عکس های جدید از مریم قاسمی ، هادی ساعی و مرتضی پاشایی

694

عکس و پست غم انگیز مریم قاسمی (نامزد مرتضی پاشایی) در اینستاگرام

همسر مریم قاسمی همسر مرتضی پاشایی نامزد مرتضی پاشایی دانلود آهنگ جدید مرتضی پاشایی بیوگرافی مریم قاسمی

مریم قاسمی : یادته بهم چیا میگفتی؟ میگفتی تو این دنیا دلم برای تنها کسی که اگه ۲ روز بیشتر نبینمش تنگ میشه تویی ، اما دیدی میتونی خیلی بیشتر از ۲ روز نبینیم ، و دلتم تنگ نشد ….

مریم قاسمی و هادی ساعی در بیمارستان.

همسر مریم قاسمی همسر مرتضی پاشایی نامزد مرتضی پاشایی دانلود آهنگ جدید مرتضی پاشایی بیوگرافی مریم قاسمی

مریم قاسمی و یاس در بیمارستان

همسر مریم قاسمی همسر مرتضی پاشایی نامزد مرتضی پاشایی دانلود آهنگ جدید مرتضی پاشایی بیوگرافی مریم قاسمی

همسر مریم قاسمی همسر مرتضی پاشایی نامزد مرتضی پاشایی دانلود آهنگ جدید مرتضی پاشایی بیوگرافی مریم قاسمی
همسر مریم قاسمی همسر مرتضی پاشایی نامزد مرتضی پاشایی دانلود آهنگ جدید مرتضی پاشایی بیوگرافی مریم قاسمی
همسر مریم قاسمی همسر مرتضی پاشایی نامزد مرتضی پاشایی دانلود آهنگ جدید مرتضی پاشایی بیوگرافی مریم قاسمی
همسر مریم قاسمی همسر مرتضی پاشایی نامزد مرتضی پاشایی دانلود آهنگ جدید مرتضی پاشایی بیوگرافی مریم قاسمی
همسر مریم قاسمی همسر مرتضی پاشایی نامزد مرتضی پاشایی دانلود آهنگ جدید مرتضی پاشایی بیوگرافی مریم قاسمی
همسر مریم قاسمی همسر مرتضی پاشایی نامزد مرتضی پاشایی دانلود آهنگ جدید مرتضی پاشایی بیوگرافی مریم قاسمی همسر مریم قاسمی همسر مرتضی پاشایی نامزد مرتضی پاشایی دانلود آهنگ جدید مرتضی پاشایی بیوگرافی مریم قاسمی
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

نظرات شما ( 694 )
  1. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    اتنااااا ن عزیزم دلم نمیاد ابجی با احساس من خو چیکار کنم در عوض تنبیه شدم ی رمان چرت خوندم یعنی هر چی گفته بودم خوندی ؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!! بابا باریکلا حتی مهرو مهتاب و شفق و؟؟؟؟؟؟؟؟ اخه من نمیدونم چیکار کنم تو اذیت نشی!!!!!!!؟؟؟؟؟

  2. هوادار می گوید

    سلام ابجی نیلوفر خوبی بابا کجا بودی دلمون واست تنگ شده بود خوش اومدی. نمیگی دلمون تنگ میشه و نگذانت میشیم ای جان چه خوبه که هستی.فدای عصبانیتت ابجی کوچیکه من.منم با رهذا موافقم همین که تو کنارمون. باشی کافیه شاید خانواده پاشایی عزیز تو شرایطی نباشن که بره تو برنامه ماه عسل

  3. نیلوفر می گوید

    ای جان اتنا زهرا عشقای منید میدونستید؟؟؟اتنا جون این خاطرات بعضیاش ماله بچه های مدرسه سرداره بعضیاشم ماله باباس اونایی که شخصی و خانوادگی نیست رو میگن خودمم خاطره دارم ولی بعدا میگم بهتون زهرا ببخشید که نشد بره برنامه ماه عسل چشمتونم به این برنامه و شبکه یه خشک شد پیش میاد واقعا قرار شد برن ولی پیش میاد بعد البوم مرتضی مصطفای عزیزم یه اهنگایی خونده که ایشالا روی سایتهای معتبر قرار میدن و میتونید دانلود کنین و کلی حالکنیم با صدای گرم و قشنگش . این مریم حالا حالا ها باهامون کار داره به این سادگیا دست از سر ماها بر نمیداره ولی بیخیالش مهم ماو دوستای عزیزیم لایییییک دارید دخمراااااا

  4. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    بچه ها ی خبر خوب واسه شمااااا!!!!!!!! امروز من قرار برم ی چن روز از دست من ی نفس راحت میکشین معلومم نیس کی برگردم شاید ی هفته دیگه ی ماه دیگه ولی مثل همیشه دوباره برمیگردم دوری از شماها واسم خیلی سخته ولی چیکار کنم باید برم سعی میکنم خیلی زود برگردم ولی فعلا تا زمانی ک برگردم بای شاید تو همین هفته اومدم شایدم ن.

  5. آتنا می گوید

    نیلوفر تو نبودی خدایی اینجا خیلی سوت و کور بود دلم گرفت.خب ی هفته ی بار ی کامنت میدادی ما دلمون ب همون خوش میشد.اشکال نداره الان تنبیه میشی.ههههه.آخ داداش مرتضی چ ضرری زد ب شماها با سیم ب جون تفلون افتاد.من ی بار با قاشق خواستم از تو ماهیتابه تفلون سیب زمینی بر دارم هیچی دیگه ترور شدم الان روحم دار حرف میزنه.بمن تنبیه داد تا ۳ روز من ظرف بشورم.در عوض الان هیچوقت مث ی دختر خوب ظرف نمیشورم میگه بیگه برفرض من نبودم چی میکنی منم میگم با امید خدا ماشین ظرفشویی!!!

