پیشنهاد مدیری به بهناز جعفری برای ازدواج با یک مرد ژاپنی +فیلم
ویژه برنامه «دورهمی» هر شب در ایام نوروز میزبان مهمانان مختلفی از جمله بازیگران سینما و تلویزیون است.
مهران مدیری شب گذشته با بهناز جعفری بازیگر گفتگو کرد.
در بخشی از گفتگو جعفری درباره اولین کار خود گفت: اولین کار من روسری آبی بود. سالها آقای انتظامی را که میدیدیم میگفتم سلام من افتخار بابا هستم، چون در فیلم، اسم من افتخار بود.
بازیگر زیر پای مادر درباره بیماری ام اس گفت: سالنی که در آن تئاتر “مردی برای تمام فصول” آقای فرمان آرا را کار میکردیم، پلههای زیادی داشت. شبها فکر میکردم پاهایم در قیر فرو رفته و نمیتوانستم آنها را کنترل کنم. بعد از چند جلسه فیزیوتراپی هم وضعیت تغییری نکرد تا اینکه ام ارای دادم و دکتر تشخیص داد که به بیماری ام اس مبتلا هستم. با این حال نا امید نشدم، درباره ام اس تحقیق کرده و با آن کنار آمدم.
مدیری در ادامه درباره علاقه این بازیگر به تله تئاتر سوال کرد و او پاسخ داد: تله تئاتر را خیلی دوست دارم و برایم سوال است که بخش تله تئاتر سازمان چه شد؟ زیرا من خانم جمیله شیخی را با همان تله تئاترها شناختم. البته باید بگویم که من تئاتر هملت شما در تئاتر شهر را دیدم، در آن نمایش شما یک جوان چابک شمشیر باز بودید.
جعفری در جواب سوال همیشگی مدیری درباره ازدواج گفت: ازدواج نکردم، چون دوست دارم شناسنامه ام سفید باشد (خنده)
مدیری گفت: تا حالا این دلیل را نشنیده بودم.
جعفری عنوان کرد: متولد ۵۳ هستم باید زودتر ازدواج میکردم و الان دیگر وقت اش نیست.
بازیگر سریال خاک سرخ درباره تکنیک در بازیگری گفت: تکنیک در بازیگری بسیار مهم است، من تکنیک نداشتم و به همین خاطر سالها با رنج و فشار شب اول قبر به یک نقش میرسیدم، اما امروزه شرایط برایم متفاوت شده است.
جعفری درباره سفر به ژاپن گفت: به نظرم وقتی که برای یک جشنواره به توکیه رفتم، به یکی از آرزوهای بزرگم در زندگی رسیدم. پیش از آن هروقت اسم ژاپن میآمد چهار ستون بدنم میلرزید، اما زمانی که در خاک آن قدم گذاشتم، احساس میکردم که مثل یک رویا گذشت ودلم نمیخواست حال خوبم را با کسی شریک کنم.
مدیری با توجه به علاقه جعفری به ژاپن گفت: پیشنهاد میکنم حالا که به ژاپن علاقه دارید، با یک مرد ژاپنی ازدواج کنید.
جعفری درباره آشپزی گفت: آشپزی دوست دارم و چنان آشپزی میکنم که حیرت انگیز است.
مدیری گفت: خوش به حال شوهر ژاپنی شما (خنده)
در بخش دیگری از گفت و گو مدیری درباره خبرنگاران از او سوال کرد و جعفری پاسخ داد: خبرنگاران میتوانند آدم را به اوج ببرند و این بستگی به جایگاه خود شخص بازیگر دارد. واقعا با نهایت تواضع میگویم که تعدادی از بازیگران را کوه تکان نمیدهد، اما باز هم دچار حاشیههایی میشوند.
