مادر هاله سحابی به جای مادر مرتضی پاشایی ؛ از هول سبقت، در دیگ مرگ + عکس

5

می‌گویم بسیاری، نه همه، بسیاری از ما مردم، مردمانی بشدت علاقه‌مند به بروز واکنشهای احساسی یا به بیان بهتر جوزدگی در بسیاری از لحظات زندگیمان شده‌ایم. درست چنان که در اتفاق خبری اخیر (درگذشت مرتضی پاشایی) نمونه‌های بسیار از آن را می‌توان دید.

من به این گونه واکنشهای همگانی بشدت احساسی و بدون رجوع به منطق، عنوان «بورس خبری» داده‌ام: یک خبری، اتفاقی، رخدادی، ناگهان شایع می‌شود و‌‌ همان بسیاری -نه همه- ناگهان پوشیده در لباس کارگزاران بورس، با سروصدایی بسیار، پرهیاهو شروع به چوب زدن می‌کنند!

هدف سبقت گرفتن از دیگران است در زمینه‌های متفاوت؛ حالا زمینۀ متفاوتش کلیک و بازدید بیشتر باشد، اظهار آشنایی با موضوع باشد، اظهار ارادت با کسی یا به کسی باشد، نگرانی، شخصی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، تخصصی، بله ما اینیم… هر چه باشد مهم نیست! هیچ نیازی به حداقلی از یک سرچ یا جست‌و‌جوی کوتاه مدت برای اطمینان از صحت خبر نیست. هیچ تعقل و منطقی برای در نظر گرفتن جوانب مرتبط با آن نیست. هیچ نیازی به شناختن یا آشنایی نیست، جای این شناخت و آشنایی کافی‌ست تظاهر کنی! بعد هم «کپی‌اند پیست»، این جوزدگی احساسی را روی دست‌ها به این سو و آن سو می‌برد و تصویری از ما به ما و به دیگران نشان می‌دهد که گاهی می‌گویم قضاوت آیندگان که هیچ، قضاوت خودمان درباره خودمان در آینده واقعاً چه خواهد بود؟!

چسبیدن طولانی مدتمان به سطحی‌ترین مسائل، بویژه وقتی سطح مطالعه، و در نتیجه، دانش و آگاهیمان بشدت (تأکید می‌کنم: بشدت) پایین است، مزید بر آن می‌شود و همین هم سبب می‌شود سرعت سقوطمان در این چاه ویل چنان فزونی گیرد که همین خود من هم اطمینانی ندارم فردا یکی جزو همین افراد باشم! یکی از همین افرادی که ناچار شود در سرعت این روند جنون‌آسای جاری، چون قطره‌ای در دریا همراه سیل سقوط به گوشه‌ای افتد که انگشت دیگران و حتی انگشت خودش، خودش را نیز متهم کند!

جدید‌ترین بورس خبر، خبر درگذشت خواننده پاپ، مرتضی پاشایی است. یکی بناگه تصویری منتشر می‌کند از لحظات زجر کشیدنش! یکی برای عقب نماندن از قافله، تسلیتی می‌دهد بدون در نظر گرفتن حوزه مسئولیتش، یکی شروع می‌کند به داد سخن دادن درباره خود او و آثارش بدون یک بار پیش از این گوش دادن ترانه و اشعارش یا حداقلی از شناخت و… عکس و خبر است که سوار بر بال «موقعیت بهره‌گیری از احساسات» به این سو و آن سو می‌رود.

یک نفر، یا یک گروه، یا حالا هر که! یک عکسی منتشر می‌کند (عمداً یا سهواً!) از «وداع مادر با جنازه پسر». هنوز هم این عکس در وایبر و فیسبوک و شبکه‌های اجتماعی دیگر در حال کلیک خوردن و کلیک شدن و بازنشر و «کپی‌ اند پیست» است بدون آنکه کسی بگوید بزرگواران! آنچه با عنوان وداع مادر با جنازه مرتضی پاشایی منتشر می‌کنید در واقع تصویر هاله سحابی است! بر کدام جنازه و مقبره‌ای سر گذاشته‌اید؟ خودتان می‌دانید؟ (ف.حسامی – روزنامه‌نگار)

همسر مرتضی پاشایی مراسم ختم مرتضی پاشایی خانواده مرتضی پاشایی بیوگرافی هاله سحابی بیماری مرتضی پاشایی

یک نمونه از خیل تصاویر منتشر شده – آرم رسانه عمداً محو شده است

 همسر مرتضی پاشایی مراسم ختم مرتضی پاشایی خانواده مرتضی پاشایی بیوگرافی هاله سحابی بیماری مرتضی پاشایی