  6. آتنا می گوید

    خاطره:
    شاهین صمدپور:
    یه شب بحرانی
    ساعت ۲ ظهر از شبکه خبر دادن ۳۰ دقیقه بیشتر آنتن ندارید ، پس لاجرم باید مصاحبه پدر و عموی مرتضی از کار در بیاد بچه های تدوین سخت مشغول کارن، ساعت ۵ ، کار میره برای پخش ، ساعت ۸ از شبکه خبر میدن کار ۶ تا اصلاحیه خورده از همه بدتر اینه که تصاویر مصاحبه مهدی کرد مشکل فنی داره باید از کار در بیاد ، همه استرس دارن زنگ میزنم بهراد … بهی کار میرسه ؟؟؟ تمام پیج ها و فن پیج های مرتضی خبر پخش کارو دادن کار پخش نشه طرفداراش منو نابود می کنن بهراد … نترس شاهین ایشالا پخش میشه .
    ساعت ۹ از شبکه خبر دادن اگه کار نرسه مستند ثریا جای امضا پخش میشه ، تو اینستا همه دارن راجع به کار امشب حرف میزنن ، ای وای کار پخش نشه جواب اینا رو کی میده ، زدن اصلاحات تا ساعت ۱۱ شب طول میکشه ، ۱۱ هادی کارو بر میداره میره سمت شبکه … هادی به گاز فقط به گاز ، ۱۱٫۲۰ زنگ میزنم به هادی … کجایی هادی ؟… رسیدم داداش دارم از پله ها میرم بالا ، تازه کار باید دوباره تو شبکه بازبینی بشه که اصلاحات انجام شده یا نه.
    ۱۱٫۴۰ دقیقه کار هنوز تو اطاق باز بینیه ، ۱۱٫۴۲ مهرزاد امیرخانی پشت خطه … داداش چرا پخش نمیشه ؟… ایشالا که میشه مهرزاد ، چند ثانیه بعد پیامک محود گل محمدی میرسه … پس چی شد ؟ ۱۱٫۴۳ تبلیغات بازرگانی شروع شده ، قلبم داره از جا در میاد ، ثریا یا امضا ؟ زنگ میزنم به هادی ، هادی چی شد ؟؟؟؟ با خوشحالی داد میزنه پلمپ شد کار ، پلمپ شد رفت واسه پخش …
    ولو میشم رو کاناپه ، فرشید با دستمال کاغذی میاد جلو … بیا عرقهاتو پاک کن ، عرقهامو پاک میکنم … خدایا شکرت … بعد از چند دقیقه حالم که سر جاش میاد میرم سمت تلوزیون ، کار شروع شده ، مرتضی داره به سوتی خودش میخنده …
    آخی …خدا بیامرزتش … چه شیرین میخندید

  7. آتنا می گوید

    نیلوفر کمک هلپ هلپ من از دست رفتمی برنامه دانلود کردم محاسبه گر پزشکی بود میزان افسردگی منو نوشته نمره phQ-9شما ۱۸ از ۲۷ تشخیص افسردگی نسبتا شدید توصیه های درمانی قرص ضد افسردگی و روان درمانی. نیلوفر من کجام افسردس آخه اون موقع اگه میومدم تست میدادم چی مینوشت حالا تشخیص تو چیه آخه من کجا افسردم آخه بچه به این هپی ای.بخدا دبیرام میگن بچه مث این الکی خوش تو کل سالایی ک تدریس میکردیم ندیدیم بعدا من بشینم قرص بخورم؟؟؟

  8. نیلوفر می گوید

    اتنا جون ماشالا تو به این شادی کی میگه افسرده ای؟؟؟؟؟تو همینطور که کامنت میدی بهمون تو خونه رفتار میکنی؟؟؟سنی نداری که از الان بخوای. افسرده و دپرس بشی شاد باش اتنا جونم زندگی دو روزه سختش نکن.این دو روزه نبودم با رها رفتن شهرستان نور پیشه یکی از دوستا وای اتنا بیشتر روز بارونه تازه رسیدم تهران واقعا. زندگی میکنید شمال خوشبحالتون . متنفر از مریم قاسمی زود بیا هرجا هستی خوش و شاد باشی.هوادار اتنا لایک.اتنای من مشکلت چیه که دکتر گفته افسرده ای دوستداشتی بگو کمکت کنم اخه اینطوری که نمیشه

  9. آتنا می گوید

    نیلوفر آره بابا من خدادادی الکی خوشم.خخخخخخ.آره چن روزه هوا معرکه شده اینقد دوس دارم برم زیرش قدم بزنم ک نگو کولرامون رو خاموش کردیم آخه قبل از این خیلی گرم بود.دکتر نرفتم تست موبایلی زدم.ینی واقعا برا سازندش متاسفم.

  10. آتنا می گوید

    نیلو جون نور پیشه کجایه؟؟؟من بدخواب شدم دیشب تا الان بیدارم.خخخخ.اصن خواب باهام قهر کرده بود.هیچی دیگه دیدم هوا خنکه بارون ک چ عرض کنم سیلم میاد جرجر هیشکیم بیرون نیس ذوق مرگ شدم من فقط بارون بهاروتابستونو دوس دارم آخه ناجی گرمان اینا.همه هم خوابیده بودن خلاصه گوشیو هندزفریو برداشتم رفتم لب پنجره.توی۳تا آهنگای داداش مرتضی هم کلمه بارون وجود داره ک ستایش و روزای سختو من ب تو حق میدم بود.گوش دادم حال کردم حسابی.میگم شما تهرانیا حرف مسافرت ک میاد میگین بریم شمال ما شمالی هام هم میشینیم تو خونه.یکی از واقعیت هایی ک نمیدونستی هه هه هه.اصولا شمالیاخیلی کم میرن مسافرت.ولی ما اصلا نمیریم.باور میکنی اصلیتم تهرانیه تا حالا تهران نیومدم.خونواده ی من اصلا مسافرتی نیستن.آخرش مثلا تا انزلی و کاسپین میدونی چیه نزدیک دریایه توریستس سینما۶بعدی داره خیلی جای باحالیه اومدی کاسپین برو آها میخواستم بگم ما رشتیا میخوایم بریم مسافرت میگیم کجا بریم همه میگن بریم کاسپین اصن گزینه اوله فک کنم تقریبا مثله دربند شما بمونه درسته دربند بود دیگه یکی دیگه هم بود اسمشو یادم رفت

  11. نیلوفر می گوید

    اتنا همچین تستایی رو باید بیخیال شد چون بنظرم الکیه ادم شاد و شنگولم تست بده افسردگی میگیره. نور پیشه کجاییه ینی چی عشقم؟؟من خودم عاشق بارونم. برم قدم بزنم کلا اینجور ادما احساسین خوشبحالتون زندگی میکنید. فقط یکم شرجیه اونم بری تو دریا شنا کنی حل میشه.تهران جا زیاد داره واسه تفریح مثل فشم دربند درکه اونجا خوش میگذره من درکه رو بیشتر دوست دارم خعلی مزه میده

