گفتگو با محسن رجب پور ،صاحب شرکت فرهنگی هنری ترانه شرقی
محسن رجبپور در حوزه موسیقی آدم شناختهشدهای است. کسی که با مدیریت فعالیتهای هنری گروه آریان و بنیامین بهادری در میان مردم به شهرت رسید و پس از آن موفقیتهای دیگری در حوزه موسیقی پاپ رقم زد. اما حضور او تنها به موسیقی پاپ محدود نشد و دایره فعالیتاش را تا موسیقی ارکسترال و ایرانی را نیز گسترش داد. تا حدی که به مدیریت داخلی ارکستر ملی ایران نیز رسید.
محسن رجبپور کارش رو از سال ۱۳۷۰ با تهیه کنندگى شروع کرد و بعد هم از ۱۳۷۲ به سراغ تهیه کنندگى موسیقى رفت. در ابتدا به صورت تهیه کنندگى براى آثار سنتى و سنتى تلفیقى بوده.
داستان زندگی محسن رجبپور را خیلی از علاقهمندان موسیقی میدانند. او از نوجوانی با کاست فروشی در لالهزار شروع کرد و کارکرد و کارکرد تا یک پیکان خرید و بعد از این آن را فروخت و در سن ۱۸-۱۹ سالگی روی یک آلبوم سرمایهگذاری کرد؛ آلبومی برای مهرداد کاظمی.
بعد از گذر دوران دبیرستان و در حال ادامه تحصیل رفت لالهزار تاپیش غلامرضا ترابی کار کند و برای اینکه از ابتدا در آنجا صرفاً کارگر و شاگرد نباشد، ماشین زیر پایش که یک پیکان بود را به مبلغ یک میلیون و ۴۶۵ هزار تومان فروخت و با یک میلیون و ۴۵۰ هزار تومان از آن یک آلبوم موسیقی تولید کرد. در آن زمان بعد از جنگ و در سالهای ۶۸ و ۶۹ که تولیدات یا فولک، یا قطعات مذهبی یا سخنرانی واعظان مذهبی بودند، او با شجاعت آلبومی تلفیقی با صدای مهرداد کاظمی تولید کرد که در فضای سنتی-کلاسیک و شاید نزدیک به پاپ و نوعی ملغمه ای از گونههای مختلف موسیقی بود که میشد مجوز بگیرد. حداکثر هزینهای که در آن زمان برای یک آلبوم موسیقی میشد ۳۵۰ هزار تومان بود اما او چهار برابر یک آلبوم موسیقی نرمال خرج یک اثر موسیقایی به نام شیرین و فرهاد کرد. این کار منتشر شد و پرفروشترین اثر نهفقط آن سال ، که پنج سال اخیر آن زمان شد و محسن رجبپور هم سری توی سرها درآورد. انتشار این آلبوم مربوط به سال ۱۳۷۰است، یعنی ۲۰ ساله این ستاره جوان موسیقی مدیریت.
بعد از این موفقیت و با انگیزه بینهایتی که داشت و دارد و عشق که همیشه داشته، با حمید غلامعلی، محمدرضا عیوضی، امیر تاجیک و دیگران کار کرد. حدود سال ۷۵ و برای اولین بعد از انقلاب، با خوانندگان قرار داد بلندمدت بست.
اولین قراردادی که بست قرار داد ۳ آلبوم بود با محمدرضا عیوضی به مبلغ ۷۰۰.۰۰۰ تومان. از دل این قرارداد قطعه « مثل یک رنگین کمون هفت رنگ» درآمد که باعث ستاره شدن عیوضی در آن سالها شد.
