مایلی کهن: فرزند طلاق هستم!؛ به بچه هایم زور نکردم نماز بخوانند! + عکس
محمد مایلی کهن می گوید دوستی به نام رضا سمیعی دارد که همیشه به او می گفته از این هفتاد کیلو وزنت، شصت و نه کیلو و ۹۹۹ گرم، «جیگر» است و فقط یک گرم «عقل»!
محمد مایلی کهن (متولد ۳۰ خرداد ۱۳۳۳ در بندر انزلی) بازیکن پیشین و مربی فوتبال اهل ایران و هم اکنون نائبرئیس دوم کانون مربیان فوتبال ایران است. ۱۴ سال عضو تیم پرسپولیس تهران و بازیکن تیم ملی فوتبال ایران از جمله در بازیهای آسیایی ۱۹۸۲ بود.
مایلی کهن مربی تیمهای باشگاهی مختلفی در ایران بوده است. او یکبار به مدت دو سال و بار دیگر به مدت هفده روز سرمربی تیم ملی ایران بود و یکبار هم سرپرستی تیم امید را در زمان مربی گری محمد خاکپور بر عهده گرفت، اما این تیم ها در حضور او موفقیتی کسب نکردند. کسب مقام چهارم جام جهانی فوتسال ۱۹۹۲ و مقام سوم جام ملتهای آسیا ۱۹۹۶ مهمترین موفقیتهای مایلی کهن در عرصه مربیگری هستند.
نوه های محمد مایلی کهن
مایلی کهن در سال ۱۳۵۶ مدرک لیسانس تربیت بدنی و در سال ۱۳۸۴ فوق لیسانس تربیت بدنی خود را دریافت کرد.
در پی شکایت علی دایی از مایلیکهن، دادگاهی بدوی در ۲۸ مرداد ۱۳۹۳، وی را به ۴ ماه حبس تعزیری و پرداخت ۱۰۰ هزار تومان جزای نقدی، محکوم کرد. همچنین بر اساس همین حکم، نادر فریادشیران هم حکم ۹۱ روز زندان تعلیقی و ۱۰۰ هزار تومان جریمه نقدی را گرفت. این رای در دادگاه تجدید نظر نیز تایید شد. وی در در تاریخ ۲۰ آبان همان سال، برای اجرای حکم با دستبند به زندان اوین منتقل شد. بلافاصله بعد از انتقال مایلی کهن به زندان اوین، محمود گودرزی، وزیر ورزش و جوانان به معاونت حقوقی این وزارتخانه دستور پیگیری آزادی محمد مایلی کهن را صادر کرد. با رضایت علی دایی، وی در ۲۴ آبان ۱۳۹۳ از زندان آزاد شد.
انتشار عکس قدیمی
در اوج درگیریهای کلامی بین محمد مایلی کهن و علی دایی، انتشار عکس قدیمی از محمد مایلی کهن که بر روی آن عبارت University of California نوشته شده بود، موجب شد تا علی دایی با اشاره به این عکس، وی را شخصی دو رو بخواند که مدام رنگ عوض میکند.
مایلی کهن در تازه ترین گفتگویش با «تماشاگران امروز» گفته که فرزند طلاق است و مادرش به سختی او را بزرگ کرده است:« زمانی که دو سالم بود مادرم از پدرم جدا می شود و پدرم همسر دیگری اختیار می کند. مادرم با کار در خانه های مردم، به زحمت خرج من و تمام ده تا خواهر و برادر خود را بعد از فوت پدرش می داد. بعد از جدایی از پدرم حتی دیگر «زیر ابرویش» را هم بر نداشت و با هیچ شخص دیگری ازدواج نکرد. زمانی که من پنج ساله بودم با مادرم وارد خانواده شریف سرهنگ سمیعی شدیم و تا سالها در آن خانواده کارگری می کردیم.»
وی در پاسخ به این سوال که چرا با اینکه در کنار یک خانواده نظامی بزرگ شده ولی اینقدر گرایش مذهبی دارد گفته:«مادر من، روزه می گرفت و نماز می خواند. خانواده سرهنگ هم کار خودشان را می کردند. اما هیچکدام در کار یکدیگر دخالتی نداشتند. مادر من، با اینکه سواد نداشت ولی پروفسور بود! بنده تحت تاثیر مادرم بودم و بخاطر همین اعتقادات مذهبی در من پررنگ شد.»
بازیکن سابق پرسپولیس که در مقطعی مربیگری تیم ملی فوتبال را نیز بر عهده داشته درباره برخوردش با مسایل مذهبی جوانها خاطره جالبی را نقل نموده:« زمانی که عزیز محمدی سرپرست تیم ما شد یک روز آمد گفت وقتی اذان می گویند همه ی بازیکنان باید بیایند صف نماز. گفتم یعنی چی اینها را جمع کنیم ببریم نماز جماعت؟ من مرد عملم حاجی.شما نماز می خوانی منم می خوانم.کاری به بقیه نداریم. من حتی به بچه هایم زور نکردم نماز بخوانند!»