  12. elena می گوید

    سلام به همگی
    ببخشید چند روز نبودما. چند روز پیش گیگمون تموم شد نتوانسته بیام
    نیلوفر جووونم سلام کوجا بودی تو دختر دلم برات تنگ شده بود عیب نداره خونواده مرتضی جووون نیومدن تو برنامه ماه عسل.آلبوم میاد ؟؟ چه خووووب من از اسفند منتظر بیاد الان که بیاد سریع میخرم ببینم مرتضی چه کرده؟ راستی از مصطفی جونم تشکر کن بخاطر زحمت هایی که واسه آلبوم کشید دستش درد نکنه
    من جزو رمان هایی که خوندم شیرین و ازدواج به سبک اجباری رو بهتون پیشنهاد میکنم حتما بخونید

  13. آتنا می گوید

    آفرین درکه بود میگم یه چیزی شبیه ب جهنم یا بدرک داشت.خخخ.من اینجوری اسمشو حفظ کردم شرمنده.منظورم این بود ک نورپیشه ک گفتی رفتی اونجا کجاست من تاحالا اسمشو نشنیدم.توی شماله؟؟؟نیلو جون میبینی اینا همش میگفتن نیلوفر نیس اینجا سوت و کوره چرا بعد از ی مدت اومدیم دیدیم نیس و اینا الان میبینی خودشون جا زدن دیگه نیومدن

  14. هوادار می گوید

    به به نیلوفر جان شمال خوش گذشت همیشه به مسافرت ابجی ایشالا خوش باشی جاهایی که معرفی کردی تو تهران عالین لایک داری داداش گل ما چطوره خوبن ایشالا بگو مصطفی مخلصتیم. به مولا سلام بهش برسون. اتنا ابجی تو دختر زرنگی هستی هم زرنگ هم باهوش این تستا ادمو نا امید میکنه ابجی بیخی باو خودتو عشقه سیاوش باز غیب شد ترانه هم انگار کلا رفته پیداش نی اتنا نیلوفر راست میگه شمال عشقه هوای خوب کنار دریا کلا عالیه

  15. نیلوفر می گوید

    النا جون لایک اره حتما این چند روز میاد مصطفی همه تلاششو کرد که به موقع بیاد قرار بود بعد از عید بیاد اما سنگ انداختن جلو پلش باعث بدقولیش شد حالا خدا بخواد میاد انقد درگیر بود که وقت سر خواروندن نداشت لطف داری جوجو.اتنا اهااااا گفتم شهرستان نور. رفتم نزدیک محمود اباد پیشه یکی از دوستا. خخخخخخ.اتنا حالتون خوبه وااای عجب سیلی اومده طرفای شما همه چی خوبه مشکل ندارین؟؟؟خیلی. شانس اوردم که زودبرگشتم وگرنه الان نیلوفر نبود هوادار لایک داداشی ممنون همتون لایک تو سایت کتاب خوان رمانهای خوبی هست من دیگه وقت کتاب خوندن ندارم متاسفانه.هوادار ممنون لطف داری سلامتونو بهش میرسونم

    1. آتنا می گوید

      نیلوفر من نمیدونم ولی در صحبتای خله و مامنم فهمیدم ک سیل دو نفرو ناپدید کرد خوب شد فرار کردی وگرنه بی نیلوفر میشدیم بعد بد بخت میشدیم و در آن موقع بود ک افسرده میشدیم.هههههه

    2. آتنا می گوید

      اصلاح میکنم خاله و مامانم دو تا ( آ )شون نیفتاد

  16. آتنا می گوید

    هوادار خاک بر سر موسس این تست داشتم واقعا افسردگی میگرفتم.برام نوشته روان درمانی.من تا حالا ی مشاوره نرفتم اون موقع روان درمانی.قرص سرما خوردگی رو بزور میخورم فرض کن برم قرص افسردگی بخورم بعد کل ملت میفهمن.من هرچیزی میتونم باشم جز افسرده.من هرچیزی میبینم خندم میگیره هههه.

  17. نیلوفر می گوید

    واااای خدانکنه بی نیلوفر بشید خخخخخ عاشقتم اتنا.افسرده نشی. میدونی من خاطره ای که از مرتضی دارم چیه البته تادلت بخواد خاطره هست ولی اون خاطره ای که این چند روز بهش فکر میکنم و جلو چشمم میاد ایته اولین کنسرت مرتضی توی برج میلاد بود همه خانواده رفتیم وقتی مرتضی یه اهنگ رو خوند و همه واسش دست زدن ناهید جون زن مصطفی یه تابلو از مرتضی کشیده بود خیلی قشنگ و باسلیقه نقاشیش کرده بود اون رو روی استیج مصطفی بهش هدیه کرد عکسش تو سایتا هست خیلی خوب بود بعد کنسرت رفتیم غذا خوردیم و یه جشن کوچیک گرفتیم یادش بخیر مرتضی به ماشین شاسی بلند خیلی علاقه داشت اولین ماشینشم شاسی بلند بود و تا اخر شاسی بلند زیر پاش بود به موهاش خیلی علاقه داشت واسه شیمی درمانیش واسش سخت بود موهاشو از ته بزنه به سیب واقعا علاقه داشت میدونی مرتضی خوب زندگی کرد خوب بود خوب هم از دنیا رفت اینا باعث میشه از ناراحتیمون کم بشه هنوزم وقتی میرم خونشون میرم تو اتاقش لباساشو بو میکنم رو تختش میخوابم ادکلن هاشو بو میکنم بهم ارامش میده ادکلن مورد علاقشم وان میلیون بود بوش عالی و خاص بود

  18. نفس گل می گوید

    سلام به همه من تازه بااین سایت اشناشدم دیدم که بچه درسخونام اینجان میدونم جاش اینجانیست اما قبل هرصحبتی می خواستم بگم که من امسال کنکورتجربی دادم رتبم حول وحوش چیزی که می خواستم شده واسه کنکورم ازمحصولات کنکوراسان است استفاده کردم من خودم کل پک کاملش رو حدود۳۷۵۰۰۰۰تومن خریدم اگه جسارت نشه باعرض معذرت ازهمه کسی خواستش من میتونم ۸۰۰۰۰۰تومن به همراه یک هارداکسترنال وسترن دیجیتال دوترابایتی(بهترین هارداکسترنال بازار)بهش بدم اینم شماره امامیدوارم به دوستای گلم برنخورده باشه