بعد از آن با امیر تاجیک و محمد اصفهانی قرارداد بست و در همین مرحله شرکت ترانه شرقی را ثبت کرد که مهمترین و موفقترین شرکت پخش و تولید موسیقی وستاره سازی در زمینه موسیقی شد. بعد از آن به فکر راهاندازی گروه افتاد و آریان را به راه انداخت. شاید آن گروه جوان که او با آنها آشنا شد نهایت آرزویشان این بود که یک بار روی سن بروند و کنسرت داشته باشند اما او به دنبال کار بلند مدت بود و با آریان به شدت اوج گرفت و آنها را هم به اوج رساند.
بنیامین پروژه بعدی او بود که با او همه موفقیت ممکن در موسیقی را کسب کرد و از جمله چه با بنیامین و چه آریان اولین کنسرتهای ستارههای بعد از انقلاب موسیقی را در خارج از ایران برگزار کرد. بابک جانبخش هم از جمله ستارههای دیگری بود که او موسیقی ایران معرفی کرده است.
مدیرعامل این شرکت می گوید «ترانه شرقی» قدیمی تر از بسیاری از شرکت های نشر امروز است و زمانی که به حوزه نشر وارد شده، بیشتر پیشکسوتان فقط در حوزه پخش فعالیت داشتند. کمی کمرنگ شدن این شرکت در ایران باعث شد تا گفت و گویی با محسن رجب پور مدیر عامل این شرکت داشته باشیم.
– چرا «محسن رجب پور» در موسیقی کم کار شده بود؟
اولین باری است که دلیل این موضوع را بیان می کنم. شرکت «ترانه شرقی» به واسطه گستردگی فعالیت های بین المللی که بین سال های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ داشته است، با یک محدودیت بین المللی مواجه شده و این باعث شده که ما تصمیم بگیریم فعالیت هایمان را کم تر کنیم. در تمام این مدت هم شاید از نگاه بیرونی ما کم کار بودیم، اما ما هیچ روزی دفترمان تعطیل نشده است. خروجی های شرکت به دلایل شخصی کم رنگ تر شده است.
– یعنی باید منتظر باشیم از شرکت ترانه شرقی جوانان با استعداد معرفی بشوند؟
در ۲ – ۳ سال اخیر شرکت ما تنها کاری که انجام داده ، استعداد یابی بوده است. از بین ده هزار صدایی که بدون فراخوان به ما معرفی شده است، ۵ پدیده را انتخاب کردیم و آلبوم آن ها تا پایان سال ۹۴ آماده انتشار است. این افراد هیچ فعالیتی در موسیقی نداشتند. یکی از هنر های «ترانه شرقی» معرفی استعداد های شناخته نشده است. اصولا شرکت ترانه شرقی با هنرمندانی که قبل تر فعالیت جدی در موسیقی داشته اند، همکاری نمی کند.
– شما تهیه کننده یا مدیر برنامه این خوانندگان هستید ؟
افراد طرف قرارداد با ترانه شرقی تا ۱۰ سال تمام فعالیت هایشان زیر نظر ترانه شرقی است.
– شرکت شما یک اعتبار بین المللی دارد، همکاری با افراد بدون نام یک نوع ریسک برای شما محسوب نمی شود؟
این تخصص ما است. تهیه کنندگی یعنی افراد بی نام را معروف کنید. این موضوع را ما بار ها تجربه کردیم. من دارای یک چارچوب فکری در موسیقی هستم، این چار چوب هر ماه آپدیت می شود. من هنرمندی را دارم که ۲سال پیش با من شروع کرده، بیش از ۱۰۰ هفته است که با هم همکاری داریم و به زودی به عنوان یک پدیده معرفی می شود. ما افرادی مثل بنیامین، بابک جهانبخش و گروه آریان را هم این گونه معرفی کردیم.
شرکت ترانه شرقی دو دسته کار انجام می دهد. دسته اول گروه هایی هستند که به عنوان تهیه کننده با آن ها همکاری می کنیم و از قدم اول با برنامه ریزی های ما جلو می روند. در مسیر درست هدایت می شوند و به عنوان استعداد معرفی می شوند. دسته دوم آدم هایی هستند که به طریق های مختلف به ما معرفی می شوند و ما می دانیم که این افراد ۱۰۰% آینده درخشانی ندارند، اما نمی خواهیم این افراد با دلال های موسیقی همکاری کنند که فقط هزینه اضافی کنند. در حد توان خودمان راهنمایشان می کنیم.
