مصباح یزی به روحانی و رفسنجانی: آدم شک میکند اینها عاقلند یا دیوانه!
مصباحیزدی که در سالهای گذشته با حمایتهای مکرر و محکم خود از دولت احمدینژاد بهعنوان روحانی حامی دولتهای نهم و دهم شناخته شده بود، ادامه داد: «اگر کسی صحبت از آخرت کند اینها میگویند شما بیکارید که فکر آخرت مردم هستید ما کار داریم و باید تحریمها را برداریم؛ حالا دیدیم که چقدر هم تحریمها برداشته شد، کار ایجاد شد، گرانیها برطرف شد!»
بیش از این نمیفهمند
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان اینکه «همه فسادها زیر سر حب دنیاست» گفت: «خداوند میفرماید آن کسانی که از یاد ما اعراض میکنند را رهایشان کن، پایه علم اینها همین اندازه است و بیش از این نمیفهمند؛ علم اینها به آخرت که میرسد ته میکشد.» عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم عشق به پست، مقام و ریاست را یکی از دلبستگیهای دنیایی دانست و افزود: «انسان وقتی برخی اشخاص را میبیند واقعا تعجب میکند و شک میکند که اینها عاقل هستند یا دیوانهاند! وقتی از دور اینها را نگاه میکنی مخصوصا با درنظرگرفتن سوابقشان، تعجب میکنی از اینکه اینها دنبال چه میگردند؟!»
او که همواره از منتقدان سرسخت آیتالله هاشمیرفسنجانی است میگوید: «آدمی که پایش لب گور است و به قدری دارد که اگر خودش و هفت پشتش بخورند تمام نمیشود؛ حرفهایی نامربوط میزند و آبروی خود و اطرافیانش را میبرد؛ محبت خدا در دل چنین شخصی جای نمیگیرد چراکه این دو محبت با یکدیگر تناسبی ندارد، مثل نور و ظلمت است؛ خداوند اگر پیشتر عنایت و توجهی به این فرد کرده باشد، از دلش میکند.
انسان وقتی این افراد را میبیند بسیاری از معماهای تاریخی برایش حل میشود؛ کسانی در صدر اسلام و در دوران غربت به پیامبر(ص) ایمان آوردند و همراهی و کمک کردند؛ حتی از آزار و اذیت مشرکان به حبشه فرار کردند و مدتها آنجا زندگی میکردند.» مصباحیزدی روحانی تاثیرگذاری است. او میتواند جمعی را با خود همراه کند و انتقادهایش همواره از سایر منتقدان بیپرواتر و صریحتر است.
این روحانی اصولگرا که در هشتسال دولت احمدینژاد با وجود مشکلات و بحرانهای عدیده برای کشور، سیاست حمایتی همهجانبهای را در پی گرفته بود، اکنون به این نتیجه رسیده است که باید دولتمردان را نسبت به خطرات و مضرات بسیاری مسایل آگاه کند. او از انتخابات مجلس در سال ۹۰ خواستار نقشآفرینی بیشتری در عرصه عمومی سیاست شد و شاید به همین دلیل بود که از سایه بیرون آمد و همان زمان آغاز رسمی فعالیتهای سیاسی و انتخاباتیاش پس از سالها بود.
وی این روزها سعی میکند با خطاب قراردادن روحانی و تیم دولت نقش سالهای اصلاحات را به دست آورد به ویژه که اکنون نیز جبهه و گروه هم دارد. او همچنین در خرداد ۱۳۹۳ در سالروز وفات امام خمینی(ره) در جمع اعضای کاروان پیاده عازم حرم امام خمینی در پاسخ به سخنان حسن روحانی که گفته بود «برخی دچار توهم هستند و مدام غصه دین مردم را میخورند در حالی که نه دین را میشناسند و نه آخرت را» گفته بود: «برخی از افراد عمامه به سر که دارای مسوولیت هستند، در واکنش به اجتماع مردم درخصوص بدحجابی و نگرانی علما از وضع دین و فرهنگ و تجمع روحانیت در فیضیه، آنها را کسانی معرفی میکنند که اسلام را نشناختهاند و آنها را متهم به توهم میکنند.
باید از وی پرسید مگر خود تو دینت را از کجا یاد گرفتهای؟ از فیضیه یا از انگلستان؟ جدایی دین از سیاست و بیان این مطلب که دین وظیفه روحانیت است، نه دولت، همان شعار جبهه ملی است که متاسفانه امروز از سوی برخی مسوولان عمامه به سر مطرح میشود.»مصباحیزدی در دیدار با اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی نیز گفته بود: «مهمترین معضل و مساله در کشور ما، اقتصاد و مادیات نیست، بلکه همان هدفی است که به خاطر آن، انقلاب شد. اگر قرار بود مشکل اصلی ما، اقتصاد و مادیات باشد، که در این صورت اگر انقلاب نمیکردیم، بهتر بود؛ چراکه در آن زمان نه تحریمی دامنگیر ملت ایران بود و نه مشکل انرژی هستهای داشتیم و الآن در وضعیت پیشرفتهتری بودیم.
به نظر میآید این روحانی اصولگرا قصد ندارد سر سازگاری با دولت داشته باشد و میخواهد هر روز با موضعگیریهای انتقادیاش، بیش از پیش ردای ریشسفید و بزرگ قومی را بر تن کند، به ویژه وضعیت آیتالله مهدویکنی رییس جامعه روحانیت مبارز که از تفکر معتدلتری نسبت به مصباح بهره دارد، این فرصت را برای مدیر موسسه آموزشی امام خمینی مهیا کرده است که بخواهد این نقش را ثابت کند و پرچم مخالفت با دولت را در دست گرفته و جلوتر از بقیه با این پرچم مانور دهد.
جزء کسانیست که بعد ازرحلت حضرت امام (ره) سوار برقطار انقلاب شده اندواعتقاد به کشور داری به سبک کمیته امدادیسم هستندوموفق ترین وپاکترین دولت!!!!!!!!!!!!!!!!!!! رادر ۸سال گدشته مدیریت کردند
حتما از دیدگاه ایشون جناب احمدی نژاد خیلی میفهمیدن که اینچنین اوضاع کشور را به هم زدند که تیم دکتر روحانی هر جای کار را میگیرد یه جای دیگر خراب میشود آقای خواشا بس کنید شما بهتر است به مسائل علوم فلسفه بپردازید که در آن تبحر کافی دارید دخالت در سیاست را به اهلش واگذار کنید