  19. هوادار می گوید

    نفس گل سلام. ممنون ولی بیشتر دوستا یا دانشجون یا درسشون تموم شده حالا چند نفری هستن که سال دیگه کنکور دارن شاید بخوان ممنون. اتنا بیخیال این تستا بیخوده ابجی اصلا افسرده خوشم نمیاد دختر باید سرحال باشه مثل تو و ابجی نیلوفر موسس این تست بیکار بوده احتمالا خودش افسرده بوده گفته بذار یه تست بذارم مردم افسرده شن اتنا این سیل نصف شمال رو گرفته متوجه نشده بودی واقعا؟؟لایک داری اتنا .ولی خداروشکر سمت شما نبوده نیلوفر نگو ابجی تو نباشی من یکی نیستم به موقع برگشتیا لایک واسه خاطره قشنگت وقتی خودمو جات میذارم و اون لحظه رو جلو چشمام میارم یه حسی بهم دست میده لایک عزیزم خوشبحالت که میتونی بری تو اتاقش و وسایلاشو ببینی.اوووو وان میلیون تعریفشو خیلی شنیدم ولی پولم قد نمیده بخرم گرونهههههه

  20. نفس گل می گوید

    راستی کسی میدونه که مرتضی پاشایی عزیزچندتاالبوم قبل فوتش داده بود بیرون اخه من ازایشون فقط اهنگ نگران منی روشنیدم چون من بیشتراهنگ های ایتالیایی گوش میدم زیادازاهنگ های داخلی مطلع نیستم.

  21. آتنا می گوید

    وای نیلوفر میدونی وقتی مریم قاسمی گفته بود بخاطره من شاسی بلند خریده بود ب عشق من ماشینشو عوض کرده بود چون من گفته بودم من دوس داشتم من فقط داشتم با ی دهن باز نگاش میکردم اعتماد ب سقفت تو حلقم.خدا ب ۵ تن ایشالله شفاش میده.نیلو رنگ مورد علاقش چی بود؟؟؟مث ک آقا مصطفی از همه ادکلن هاش عکس گرفته بود منم دیدم زیرش نوشته بود وان میلیونو دوس داشت ی ادکلنم داشت شبیه ایفل بود.خخخ.یازده تا بود.من ادکلن مورد علاقم شیمر صورتی.بوش مست میکنه آدمو.عاشق بوشم.اصن دلم نمیاد ازش استفاده کنم.بابام از قشم آورده بود برام.هر وقت دختر عموم اینا میان سه ساعت دس ب دس فقط بوش میکنن.هههه.من دق کردم نقاشیمو نشون ندادم یادش بخیر چقد با بچه ها حرف میزدیم سر اینکه چجوری بهش بدیم.ک یکی از دوستام گفت وقتی ک میخوای عکس بگیری نیلو اتاقی ک عکس میگیرن مردم صف میگیرن؟؟؟بعد چ جوریه؟آها میدونستی متولدین مرداد ماه موهاشون این شکلیه کلا ؟؟؟خودش ک ب طالع بینی اعتقاد داشت و میخوند لابد مثالشم دیده بود نوشته مثل جارو.ینی من موندم عکس العملش چی بود؟؟نیلو از بچگیش خاطره نداری؟؟؟مثلا بگو عکس العملش وقتی ناظم میگفت فردا با اولیا بیا چیشکلی بود یا مثلا عمه و شوهر عمت چیکار میکردن؟؟؟خودش چ جوری خبر میداد؟؟؟از اونجایی ک من تا سن ۱۲ سالگی فقط آهنگ خارجی گوش میدادم در نتیجه هیچ کنسرتی نرفتم.خب کنسرت کی میرفتم آخه؟؟بهم تموم جزئیات کنسرتاشو بگو.مثلا هر کی بغل دست خانوادش مینشست؟؟؟تموم سوالامو یکجا پرسیدم ههه.تقصیر خودته من میخواستم کم کم بگم ولی یه دفعه رفتی ک رفتی دیگه خبریم ازت نشد یه ذره هم ما رو نگا نکردی.دیگه اینطوری نریا وگرنه میام تا تهران در خونتون بعدم حالا ک خیلی شمالو دوس داری میارمت خونمون.خخخخ

  22. سیاوش می گوید

    سلام تورو خدا ببخشید نبودم دلم براتون تنگ شده بود مخلصتونم ابجیای خودم لایک هوادار داداش لایک چاکرتم خوبین من نبودم خوش گذشت ؟؟نیلوفر شمال خوب بود لایک داری چه خاطره خوبی گفتی فدات ابجی اتنا نبینم ازاین تستا بزنیا چیه بیخوده من خواستم زودتر بیام ولی نشد نگین بیمعرفته.وای درکه عشق منه لاییییک داره خخخخ

  23. elena می گوید

    سلامی دوباره 🙂
    نفس گل منم تجربی میخونم تو چی میخوای بخونی
    نیلوفر جونم مریم قاسمی غلط کرده .خود مرتضی میگفت ماشین مورد علاقم لکسوس ۵۳۰عه تازه اگر هم یک درصد بخاطر اون ماشینشو عوض کرده باشه چون مرتضی خیلی مهربان بوده نمیخواسته دلش بشکنه.چون دختره مطمئا ندید بدید بوده مرتضی فقط میخواسته دلش نشکنه خدا اینو تو نوبت قرار بده ندادیم عیب نداره ما بهش بخندیم خخخخخخخ
    سیاوش داداش کجا بودی
    نیلوفر خوب شد اومدی وگرنه خدای نکرده سیل میبردتت.
    آهان راستی یادم نره خداحافظی کنم چون فردا ما میریم رشت اونجا خونه داریم از اون طرفم میریم سرعین خلاصه من پنج روز نیستما آگه سیلی چیزی منو برد منو حلال کنید خخخخ

  24. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    سلام بچه من برگشتم اخ چقد خوشحالم ب خاطره اینکه تونستم ی اشغالیو واسه همیشه از زندگیم بندازم بیرون الان حس پرواز بهم دس داده حس شروع دوباره آخدا خیلییییی ممنونم ب خاطره اینکه دعامو قبول کردی منم قول میدم ب قولی ک بهت دادم عمل کنم واااااااای بچه چقد دلم واستون تنگ شده بود واسه اون نیلوفرررر واسه اتناااا واس داداش سیاوشم واااااای بچه ها من تو این مدتی ک نبودم ۱۸۰درجه تغییر کردم اتنااااااا بیشتر تستای اینترنت الکیه خودتو ناراحت نکن حالا من ی بار ی تست گرفتم بهت بگم از خنده غش میکنی رمانتو چیکار کردی اتنا کمکم کن واسه رمانم ی اسم انتخاب کنم دارم دیونه میشم!!!!!!!!!!!!