با احترام به خوانندگان درجه یک، افرادی هم که در حال حاضر قرار است معرفی کنیم به طور قطع موفق خواهند شد. گوش شنیداری جامعه (سن ۱۲ تا ۶۰ سال) به یک روند تکرار رسیده است و کم کم حسش را از دست می دهد. اگر ما نتوانیم صداهای جدید را در غالب رفتار های جدید به این گوش تزریق کنیم و خوراک درست به آن ندهیم، خوراک نا درست از خارج کشور به آن تزریق خواهد شد.
– برخی اعتقاد بر این دارند که خوانندگان درجه یک و تهیه کنندگان آن ها اجازه نمی دهند، افراد جدید وارد این حوزه بشوند. نظر شما در باره این موضوع چگونه است؟
من همیشه آینده کاری افراد را می دانم. وقتی روند بلیط فروشی، سرعت خرید بلیط و تعداد کنسرت های خوانندگان درجه یک را در ۲ سال اخیر بررسی می کنیم، به افول رسیدند. مردم به این دانایی رسیدند که پول خودشان را کجا خرج کنند. طرفداران خوانندگان افراد کم سن و سالی شده اند که با همان سرعتی که طرفدار می شوند با همان سرعت از خواننده نیز دور می شوند و به دنبال کس دیگر می روند. ما در این سال ها روش کاری خودمان را نیز آپدیت کردیم. «ترانه شرقی» بعد از تحقیق درباره گوش شنیداری مردم، در ۵ گروه سنی خواننده معرفی می کند.
– چند سالی هم در جشنواره کیش حضور داشتد اما الان کم رنگ هستید، باز هم در کیش جشنواره ای با همکاری شما برگزار خواهد شد؟
بله ممکن است. جشنواره های کیش به صورت بهار و تابستانه برگزار می شود. زیر نظر سازمان منطقه آزاد است که بخش اجرایی بر عهده ما بوده است. در سال های دور برنامه ریزی هم با ما بود. با دبیر جشنواره هم فکری می کردیم. اما در سال های اخیر شرکت ها به صورت اپراتور شده اند که در دو سه سال اخیر به دلالی تبدیل شد و بخش فرهنگی از یاد رفت. من چون علاقه ندارم با هنر بازی کنم، خودم را عقب کشیدم.
– شما ممکن است باز هم به «ارکستر ملی» برگردید؟
زمانی که من در ارکستر ملی مسئولیت داشتم، برای هر رپرتوآر بالغ بر ۴۰۰۰ بلیط فروخته می شد. باز هم درخواست بوده و من هم یک سری شروط گذاشتم که شاید سخت باشد. اما اگر بپذیرند در ۶ ماه ارکستر ملی به جایگاه اصلیش می رسد. این ارکستر با زیر ۱۰% توانش فعالیت می کند. بخش دولتی کمبود بودجه دارد و باید به بخش خصوصی واگذار شود.
