بیوگرافی حسن جوهرچی و همسرش مهناز بیات + عکس و مصاحبه
حسن جوهرچی در سال ۱۳۴۷ در تهران متولد شد. لیسانس عکاسی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دارد.
فهرست مطالب
بازیگر سریال تنهایی لیلا ، بازی در سینما را در سال ۱۳۶۷ با «فیل در تاریکی» که بعد از پانزده سال کامل شد شروع کرد. اولین بازی مطرح او در سینما در سال ۱۳۷۰ با فیلم «برخورد» به کارگردانی سیروس الوند بود. اما با بازی در سریال در پناه تو در سال ۱۳۷۳ بهشهرت رسید. همسر او مهناز بیات، چهرهپرداز است. او دو فرزند به نام های علی و آوا دارد.
مهناز بیات در سال ۱۳۴۹ در تهران متولد شد. او فارغ التحصیل دوره دو ساله چهره پردازی را از حوزه هنری سال (۱۳۷۲) دریافت کرد. و کار چهره پردازی را در سینما از سال ۱۳۷۲ با همکاری جعفر سیمایی آغاز کرد.
گپی با حسن جوهرچی بازیگر از سلامت و ورزش تا روانپزشکی و ایفای نقش های مثبت
هنوز که هنوز است او را با نام «محمد» مجموعه «در پناه تو» میشناسند؛ همان پسر سربهزیر و عاشقی که از عشقش گذشت. هنوز که هنوز است با آنکه نقشهای بسیاری را بازی کرده که خیلی از آنها هم مثبت نبوده اما بین مخاطبان بازیگری شناخته میشود که نمیتواند آدم بدجنس و منفی فیلمها باشد…
اینها که گفتیم در مورد «حسن جوهرچی» است؛ همان «محمد» مجموعه پر سر و صدای «در پناه تو» که به جز بازیگری، علاقه زیادی به آشپزی دارد و یک جورهایی دلتنگ سفرههای قدیمی کودکیاش است و مادرش را بهترین طبیب خود میداند.
آقای جوهرچی! میخواهم سرراست بروم سر اصل مطلب که «سلامت» است.
بفرمایید، من مشکلی ندارم.
تعریف حسن جوهرچی از سلامت چیست؟
به نظرم «سلامت» هم به سلامت روح و روان و هم به سلامت جسم برمیگردد. به نوعی ترکیبی از هر دوی اینهاست و نمیشود کسی از لحاظ جسمی سالم ولی افکار و رفتارش پر از اشتباه باشد و برعکس کسی بیمار جسمی باشد ولی روان سالمی داشته باشد. بنابراین فردی به نظرم سالم است که هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی مشکل نداشته باشد.
یعنی از نگاه شما سلامت روان و جسم کاملا به هم پیوستهاند؟
بله اما به نظرم سلامت روح و روان مهمتر از سلامت جسم است و به مراتب تاثیر بیشتری روی افکار و رفتار آدمی دارد.
به عنوان یک بازیگر چقدر به سلامتتان اهمیت میدهید؟
سعی میکنم از خیلی چیزها که برایم ضرر دارد دوری کنم.
مثلا از چه چیزهایی دوری میکنید؟
بهعنوان مثال برای یک بازیگر کمخوابی و استفاده از موادمخدر بسیار مضر است و من همیشه خودم را از آنها دور نگه داشتهام.
اهل ورزش هستید؟
متاسفانه به دلیل شرایط کاریام فرصت زیادی برای ورزش ندارم اما وقتی ورزش میکنم، بسیار سرحال و شاداب میشوم.
معمولا چه ورزشهایی انجام میدهید؟
شنا، کوهنوردی و فوتبال سالنی را خیلی دوست دارم.
کدام ورزش بر روحیه شما اثر مثبتتری دارد؟
شنا و کوهنوردی به شدت روی جسم و روح من اثر میگذارد. وقتی به کوه میروم و هوای تمیز را استشمام میکنم، آرامش خوبی میگیرم. البته این را هم بگویم که آب و سنگ انرژی زیادی به انسان منتقل میکنند و به همین دلیل وقتی به کوه میرویم، کمتر عصبانی میشویم و شادتر و آرامتر هستیم.
