تجاوز وحشیانه راننده سرویس قلابی به دختران ۷ تا ۱۳ سال تهرانی

0

دخترک یک لحظه از آغوش مادرش جدا نمی‌شد. ۸ سال بیشتر ندارد. مدام نگاه حیرانش را به این سو و آن سو پرتاب می‌کرد. هر غریبه‌یی را که می‌دید بیشتر به مادرش می‌چسبید. ترس و وحشت در چشمان معصومش موج می‌زد. همراه مادرش از صبح روی نیمکت‌های جلوی دادگاه نشسته بود اما هنوز به درستی نمی‌دانست برای چه به دادگاه آمده است.

دختر تهرانی تجاوز به کودکان تجاوز به دختران

اصلا شاید به درستی معنی دادگاه را نداند. همین که از طرف پله‌ها صدای جیرینگ جیرینگ زنجیر ‌آمد دخترک در آغوش مادرش گم شد. ماموران بدرقه زندان، جوانی را درحالی که دستبند و پابند داشت آوردند. چشم دخترک که به مرد زندانی افتاد رعشه همه وجودش را فرا گرفت. دخترک با دیدن مرد یاد تلخ‌ترین روز عمرش ‌افتاد. همان روز که مرد غریبه خودش را راننده سرویس مدرسه معرفی کرد و با این ترفند دخترک را ربود و مورد آزار و اذیت قرار داد. اینجا شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران است. جایی که قرار است ابوالفضل ۲۸ ساله به اتهام ربودن و آزار و اذیت ۹ دختر ۷ تا ۱۳ ساله محاکمه شود. اوراق پرونده نشان می‌دهد او چهار نفر از قربانیانش مورد آزار قرار داده است. متهم به عنوان راننده سرویس سر راه دختران دبستانی قرار می‌گرفت و با تهدید چاقو در محل خلوتی آنها را مورد آزار قرار داده و در خیابان رها می‌کرد. اما این پرونده از کجا آغاز شد؟

شروع ماجرا

«من راننده سرویس جدید شما هستم. راننده قبلی نمی‌توانست بیاید. من آمده‌ام شما را به مدرسه برسانم » صبح روز ۸ آبان ماه سال گذشته بود. مرد این را گفت و در پژو پرشیا را برای دختر ۱۱ ساله باز کرد. دخترک فکر می‌کرد او واقعا راننده سرویس است و آمده تا او را به مدرسه ببرد اما چند دقیقه بعد وقتی دید راننده از راه مدرسه منحرف شده است به او گفت: « عمو، مدرسه ما اینجا نیست» اما راننده حرف دخترک را با نشان دادن چاقو جواب داد و شروع به تهدید کرد. رنگ از رخسار دخترک پریده بود. تنش شروع به لرزیدن کرد. آب دهانش را به سختی پایین داد و بی‌صدا روی صندلی نشست. مرد چاقو‌یش را نشان داده و گفته بود اگر سر و صدا کند او را می‌کشد. کمی آن طرف‌تر مرد داخل کوچه‌یی خلوت و بن‌بست پیچید و ترمز دستی را کشید. رو به دختر کرد تا نقشه‌اش را اجرا کند. دخترک تنها و بی‌دفاع اشک می‌ریخت و به مرد التماس می‌کرد. اما فایده‌یی نداشت. مرد چاقو‌یش را زیر گلوی دخترک گرفت و نقشه‌اش را عملی کرد. او چند دقیقه بعد بدن نیمه‌جان دخترک را همانجا رها کرده و گریخت. او حتی به گوشواره‌های کوچک دختر هم رحم نکرد و پیش از فرار آنها را از گوشش در آورد.

آن روز تا عصر خانواده دخترک از سرنوشت او بی‌اطلاع بودند اما وقتی او را پیدا کردند به اداره شانزدهم پلیس آگاهی رفتند و آنچه را اتفاق افتاده بود، بازگو کردند. دختر ۹ ساله تنها قربانی این مرد نبود. چرا که وقتی دخترک مشخصات راننده سرویس قلابی را برای افسر پرونده گفت معلوم شد او همان کسی است که قبلا چند دختر دبستانی را با همین ترفند دزدیده و مورد آزار و اذیت قرار داده بود. به این ترتیب تحقیقات پلیس برای دستگیری این مرد وارد مرحله تازه‌یی شد.

