بازیگران سریال شیدایی +ساعت پخش و تکرار

0

خلاصه سریال شیدایی ، بازیگران سریال شیدایی ،اسامی بازیگران مرد سریال شیدایی ، بازیگر نقش شیدا در سریال شیدایی

از شنبه ۲۸ مهرماه، مجموعه تلویزیونی «شیدایی» ساخته محمدمهدی عسگرپور روی آنتن شبکه بین‌المللی آی‌فیلم می‌رود.

«شیدایی» داستان فرزندان و پدران است؛ داستانی عجیب از تاثیر متقابل نزدیک‌ترین آدم‌ها بر یکدیگر؛ داستان آدم‌هایی از یک رگ و خون و اینکه آنها چگونه می‌توانند به هم نیرو بدهند یا زندگی یکدیگر را نابود کنند.

محمد مهدی عسگرپور فیلمهای محمد مهدی عسگرپور فیلم و سریال آی فیلم جدول پخش آی فیلم بیوگرافی عطا عمرانی بازیگران سریال شیدایی اخبار فیلم و سریال

قلب مریض “طاها” عاشق “لیلا” شده است. شرط لیلا برای پذیرش عشق طاها این است که او قلب بیمارش را درمان کند، اما لیلا ظاهر قلب طاها را می‌بیند. قلب طاها مریض‌تر از این حرف‌‌هاست! او پنج سال پیش عاشق زنی شده که ۱۵ سال از خودش بزرگ‌تر بوده و به طاها ثابت کرده که برخی از زنان خوب نیستند! طبق قانون طبیعت بین زنان هم خوب و هم بد وجود دارد، اما لیلا نمی‌داند که این قلب یک‌بار پیش از این برای کس دیگری می‌تپیده است. طاها می‌گوید، عشق قبلی او یک اشتباه بوده و فراموش شده. چیزی هم که فراموش شده یعنی وجود ندارد… .

بازیگران سریال شیدایی

«شیدایی» سال ۱۳۹۰ بر اساس فیلمنامه‌ای از سعید نعمت الله ساخته شده و از جمله بازیگران این مجموعه تلویزیونی می‌توان به عطا عمرانی، پرویز پورحسینی، اندیشه فولادوند، امیر جعفری، آتنه فقیه نصیری، گلاره عباسی، رحمان باقریان، مریم بوبانی، عنایت شفیعی، مجید رحمتی و حشمت آرمیده اشاره کرد.

ساعت پخش و تکرار سریال شیدایی

سریال «شیدایی» از شنبه ۲۸ مهرماه، هر شب ساعت ۲۱:۰۰ روی آنتن شبکه آی‌فیلم می‌رود و تکرار آن نیز رأس ساعت‌های ۵:۰۰ صبح و ۱۳:۰۰ روز بعد خواهد بود.

محمد مهدی عسگرپور فیلمهای محمد مهدی عسگرپور فیلم و سریال آی فیلم جدول پخش آی فیلم بیوگرافی عطا عمرانی بازیگران سریال شیدایی اخبار فیلم و سریال

محمد مهدی عسگرپور رگ خواب مخاطبان ایرانی را بخوبی شناخته و برهمین مبنا به روایت داستانی می‌پردازد که حتی اگر تکراری و دست خورده هم باشد باز هم با ذائقه مخاطبان ایرانی انطباق دارد.

تعلیق و التهاب قصه عشق طه از یک سو با طمع‌ورزی و دردهای حمید از سوی دیگر گره می‌خورد تا در یک نبرد موازی پیش برود و با خلق موقعیت‌های مثلثی در روابط آدم‌ها از زوایای مختلف به بازنمایی مفهوم عمیق‌تری که در نسبت بین اخلاق و وسوسه‌های انسانی ترسیم می‌شود، داستان خود را روایت کند.

قصه، ریشه در یک اختلاف کهنه و عمیق دارد. اختلافی که البته تجربه آشنایی است و از دعوای پدرزن و داماد نشات می‌گیرد.

