نیمه شب در خانه خواننده مشهور رپ چه بلایی سر دختر تهرانی آمد؟!
غروب ۲۶ مهر امسال مردی با مراجعه به پلیس آگاهی تهران از مفقود شدن دختر ۱۶سالهاش خبر داد و گفت: «نازنین امروز بدون اطلاع من و مادرش از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. او تلفن همراه ندارد و برای همین از سرنوشتش هیچ اطلاعی نداریم. قبلا هم یکبار سابقه فرار از خانه داشت و این بار هم ۶۰۰ هزار تومان پول همراهش بود.»
ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند و حتی تعدادی جسد هم به شاکی نشان دادند، اما هیچ کدام متعلق به نازنین نبود. سرانجام هفت روز بعد، شاکی همراه نازنین به کلانتری مراجعه کرد و گفت، دخترش در این مدت در دام سیاه یک خواننده رپ مشهور گرفتار شده بود.
پرونده برای انجام تحقیقات تکمیلی به شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و نازنین به قاضی گفت: «دوستانم همیشه در مدرسه از صدایم تعریف میکردند و میگفتند میتوانم خواننده خوبی شوم. یکی از آنها شماره یکی از خوانندههای رپ مشهور به نام حمید را داشت و آن را به من داد. چون خودم تلفن همراه نداشتم با تلفن مادرم با حمید تماس گرفتم و نمونه کارم را برایش فرستادم. او هم گفت صدای خوبی دارم و میتواند خیلی زود برایم کار پیدا کند.»
نازنین ادامه داد: «سه ماه بعد به دلیل مشکلاتی که داشتم، بدون اطلاع پدر و مادرم از خانه بیرون آمدم و با حمید تماس گرفتم. او دنبالم آمد و مرا سوار ماشینش کرد. اول فکر کردم قرار است به استودیوی ضبط موسیقیاش برویم، اما او مرا به خانهاش برد و در را هم قفل کرد. داخل اتاقش تعدادی ارگ و وسیله موسیقی داشت. از من تست آهنگ گرفت و گفت میتواند خیلی زود برایم کار پیدا کند. دیر وقت شده بود و من جایی برای ماندن نداشتم، برای همین مجبور شدم در خانه حمید بمانم، اما نیمه شب حمید به زور مرا به اتاقش برد و مورد آزار و اذیت قرار داد. من از شدت ناراحتی به گریه افتادم، اما او گفت اگر ابروها و موهایم را رنگ کنم، کسی مرا نمیشناسد!»
دختر دبیرستانی درباره چگونگی رها شدنش از دام سیاه متهم گفت: «روز بعد قرار شد مرا به یکی از دوستانش معرفی کند تا بتوانم در استودیوی موسیقی او کار کنم و شب هم همانجا بخوابم. یک تلفن همراه خریدم و به تنهایی به آدرسی که داده بود، رفتم، اما هرچقدر منتظر ماندم، حمید نیامد. او دو ساعت بعد به من زنگ زد و گفت نامزدش آمده و اگر از ارتباط ما چیزی بفهمد، خیلی برایش بد میشود و هر وقت پول جور کردم برایم خانه میگیرد. من نمیدانستم باید چه کار کنم برای همین به سمت خانهمان حرکت کردم، اما در مسیر با یک آرایشگر آشنا شدم. او گفت زنی تنها را میشناسد و میتواند مرا به او معرفی کند. دو سه روز نزد آن زن ماندم، اما عذرم را خواست. دیگر هیچ راهی نداشتم. به خانه دوستم رفتم و با صحبتهای او مجاب شدم به پدر و مادرم زنگ بزنم و از ماجرا باخبرشان کنم.»
با ثبت این اظهارات، تحقیقات درباره حمید آغاز و مشخص شد او از آهنگسازها و خوانندههای مشهور رپ است و پیش از این با چند خواننده رپ دیگر هم همکاری داشته و آلبوم منتشر کرده است. همچنین شاکی مدعی شده، همکلاسیاش چند دختر دیگر را هم برای خوانندگی به متهم معرفی کرده بود. در پایان جلسه تحقیق، رئیس شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران دستور دستگیری این خواننده رپ را صادر کرد.
وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّـهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ ۖ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ إِلَّا أَن دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی ۖ فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنفُسَکُم ۖ مَّا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنتُم بِمُصْرِخِیَّ ۖ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِن قَبْلُ ۗ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿٢٢﴾ «ابراهیم» و چون کار از کار گذشت [و داورى صورت گرفت] شیطان مىگوید: «در حقیقت، خدا به شما وعده داد وعده راست، و من به شما وعده دادم و با شما خلاف کردم، و مرا بر شما هیچ تسلطى نبود، جز اینکه شما را دعوت کردم و اجابتم نمودید. پس مرا ملامت نکنید و خود را ملامت کنید. من فریادرس شما نیستم و شما هم فریادرس من نیستید. من به آنچه پیش از این مرا [در کار خدا] شریک مىدانستید کافرم». آرى! ستمکاران عذابى پردرد خواهند داشت. (۲۲)
إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ ﴿۴٢﴾ «حجر» در حقیقت، تو را بر بندگان من تسلّطى نیست، مگر کسانى از گمراهان که تو را پیروى کنند، (۴۲)
إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿٩٩﴾ إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُم بِهِ مُشْرِکُونَ ﴿١٠٠﴾ «نحل» چرا که او را بر کسانى که ایمان آوردهاند، و بر پروردگارشان توکل مىکنند، تسلّطى نیست. (۹۹) تسلّط او فقط بر کسانى است که وى را به سرپرستى برمىگیرند، و بر کسانى که آنها به او [خدا] شرک مىورزند. (۱۰۰)
إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ وَکَفَىٰ بِرَبِّکَ وَکِیلًا ﴿۶۵﴾ «إسراء» «در حقیقت، تو را بر بندگان من تسلطى نیست، و حمایتگرى [چون] پروردگارت بس است.» (۶۵)
وَمَا کَانَ لَهُ عَلَیْهِم مِّن سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن یُؤْمِنُ بِالْآخِرَهِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِی شَکٍّ ۗ وَرَبُّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ ﴿٢١﴾ «سبأ» و [شیطان] را بر آنان تسلطى نبود، جز آنکه کسى را که به آخرت ایمان دارد از کسى که در باره آن در تردید است باز شناسیم. و پروردگار تو بر هر چیزى نگاهبان است. (۲۱)