ نِعْمَهٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ ﴿۴۹﴾ فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿۵۰﴾«قلم» پس در [امتثال] حکم پروردگارت شکیبایی ورز، و مانند همدم ماهی [یونس] مباش، آنگاه که اندوهزده ندا درداد. (۴۸) اگر لطفی از جانب پروردگارش تدارک [حال] او نمیکرد، قطعاً نکوهش شده بر زمین خشک انداخته میشد. (۴۹) پس پروردگارش وی را برگزید و از شایستگانش گردانید. (۵۰)