– خبر هایی مبنی بر این که شما قرار است یک خواننده زیر زمینی را مجاز کنید، منتشر شد. این شخص را معرفی می کنید؟
یک نفر نیست و چند نفر هستند. به نظر من موسیقی ممنوع وجود ندارد. بیش از دو سال است که روی این موضوع کار می کنم. وزارت ارشاد و دفتر موسیقی نباید نسبت به گونه ای از موسیقی نگاه منفی داشته باشند. ما موسیقی منحرف و برانداز نداریم. مملکت ما ۳۵ سال دارد و سر جایش ایستاده است و نباید از موسیقی بترسد. یک زمان فقط سنتی بود و بعد به پاپ مجوز دادند. بعد با تلفیقی کنار آمدند و راک را ممنوع کردند. حالا با راک کنار آمدند و رپ را ممنوع کردند. باید گونه ای دیگر شکل بگیرد که رپ را مجاز کنند. باید مسئولان به این نتیجه برسند که موسیقی که در جامعه هوادار دارد، مجاز است. اگر اجازه فعالیت به آن ها ندهند و به اصطلاح زیر زمینی شوند، همان گونه موسیقی با متن نا شایست به گوش جامعه می رسد. موسیقی رپ می تواند یکی از بهترین ابزار ها برای مملکت باشد. هیچ وقت شورای کارشناسی نبود که بداند می شود از این موسیقی به نفع جامعه استفاده کند. جوان مملکت این موسیقی را می پذیرد و بهتر است جامعه به سمت موسیقی درست پیش رود. امیدوارم این موضوع به زودی حل شود. با این افراد من در ارتباطم اما نامی نمی برم. علایق فکری من این است که نباید برای موسیقی چارچوب بگذاریم.
محسن رجبپور گفت: «من در کلاسهای راهکارهای موفقیت که برگزار میکنم ابتدا میگویم هرکسی که میخواهد صرفاً کار فرهنگی و هنری انجام دهد بیرون برود! من قبل از اینکه تهیهکننده موسیقی باشم تاجر هستم و با هرکسی که صحبت میکنم به این نگاه میکنم که چگونه میتوانم با او پول دربیاورم. این شغل برای من بازی است. با حامد همایون قرارداده ۱۰ ساله دارم و قرارداد ما از یک شهریور سال ۹۵ اکتیو شده است و تا پیش از آن، پیشقرارداد بود. اسم حامد همایون این نیست. روزی که رو به روی من نشست اسم او «سید حامد محمودزاده» بود. زمانی که در سال ۱۳۸۰ به یک نوازنده گیتار ۵۰ هزار تومان و به یک عضو گروه کُر ۳۰ هزار تومان میدادند من پنج برابر آن را به کسانی که با من کار میکردند میدادم و یک دفتر سُرمهای دارم که هیراد حاتمی آن را دیده است. برای همه این موارد سند دارم.»
تبدیل «سیدحامد محمودزاده» به «حامد همایون» با روشهای مارکتینگ
او ادامه داد: «مهمتر از همه اینکه یک محصول خام به نام سیدحامد محمودزاده داشتم و براساس روشهای مارکتینگ خودم دلم میخواست اسم او را حامد همایون بگذارم. برند حامد همایون متعلق به ترانه شرقی است و اگر میخواهید اسمش را استثمار بگذارید! اما دانش آنکه تصمیم میگیرد یک پتانسیل به اسم سیدحامد محمودزاده را تبدیل به برند حامد همایون کند از جای دیگری است. در پایان قرارداد اگر ایشان بخواهد از برند حامد همایون استفاده کند باید رضایت من را جلب کند و چیز عجیبی نیست در دنیا عُرف است.»
پول کسی را نمیخورم
مبحث بعدی مدیر شرکت ترانه شرقی پیرامون درآمد این خواننده جوان بود: «آقای سیدحامد محمودزاده در سال قبل و سال قبلتر چقدر درآمد داشته است؟ برآوردش از درآمد سال ۹۵ و ۹۶ خودش چقدر بوده است؟ کدام یک از هنرمندان مملکت توقع ندارند که پس از معرفی به ما، درآمدشان کمتر از ۱۰۰ برابر باشد. در جایی خواندم که حامد همایون معروف شده و بعد محسن رجبپور با او قرارداد بسته در حالی که این خواننده قبلاً سیدحامد محمودزاده بوده است. کار من برندسازی است و سه شغل دیگر هم دارم. در آن شغلهای دیگر حاشیه نداشتم ولی در اینجا حاشیه دارم چون نگاه من محدود به ایران نیست و در این کار با کسی تعارف ندارم. قرارداد من با او تا بینهایت سخت است و در پایان قراردادم با همه کسانی که با آنها کار کردهام به آنها نامه نزدهام و نگفتم که حق ندارید از آثار من استفاده کنید. من به حقوق خودم واقف هستم و پول کسی را نمیخورم. اگر به کسی بگویم که در ابتدای قرارداد به تو صفر درصد میدهم، مینویسم صفر درصد ولی ۱۰ درصد میدهم.»
