پسر ناخلف مادرش را در کرج به آتش کشید +عکس
ظهر ۵ آذرامسال مردی با پلیس و آتشنشانی کرج تماس گرفت و از آتش سوزی در خانه همسایهشان در محله اردلان کرج خبر داد.
ماموران کلانتری ۱۳ باهنر و گروهی از آتشنشانان با حضور در ساختمان مورد نظر مشاهده کردند آتشسوزی در یکی از واحدهای طبقه پنجم ساختمان رخ داده و شعلههای آتش و دود به دو آپارتمان کناری هم سرایت کرده است.
آتشنشانان ابتدا افراد حاضر در ساختمان را خارج کردند. در ادامه با ورود به آپارتمانی که آتشسوزی در آنجا شروع شده بود، توانستند شعلههای آتش را خاموش کنند سپس مشاهده کردند زن سالخوردهای در آنجا فوت کرده و دختر جوانی دچار سوختگی شده است.
بررسی اولیه آتشنشانان نشان میداد آتش سوزی به طور عمد رخ داده و باعث مرگ زن سالخورده شده و به نظر میرسد جنایتی در آنجا اتفاق افتاده باشد.
در این مرحله ماموران کلانتری با هنر موضوع این جنایت را به بازپرس حسن علایی اصلثمرین، کشیک قتل دادسرای جنایی کرج گزارش کردند و با دستور وی جسد زن سالخورده به پزشکی قانونی و دختر مقتول که دچار سوختگی شده بود به بیمارستان منتقل شد.
این در حالی بود که دختر جوان هنگام انتقال به بیمارستان به ماموران حاضر در ساختمان گفته بود این جنایت را برادرش به نام علی و دو پسر او رقم زدهاند.
با تشکیل پرونده قضایی در شعبه ۱۳ بازپرسی دادسرای جنایی کرج، تحقیقات کارآگاهان اداره جرایم جنایی پلیس آگاهی استان البرز آغاز شد.
تیم جنایی با حضوردر محل قتل به تحقیق از همسایهها پرداختند که آنها اعلام کردند روز جنایت سر و صدا و کمکخواهی دختر خانواده را شنیدهاند. زمانی که از خانه بیرون آمدهاند، پسر مقتول را در حالی که بطری حاوی بنزین به دست داشته دیدهاند. مرد میانسال سپس روی مادرش بنزین ریخته و بعد همراه مادر و خواهر و پسرش به طبقه پنجم رفتند. چند دقیقه بعد هم متوجه آتشسوزی شده بودند.
ماموران سپس با حضور در بیمارستان به تحقیق از دختر مقتول که شاهد اصلی جنایت بود، پرداختند که معلوم شد آن روز برادرش به خانه آنها آمده و پنج میلیون تومان پول میخواسته اما منتظر نشده که این پول را فراهم کنند بنابراین با او و مادرش درگیر شده و با ریختن بنزین روی مادر خود او را با فندک در خانه آتش زده و دختر جوان هر کاری کرده که مادرش را نجات دهد، نتوانسته بود. حتی یکی از برادر زادههایش مانع میشد تا او برای خاموش کردن آتش پتو را روی مادرش بیندازد.
با اطلاعاتی که دختر مقتول در اختیار پلیس جنایی قرارداد، ماموران جستوجو برای دستگیری عامل جنایت و دو همدستش را آغاز کردند تا اینکه مخفیگاه آنها شناسایی و بازداشت شدند.
متهمان با انتقال به اداره جرایم جنایی پلیس آگاهی استان البرز بازجویی شدند. متهم میانسال در جریان تحقیقات اعلام کرد، دو پسرش در قتل مادرش نقشی نداشتهاند و او خودش به این جنایت دست زده است. این در حالی بود که دو پسر جوان او نیز منکر همدستی با وی در قتل مادربزرگشان شدند.