وی افزود: البته باید بگویم بعد از اتفاقی که برای من افتاد برای دیدن دوست خبرنگارم رفتم. ما همیشه با خواندن یک نقد از یک خبرنگار یا منتقد خودمان را محک میزدیم ومن با یک تلنگری از یک خبرنگار هوشیار میشدم، اما سال هاست که این مسئله گم شده است.
امشب مهران مدیری پیرامون موضوعات مختلفی استندآپ اجرا کرد.
در بخش اول مدیری گفت: یک بار عاجزانه تقاضا کردم، امسال از چهارشنبه سوری بگذریم، اما چنان صداهای انفجار میآمد که تمام گربههای محله ما وضع حمل کردند.الان که سیزده بدر را در پیش داریم، عاجزانه، مستمندانه تقاضا میکنم یک سال اگر سیزده بدر را در نکنیم ،هیچی نمیشود.
وی ادامه داد: حالا مثلا پارسال را به در کردیم در ادامه خیلی خوش گذشت.یک آش رشته و چهارتا تاب خوردن بین دو تا درخت است .اگر خیلی به رسم سیزده بدر پایبند هستید به پشت بام خانه خود بروید. اما آنجا نمیتوانید مثل قبل عاشق دختر خانوادهای شویدکه بغل شما زیر انداز انداخته است!
مدیری توضیح داد: البته اگر عاشق دختر پشت بام آن طرف خیابان هم شوید، خیلی درست نیست، هم ۵۰۰ متر فاصله دارید و هم ۱۸ کولر بین شما است. نکته دیگر این است که اگر در پشت بام تاب بستید آرام هل بدهید به هر حال ارتفاع زیاد است و خطر از پارک بیشتر است.
در بخشی مهران مدیری کامنتها را خواند.
جیگرتو سیخ بزنم بخورم
اگر روغن زیتون از زیتون، روغن ذرت از ذرت درست شده پس روغن بچه از چی درست شده
آقای مدیری اینقدر گفتید کتاب بخوانید عذاب وجدان گرفتم تصمیم دارم از شنبه برنامه را نگاه نکنم.
از وقتی گفتن کرونا روی هوا باقی میماند پدرم خوابیده حرکت میکند.
من از الان نگران بعد از قرنطینه هستم راه خروجی خانه را یادم رفته است.
پس کی این اوضاع تمام میشود مگر قرار نبوداز شنبه همه چیز به حالت عادی برگردد.
کرونا شرم کن من بیمه تامین اجتماعی هستم
در بخش دیگر مدیری درباره فرار کردن زندانیها گفت: در این شرایط ،چند وقت یکبار خبر میآید که یک سری زندانی جرایم سنگین از زندان فرار کردند، حداقل آنها را قبل از فرار توجیه کنید که در پایان هر خفت گیری دستها را ۲۰ ثانیه بشویید، نباید بیشتر از یک متر به افراد نزدیک شوند. گذشت آن دوره ای که کارتان با یک چاقو جیبی راه میافتاد ، الان باید یک قمه یک متر و نیم داشته باشید که که خودتان دورتر بیاستید.سوال من این است چطور ۸۰نفر فرار میکنند. یعنی چه ازدحامی جلوی درب خروجی شده بود که زندانی عقبیها داد میزدند داداش یک مقدار سریعتر فرار کنید، ماهم زن و بچه داریم!
مدیری با اشاره به شرایط این روزها عنوان کرد: وضعیت فعلی جهان طوری است که اگرهوای همدیگر را نداشته باشیم، شاید دیگر هیچ آیندهای برای ما وجود نداشته باشد.گاهی برای کمک به دیگران فقط کافی است به حق خودمان قانع باشیم.کارگری که روز مزد است و پس انداز ویژهای ندارد مایحتاج خود را روزانه تهیه میکند، وقتی من و شما خرید ۶ ماه دیگر را انجام میدهیم ،در نهایت آن کارگر و کارمند است که با قفسهها خالی فروشگاهها مواجه میشود. خودمان راکنار بکشیم تا کمکها به آنهایی برسد که نیاز دارند.