مخالفت محمدتقی (پرویز پورحسینی) با حمید (امیر جعفری) اکنون با برگشت خوردن چک ۱۰ میلیونی‌اش سرباز کرده و همین اتفاق به رمزگشایی از برخی تعلیق‌های قصه می‌انجامد؛ محمدتقی متوجه شده حمید به قماربازی مشغول است و پی بردن به علاقه طه به خانم دکتر روستا که با واکنش تند حمید و درگیری لفظی طه با او منجر شده و از همه بدتر همسرحمید (آتنه فقیه‌نصیری) که در این مثلث مردانه بیش از همه تحت فشار بوده و باید بین همسر و خانواده‌اش صلح و آشتی برقرار کند. قصه، یک بحران خانوادگی را روایت می‌کند که بازهم یک جراحتی درونی و فامیلی در آن به خلق تراژدی منجر شده است.

وقتی جنگ از بستر خانه برمی‌خیزد با آتش احساس و عاطفه شعله‌ورتر و مخرب‌تر می‌شود که به قول حافظ من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هرچه کرد آن آشنا کرد.

شیدایی یک سریال قصه‌محور است که هیچ‌کدام از شخصیت‌های اصلی قصه را نمی‌توان محور آن قرار داد. به عبارت دیگر، ‌هرکدام از این کاراکترها را می‌توان معیار و نقطه دید قرار داد و از زاویه او به تحلیل داستان پرداخت. آن وقت می‌توان قهرمان شیدایی را مشخص کرد.

در این توازن تحلیلی می‌توان به توازن جنسیتی هم عنایت داشت. شیدایی نه قصه کاملا مردانه است نه زنانه در عین این‌که هم می‌توان قهرمان آن را مرد و هم زن دانست.

خانم دکتر و شیدا، همسر حمید هرکدام آنقدر قدرت و سهم دراماتیکی در داستان دارند که می‌توان آن را در سطح یک درام زنانه تحلیل کرد و هم این‌که شیدایی یک نبرد مردانه را به تصویر می‌کشد که از چند سو به یک غرور مردانه پیوند می‌خورد البته در بازنمایی تصویر زن و مرد نیز شاهد یک قرینه دراماتیک هستیم.

از یک سو خانم دکتر، زنی مقتدر و با استقامت تصویر می‌شود که یک تنه در برابر هر مردی که در برابرش قرار گرفته می‌ایستد، اما در مقابل با شیدا روبه‌رو هستیم که زنی بشدت عاطفی و محافظه‌کار بوده و بیشتر تلاش می‌کند از طریق احساسی، به خاموش کردن آتش اختلافات بپردازد.

همان‌طور که طاها و حمید را ازحیث رفتارشناسی می‌توان در دو قطب مقابل قرار داد.

این تنوع و تضادهایی که در شخصیت‌پردازی‌ها صورت گرفته موتور قصه را گرم‌تر می‌کند که بیش از هر چیز شاید کاریزمای محمدتقی و بازی مقتدرانه‌ای که پرویز پورحسینی از خود به نمایش گذاشته بر صلابت و استحکام این روابط از منظر درام کمک کرده است.

از سوی دیگر، این تنوع نمایشی در جنس بازی‌های متفاوت بازیگران نیز تعمیق می‌یابد.

بازی آرام و درونی‌تر پورحسینی و شخصیت آرام و بیمار طه کنار بازی بیرونی و پرتنش امیر جعفری با آن گریم متفاوت و به قول خودش تاکسی برگشتی به ایجاد این تعادل کمک کرده و فضاسازی قصه را ازحیث روان‌شناسی درام جذاب‌تر به تصویر کشیده است.

این پارادوکس رفتاری به لحاظ فردی نیز قابل ردیابی است، مثلا شخصیت حمید با بازی امیر جعفری ابتدا خیلی لمپن و منفی به نظر می‌رسد، اما بتدریج هرچه قصه بسط می‌یابد مخاطب متوجه چهره دیگری از وی شده و با دنیای درونی او آشنا می‌شود، دنیایی پر از خاطرات تلخ و رنج‌آور که سنگی چهره او محصول این تجربه است.

در سکانسی که حمید به خانه پدر معتادش می‌رود تا به او رسیدگی کند وقتی پدر، سراغ نوه‌اش را می‌گیرد حمید می‌گوید او را با کتک بزرگ نمی‌کنم.

