تجاوز به زنان و دختران مسافر در مسیر فرودگاه

3

شامگاه ۳۱ مرداد ماه زن ۳۰ ساله که پزشک متخصص زنان و زایمان بود با پریشانی و آشفته حالی خود را به پلیس فرودگاه مهرآباد رساند و پرده از اقدام شوم راننده جوان یک خودروی پژو ۴۰۵ برداشت.

این زن در حالی که بشدت گریه می‌کرد، به افسر پرونده گفت: «ساعتی پیش از استانبول به فرودگاه امام خمینی(ره) رسیدم و منتظر یک تاکسی بودم تا بتوانم برای پروازی دیگر به مهرآباد بروم. در همان حال راننده جوان پژویی مقابلم ایستاد و ادعا کرد مسافرکش است. او برخورد خوبی داشت. به همین خاطر اعتماد کردم و سوار خودرویش شدم. همه چیز عادی بود اما ناگهان در مسیر به بهانه خراب شدن خودرو به سمت اتوبان فتح پیچید و کنار جاده خاکی و خلوتی متوقف شد. من از تاریکی هوا و خلوتی جاده ترسیده بودم به او اعتراض کردم و خواستم پیاده شوم که او با چاقویی به سمتم آمد و بی‌توجه به التماس‌هایم مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. در آن لحظه تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که بگویم ایدز دارم تا دست از سرم بردارد. وقتی این حرف از دهانم درآمد او بشدت کتکم زد و مرا در بیابان رها کرد و با خودرویش دور شد.»

غافلگیری متهم سابقه دار در خانه

با اظهارات این زن با دستور سرهنگ شاهپور جعفری مرام، فرمانده پلیس فرودگاه مهرآباد پرونده آدم ربایی و آزار و اذیت تشکیل شد و پرونده در اختیار بازپرس سیفی از شعبه اول بازپرسی دادسرای ناحیه ۹ تهران قرار گرفت. با توجه به حساسیت موضوع، مأموران پس از انجام تحقیقات پلیسی و چهره نگاری متهم توسط زن جوان، توانستند رد او را در میان تبهکاران سابقه دار به دست آورند.به این ترتیب با انجام هماهنگی‌های قضایی، مأموران پلیس نیمه شب به محل زندگی متهم به نام «محسن» ۳۱ ساله در شهرک بروجردی افسریه رفته و راننده جوان را که سابقه آدم ربایی و تجاوز به عنف دارد، دستگیر کردند. از آنجا که متهم با خواهر، مادر و پدرش در یک خانه زندگی می‌کرد، اعضای خانواده‌اش در برابر مأموران مقاومت کردند اما او موفق به فرار نشد. این متهم سابقه دار که ابتدا منکر ربودن زن پزشک بود با دیدن مدارک پلیس مجبور به اعتراف شد.

شکایت دومین قربانی

پس از دستگیری این مرد شیطان صفت، زن ۳۶ ساله‌ای هم که کارمند بانک بود به پلیس فرودگاه مراجعه کرد و با اعلام اینکه تصویر متهم را در فضای مجازی شناسایی کرده است، به سرهنگ عرب رئیس آگاهی پلیس فرودگاه مهرآباد گفت: «شامگاه ۹ مرداد سوار یک خودروی پژو۴۰۵ شدم تا راننده مرا به شهرستان کرج برساند اما در میان راه او به سمت جاده شهریار تغییر مسیر داد و در مکانی خلوت و تاریک با تهدید چاقو و بی‌توجه به التماس هایم به آزار و تعرض من پرداخت و سپس در تاریکی بیابان رهایم کرد. من متاهل هستم و از ترس آبرویم شکایتی نکرده بودم تا اینکه در فضای مجازی این راننده را شناسایی کردم و می‌خواهم از او شکایت کنم.»با اظهارات این زن، متهم از زندان به اداره آگاهی احضار شد و به آزار و اذیت کارمند بانک نیز اعتراف کرد و با این اعتراف با قرار ۲ میلیارد ریالی به زندان رجایی کرج انتقال یافت تا به جرایم احتمالی دیگر او نیز رسیدگی شود.