عامل جنایت در تشریح ماجرا به افسر تحقیق گفت: راننده هستم. از بانک وام گرفته بودم اما نتوانستم اقساطم را بپردازم. بانک از من شکایت کرد و به مدت چهار روز بازداشت شدم. یکی از اقوام برایم سند گذاشت تا بتوانم پنج میلیون تومان بدهی بانک را تهیه کنم و بپردازم. بنابراین شب قبل از ماجرا با مادرم تلفنی حرف زدم و خواستم که این پول را تهیه کند تا روز بعد برای گرفتن آن به خانهاش بروم. زمانی که به آنجا رفتم او گفت که پولی ندارد. همین حرفها مرا عصبانی کرد. رفتم بیرون از خانه و بطری بنزین را که در صندوق عقب خودرویم بود آوردم. از شدت عصبانیت آن را روی مادرم ریختم. زمانی که وارد آپارتمان شدیم، مادرم نزدیک آشپزخانه ایستاد. خواهرم میخواست برایش لباس بیاورد که همان جا دوباره دعوایمان شد.
متهم به قتل ادامه داد: از مادر و خواهرم خواستم پول بدهند که مدام خواهر میگفت پولی در خانه ندارند و باید منتظر بمانم تا او از طریق خواهر و برادران دیگرمان پول را تهیه کند. خیلی عصبانی شده بودم. فندک را برداشتم و میخواستم مادرم را تهدید کنم که پول را زودتر بدهد فندک را روشن کرده و نفهمیدم چطور به سمت او گرفتم که یکباره مادرم آتش گرفت. از ترس همراه فرزندانم فرار کردیم. من قصد قتل نداشتم و فقط میخواستم مادرم را بترسانم که ناخواسته جانش را گرفتم.
با اعترافهای تکاندهنده این مرد، برای او و دو پسر جوانش قرار قانونی صادر شد و تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.
أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّـهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِّنکُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ ﴿٨٣﴾ «بقره» و چون از فرزندان اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که: «جز خدا را نپرستید، و به پدر و مادر، و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید، و با مردم [به زبانِ] خوش سخن بگویید، و نماز را به پا دارید، و زکات را بدهید» آنگاه، جز اندکی از شما، [همگی] به حالت اعراض روی برتافتید. (۸۳)
وَاعْبُدُوا اللَّـهَ وَلَا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَىٰ وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا ﴿٣۶﴾ «نساء» و خدا را بپرستید، و چیزى را با او شریک مگردانید؛ و به پدر و مادر احسان کنید؛ و در باره خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایه خویش و همسایه بیگانه و همنشین و در راهمانده و بردگان خود [نیکى کنید]، که خدا کسى را که متکبر و فخرفروش است دوست نمىدارد: (۳۶)
… ۖ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا ۖ … ۚ ذَٰلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١۵١﴾ «انعام» … و به پدر و مادر احسان کنید؛ … اینهاست که [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش کرده است، باشد که بیندیشید. (۱۵۱)
رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ ﴿۴١﴾ «ابراهیم» پروردگارا، روزى که حساب برپا مىشود، بر من و پدر و مادرم و بر مؤمنان ببخشاى.» (۴۱)
وَقَضَىٰ رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا ۚ إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا ﴿٢٣﴾ وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا ﴿٢۴﴾ رَّبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِی نُفُوسِکُمْ ۚ إِن تَکُونُوا صَالِحِینَ فَإِنَّهُ کَانَ لِلْأَوَّابِینَ غَفُورًا ﴿٢۵﴾ «اسراء» و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید. اگر یکى از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سالخوردگى رسیدند به آنها [حتى] «اوف» مگو و به آنان پَرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى. (۲۳) و از سر مهربانى، بالِ فروتنى بر آنان بگستر و بگو: «پروردگارا، آن دو را رحمت کن چنانکه مرا در خردى پروردند.» (۲۴) پروردگار شما به آنچه در دلهاى خود دارید آگاهتر است. اگر شایسته باشید، قطعاً او آمرزنده توبهکنندگان است. (۲۵)
وَبَرًّا بِوَالِدَیْهِ وَلَمْ یَکُن جَبَّارًا عَصِیًّا ﴿١۴﴾ «مریم» [یحیی علیه السلام] و با پدر و مادر خود نیکرفتار بود و زورگویى نافرمان نبود. (۱۴)
وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا ﴿٣٢﴾ «مریم» [عیسی علیه السلام] و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است، (۳۲)
وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْنًا ۖ وَإِن جَاهَدَاکَ لِتُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا ۚ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٨﴾ «عنکبوت» و به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادر خود نیکى کند، و[لى] اگر آنها با تو درکوشند تا چیزى را که بدان علم ندارى با من شریک گردانى، از ایشان اطاعت مکن. سرانجامتان به سوى من است، و شما را از [حقیقت] آنچه انجام مىدادید باخبر خواهم کرد.(۸)
وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَىٰ وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ ﴿١۴﴾ وَإِن جَاهَدَاکَ عَلَىٰ أَن تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا ۖ وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا ۖ وَاتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنَابَ إِلَیَّ ۚ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿١۵﴾ «لقمان» و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش به او باردار شد، سستى بر روى سستى. و از شیر باز گرفتنش در دو سال است. [آرى، به او سفارش کردیم] که شکرگزارِ من و پدر و مادرت باش که بازگشت [همه] به سوى من است. (۱۴) و اگر تو را وادارند تا در باره چیزى که تو را بدان دانشى نیست به من شرک ورزى، از آنان فرمان مبر، و[لى] در دنیا به خوبى با آنان معاشرت کن، و راه کسى را پیروى کن که توبهکنان به سوى من بازمىگردد؛ و [سرانجام] بازگشت شما به سوى من است، و از [حقیقت] آنچه انجام مىدادید شما را با خبر خواهم کرد. (۱۵)
وَوَصَّینَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیهِ إِحْسَانًا ۖ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کرْهًا وَوَضَعَتْهُ کرْهًا ۖ وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا ۚ حَتَّیٰ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَهً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکرَ نِعْمَتَک الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَی وَعَلَیٰ وَالِدَی وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیتِی ۖ إِنِّی تُبْتُ إِلَیک وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿۱۵﴾ أُولَـٰئِک الَّذِینَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجَاوَزُ عَن سَیئَاتِهِمْ فِی أَصْحَابِ الْجَنَّهِ ۖ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِی کانُوا یوعَدُونَ ﴿۱۶﴾ وَالَّذِی قَالَ لِوَالِدَیهِ أُفٍّ لَّکمَا أَتَعِدَانِنِی أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِن قَبْلِی وَهُمَا یسْتَغِیثَانِ اللَّـهَ وَیلَک آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ فَیقُولُ مَا هَـٰذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۷﴾ «احقاف» و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم. مادرش با تحمّل رنج به او باردار شد و با تحمّل رنج او را به دنیا آورد. و باربرداشتن و از شیرگرفتن او سی ماه است، تا آنگاه که به رشد کامل خود برسد و به چهل سال برسد، میگوید: «پروردگارا، بر دلم بیفکن تا نعمتی را که به من و به پدر و مادرم ارزانی داشتهای سپاس گویم و کار شایستهای انجام دهم که آن را خوش داری، و فرزندانم را برایم شایسته گردان؛ در حقیقت، من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمانپذیرانم.» (۱۵) اینانند کسانی که بهترین آنچه را انجام دادهاند از ایشان خواهیم پذیرفت و از بدیهایشان درخواهیم گذشت؛ در [زمره] بهشتیانند؛ [همان] وعده راستی که بدانان وعده داده میشده است. (۱۶) و آن کس که به پدر و مادر خود گوید: «اف بر شما، آیا به من وعده میدهید که زنده خواهم شد و حال آنکه پیش از من نسلها سپری [و نابود] شدند.» و آن دو به [درگاه] خدا زاری میکنند: «وای بر تو، ایمان بیاور. وعده [و تهدید] خدا حق است.» و[لی پسر] پاسخ میدهد: «اینها جز افسانههای گذشتگان نیست.» (۱۷)
رَّبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِمَن دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا تَبَارًا ﴿٢٨﴾ «نوح» پروردگارا، بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنى که در سرایم درآید، و بر مردان و زنان با ایمان ببخشاى، و جز بر هلاکت ستمگران میفزاى.» (۲۸)