تهیهکننده، دلال یا شکارچی
محسن رجبپور در پایان صحبتهایش گفت:«ما در این ممکلت یا تهیهکننده یا دلال یا شکارچی داریم. شکارچی آن کسی است که میایستد تا آدمی کارش بگیرد و آزمون و خطاهایش را انجام دهد و سپس با او قرارداد ببندد. دلال کسی است که ببیند چه خوانندهای با چه کسی قرارداد دارد و میگوید که فلان قدر روی قراردادت میدهم و هنرمند را میدزدد ولی تهیهکننده تلاش میکند به بهترین و اصولیترین شکل ممکن فضا را هدایت کند. سال آینده همین موقع خوانندهای به نام «امیررضا» را معرفی خواهیم کرد که حتماً اسمش را عوض میکنیم و تلاش میکنیم او را به عرش برسانیم. من به خوبی میدانم که مشغول چه کاری هستم و این را هم میدانم که از همین امروز تا روزی که خواننده معرفی شود باید ۵۰۰ میلیون تومان روی او سرمایهگذاری کنم. پس در چنین شرایطی اکنون که از قرارداد ۱۰ ساله با حامد همایون حرف میزنم خواسته زیادی است؟»
همش دروغ،محسن رجب پور آریان رو راه تندتری نکرد، اما آریان رو معروف کرد تبلیغ کرد تا معروف بشن
چرا امروز زندگی این آدمو نمیگیرم تا مردم بدونن چه آدمیه
بدونن مافیای موسیقی ایران کیه که با خواننده های بچه سوسول امروزیش که هیچ استعدادی ندارنو صداهاشونو با کامپیوتر توی استدیو بالا و پایین میکننو نمیتونن روی استیج زنده بخونن
دار گند میزنه موسیقی ایران نمیگید؟ چرا نمیگید این آدم فقط پول براش مهمه
همجا دروغ و ریا
رفیق ما خیلی وقته کندیم ازین سیستم کثیف و آدمهایی که هیولا کرده ما با کلیت این احمقای حجری هنرنشناس مشکل داشتیم از اول
تا وقتی جهل این آدما باقی باشه هنوزم تار های ساز هنرمند دوره گرد تو اسارت قانونِ ضد مردمِ ! هنوز هم مافیا ها شهرو به گند کشیدن ! هنوز هم خیابان با ما غروب میکند …
آقا سلام
یکی از دوستام با شخصی بنام حامد فرهمند از طریق کانال تلگرام آشنا شده
و این آقا به دوستم گفتند ک چون صداتون خوبه، من میتونم برای شما هزینه های
تولید آهنگ و آلبوم رو صفر تا صد تقبل کنم و از شما یم خواننده درجه یک بسازم
و کل هزینه ها با من
واقعا ممکنه چنین چیزی؟
این رفیقمونم با احترام بهش، صداش آنچنان حرفه ای هم نیست
نه داش من رفتم پیشش باور نکن این کاره نیس
این آقا اصلا فامیلش فرهمند نیس فیک، به همه هم بگین
من ۱۰۰۰کیلومتر راه رفتم پیشش به منم همینو گفت، کدوم یکی از این استعداد یابی ها میگن هزینه بامن بعد ازت پول میگیرن؟
این آقا میخواست از من ۱۰میلیون پول بگیره به اسم اینکه باید کلاس فن صدا برات بزاریم اول،من بهش ندادم و گفت برو پس شهر خودتون پیش یکی از دوستام کلاس بعد دیگه جواب تلفنشو نداد