سکوت قربانیان به مجرمان فرصت ارتکاب جرم می‌دهد

سرهنگ شاهپور جعفری مرام، فرمانده پلیس فرودگاه مهرآباد با توصیه به شهروندان بویژه زنان و دختران گفت: «متأسفانه در این پرونده هردو شاکی، متاهل هستند که ابتدا به‌دلیل ترس از آبرو سکوت کرده بودند. اما باید بدانیم اگر فرد قربانی از ترس آبرو سکوت کند تبهکاران به رفتارهای شیطانی‌شان ادامه می‌دهند و قربانیان بیشتری را به دام خود می‌اندازند. همان‌طور که می‌بینید در این پرونده با شکایت خانم دکتر در کمتر از ۳ ساعت توانستیم مرد تبهکار را دستگیر کنیم. از شهروندان تقاضا دارم در صورت بروز چنین مواردی سریعاً به پلیس مراجعه کنند و مأموران را در جریان قرار دهند. همچنین مردم توجه داشته باشند که همواره از خودروهای مسافربر مخصوص تاکسیرانی استفاده کنند.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

نظرات شما ( 3 )
  1. نفس می گوید

    أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
    قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَکَّىٰ ﴿١۴﴾ وَذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّىٰ ﴿١۵﴾ «اعلی» رستگار آن کس که خود را پاک گردانید؛ (۱۴) و نام پروردگارش را یاد کرد و نماز گزارد. (۱۵)
    وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿٧﴾ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿٨﴾ قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا ﴿٩﴾ وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا ﴿١٠﴾ «شمس» سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد؛ (۷) سپس پلیدکارى و پرهیزگارى‌اش را به آن الهام کرد، (۸) که هر کس آن را پاک گردانید، قطعاً رستگار شد، (۹) و هر که آلوده‌اش ساخت، قطعاً درباخت. (۱۰)
    وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَ‌بِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ ﴿۴٠﴾ فَإِنَّ الْجَنَّهَ هِیَ الْمَأْوَىٰ ﴿۴١﴾ «نازعات» و اما کسى که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید، و نفس خود را از هوس باز داشت… (۴۰) پس جایگاه او همان بهشت است. (۴۱)

  2. ناشناس می گوید

    چه فکر خوبی به ذهنش رسیده و گفته :
    من ایدز دارم .

    چند سال پیش دوست منهم نزدیک بود با یک راننده سواری دزدیده بشه , اونم به دروغ گفت :
    پدر من پلیسه من شماره پلاکتو واسم اس ام اس کردم .راننده هم ترسید دست از پا خطا کنه .

    تو همین سایت فکر کنم خونده بودم که دختری تا فهمید راننده درهای ماشین رو قفل کرده بدون اینکه به روی خوش بیاره , خونسردی خودشو حفظ کرد و یک لحظه فکر کرد و گفت : مانتوم لای درب ماشین گیر کرده میشه لطفا یک در ماشین رو باز کنید که تا راننده در رو باز کرد اونم خودشو از ماشین انداخت پایین .

    با گریه و جیغ و داد چیزی درست نمیشه , اینجاست که آدم باید بکمک هوش هیجانی خودش راه حلی برای مشکل پیدا کنه .

    اما جدا از اینها , من اصلا نمی فهمم چرا سادیسم جنسی تو کشور این اندازه زیاد شده !!

  3. الصلاه می گوید

    أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
    فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاهَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ ۖ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا ﴿۵٩﴾ «مریم» آنگاه، پس از آنان جانشینانى به جاى ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوس‌ها پیروى کردند، و به زودى [سزاى‌] گمراهى [خود] را خواهند دید. (۵۹)