دختر نعمت زاده، وزیر پیشین صنعت: من محتکر دارو نیستم

1

روز دوشنبه، ۲۲ مرداد، درباره بررسی یک پرونده در صنعت دارویی کشور گزارشی با تیتر «نسبت محتکر با وزیر سابق» منتشر شد که در آن به گمانه‌زنی‌ها و خبرهایی درباره کشف یک انبار داروهای احتکارشده متعلق به دختر یکی از وزرای سابق اشاره شده بود.

این انبار متعلق به شبنم نعمت‌زاده، دختر محمدرضا نعمت‌زاده، وزیر صنعت در دولت یازدهم، بود. در همین رابطه در این شماره، با خود شبنم نعمت‌زاده درباره این حاشیه‌ها گفت‌و‌گو کردیم.

او که با حضور سه نفر از وکلایش به سؤالات «شرق» پاسخ می‌داد، ابتدا از وکلایش خواست مدارک مربوط به شرکت‌ها و نامه‌هایی را که برای سازمان غذا و دارو برای امحای داروهای کشف‌شده ارسال کرده است به ما نشان دهند. نعمت‌زاده در این گفت‌و‌گو درباره اتهام احتکار دارو، پرونده بدهی‌‌اش در صنعت دارویی کشور، رابطه فعالیت‌هایش با مسئولیت‌های پدرش و همچنین سابقه کاری که در این حوزه دارد سخن گفت.

‌ بر اساس خبرهای رسمی منتشرشده دو انبار متعلق به شما کشف شد که مقداری دارو در آن احتکار شده بود و گفته شد بیشتر این دارو‌ها نیز تاریخ‌مصرفشان گذشته بود. این خبر صحت دارد؟ شما چه توضیحی درباره این موضوع دارید؟

یکی از شرکت‌های ما شرکت پخش و توزیع دارو است. این شرکت انبار‌های متعددی دارد و طبق قانون شرکت‌های پخش می‌توانند تا هنگام توزیع، دارو را در انبار نگهداری کنند. یکی از انبار‌هایی که شما درباره آن صحبت می‌کنید حاوی داروهای تاریخ‌مصرف‌گذشته‌ای است که ما از سایر انبارها جمع‌آوری کرده و فهرست آنها در نامه‌ای به اداره کل دارو برای امحا اطلاع داده شده بود. طبق قوانین اداره دارو، داروهای تاریخ‌گذشته و ضایعات باید جدای از بقیه داروها قرار بگیرند و باید برای امحا ارسال شوند تا از بین بروند که مراحل خاص خودش را دارد. آدرس این انبار نیز پیش از این به اداره دارو اطلاع داده شده بود.

یعنی شما پیش از این آدرس این دو انبار را به اداره دارو اطلاع داده بودید؟

بله و همه نامه‌های ارسالی به اداره دارو برای اعلام موجود است و تاریخ این مکاتبات قبل از پیگیری توسط سازمان تعزیرات بوده و قابل توجه اینکه کار شرکت پخش، نگهداری دارو و توزیع آن است و دلیلی ندارد به دارویی که در انبار شرکت پخش وجود دارد گفته شود داروهای احتکارشده. نکته جالب اینجاست که هرچه دارو را بیشتر نگه دارید و به تاریخ انقضا نزدیک شود، متقاضی آن کاهش پیدا می‌کند و سخت‌تر به فروش می‌رسد، به همین دلیل ارزش ندارد که دارو نگه داشته شود.

‌ اگر این‌طور است چرا اداره تعزیرات کشف این انبار‌ را با عنوان کشف انبار داروهای احتکارشده منتشر کرد؟

اداره تعزیرات موظف است به وظایف خودش عمل کند و شرکت ما نیز موظف است مدارک لازم برای پاسخ به اداره تعزیرات را برای آنها ارسال کند.

‌اعلام شد که ارزش ریالی داروهای کشف‌شده در آن انبار پنج تا شش میلیارد تومان بوده است. ارزش آن داروها همین‌قدر بود؟

خیر.