    1. متنفر از مریم قاسمی می گوید

      اخ هوادارو یادم رفت بگم و همچنین دلم واسه هوادار و النا هم تنگ شده بود

  25. نیلوفر می گوید

    نفس گل مرتضی سه تاالبوم داره یکی هست،گل بیتا و اخریش اسمش عشقه که البوم اخریشو مصطفی همه کاراشو کرده الان دست سازمان پخشه که احتمال زیاد نزدیک تولد مرتضی وارد بازار میشه.النا سلام اره والا دیدی چه شانسی اوردیم خخخخخ مراقب خودت. باش بهت خوش بگذره عزیزم.مریم توهمیه اتنا مرتضی از کوبیده و خورشت سبزی خوشش میومد ولی مریم تو مصاحبه با تی وی پلاس گفته بود مرغ دوستداشته از رنگ ابی و سفید خوشش میومد استقلالی بود عاشق ماشینش بود و کلی بهش میرسید اره اتفاقا مدیر مدرسه از دست شیطونیای مرتضی عصبی شده بودن و بهش گفتن باید اولیاتو بیاری تکلیفمو باهات مشخص کنم مرتضی که هیچی نگفته بود از بیرون مدرسه یکیو اورد و برد پیشه مدیرشون زرنگ بود و شیطون خانواده دیگه عادت کرده بودن به شیطونیاش همیشه منتظر یه ماجرا بودیم چون میدونستیم انقد شیطونه یه دسته گل به اب میده عشق بود این شیطونیا تو وجود مصطفی هم هست البته با یکم کمتره به شدت مرتضی نیست که اتیش بسوزونه.یه خواهش ازتون دارم تورو خدا واسه عمو ناصر دعا کنید حالش خیلی بده همه کارمون این. شده که بریم بیمارستان حالش بدتر از اونیه که فکرشو کنید بعد مرتضی دیگه عمو ناصر قبلی نیست. خیلی به دعاتون نیاز داریم من اگه میرم و دو روز نمیام بخاطر این مسائله چون باید کنارشون باشم همه میرن سرکار هر روزم نمیشه مرخصی بگیرن دوست ندارم ناهید جون و مصطفی دست تنها باشن نیاز به مراقبت دارن دعا کنین واسشون.متنفر از مریم قاسمی سلام چطوری دلمون واست تنگ شده بود خوش گذشت؟حال کیو گرفتی بلا همیشه خوشحال باشی زهرا بگو ببینم چه خبره

  26. هوادار می گوید

    سلام زهرا. النا سلام خوبین کجایین شما؟زهرا حال کیو گرفتی پسر بود به خودم میگفتی خالشو میگرفتم یکاری میکردم از سایه خودشم بترسه تو فقط عکسشو بده. خوش گذشت دل مام برات تنگ شده بود النا خوش بگذره مراقب خودت باش سوغاتی یادت نره خخخخ. واااای چقد سوال پرسیدی اتنا نیلوفر بیا جواب بده خاطره بگو بدو منتظریم میرزام حرف مفت میزنه میخواد خودشو مطرح کنه مثلا مهمه خب مهم هست ولی دلیلش چیزای دیگه ایه که نمیشه گفت همتون لایک دارید چه عجب دادا سیاوش اومد بابا خبر میدادی گاوی گوسفندی میرزایی واست میکشتیم لایک دادا

  27. هوادار می گوید

    نیلوفر واقعا چی کشیدین با شیطونیای مرتضی عجب بلایی بوده واااااااای عزیزدلم ببین چقدر اتیش بوده که مدیر مدرسه خواسته تکلیفشو مشخص کنه خخخخخ استقلالی بوده ایول اییینه.میرزام زر زر میکنه بدبخت مصطفی هم بهش نمیخوره شیطون باشه ای جان.نیلوفر خدا بد نده چرا تورو خدا مراقبش باش هرکاری میتونی واسشون انجام بده ابجی غم و داغ اولاد سخته بابا ناصرو خیلی دوست دارم ایشالا حالشون خوب بشه

  28. آتنا می گوید

    داداش هوادار الان خوبه برم ب داداش یکی از دوستات بگم حالتو بگیره؟ ا ا ا پسرا حال خودشونم میگیرن جلل خالق.خخخخ

  29. آتنا می گوید

    متنفر دیدمو نسبت به خودت عوض کردی.ینی ب خاطر ی پسر۱۸۰ درجه برعکس شده بودی؟؟؟رفتی نزاشتی بهت بگم شفقو خرداد ماه خوندم.بعد دوستم ی روز داشت اون رمان هایی ک خونده بود میگفت بهم گفت شفقم خونه گفتم منم خوندم هیچی دیگه من بدو اون بدو بیشعور هر چی تونست زد منو.چون چاق بود دسشم سنگین بود خیلی بد میزد.خخخخ

  30. آتنا می گوید

    دیروز جاتون خالی عروسی بودیم عروسم ب درخواست کرده بود جاده یکطرفه رو پخش کنن.میخواستم ی عالمه ماچش کنم ب خاطر اینکار ولی چون کیکش بهم نرسید منصرف شدم.هههه

  31. آتنا می گوید

    نیلوفر واقعا از ته دل میخوام ک حالشون زود تر خوب بشه .نیلو بارون دیگه نمیاد ک الان اینقد گرممه دو دقیقه پیش کولر روشن کردم.نزدیکای ی هفتس اینشکلیه اینجا.نگفتم بهت بعد دوباره میومدی این بالا یادت میرفت سوالامو جواب بدی ناقلا کنسرتا و اتاق عکسه رو نگفتیا.خخخخ.
    بچه ها بزرگترین آرزوی زندگیم امروز براورده شد آرزویی ک تو شب آرزو ها و موقع سال تحویلو ۳ شب قدر کرده بودم.بچه ها اینو یادتون باشه خدا همیشه میبینتتون تموم آرزوهاتونم برآورده میشه اونم دقیقا وقتی ک نا امید شدی و انتظارشم نداری.الان اینقد خوشحالم ک آرزوی غیر ممکنم برآورده شده ک دنیا رو بهم بدن نمیخوام.خخخ

