به خاطر اختلاف شدید همسرم راکشتم ، اما چون دوستش داشتم بعد از قتل ، او را بوسیدم و غسلش دادم

2

ماموران پلیس یک‌سال قبل در پی تماس تلفنی پسری جوان باخبر شدند زنی در خانه‌اش جان خود را از دست‌ داده ‌است. وقتی ماموران به محل رفتند و جسد را به پزشکی‌قانونی انتقال دادند پسر جوان را مورد بازجویی قرار دادند.

او گفت: من از مدرسه به خانه آمدم و دیدم مادرم پتویی روی سرش کشیده و خوابیده‌ است. جایی که او خوابیده کمی عجیب بود. او هیچ‌‌وقت چنین کاری نمی‌کرد ضمن اینکه مادرم تا برگشتن من به خانه نمی‌خوابید. وقتی بالای سرش رفتم متوجه شدم صورتش کبود شده و آثار کبودی روی گردنش نیز وجود دارد بلافاصله همسایه‌ها را خبر کردم بدنش سرد شده‌ بود. همسایه‌ها گفتند باید به پلیس خبر بدهیم.
بعد از اینکه به پلیس زنگ زدم پدرم را هم خبر کردم. آثار کبودی روی سروصورت مقتول به تایید پزشکی‌قانونی نیز رسید و علت مرگ خفگی بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن و انسداد راه تنفسی عنوان شد. با توجه به اینکه مقتول با همسرش اختلافات طولانی‌مدت داشت، ماموران با شکایت پدر مقتول، وی را بازداشت کردند و مورد بازجویی قرار دادند. متهم قبول کرد همسرش را به ‌قتل ‌رسانده‌ است. او گفت به‌دلیل اختلافاتی که با هم داشتند دست به این کار زده ‌است.
نماینده دادستان روز گذشته بعد از اینکه جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری‌استان تهران برگزار شد، جزییات کیفرخواست را توضیح داد. سپس اولیای‌دم در جایگاه حاضر شدند و درخواست قصاص کردند. پدر مقتول گفت: دامادم پیش از این هم دخترم را تهدید به قتل کرده‌ و از قبل نقشه کشتن او را کشیده ‌بود.
سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام را قبول کرد و گفت: من و همسرم دو فرزند داشتیم با این حال اختلافات ما خیلی شدید بود، هربار کنار هم بودیم دعوا می‌کردیم. من زنم را دوست داشتم و نمی‌خواستم او را از دست بدهم. روز حادثه طبق معمول همیشه با من قهر بود. کسی در خانه نبود رفتم که با او صحبت کنم تا آشتی کند، قبول نکرد، خیلی عصبی شدم دستم را روی دهانش گذاشتم و او را کشتم. بعد او را بوسیدم و غسلش دادم و روی جسد را پوشاندم و از خانه خارج شدم. من خیلی زنم را دوست داشتم و همه این موضوع را می‌دانستند. هیات قضات بعد از پایان جلسه رسیدگی برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

نظرات شما ( 2 )
  1. وحید می گوید

    دوستش داشته وای بحال دوست نداشتن

  2. علی می گوید

    نه معلومه دوسش داشته.تا حدی که به بهانه غسل دادن.اخرین معاشقه رو هم کرده