چرا این دارو‌ها تاریخ‌ مصرفشان گذشته بود؟

این کالاها ضایعات سه سال فعالیت شرکت بوده است. البته این مسئله به طور طبیعی برای تمامی شرکت‌ها و انبارهای دارویی و غذایی که کالاهای دارای تاریخ مصرف مشخص عرضه می‌کنند اتفاق می‌افتد.

ما شنیده‌ایم بیشتر داروهایی که در انبار بوده داروهای فوریتی بوده‌اند. شرکت شما بیشتر چه داروهایی را وارد می‌کرد؟

نه درست نیست، توجه داشته باشید که در انبار همه شرکت‌های پخش، انواع داروها؛ چه ارزان‌قیمت و چه گران‌قیمت و داروهای عادی و فوریتی و مکمل‌ها وجود دارد.

شما داروهای مکمل هم وارد می‌کردید؟

بله و همه آنها تحت قوانین اداره غذا و دارو بوده و هیچ مشکلی در این زمینه نداریم؛ مثل بقیه شرکت‌ها، حتی درخواستی که برای واردات برخی محصولات به اداره دارو ارسال کرده بودیم از طرف این سازمان رد شده، این‌طور نیست که به راحتی همه‌چیز را در اختیار داشته باشیم. مثل همه شرکت‌ها در نوبت کمیسیون بودیم، حتی اولین مورد از مکمل‌‌ها را که می‌خواستیم وارد کشور کنیم هفت ماه در نوبت کمیسیون بود تا تأیید شد.

‌ گفته می‌شود پیش از اینکه فهرست داروهای فوریتی اعلام عمومی شود، شما به آن دسترسی داشته‌اید؛ یعنی از قبل می‌دانستید چه دارویی را باید وارد کنید، این حرف چقدر صحت دارد؟

به‌هیچ‌وجه این‌طور نبوده. ما هم مثل همه شرکت‌ها فهرستی را که اداره دارو ماهانه اعلام می‌کرد، دریافت می‌کردیم و پس از استعلام، قیمت خودمان را به اداره دارو اعلام می‌کردیم. در برخی مواقع هم قیمت‌های ما تأیید نمی‌شد و شرکت دیگری دارو را وارد می‌کرد.

ما فهرست‌‌های فراوانی در اداره دارو داریم که قیمت‌های ما را تأیید نکرده‌‌‌‌اند. حتی ثبت یکی از برند‌های ما دو سال طول کشیده و اصلا چنین مواردی که می‌گویند، وجود ندارد. در حقیقت اداره دارو طبق کمبود دارو در کشور یک فهرست را اعلام می‌کند و شرکت‌ها قیمتی که می‌توانند با آن، دارو را وارد کنند، برای آن اداره ارسال می‌کنند؛ مثل مناقصه هرکسی قیمت پایین‌تری پیشنهاد بدهد، مهلتی را برای او تعیین می‌کنند تا دارو را وارد کشور کند. موردی مطرح شده بود درباره اینکه ما داروهای فوریتی را به گمرک می‌آوردیم و از همان‌جا پخش می‌کردیم که اصلا چنین چیزی صحت ندارد. دارویی که به گمرک وارد می‌شود، مستقیم به انبار پخش ارسال می‌شود.

یعنی برای واردات داروهای فوریتی در مناقصه شرکت می‌کردید؟

بله؛ حتی قیمت تمام داروهایی که از سوی این سازمان رد شده است، در فایل اداره دارو وجود دارد و همه قیمت‌ها آنجا ثبت می‌شود.