دستگیری متهم

مرد تحت تعقیب بیشتر قربانیانش را در محدوده یوسف‌آباد و خیابان کارگر شمالی شکار کرده بود. به همین دلیل در حالی که سه روز از شروع تحقیقات می‌گذشت کارآگاهان پلیس آگاهی با استفاده از تصاویر فرضی متهم، در همین محدوده به دنبال یافتن او بودند. دختران خردسال گفته بودند سوار یک خودروی پژو شده‌اند. همه این شواهد باعث شد ساعت ۷ صبح روز ۱۱ آبان ماموران گشت نامحسوس پلیس به راننده یک پژو پرشیا که چهره‌اش شباهت زیادی به مرد تحت تعقیب داشت مشکوک شده و به او فرمان ایست بدهند اما او با بی‌توجهی تلاش کرد، فرار کند اما این تلاش‌اش بیهوده بود و چند دقیقه بعد او را به نام ابوالفضل دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل کردند. ماموران در بازرسی از خودروی این مظنون یک جفت گوشواره کشف کردند. زمانی که این گوشواره به شاکیان نشان داده شد آنها تایید کردند که متعلق به دخترشان است. این در حالی بود که دختر ربوده شده وقتی در برابر متهم قرار گرفت بدنش شروع به لرزیدن کرد و گفت او همان مرد متعرض است.

شاکیان جدید

دستگیری این مرد شروع یک پرونده جنجالی بود. از آنجا که ممکن بود این مرد با همین ترفند دختران دیگری را نیز مورد آزار و اذیت قرار داده باشد بازپرس دادسرای امور جنایی تهران دستور انتشار تصویر بدون پوشش او را منتشر کرد. چند روز بعد از انتشار تصویر ابوالفضل افراد دیگری به پلیس آگاهی رفتند و از او شکایت کردند. به این ترتیب خانواده ۹ دختر خردسال از متهم ۲۸ ساله شکایت کردند. هرچند متهم ابتدا اتهامش را انکار می‌کرد اما در ادامه نتایج آزمایش پزشکی قانونی نشان داد متهم ۹ دختربچه را مورد آزار و اذیت قرار داده و به چهار نفر از آنان تجاوز کرده است. در چنین شرایطی ابوالفضل که همه مدارک و شواهد را علیه خود می‌دید اتهامش را پذیرفت و جزء به جزء آنچه را رخ داده بود، شرح داد. او که متاهل است و زمان دستگیری صاحب یک فرزند شده بود در اعترافاتش گفت کارمند یک شرکت خدماتی است و حدود یک سال قبل، وقتی از خیابان عبور می‌کرد، با دیدن دختری که کنار خیابان منتظر سرویس مدرسه بود، این نقشه به ذهنش رسیده و آن را اجرا کرده است. متهم ادامه داد: پس از نخستین نقشه، وسوسه شدم که این کار را ادامه دهم و بعد از آن نیز چند دختربچه دیگر را با همین شگرد سوار ماشینم کردم و با انتقال آنها به مکان‌های خلوت و با تهدید چاقو مورد آزار و اذیت قرار دادم. پس از آن نیز طلاهای‌شان را سرقت کردم و با رها کردن طعمه‌هایم در خیابان، متواری شدم.

در چنین شرایطی پرونده اتهامی این مرد با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

محاکمه، پشت درهای بسته

صبح دیروز در حالی که متهم به‌شدت از سوی ماموران بدرقه زندان محافظت می‌شد وارد محوطه دادگاه کیفری استان تهران شد. او در حالی که سرش را پایین انداخته بود از بین خانواده قربانیانش عبور کرد و وارد شعبه ۱۱۳ به ریاست قاضی حسین اصغرزاده شد. از آنجا که جزییات جلسه محاکمه ممکن بود باعث جریحه‌دار شدن افکار عمومی شود قضات دادگاه پس از شور، جلسه محاکمه را غیرعلنی اعلام کردند. به این ترتیب شاکیان و متهم وارد دادگاه شدند و جلسه دادگاه پشت درهای بسته آغاز شد. در ابتدای این جلسه نماینده دادستان به قرائت کیفرخواست پرداخت و اتهام ابوالفضل را سرقت، آدم ربایی و تجاوز به عنف اعلام کرد و به نمایندگی از دادستان تهران خواستار مجازات وی شد.

در ادامه، شاکیان پرونده شکایت‌شان را مطرح کردند و در پایان این جلسه که حدود سه ساعت طول کشید متهم در جایگاه قرار گرفت تا از خود دفاع کند. او که پیش از این ربودن و آزار و اذیت ۹ دختربچه را بر عهده گرفته بود اتهامش را انکار کرد و گفت بی‌گناه است. انکارهای متهم در شرایطی بود که نتایج معاینه پزشکی قانونی و اظهارات شاکیان از مجرم بودن متهم حکایت داشت. با این وجود او همچنان اصرار می‌کرد که بی‌گناه است.

در چنین شرایطی وکیل مدافع متهم نیز به دفاع از او پرداخت و در نهایت رییس دادگاه ختم جلسه را اعلام کرد و هیات قضات برای تصمیم‌گیری در این‌باره وارد شور شدند.

اعتماد

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