  32. نیلوفر می گوید

    هوادار اتنا ممنون لایک دارید.هوادار استقلالی بود تعصب داشت رو تیمش من پرسپولیسیم همیشه موقع بازی قرمز و ابی هرکی جبهشو مشخص میکرد همه جم میشدیم حالا یا خونه ما یاخونه خودشون کل کل میکردیم هرکی تیم مخالفشو پایین میاورد وقتی که گاهی تیم ما بازی رو میباخت مرتضی شلوغ میکرد و خونه رو رو سرش میذاشت منم که عصبی میشدم مرتضی هم اذیت میکرد دیگه فکر کن چی میشد اونجوری نبودیم که از هم چیزی به دل بگیریم کلا شاید پنج دقیقه طول میکشید بعد از اون پنج دقیقه کلا همه چی فراموش میشد و میشدیم همون دوستی که بودیم.یبارتیم ما باهم بازی داشت مساوی شد ولی دقیقه اخر ما گل خوردیم و باختیم خیلی عذاب بود واسم مرتضی انقد اذیت کرد داشت اشکم درمیومد منم چون بهم بر خورده بود که باختیم بعد از اینکه کلی مرتضی کل انداخت و اذیت کرد مثلا قهر کردم و جوابشو نمیدادم خیلی سخت بود جلو شوخیای مرتضی خودمو نگه دارم مامان اینا میگفتن قهر نکن حالا مگه چی شده نمیدونستن فیلم بازی میکنم فقط جوونا میدونستن چند دقیقه اصلا جواب مرتضی رو نمیدادم گوشیشو برداشت و جلو خودمون مثلا زنگ زده بود بهم داشت حرف میزد با اون شوخ طبعیش گفت الو نیلووووفر الوووو کسی نیست کجایی قهری بابا بت نمیاد همینجوری داشت باخودش حرف میزد منم از سوسک واقعا چندشم میشه نامردی نکرد گفت حالا جدی یچیزی بهت میگم فرار نکنی اروم پاشو زمینم نگا نکن یه سوسک داره میاد سمتت نمیدونی چه حالی شدم گفتم کو مرتضی توروخدا کجارفت نیستش همه زدن زیر خنده مرتضی هم بدو رفت تو اتاقش تو اتاقش بلند گفت نیلوفر تاتوباشی قهر نکنی داشتم میمردم از ترس ولی انقد خندیدیم به کارشو رفتارمون که نگو.یادم افتاد تعریف کردم خود منو خانوادم باهمه فامیل رفتو امد داریم ولی لا مری اینا خیلی راحت بودیم و هستیم بیشتر باهاشون درارتباطیم اتنا کدوم اتاق و کنسرت متوجه نشدم عزیزدلم

  33. آتنا می گوید

    ههههه.نیلوفر چ باحال.هی میخوام چیزی ک دیدم رو بهت بگم نمیدونم بگم یا نه.شاید اگه بگم خدا دیگه تکرارش نکنه واسه همین نمیدونم بگم یا نگم؟؟آها حالا وایسا من ی چیزی بگم ی روز رفتم خونه ی مادر بزرگم دیدم دختر داییم داره میره هشت یا نه سالشه فک کنم گفتم کجا گفت کنسرت گفتم کی ب سلامتی گفت مرتضی پاشایی.اینقده زدمش ک نگو.آخرش بهش گفتم ایشالله بهت خوش نگذره آخه بهم نگفته بود منم نمیدونستم چیکار کنم فقط گریه کردم.اینم گریه منو دید خندید.این رفت اومد با خانوادش گفتم خوش گذشت دیدم داره گریه میکنه.گفتم آخیش دلم خنک شد تا تو باشی اشک ی سیدو در نیاری آها من تا حالا بهتون نگفته بودم من سیدم خلاصه گفتم حالا چ مرگته گفت نگا کن با دمپایی رفتم نتونستم با مرتضی پاشایی عکس بگیرم.منو ک دیگه نمیشد از خنده بگیری هههه.بیچاره اینقد غصه خورد بعد فهمیدم مرتضی پاشایی بعد کنسرت میگفت هر کسی دوس داره میخواد عکس بگیره بیاد.اسم دخترداییم مبینایه اونروز ک من درمورد تو بهش گفتم.هیچی دیگه رفت ب تمام همکلاسیا گفت دختر عمه ی من با تو دوستو نمیدونم هزار چیز دیگه.من خیلی تو دبستان هواشو داشتم بعد این هرکی اذیتش میکرد میگفت من دخترعمم برات میارم حسابتو برسه منم صلح ایجاد میکردم.من شده بودم یونسکو دیگه.خخخخ

  34. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    اره هوادار پسر بود خیرسرم پسر عمم بود اوههههه غیرتو برم ،عکسش!!!!!!!!!من عکس حیوون نمیزنم گوشیم خیلی ممنون از لطفت من راضی ب زحمتت نیستم دیگه نمیتونه غلط اضافی بکنه اره بعد اینکه جایگاهشو نشونش دادم خیلی خوش گذشت جاتون خالی. نیلوفر جوون قضیه مربوط میشه ب ۴،۵سال پیش حدودا سوم یا چهارم ابتدایی بودم این و منو دختراون یکی عمم داشتیم باهم حرف میزدیم این کصافط هی ب دختر عمم میگفت پاشو برو من میخوام ب زهرا ی چی بگم تا اون پامیشد من دستشو میکشدم میگفتم ن بشین خلاصه این دید من قبول نمیکنم پیش دختر عمم ی چیزی گفت شاخ دراوردم از همون روز باهاش قهر کردم اونم اولاش براش مهم نبود ک باهاش قهرم ولی بعدنا افتاد تو فاز ناز کشیدن و منت کشی، تا اینکه اسفند ماه پارسال ی درخواستی از خدا داشتم ک اگه قبول کنه منم با کسایی ک قهرم اشتی می کنم ماشالا تعدادشون کمم نبود اینم ک جزو همونا بود البته خیلی باهاش حرف نمیزدم تا اینکه چن روز پیش ک نبودم فهمیدم ن بابااا این میخواد من مثل این چن سال ک نازمو کشید نازشو بکشم گفتم ن عمو ما این کاره نیستیم برو ی ناز کش دیگه واس خودت پیدا کن قسم خوردم دیگه باهاش اشتی نکنم پسره ی پرووووو.اتنا دیدت نسبت بهم چجوری بود چجوری شد؟؟؟؟؟؟ !!!!اون ۱۸۰ درجم ب خاطره پسر نبود دستت درد نکنه دیگه تو مارو همچین ادمی فرض کردی دیگه .مدیر سایت این بار دومیه ک این کامنتو میزارم اونو نزاشتی من دوباره اینو گذاشتم حالا دوتاشونو باهم نذاری.

