“به جهنم گفتن” حسن روحانی ؛ نه دینی بود و نه انسانی

4

جناب آقای رییس جمهور، مخاطب این یادداشت شما هستید: اجازه دهید «صریح»، «دوستانه» و «دلسوزانه» درباره سخنان دیروز شما بنویسم. دیروز در جمع سفرای ایران در خارج کشور اینچنین سخن گفتید: از بس بعضی ها هراسان زندگی می کنند و چون خودشان اعتماد به نفس ندارند، دیگران را هم اینچنین می بینند، لذا چند مورد از مذاکرات خود را در کتاب هسته یی آوردم تا این ترسوها بخوانند.

سخنان روحانی حسن روحانی کیست

یک عده شعار می دهند ولی بزدل سیاسی اند: هر وقت می خواهد مذاکره شود یک عده می گویند داریم می لرزیم: خب به جهنم، بروید یک جای گرم پیدا کنید…» جناب آقای روحانی رییس جمهور عزیز و محبوب: اجازه دهید از این سخنان شما تعجب کنیم. «ترسو» و «بزدل» خواندن منتقدان تان در شان شما نیست، اینکه بگویید «یک عده می گویند داریم می لرزیم، خب به جهنم» ادبیات فاخر یک رییس جمهور نیست آن هم شخصیتی چون شما که خوشبختانه از سلاله روحانیت نیزهستید.

مگر نگفتید که دوران هشت سال گذشته برنمی گردد، پس چرا از ادبیاتی استفاده می کنید که ویژگی و مختص دولت سابق بود: در سال های دولت محمود احمدی نژاد یکی از انتقادهای همیشگی ما به رییس دولت این بود که چرا رییس جمهور از ادبیات فاخر و محترمانه استفاده نمی کند و هنوز آن جملات در یاد ما هست!

«آنقدر قطعنامه دهید تا قطعنامه دان تان پر شود»، «آن ممه را لولو برد»، «گردن کلفت تر از تو هم نتوانست غلطی بکند» یا «آب را جایی که می سوزد بریز». آیا این جملات با سخنان دیروز شما تفاوتی دارد. هنوز یادمان نرفته که روزی که در کارزار انتخابات ریاست جمهوری وارد شدید، یکی از دغدغه های شخص شما آن بود که «دولت ادبیات درستی برای سخن گفتن با مردم به کار می برد»، حال به کار بردن این ادبیات از جنابعالی حداقل برای نگارنده جای تردید و شگفتی دارد!

 جناب آقای روحانی، روزی که بر مسند ریاست جمهوری نشستید، آنچه هواداران تان و رای دهندگان به شما و مطمئنا تمامی آحاد ملت ایران را خشنود کرد، ادبیات فاخر شما بود، هنوز یادمان نرفته در مناظره های تلویزیونی و مراسم تنفیذ و تحلیف و رای اعتماد چگونه سخن راندید. آن روزها، در همین روزنامه نوشتیم که سخنان شما آرامش را به کشور بازگرداند، اما امروز در آستانه یک سالگی دولت اعتدال، سخنان دیروز شما پیرو مشی اعتدال نبود و صادقانه بگوییم«این روحانی»، «آن روحانی» نبود.

اینکه، جنابعالی و کارگزاران نظام در بزنگاه مهم ترین چالش سیاست خارجی راه مذاکره و منطق دیپلماسی را برگزیدند و برای عبور از گرداب پرونده هسته یی نه به توصیه طالبان تقابل و نزاع اعتنا کردید و نه دست تقدیر به چنگ حوادث و زمانه سپردید بلکه راهی را رفتید که بر آن عنوان تعامل و عقلانیت می نهند، قطعا مورد تایید رهبری نظام و آحاد ملت است، قطعا راه انتخابی در این ماجرا سر از میدان های گفت وگو و مذاکره درمی آورد. ابزار این راه هم گفتن و شنیدن و چانه زنی است.

ما با شما هم عقیده ایم اما اختلاف نظر در پرونده یی چنین حساس، نیز پدیده یی عجیب نیست. می توان در ماجرای هسته یی مذاکرات وین و ژنو، از طیف های مختلف سخن و تحلیلی متفاوت شنید که البته نشانه یک جامعه آزاد است اما پیکره سیاست هسته یی ایران نه از گوناگونی افکار و آرا بلکه از شبهه افکنی و جنجال لجاجت آمیز زخمی است. می دانیم گاهی تحریف و تخطئه اندیشه به آسانی حقایق ماجرای مذاکرات هسته یی را به چنگ تحریف می سپارد، مخالفان سیاست مذاکره دولت، پیش از اینها نسخه مرگ مذاکرات را نوشته اند و هر دو زمان مذاکرات را به امید شکست دوره یی دیگر به سر می کنند.

