دعوا بر سر سوار شدن به وانت با یک کشته و ۴ زخمی!

1

ساعت ۲۲:۳۰ شامگاه سه‌شنبه، ۲۳ آبان‌ماه به مأموران کلانتری ۱۶۹ مشیریه خبر رسید که دعوای خونینی بین دو خانواده از اتباع افغان در خیابان انیسی در جریان است. وقتی مأموران پلیس در محل حاضر شدند معلوم شد که پنج نفر در جریان درگیری مجروح و به بیمارستان منتقل شده‌اند. صبح روز بعد بود که به مأموران پلیس خبر رسید که یکی از مجروحان حادثه که مرد ۲۱‌ساله‌ای به نام سلطان بود به علت شدت جراحت فوت شده است.

بعد از تأیید مرگ سلطان، پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران به دستور قاضی نقدی‌نژاد، بازپرس ویژه قتل مأمور رسیدگی به پرونده شدند.

دعوا و درگیری حوادث واقعی حوادث تهران جنگ دعوای سگها افغانی قاتل افغانی در ایران اخبار قتل

بررسی‌های میدانی نشان داد که نزاع بین دو طایفه افغان در چند مرحله رقم خورده و در آخرین مرحله مقتول به هواخواهی پسر خاله‌اش وارد نزاع شده بود که با ضربه چاقو مجروح شده و سپس فوت می‌کند. همچنین مشخص شد که عاملان حادثه که پنج‌نفر بودند بعد از اطلاع از مرگ سطان برای فرار به افغانستان راهی مرزهای شرقی کشور شده‌اند.

کارآگاهان با اطلاعاتی که در اختیار داشتند با نیابت قضایی راهی مرز تایباد شده و متهمان را که سهراب، جواد، جاوید، فرهاد و سیار نام داشتند و همگی ۱۸ ساله بودند را بازداشت کردند. سیار در اولین بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و در شرح ماجرا گفت: عصر روز حادثه من با ناصر که پسرخاله مقتول بود دعوا کردم و او، من را کتک زد.

او توضیح داد: ما دو نفر در کار جمع‌آوری ضایعات پلاستیک بودیم. شب حادثه کیسه‌های ضایعات را پشت وانت گذاشتیم. از آن‌جا که هوا خیلی سرد بود، خواستم در کابین وانت بنشینم تا کمی از سرما در امان بمانم، اما ناصر مانع شد و من را به شدت کتک زد. وقتی به خانه رسیدم ماجرا را برای خانواده‌ام توضیح دادم. پدر و برادرم ناراحت شدند. به درخواست پدرم برای حرف زدن با ناصر راهی خانه او شدیم. ناصر البته برای خودش خانه‌ای نداشت و شب‌ها را در خانه مقتول می‌خوابید.

به هر حال وقتی زنگ خانه را زدیم ناصر همراه مقتول و چند نفر دیگر از خانه خارج شده و ما را به شدت کتک زدند. بعد از آن بود که به خانه برگشتیم و ماجرا را به بستگانمان خبر دادم.

این بار با عده بیشتری راهی خانه آنها شدیم غافل از اینکه آنها هم بستگانشان را از ماجرا با خبر کرده و منتظر رسیدن ما بودند. وقتی رسیدیم بار دیگر دعوا شروع شد. مقتول چاقو به دست داشت. او برای پدرم چاقو کشید و زمانی که قصد داشت به پدرم ضربه بزند چاقو را از دستش گرفتم و به او ضربه زدم.

سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: با توجه به تناقض در اظهارات طرفین دعوا تحقیقات در اداره دهم پلیس آگاهی تهران جریان دارد.

منبع: روزنامه جوان

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

1 نظر
  1. الکاظمین الغیظ می گوید

    أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
    الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّ‌اءِ وَالضَّرَّ‌اءِ وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ ۗ وَاللَّـهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ﴿١٣۴﴾ «آل عمران» همانان که در فراخى و تنگى انفاق مى‌کنند؛ و خشم خود را فرو مى‌برند؛ و از مردم در مى‌گذرند؛ و خداوند نکوکاران را دوست دارد. (۱۳۴)
    وَالَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ‌ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُ‌ونَ ﴿٣٧﴾ «شوری» و کسانى که از گناهان بزرگ و زشتکاریها خود را به دور مى‌دارند و چون به خشم درمى‌آیند درمى‌گذرند. (۳۷)