اسیدپاشی روی دکتر انوری کار یک پزشک بود! + اعترافات متهم
قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران به خبرنگار ما گفت: شامگاه شنبه هشتم آذرماه در جریان اسیدپاشی به صورت دکتر سیامند انوری مدیر بیمارستان ضیائیان تهران قرار گرفتیم و بعد از بررسی اولیه، تیم ویژهای از کارآگاهان زبده پلیس آگاهی تهران برای شناسایی عاملان حادثه دست به تحقیق زدند.
خیلی زود بررسی فنی پلیس نشان داد اسیدپاشی با انگیزه شخصی صورت گرفته است، بنابراین کارآگاهان در نخستین گام تحقیقات خود را روی نزدیکان، همکاران و بیماران پزشک مصدوم متمرکز کردند تا اینکه در تحقیقات خود دریافتند دکتر انوری از مدتها قبل با یکی از پزشکان جراح بیمارستان که عضو هیئت علمی دانشگاه تهران است اختلاف صنفی و شخصی دارد. اختلافهای دو پزشک به قدری مشهود بود که تیم جنایی این استاد دانشگاه را به عنوان مظنون اصلی حادثه تحت نظر گرفت و در مورد وی به تحقیق پرداخت.
قاضی شهریاری ادامه داد: پزشک مصدوم در مورد اختلافهایش با همکار پزشکش چیزی نگفته بود اما بررسیهای فنی نشان داد که عضو هیئت علمی دانشگاه به همراه برادرزادهاش که او هم دانشجو است روز حادثه اقدام به اسیدپاشی کردهاند. بنابراین دستور بازداشت استاد دانشگاه و پسر دانشجو صادر شد و کارآگاهان در دو عملیات همزمان دو مظنون حادثه را در خانهشان که در شمال غرب تهران بود، دستگیر کردند.
دانشجوی مهندسی نفت
قاضی شهریاری در توضیح بیشتر ماجرا به خبرنگار ما گفت: پسر ۲۱ ساله که دانشجوی مهندسی نفت یکی از دانشگاههای تهران است در بازجوییها به جرم اسیدپاشی با همدستی عموی ۴۰ سالهاش اعتراف کرد. وی گفت: عموی من استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه است. او چند سالی است در بیمارستان ضیائیان مشغول فعالیت است و در بیمارستان مسئولیت داشت تا اینکه مدتی قبل مسئولیتش گرفته شد و فقط به عنوان پزشک جراح شیفت بیمارستان مشغول کار بود. چند ماه قبل وقتی عمویم را دیدم از دکتر انوری که مدیر بیمارستان بود گله کرد و گفت که او حقش را خورده است. عمویم میگفت که انوری سمتهای او را گرفته و پارتی بازی میکند و حتی قسمتهای مختلف بیمارستان را به دوستان و نزدیکانش واگذار کرده است. عمویم به من گفت که او حتی در واگذاری بوفه بیمارستان هم پارتی بازی کرده و حقش در این بیمارستان به کلی ضایع شده است. به همین خاطر عمویم از دکتر انوری کینه زیادی به دل داشت تا اینکه نقشه اسیدپاشی را طراحی کرد.
دکتر انوری را ندیده بودم
متهم پرونده ادامه داد: من حتی یک بار هم به بیمارستان نرفته بودم و دکتر انوری را هم ندیده بودم اما به عمویم خیلی اعتقاد داشتم و او را دوست داشتم و نگرانی و ناراحتی او برای من قابل تحمل نبود، به همین خاطر پیشنهادش را قبول کردم.
درباره طرح نقشه
مدتی قبل عمویم نقشه اسیدپاشی را برای من بازگو کرد و گفت که قصد دارد انتقام سختی از دکتر انوری بگیرد. او برای اجرای نقشه مقداری پول در اختیار من گذاشت تا یک موتورسیکلت پر قدرت بخرم. من هم چندی قبل یک موتورسیکلت پالس خریدم. پس از خرید موتورسیکلت عمویم دوباره به من پول داد و من هم از بازار مقداری اسید خریدم و همه چیز برای گرفتن انتقام سخت آماده بود اما من قبل از اجرای نقشه از ترس اسید را با مقدار زیادی آب مخلوط کردم تا اثر کمتری داشته باشد.
