چرا سلبریتی ها از پول های حرام در سینما نمی گذرند؟

0

«چه فرقی می‌کند پول از کجا می‌آید؟ مهم این است که برای سینما خرج می‎شود و فیلم خوب ساخته بشود. این پول‌ها یک درصد اختلاس‌های هزار میلیاردی نمی‌شوند. وقتی پول نیست نباید سرمایه‌گذاران را فراری داد. با این وضعیت دیگر هیچ سرمایه‌گذاری حاضر به هزینه‌کردن در سینما نخواهد بود، مگر حجم سرمایه در گردش سینما چقدر است که در آن پولشویی رخ دهد و… .»؛

این قبیل جملات را معمولا تعدادی از سینماگران در مقابل سؤال‌ها و انتقادهای مطرح‌شده بابت پول‌های مشکوک و بادآورده در تولید فیلم مطرح می‌کنند. اما آیا واقعا پول‌های مشکوک به سینما آسیب نمی‌زنند؟ پول‌هایی با منشأ نامعلوم هیچ تأثیر نامطلوبی ندارند؟

برهم‌زدن نظام تولید

پول‌های مشکوک– و البته هر پول بادآورده‌ای که منشأ آن سینما نباشد و توجیه و تعریف اقتصادی مشخصی نداشته باشد- به راحتی نظام تولید و مناسبات حرفه‌ای تولید را برهم می‌زند و اتفاقا اثرات نامطلوب و قابل ارزیابی بر سینما دارد. به‌عنوان مثال وقتی بازیگری به یکباره در یک فیلم بدون هیچ تأثیر محسوسی در فروش و فقط به‌دلیل پرکردن ویترین فیلم یا علاقه فلان سرمایه‌گذار، دستمزدش ناگهان سه‌برابر می‌شود، چرخه تولید به‌صورت محسوسی مخدوش می‎شود؛ چرا که هم هزینه‌های تولید را با تأثیر بر دستمزدهای دیگر بالا می‌برد، هم توازان بین دستمزد عوامل مختلف را برهم می‌زند، هم باعث می‌شود تهیه‌کننده از سرمایه بخش‌های دیگر- مانند فیلمنامه و طراحی صحنه، موسیقی وغیره – بکاهد و هم عاملی می‌شود تا بخشی از بدنه سینما به پول بادآورده و راحت‌الحلقوم خو بگیرند و دیگر دغدغه کار با کیفیت و جذب مخاطب نداشته باشند؛ چرا که صاحبان پول‌های مشکوک تنها به ویترین گول‌زنک و پر سروصدا علاقه دارند و جذب مخاطب، اولویتشان نیست و به طریق اولی کیفیت واقعی فیلم را هم نه می‌شناسند نه برایشان اهمیتی دارد. همین بی‌توجهی به مخاطب و کیفیت باعث می‌شود اصطلاحی چون «سود در تولید است» رواج یابد.

به‌صورت ذاتی هم اثری که برمبنای پول‌های مشکوک و بادآورده ساخته شده و نه تلاش و عرق‌ریزان روح هنرمند، نمی‌تواند واجد ارزش‌های حقیقی و اصیل سینمایی یا اجتماعی باشد. مضاف بر اینکه چنین پول‌هایی در کنار عوامل بیرون از حوزه سینما مانند تورم، باعث بالارفتن هزینه ساخت فیلم می‌شود و وقتی هزینه‌های تولید به دلایل مختلف واقعی، مثل تورم و غیرواقعی مثل درخواست دستمزدهای بالا یا فاکتورسازی‌های صوری، افزایش یابد، حاکمیت سرمایه بر تمام ارکان سینما عمیق‌تر می‌شود و کیفیت سینمایی اثر و تفکر اهمیت و کارکرد خود را بیش ازپیش از دست می‌دهد. به‌نحوی که امروز توجه به فیلمنامه باکیفیت از برنامه حرفه‌ای بسیاری از تهیه‌کنندگان حذف شده است.

سرمایه‌گذارانی که تمام نمی‌شوند

بازار سینما، محدود است و گردش مالی ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد تومانی آن در مقایسه با سایر بازارها و صنایع بسیار اندک. سرمایه‌گذاری که با پول پاک و با منبع مشخص وارد سینما می‌شود با محاسبه هزینه و فایده به این عرصه می‌آید و بدون برنامه پول خرج نمی‌کند. چنین سرمایه‌گذاری چه با نیت سودآوری ریالی آمده باشد چه برای تبلیغ برند خود، اگر ببیند سرمایه‌اش حیف و میل نمی‌شود و تهیه‌کنندگان دغدغه‌ها و خواست‌هایش را جدی گرفته و اثری مناسب را به تولید رسانده‌اند، به‌طور قطع فراری نخواهد شد و حتی اگر برنامه کوتاه‌مدت برای حضور در سینما داشته باشد، نه‌تنها آسیبی به این هنر- صنعت وارد نمی‌کند که احتمالا بسیار هم سودرسان خواهد بود. چنین سرمایه‌گذارانی درصورت انتفاع مادی، اعتباری، ترویجی یا تبلیغی همیشه می‌توانند حضور داشته باشند.

آنهایی که با پول‌های مشکوک به سینما می‌آیند هم هرگز تمام نمی‌شوند؛ چرا که هنر جذاب و پر سروصدای سینما، اهداف و خواسته‌هایشان را تامین می‌کند. حتی اگر تعدادی از آنها هم به دلایل مختلف مانند داشتن پرونده‌های قضایی، زندان، ترس از رسوایی یا دست‌یافتن به اهدافشان کنار بروند، متأسفانه همچنان از این قسم سرمایه‌گذاران آماده ورود به سینما وجود دارند چون بازار سینما قابلیت‌هایی دارد که بازارهای دیگر با وجود سودهای هزاران میلیاردی فاقد آن است؛ قابلیت نمایش و شهرتی که می‌تواند درهای بسیاری را در عرصه‌ها و حوزه‌های مختلف بگشاید یا حتی مروج سبک زندگی یا عقایدی خاصی باشد.

البته ورود پول‌های مشکوک آفات دیگری مانند آسیب‌دیدن اخلاق حرفه‌ای، به هرزرفتن استعدادهای جوان، به حاشیه‌رفتن سینماگران صاحب سلیقه و پایبند به اصول، فراموش‌شدن ارزش‌های اخلاقی و سینمایی و… دارد که برشمردن همه آنها مجال مفصل‌تری می‌خواهد.

منبع : همشهری

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