رژیم غذاییتان چگونه است؟ آدم پرخوری هستید یا مراعات میکنید و آیندهنگرید؟
وقتی وارد ۳۵ سالگی شدم شروع کردم به ایجاد تغییراتی در برنامه غذاییام؛ مثلا کمکم برنج، نمک و غذاهای چرب را کنار گذاشتم، الان هم که به شدت به مصرف میوه و سبزیها روی آوردهام. جالب است بدانید من از ۷ سالگی به بعد شیرینی نخوردهام.
جدا؟ دلیل خاصی داشت؟
نه، من اصلا شیرینی دوست نداشتم.
با این پرهیزی که دارید، پس با غذاهای بیکیفیت و چرب پشتصحنهها چه میکنید؟
جانا سخن از زبان ما میگویی (میخندد)! متاسفانه به دلیل شرایط کاریام مجبورم دور از خانواده و سرفیلمبرداری غذا بخورم. البته غذاخوردن در کنار دوستان هم خوب است اما معمولا غذاها به قدری چرب و بیکیفیت هستند که گاهی غیرقابلخوردن میشوند. همیشه بشقابهایمان پر از برنج است و کبابهایی میخوریم که اصلا خوب نیستند. البته برخی از تهیهکنندگان به غذای سرصحنه بسیار اهمیت میدهند. مثلا «حمید اوجی» سرصحنه حتما جایی را برای آشپزخانه درست میکند و آشپز حرفهای میآورد و به قدری غذاهایی که سر صحنه میدهند لذیذ است که حد و حساب ندارد. به هر حال امیدوارم این خصلت خوب آقای اوجی به صورت قانون دربیاید.
میگویند آقایان خیلی به بیماریهایشان اهمیت نمیدهند و به سختی پایشان به مطب دکتر باز میشود. شما در این زمینه چگونهاید؟
باید اعتراف کنم در این مورد بسیار آدم تنبلی هستم و معمولا سعی میکنم وقتی ناراحتیای دارم، خودم را با داروهای گیاهی درمان کنم.
پس خوددرمانی میکنید؟
تا حدودی، نه خیلی زیاد. مثلا اگر دلپیچه داشته باشم، عرق نعناع میخورم و اگر سردرد بگیرم از جوشانده آویشن استفاده میکنم.
و اگر خدای ناکرده وضع از این بدتر باشد چه؟
دیگر راهی نیست به جز اینکه پیش دکتر بروم.
واقعا؟
بله، اما خوشبختانه تا به حال بیماری خاصی نداشتهام به جز اینکه مدتی است فشارخونم بالاست و برای همین لیموترش و آب زرشک زیاد مصرف میکنم.
اهل مشاوره گرفتن هستید؟ به سلامت روانتان در حوزه عملی چقدر اهمیت میدهید؟
من رابطه خوبی با آقایان روانپزشک دارم و حتی یکی، دو بار هم برای مشورت گرفتن به این عزیزان مراجعه کردهام و از آنها کمک گرفتهام. به هر حال مشورتکردن یکی از مسایلی است که در قرآن هم به شدت روی آن تاکید شده است. معمولا ما آدمها فکر میکنیم اگر کسی پیش روانپزشک برود حتما از یک بیماری روانی رنج میبرد در صورتی که واقعا اینطور نیست، زیرا روح هم مثل جسم به چکاپ و گاهی درمان نیاز دارد.
اما هنوز هم هستند کسانی که به مراجعه به روانپزشکان و مشاوران معتقد نیستند.
بله، متاسفانه همینطور است اما با توجه به زندگی سخت امروز و فشارهایی که روی آدمها وجود دارد، بهتر است این دیدگاه غلط را تغییر دهیم و برای اینکه بتوانیم در مسیر درستتری قدم برداریم از مشاوران و روانپزشکان کمک بگیریم.
میدانم دو فرزند نوجوان دارید. رابطهتان با آنها چطور است؟
ما ارتباط خوبی با هم داریم و سعی میکنم اول با آنها دوست باشم و بعد به عنوان پدر همراهیشان کنم. البته متاسفانه در حال حاضر آنقدر خانوادهها از هم گسسته شدهاند که کمتر حرف یکدیگر را متوجه میشوند و درک میکنند.