مادر هاله سحابی کنار پیکر او

ممکن است شما دوست داشته باشید
پاسخ به یکی
لغو پاسخ

نظرات شما ( 5 )
  1. الف.مختاری می گوید

    آقا یا خانم ف حسامی که در صفحه بروبچ ضمیمه جام جم پیش از اینها با منش فیلسوف مآبانه شما (تاکید میکنم فیلسوففففف مآبانه) آشنایی دیرینه دارم، جهت اطلاع (البته حافظ و خیام حتما به گوشتان رسانده اند!) احساس متعلق به همه انسان ها ست و فارغ از مسولیت اجرایی یا غیر اجرایی آنهاست. بنابراین تسلیت در هر جایگاهی ربطی به مسولیت وی ندارد.مگر نه اینکه خیل عظیم کشور جوانانی را تشکیل میدهند که همچون آن مرحوم دهه ۶۰ی هستند ما ذاتا احساسی هستیم و جو زده هم نشده ایم که اگر اینطور است آن همه جوان حاضر در جنگ هم البته نه همه به قول خودتان بسیاری! با “جو زدگی احساسی” از ناموس و وطنشان دفاع کرده اند.
    بهتر است مقاله بنویسید چرا هیچ تفریحی برای قشر متوسط که از قضا کم هم نیست وجود ندارد که مرگ یک خواننده آن هم خواننده محبوبشان باعث این فوران احساس شده است.این همه سوزن به این بسیاری میزنید یک سوزن ته گرد! نه بیشتر به خودتان هم بزنید.در ضمن این بسیاری همه آهنگ های آن مرحوم را خیلی قبل تر از این ها گوش داده بودند با ایشان آشنایی ندارید پای بسیاری نگذارید لطفا.
    هرچند بخشی از سخنانتان در باب پخش عکس را قبول دارم.
    ولی ماهمان عوامیم که اگر الان در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کنیم میشویم “مردم فهیم”!!!!!
    سایت عزیز خواهشا این نظر را نشان بده خواهشااااااااا
    لااقل به خود این ف.حسامی گرامی جهت درج مقالات بیشتر

  2. مهتاب می گوید

    بااین همه شایعه پراکنی چی بهتون میرسه؟
    مرتضی پاشایی روهم شایعات کشت:(
    الان هم که نیس دست ازشایعه پراکنی هاتون نمی کشید؟

  3. ح.فاطمی می گوید

    با عرض درود و تسلیت به همه
    بنده همان لحظه ای که عکس را دیدم، به چهره مادر و صد البته به چهره متوفی شک کردم… این خوبه که اطلاع رسانی می کنید ولی بهتره کلامی که در بیان خطای چشمان گریان مردمی که در عزای خواننده محبوبشان+ هستند، کمی بیشتر از اینها در لفافه ی جملاتی که از ادبیات احترام کمتر بو برده، نپیچیم و تحویل اذهان عمومی ندهیم…+البته مرتضی پاشایی فقط خواننده که نه، بلکه بازگو کننده ی، حرفهای پر احساسی که در درون قلب مردم عاشق امروزی پنهان شده، بود و میماند… براستی مردم را اینگونه به وادی قضاوت نکشیم به نفع خودمان است.
    باز هم تشکر از روشنگری بی مزد و منتتان…!

  4. سارا می گوید

    ف.حسامی شما مطمئنید این مقاله تون (!!) برای عقب نماندن از قافله نیست؟؟؟ ما هم میتونیم بگیم تو این روزهایی ک اخبار مربوط به مرتضی پاشایی داغه شمام خواستید مقاله ای بنویسید ک از قاافله عقب نمونید!!! یا لابد میخواید بگید سطح مطالعه و دانش شما بالاست! … نمیدونم چرا در این مواقع عده ای میخوان ادای روشنفکرها رو دربیارن و به هر صورتی میخوان متفاوت با بقیه نظر بدن و رفتار کنن!!!
    زنده یاد پاشایی بسیار خواننده محبوبی بودن ک خیلی از جوانان من جمله خود من با آهنگای زیباش خاطره داریم .. چرا یه عده مثل شما اصرار دارید روی ابراز احساسات و متاثر شدن مردم اسم دیگه ای بذارید مثل “جوزدگی احساسی”!!!!!!!!!
    به کسایی ک فقط واسه خودنمایی و کسب شهرت بیشتر و … اطراف مرتضی بودن و پیام تسلیت دادن کاری ندارم اما هواداران واقعی مرتضی پاشایی بشدت از فوت ایشون غمگین و متاثرن ک اصلا ربطی به جو زدگی نداره ..!!!!
    مرتضی پاشایی کسی بود ک با امید و عشق برای هوادارا میخوند با اینکه دکترا پیش بینی کرده بودن ۳ ماه بیشتر زنده نمیمونه ولی ناامید نشد ۱۱ ماه با وجود بیماری سختش و با اون وضعیت جسمیش بخاطر هوادارا آهنگ خوند و کنسرت برگزار کرد بدون اینکه گله ای داشته باشه یا ناامید بشه با بیماریش جنگید و سرافرازانه رفت .. بعضیا نمیتونن این محبوبیت رو ببینن و باورش کنن نمیدونم چرا !!!!!

  5. یکی می گوید

    ف. حسامی.
    ضمن عرض سلام و تبریک بخاطر باریک بینی شما.
    ممنون که اینهمه حسن دقت به خرج دادید و مردم رو با واقعیت این تصویر آشنا کردید. اما دقتتون زیاد عمیق نبود. ایشون عمه خانم سحابی هستند نه مادرشون.
    بهتره کمی عمیق تر بشیم. شما که دارید مقاله می نویسید دیگه چرا؟؟؟؟