تمام رفتارهای حمید ریشه درعقده‌هایی دارد که در کودکی شکل گرفته و حالا تربیت و آینده فرزندش، ماهان برای او به بزرگ‌ترین کابوس زندگی‌اش بدل شده است. کابوسی که از او نیز چهره ترسناکی ترسیم می‌کند.

امیر جعفری اگرچه یک سوپراستار و ستاره به معنای متعارفش نیست، اما در سال‌های اخیر به دلیل نمایش توانایی و استعداد خوبش در ایفای نقش‌های مختلف به چهره‌ای محبوب و دوست‌داشتنی میان مردم بدل شده که حضور او در یک سریال تلویزیونی می‌تواند تضمین‌کننده جذب مخاطب شود.

جالب این‌که او با نقشی کمدی در مجموعه طنز شهر قشنگ پا به تلویزیون گذاشت، اما بازی متفاوت و به ‌یاد ماندنی‌اش درنقش عطا در سریال زیرهشت توانایی‌های امیر جعفری را بیش از پیش به مردم معرفی کرد، اگرچه آنجا نیز چهره زمختی داشت، اما مثل شیدایی روح خشن و منفی نداشت.

تفاوت و جذابیت‌های چهره جعفری در سریال شیدایی با توجه به ذهنیتی که از وی نزد مخاطبان شکل گرفته در دیده شدن سریال موثر است.

قدرت بازی او کنار محبوبیتش نزد مخاطب به گونه‌ای است که حتی منفی بودن شخصیتی که بازی می‌کند نیز در جذابیت بازی او و وزن دراماتیکی که در سریال دارد را نفی و خنثی نمی‌کند.

عسگرپور این بار از آتنه فقیه‌نصیری در کسوت زنی معصوم استفاده می‌کند تا شاید ذهنیت منفی احتمالی مخاطب از وی در آن سریال را بزداید و البته از ظرفیتی که به ‌واسطه نوع بازی فقیه‌نصیری در جراحت حاصل شده در شیدایی استفاده کند البته سهم سعید نعمت‌اله درخلق این جذابیت را نباید دست کم گرفت.

زیرهشت، جراحت و اینک شیدایی را می‌توان سه‌گانه‌های تلویزیونی نعمت‌اله در سریال‌های خانوادگی دانست که با وجود داستانی متفاوت از مولفه‌های مشترک و مشابه نیز برخوردار است.

بازهم فارغ از فرم نگارشی نعمت‌اله که مصداق بارز آن را می‌توان در نوع دیالوگ‌نویسی‌هایش ردیابی کرد، فضاسازی ‌ها و موقعیت‌های عاطفی ـ انسانی است که به‌ویژه در دل مناسبات خانواده ایرانی رقم می‌خورد.

نعمت‌اله، هم نظام خانوادگی ایرانی را بخوبی می‌شناسد و هم ذائقه هنری او را. به همین دلیل بازنمایی و تصویری که او در فیلمنامه‌هایش ازخانواده ایرانی ترسیم می‌کند ملموس و باورپذیر بوده و در عین حال واجد یک نوع آسیب‌شناسی اجتماعی ـ روانی نیز هست که امکان همذات‌پنداری بالایی را برای تماشاگر فراهم می‌کند.

به این معنی که تماشاگر ایرانی بخشی از تجربه‌های تلخ و شیرین خود را در شخصیت‌های قصه و دغدغه‌هایشان می‌بیند.

در شیدایی این آسیب در مثلث شوهر، زن و پدرزن بخوبی صورت‌بندی می‌شود و برای مخاطب باورپذیر است.

شیدایی قصه عشق و نفرت، عقده و عقیده و کینه‌ها و دوستی‌ها در بستر روابط و مناسبات خانوادگی است و بار دیگر یک جراحت خانوادگی را به تصویر می‌کشد.

محمد مهدی عسگرپور فیلمهای محمد مهدی عسگرپور فیلم و سریال آی فیلم جدول پخش آی فیلم بیوگرافی عطا عمرانی بازیگران سریال شیدایی اخبار فیلم و سریال

عکس سونیا بازیگر نقش شیدا در سریال شیدایی

ساتین

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