ماجرا چگونه رقم خورد؟
متهم در توضیح حادثه گفت: روز حادثه طبق نقشه قرار بود در آخرین اقدام، عمویم اسید را به صورت پزشک همکارش بریزد اما از آنجایی که من گواهینامه موتورسیکلت نداشتم، عمویم به عنوان راننده سوار بر موتورسیکلت شد و بطری اسید هم که در داخل یک کیف دستی بود در دست من بود. آن روز ما با موتورسیکلت در حالی که کلاه کاسکت به سر داشتیم تا شناسایی نشویم در اطراف بیمارستان کمین کردیم و منتظر بودیم تا دکتر انوری از بیمارستان خارج شود و در فرصت مناسب اسید را بپاشیم. سرانجام دکتر با آمبولانس بیمارستان از بیمارستان خارج شد و ما هم به صورت نامحسوس به تعقیبش پرداختیم. او در مسیر خانهاش در حال حرکت بود تا اینکه در نزدیکی خانهاش خودرواش را متوقف کرد و از آمبولانس پیاده شد. در این لحظه عمویم از موتورسیکلت پیاده شد و با دکتر درگیر شد. عمویم ابتدا دکتر انوری را به زمین و او را کتک زد و از من خواست تا اسید را به صورتش بپاشم. من هم در ظرف اسید را بازکردم و مایع را به طرف انوری پاشیدم. وی افزود: در حالی که دکتر از شدت سوزش فریاد میزد ما با موتورسیکلت از محل گریختیم و به خانههایمان رفتیم. وی در پایان گفت: ما طبق نقشه عمل کردیم و همه چیز حسابشده بود و فکر نمیکردیم شناسایی شویم و الان خیلی پشیمان هستم و ای کاش با طناب پوسیده عمویم به چاه نمیرفتم و اینگونه آیندهام تباه نمیشد.
اقرار همکار دکتر انوری به جرم
قاضی محمدشهریاری، درباره اعتراف متهم اصلی به خبرنگار ما گفت: استاد دانشگاه هم که تخصص جراحی گوارش دارد ابتدا در بازجوییها، جرم اسیدپاشی به صورت همکار پزشکش را انکار کرد اما وقتی با برادرزادهاش روبهرو شد، ناچاراً به جرمش اعتراف کرد. وی مدعی شد: از سال ۸۹ در بیمارستان ضیائیان مشغول طبابت هستم. من در این مدت مسئولیتهای مختلفی داشتم تا اینکه مدیر بیمارستان با من اختلاف پیدا کرد و مسئولیتهای مرا گرفت. پس از این من فقط به عنوان پزشک جراح شیفت بیمارستان بودم. او در واگذاری قسمتهای مختلف بیمارستان به بخش خصوصی پارتیبازی میکرد و همیشه دوستان و نزدیکانش در اولویت بودند. دکتر انوری حتی در واگذاری بوفه بیمارستان هم پارتیبازی کرد، به همین خاطر من از او کینه به دل گرفتم و حتی چند بار با هم مشاجره لفظی هم داشتیم تا اینکه نقشه اسیدپاشی را طراحی و با همدستی برادرزادهام اجرا کردم. وی در پایان گفت: من خیلی پشیمان هستم هر چند که میدانم دیر شده است اما کاش از روی عصبانیت این تصمیم خطرناک را نمیگرفتم و با گفتوگو حل میکردم. تحقیقات از دو متهم به دستور قاضی حسینپور بازپرس دادسرای جنایی از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی ادامه دارد.
حادثه در بیمارستان ضیائیان سابقه دارد
بر اساس این گزارش، چند ماه قبل هم یکی از کارکنان این بیمارستان هدف ضربه چاقوی فرد ناشناسی قرار گرفته بود که بررسی این موضوع در دستور کار تیم جنایی قرار دارد.
قاضی شهریاری در توضیح این ماجرا به خبرنگار ما گفت: پس از حادثه اسیدپاشی متوجه شدیم یکی از کارکنان این بیمارستان مدتی قبل هدف ضربه چاقوی فرد ناشناسی قرار گرفته است. شاکی بعد از حادثه طرح شکایت کرد و تحقیقات در این باره انجام شد. در حال حاضر مشغول بررسی هستیم که آیا این دو حادثه با هم ارتباط دارند یا خیر.
قاضی شهریاری در توضیح بازداشت یک زن در پرونده گفت: مأموران پلیس در جریان بررسیها از پرستاری در بیمارستان تحقیق کردند که مشخص شد وی در جریان حادثه نقش نداشته است.