یکی دیگر از موضوعاتی که درباره شما گفته می‌شود، این است که پس از اینکه فارغ‌التحصیل شدید، به واسطه رابطه پدرتان در بیمارستان میلاد مشغول به کار شدید و پس از آن شرکت واردات داروی خود را تأسیس کردید. پاسخ شما در‌این‌باره چیست؟

من سال ۷۵ از دانشگاه شهید بهشتی فارغ‌التحصیل شدم و سال ۸۰ در داروخانه بیمارستان میلاد مشغول شدم. رفتن من به بیمارستان میلاد نیز به واسطه یکی از مسئولان دانشکده‌ای که در آن تحصیل می‌کردم، بود. او مسئولیت آنجا را برعهده داشت و از من و چند نفر از دانشجویان خواست در آنجا مشغول به کار شویم و در راه‌اندازی داروخانه بیمارستان میلاد به او کمک کنیم. مثل همه داروساز‌هایی که آنجا مشغول به کار بودند، در آنجا یک شیفت کاری داشتم. که آن هم سال ۸۰ بود و من نزدیک به پنج سال یعنی از سال ۷۵ که فارغ‌التحصیل شده بودم تا آن زمان بی‌کار بودم. بعد از بیمارستان میلاد هم در چند داروخانه و شرکت دیگر مشغول به کار شدم تا اینکه سال ۸۸ شرکت‌ خودم را تأسیس کردم. در واقع پله‌پله به اینجا رسیدم.

خبر دیگری که درباره شما و شرکت دارویی‌تان به نقل از سخنگوی سازمان تعزیرات منتشر شد، این بود که گفته شد شما اجازه فعالیت در این حوزه را نداشتید. این حرف صحت دارد؟

ما یک شرکت رسمی فروش دارو هستیم و شرکت پخش ما در اسفند ۹۳ به ثبت رسیده است.

موضوع دیگری که درباره فعالیت شما خبری شده، بدهی ۳۵۰ میلیارد‌تومانی‌تان به صنعت دارو است. این حجم از بدهکاری به چه دلیل ثبت شد؟

اصلا این رقم درست نیست و بدهی ما خیلی کمتر از این رقم است. برخی از دوستان که به ما لطف داشتند، نمی‌دانم به چه دلیل این رقم را اعلام کردند؛ اما اصلا چنین چیزی نیست. شرکت پخش ما مشکلاتی داشت که در حال رسیدگی به آن هستیم تا بتوانیم به تعهداتی که به تأمین‌کنندگان داریم، عمل کنیم.

بر‌اساس اسناد، شرکت شما در ۱۸ اسفند ۹۳ یعنی زمانی که پدرتان در دولت یازدهم وزیر بود، تأسیس شد. گفته می‌شود شما از این رابطه برای تأسیس شرکت استفاده کردید.

همان‌طور که به شما گفتم، من از سال ۸۸ فعالیت خودم را شروع کردم و در این ۱۰ سال چند شرکت تأسیس کردیم که یکی از آنها هم این بود. ما روند خودمان را داشتیم و این کارها ارتباطی با فعالیت‌های پدرم نداشت. ایشان هم که کنار رفتند، باز ما شرکت‌های دیگری را تأسیس کردیم.

این درست است که می‌گویند پدرتان در شرکت‌های دارویی‌تان سهام‌دار بود؟

یک دوره کوتاهی وقتی پدرم بازنشسته شده بود، از ایشان خواهش کردم در یکی از شرکت‌ها به‌عنوان هیئت‌مدیره اسم‌شان را بگذارم. آن هم زمان خیلی کوتاهی بود و ایشان هیچ نفعی از این شرکت نداشت.

‌ الان با این شرایط، وضعیت شرکت شما در چه حالی است؟

مطمئنا با تلاش همکاران و همکاری تأمین‌کنندگان به شرایط بهتری دست خواهیم یافت و البته در‌حال‌حاضر شرایط برای همه فعالان حوزه‌های اقتصادی سخت شده است؛ ولی مطمئن هستیم با کمک خداوند و تلاش بیشتر از این دوران عبور خواهیم کرد.

منبع: روزنامه شرق

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

1 نظر
  1. بهروز می گوید

    این نتیجه ی تفکر سرمایداریست. بسیار کثیف وبی رحم وسیری ناپذیر.تفکری که در آن اقشار ضعیف ،ضعیف تر شده و حتی زیر پاهای امثال آقایان وآقازاده های درفرنگ تربیت شده ،کاملا له می شوند!
    لابد آقای نعمت زاده با بی …
    پریشان