آنها در این مسیر استفاده از هر ابزار و امکانی برای طرد و نفی مذاکره هسته یی و مذاکره کنندگان را مجاز شمرده اند. بر شما به عنوان یک رییس جمهور و مجری لازم است که با منتقدان مسیر خود نیز با زبان مناسب سخن برانید و هیچ وظیفه یی به جز قانع کردن مردم و خدمت به آنها بر اساس پیمان ۲۴ خرداد مترتب نیست.

 آنها می توانند روند مذاکرات را به نقد بنشینند، نتایج آن را به چالش بکشند اما نمی توانند سخن خود را به سقف حقوق یا مطالبات مردم بیاویزند و در مقابل شما نیز نباید مخالفان و منتقدان را با تیغ طرد و توهین برانید. اصل انسانی و اخلاقی، توهین و استهزا به منتقدان را روا نمی دارد چنان که بر اصحاب دیپلماسی و مذاکره نیز نباید اینچنین توهین شود.

آقای رییس جمهور، صادقانه، دوستانه و به عنوان هوادار شما این سخن دیروز را نه «انسانی» می دانیم نه «دینی»: «انسانی» نمی دانیم به آن خاطر که جامعه انسانی از وضع طبیعی رو به سوی وضع مدنی می نهد و در این مسیر حجم و دامنه نزاع کاستی می یابد و «دینی» نیست از آن رو که نزاع و تخاصم و توهین وصف جهنمیان است و بهشتیان اهل سلم و صلح اند.

ما نمی خواهیم آب به آسیاب دشمنان دولت شما بریزیم و بر این باوریم که ادبیات ناشایست برخی از آنان درخور خادمان ملت در مذاکرات نیست اما نمی پسندیم که رییس جمهور منتخب مردم ایران گرفتار دامی شود که دلواپسان طراحی کرده اند و از همان گفتمان برای پاسخگویی بهره گیرد.»

اگر در عرصه عمومی ما از گفت وگو، تفاهم و رقابت سالم و قانونمند خبری نباشد و فضای عمومی را ابرهای خصومت، نزاع، تنش و تهمت فراگیرد، جامعه ما کلافه و سرخورده می شود و امید و نشاط در نزاع ها و تنش ها محو می شود.

پس باید در کاستن نزاع و تنش کوشید، هم ما مسوولیم، هم شما. اما شما مسوول نخست هستید، لطفا سخنان خود را اصلاح کنید و ضمنا ما را به یاد رییس دولت قبل نیندازید.

جواد دلیری در سرمقاله امروز «اعتماد»

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

نظرات شما ( 4 )
  1. محمد می گوید

    احمدی نژاد هر روز یک قشری رو مورد عنایت قرار میداد و با این وجود سایت های زردی مثل شما به به چه چه می کردید.
    به قول شیخ حسنمون:
    شبانی با پدر گفت ای خردمند مرا تعلیم ده پیرانه یک پند
    بگفتا “نیک‌مردی” کن نه چندان که گردد چیره گرگ تیز دندان

    1. باران می گوید

      چرا چرت میگی احمدی نژاد یکبار اینجوری حرف نزد وهمیشه خونسرد بود. با اسرییل آمریکا آره ولی نه با هموطنان. یه بارم به فتنه گران گفت خس و خاشاک که حقشون بود اونا یه مشت غرب زده بودن نه ایرانی. کسانی بودن که پس از رهنمودهای آقای خامنه ای بازم میومدن کف خیابون و رسما در پی براندازی بودن و حقا که خس و خاشاک بودن

  2. مهسا می گوید

    بی خیال بابا نه دینی بوده نه اسلامی فشار تحریم رو نمی بینید تا چه حدی است خوب راست میکه دیگه یه عده شدند کاسه داغ تر از اش چشماشون رو می بندند و فقط شعار می دن نمی شه با دنیا قهر کرد اخه ما هم زندگی می خوایم خیلی هم خوب گفته اگه قرار باشه ساکت بمونن ما تندرو زیاد داریم

  3. باران می گوید

    محسن رضایی این عصبانیت رو تو همون مناظرات پیش بینی کرده بود ویه بار روحانی موقع بحث عصبی شد رضایی گفت وای به حال اون کشوری که شما با این عصبانیت بخواید اداره ش کنید