  35. نیلوفر می گوید

    زهرا خوشحالم که درخواستت قبول شده و خوشحالی بلا نکنه پیشنهاد ازدواج داده بود بهت ؟؟درهر صورت واست خوشحالم. مدیر سایت من یه مشکل دارم وقتی میخوام کامنت بدم یه کادر میاد که نوشته صفحه جواب نمیدهد صبر کنید رو میزنم وسط کامنت نوشتن یهو میره باید کلی رو صفحه بزنم تا بشه ادامشو نوشت نمیدونم مشکلش چیه ممنون میشم راهنمایی کنی یا مشکلش رو حل کنید

  36. هوادار می گوید

    اتنا چی میخوای بگی که دو دلی بگو ابجی راحت باش یا حسین دست بزن داری؟؟؟!!!!! مارو نزنی .زهرا ابجی وفقط عکس میدادی کارش داشتم میکشتمش.نیلوفر لایک داری خیلی عالی بود مرتضی شوخ بوده واقعا خدا رحمتش کنه وای باز این سایت ایراد پیداکرد اخه چرا اینجوری

  37. آتنا می گوید

    نیلوفر فامیلیت حسنی هستش؟؟نیلوفر من دوست دارم روانشناسی بخونم قربون دستت ی ذره ب من دربارش توضیح میدی آخه الان نمیدونم عمران بخونم یا روانشناسی؟خودم به روانشناسی علاقه دارم.الانم فقط تو رو میشناسم تو دورو اطرافم ک روانشناسی خونده.مرسی قربونت

  38. آتنا می گوید

    آره داداش هوادار ناراحت بشم میزنم طرفو. داداش هوادار تا آخر آبان باید صبر کنید شایدم زودتر گفت آخه اونروز تا میخواستم بگم برق رفت تا منصرف شدم بگم اومد.منم ب خدا گفتم اگه دوس نداری بگم ی نشونه بده.آخ آخ آخ آخ تو گفته بودی دخترا پادشاهی میکنن؟؟چشمتون روز بد نبینه امروز رفتم مدرسه ناظم جون ب جون شدمون گفت میخوام ناخنا رو ببینم انگار ن انگار تابستونه ما اومدید کلاس تقویتی اونا ک همه لاک زده بودن بهشون نیوساد داد پاک کردن.من فقط ناخنامو بلند کرده بودم صرفا واسه عروسی ک باید میرفتم.باید دختر باشی بفهمی چقد ناخنات برات عزیزه چقد براش زحمت کشیدم.چقد بچه ها حتی دبیرا حسرتشو میخودن گرفت دستمو ی ناخن گیر گنده آورد خودش دونه به دونه ناخنامو از گوشت گرفت.تمام انگشتام درد میکنه.الان آیا ب نظر تو من دارم پادشاهی میکنم.تو بر فرض مثال ناظمی داشتی ک میدید موهات بلنده بیاد کچلت کنه اونم با دستای خودش؟؟؟؟الان دستم ب کیبورد میخوره تیر میکشه خدا بگم چیکارش کنه.اه

  39. هوادار می گوید

    الهی ناخون ابجی منو از ته میگیره این چه مدرسه بیخودیه اخه تو تابستونم باید اقدتو خالی کنی رو محصلا اه اه اه بش میگفتی مثلا تابستونه یکاری میکردی که نگیره تاخوناتو ای بابا وقتی مدرسه تموم میشه مدیر و ناظم هیچ حقی درقبال دانش اموز ندارن چه برسه به اینکه بخوان گیر بدن و کاری کنن پسرا رو موهاشون حساسن دخترا روی ناخوناشون عزیزم ناراحت نباش دختر نیستم ولی خوب درک میکنم ابجی مخلصیم نمیدونم سیاوش کجا غیب میشه ترانه و رها کیاتا ثمین هم که هیچی.نیلوفرچطوری دختر یهو دلم خواستت خوبی عشقای من و اقا مصطفی خوبن اقای پاشایی حالش چطوره بهتر شد؟

  40. elena می گوید

    سلام سلام
    من اومدم خوش اومدم 🙂
    خوبین.جاتون خالی رشت خیلی هوا شرجی بود ولی سرعین آی خنک بود کلی حال کردیم الان که اومدیم تهران انقد هوا گرمه که نگو
    راستی ۱۲ روز مونده تا تولد مرتضی جون دارم لحظه شماری میکنم برای تولدش
    نیلوفر جون حتما برای عمو ناصر دعا میکنیم ایشالله زود تر خوب بشه راستی برای تولد مرتضی جونم چه نقشه ای دارید؟ خیلی خوبه که آلبوم مرتضی جون تا حداقل ی هفته دیگه میاد منتظر ببینم چه کرده مرتضی جون و داداش مصطفی
    آتنا جون غصه نخور از این تست های الکی پلکی زیاد هست مهم تلاش خودته

  41. نیلوفر می گوید

    هوادار ممنون اره بهتره خداروشکر غم دارن دیگه داغ کنی نیست بعضیاهم ول کن نیستن کسایی مثل مریم هر روز یه بحث جدید راه میندازن همه این چیزا دست به دست هم میده که غرور یک مرد شکسته بشه.اتنا ارهحسنی مقدم فامیلیمه همه مارو به اسم حسنی میشناسن ولی مقدم هم داره.بخوای فکرشو کنی عمران بهتره چون هم از نظر شغلی تامینی هم مادی خانم مهندس میشی سختیه خودشم داره ولی روان شناسی تا حدودی کار نیست واسش نه که نباشه نسبت به عمران کمه من فقط علاقش واسم مهم بود دوست داشتم خوندم نیازی به کار ندارم باید صبرت زیاد باشه و با دل و جون مشکلات مریضاتو گوش بدی و راه واسش پیداکنی که حلش کنی باید مثل یه دوست باشی عمران کارش خوبه به اینکه علاقه داری زیاد توجه نکن چون جامعه روز به روز زندگی کردنش داره سخت میشه هرکی باید منبع درامدی داشته باشه که بشه اموراتو بگذرونی باید شغلی داشته باشی که درامد داشته باشه روان شناسی خوبه ولی عمران بهتره حالا خودت میتونی واسه خودت تصمیم بگیری نظرم بود عزیزدلم

  42. elena می گوید

    یادم نره بگم برای تولد مرتضی جون همه رو دعوت میکنم به چت روم عاشقان مرتضی پاشایی اونجا هم میتونیم جشن بگیریم هم میتونیم با هم درباره مرتضی جون بحرفیم هر موقع که دوست داشتیم
    پس ۲۰ مرداد ساعت ۷ بیاین چت روم عاشقان مرتضی پاشایی .نیلوفر جون توهم آگه برای خوشحال میشم