فکر میکنید چرا این اتفاق افتاده است؟
یکی از دلایلش این است که مثل گذشته برای هم وقت نمیگذاریم که این موضوع هم برمیگردد به سوغات قرنی که در آن هستیم.
به عنوان آخرین سوال، فکر میکنید همه بازیگرها میتوانند نقش آدمهای مثبت را بازی کنند؟
شاید، اما اگر کسی پر از عقده و کینه باشد، نمیتواند نقش یک آدم خوب را خوب بازی کند. شما میبینید آدمهایی که ماندگار هستند مانند پرویز پرستویی و استاد جمشید مشایخی چقدر بین مردم دوستداشتنی و محبوب هستند. این آدمها هرگز نمیتوانند درون شان شخصیت بدی داشته باشند. وقتی استاد مشایخی دیالوگهایشان را میگویند، آنقدر آرامش دارند که این آرامش در بطن وجود من مخاطب هم رسوخ میکند.
سینما
- آبی (۱۳۷۹)
- آقای رئیس جمهور (۱۳۷۹)
- دختری بنام تندر (۱۳۷۹)
- بادامهای تلخ (۱۳۷۶)
- دو زن (۱۳۷۷)
- حماسه قهرمانان (۱۳۷۶)
- زن شرقی (۱۳۷۶)
- بالاتر از خطر (۱۳۷۵)
- روزی که خواستگار آمد (۱۳۷۵)
- سلطان (۱۳۷۵)
- ضیافت (۱۳۷۴)
- ویرانگر (۱۳۷۴)
- افسانه دو خواهر (۱۳۷۳)
- جای امن (۱۳۷۲)
- زینت (۱۳۷۲)
- بر بال فرشتگان (۱۳۷۱)
- برخورد (۱۳۷۰)
- فیل در تاریکی (۱۳۶۸)
تلویزیون
- ۱۳۹۴ – تنهایی لیلا
- ۱۳۹۳ – برابر با اصل
- ۱۳۹۲ – شبهای روشن
- ۱۳۹۰ – مثل شیشه
- ۱۳۹۰ – سراب
- ۱۳۸۹ – فاصلهها
- ۱۳۸۸ – فاکتور هشت (مجموعه تلویزیونی)
- ۱۳۸۶ – بوی عیدی
- ۱۳۸۵ – جابر ابن حیّان
- ۱۳۸۵ – هویت پنهان
- ۱۳۸۴ – پیلههای پرواز
- ۱۳۸۴ – او یک فرشته بود
- ۱۳۸۳- غریبانه
- ۱۳۸۲ – سیمای مدرسه
- ۱۳۸۱ – مشق عشق
- ۱۳۷۹ – نسیم رؤیا
- ۱۳۷۷/۷۸ – روزهای زندگی
- ۱۳۷۴ – در پناه تو
- ۱۳۷۵ – دومین انفجار
- ۱۳۷۴ – وکلای جوان
- ۱۳۷۳ – هدف گمشده
- قاصدکها
آفای جوهرچی شما خیلی قشنگ بازی می کنید من شما درسریال او یک فرشته بود شناختم و بعد سریال روزهای زیبا دیدم و خیلی قشنگ بازی می کنید و شما رو خیلی دوست دارم و امید وارم همیشه سرزنده و موفق باشید
بازی هاتون رو زیاد می بینم و شما رو خیلی دوست دارم. شما همیشه فیلم های قشنگی بازی می کنید
من از بازی های خوبتون زمانی تشکر میکنم که دیگر از این دنیا رفته اید…برای شادی روحشان صلوات….
واااای هنوز باورم نمیشه فوت کرده باشه. خدایا خودت این مرد بزرگ رو مورد رحمت و مغفرت درگاهت قرار بده
من بازیاتون رو دوست داشتم، به خصوص بازی در نقش محمد سریال در پناه تو، متاسفم که نوشتم دوست داشتم، چون دیگه در بین ما نیستین، روحتون شاد و قرین رحمت الهی… آمین…
خداییش حیف شد از دنیا رفت. هنوز جوون بود و پرانرژی برا صدتا فیلم خوب. حیف شد به جایی نرسید که پیشکسوت بشه. خدا به خانوداش صبر بده.
خدوند رحمتش کنه هم بازی زیبایی داشتن و هم صدای دلنشینی