  43. آتنا می گوید

    داداش هوادار من بهش گفتم نگیره تابستونه دید نمیگیرم یهو دستمو کشید افتاد ب جون ناخونام.بهش گفتم مگه تابستون نیست آخه؟گفت از اداره بیان جوابشونو چی بدم؟!!!؟؟؟؟؟؟!!ینی فرض کن از اداره میان ک ناخنای آتنای بیچاره رو نگا کنن.خخخخخخ.دیروزم اینقد گرم بود مقنعمو پرستاری گذاشتم حالا برم نداشته بودم.اومد گیر داد ب من گفت فردا پس فردا بچه های دیگه یاد میگیرنو این جور چیزا.فک کنم این عقده ی کنسرتا رو داره سر من خالی میکنه.امیدوارم دلش خنک شده باشه.
    من پیشنهاد میکنم برای النا دعا کنین تخم مرغ آب پز نشه حالا ک اومده رشت.من در حال نیمرو شدنم.دیروز اینقد گرم بود فشارامون همه افتاده بود دبیرمون منو ک دید زرد شدم رفت شکلات کاکائوی دفترو بینمون پخش کرد فشارمون اومد سرجاش.بارون بیا منو ببر!!!!!!!!!خخخخخخخخخ

  44. parinaz می گوید

    سلام به خانواده خاص مرتضی . الان تقریبا ۸ ماه از رفتن مرتضی میگذره. اما میبینم هنوز بحث این خانم داغه. میخوام به عنوان کسی که شاید تونسته باشه جای خواهر مرتضی رو پر کنه یه سری چیزهایی رو بهتون بگم. خانم قاسمی همونطور که میدونین طراح لباس مرتضی عزیز بوده و البته فقط ۳ لباس رو طراحی کرده و به خاطر رابطه ای که با آقای شاهین دلیوند (عکاس و طراح صحنه ی مرتضی ) داشته تونسته به مرتضی نزدیک بشه. خانم قاسمی توی یکی دو سال گذشته رابطه اش با مرتضی کمی عمیق شده اما نه در حد همسر و نامزد و دوست دختر. بلکه فقط به عنوان یک همکار نزدیک. مثل آقای کرد- علیرضا هاشمی- مهرزاد امیرخانی – انوشیروان تربتی و بسیاری از همکاران دیگر مرتضی پاشایی. عکس گرفتن ایشون به عنوان همکار مثل دیگر همکاران مرتضی جان کار خیلی طبیعییه. اما چون ایشون خانوم هستن خیلی بیشتر از بقیه دیده شدن. و البته یه سری از عکس ها فتوشاپ هستن که کاملا مشخصه. اما به هرحال در دنیای مجازی خبرها رو خیلی گنده و دروغین منتشر میکنن. مگه همین سایت ها نبودن که از زمستان ۹۲ خبر مرگ مرتضی پاشایی رو پخش کردن؟؟!! و مرتضی هم بابت این خبرها خیلی ناراحت شدن و توی کنسرت های بعدی و صفحه رسمی اینستاگرام خودشون این خبرهارو دروغ اعلام کردن!!!خلاصه نمیشه همه چیزرو اینجاباز کرد. اما بگم که خیلیاش دروغه. همین.

  45. هوادار می گوید

    نیلوفر ابجی ماشینت چیه؟؟قبلا گفته بودی ماشین سواری دوست داری و ولوم زیاد و رانندگی. میگی چی داری من خودم پرشیا دارم البته اوایل شریکی بود ولی نصفه باقی موندشم خریدم چند ماه پیش مصرفش یکم زیاده ولی دوستش دارم سفید رنگه ببخش ابجی کنجکاوم دوست داشتی جواب بده ماشین مصطفی هم بگی چیه ممنون میشم

  46. آتنا می گوید

    النا اومدی.من اینجا دارم میپزم خوب شد اومدی بهترین پیشنهاد رو دادی چت روم خیلی خوبه ولی من تا حالا چت نکردم بلد نیستم.حالا چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    1. آتنا می گوید

      اگه بگی چجوری میتونم بیام و اینکه آدرس چت روم رو بگی.آخه اونجا آدرس چت رومای زیادی داره

  47. آتنا می گوید

    نیلوفر اگه عمران بخونم مجبورم واسه بعضی پروژه ها برم خارج شهر.و اینکه من چجوری با کارگرا بسازم؟؟من میخوام ی شغل انتخاب کنم همه چیزشو در نظر میگیرم.ههه.بقیه ی رشته ها هم ک اکثرا مردونه است یا شغل کمیابه.وکیلم میخوام بشم نمیتونم دروغ بگم.دکترم ک بشم جنازه رو ببینم سکته مغزی میکنم.وای من چقدر بدبختم.اوووووووف
    حالا بابای من میگه هسته ای بخون یا نانو؟!!!!؟؟؟؟
    خودش عمران خونده منم مثلا میخواستم عمران بخون.من کلا با علوم مشکل دارم از طرفی ریاضیمم عالی نیس.
    جان من تا حالا کسی با این همه مشکلات دیده بودی؟؟؟پیش ی مشاورم رفتم بیچاره از دست من دیوونه شد.خخخ.ولی برای من داشتن علاقه ب کار خیلی مهمه از طرفی من شغل میخوام.اااااااااه
    اصلا من خیلی بدبختم.بیخیال همون عمرانو میخونم تدریس میکنمش تو دانشگاه.خوبــــــــه؟؟چطوره؟اصلا من هنگ کردم سرم گیج رفت نیلوفر بیا منو بگیر.خخخخ

  48. آتنا می گوید

    النا رشت چجوری بود یادم رفته بود بپرسم خوب بذار بینم کجا ها رو میشناسی؟؟؟دانا علی رفتی؟؟؟سمت راست دانا علی مدرسه ی منه.خخخخخخ.
    جواب ندی میکشمتا.تازه من ی سوال علمیم ازت پرسیدم جواب ندادی.گفتم چرا موقع پیوند قلب ممکنه حافظه از دست بره قلب ب مغز چ ربطی داره؟؟؟؟؟؟

  49. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    ن بابا حامد و پیشنهاد ازدواج پیشنهاد ازدواج ک قهر کردن نداره دوتا جواب داره یا اره یا ن حالا همون دختر عمم ک بهتون میگفتم اومده بهم میگه زهرا اگه ناراحت نمیشی اگه قرار نیس با حامد باشی من میخوام بهش بگم باهاش دوس بشم دختر عمم حالا دو سال از من کوچیکتره دیگه ،گفتم ن چرا من باید ناراحت بشم یا بخوام با اون دوس بشم تازه من ازش بیش تر بدم اومده بعد اون پیشنهادش من حالا بخوام با اون دوستم بشم نیلوفر جون عسلم ببخشید دیر جوابتو دادم اومدم اینجا کامتتارو بخونم بعد ی نگا کردم ب ساعت دیدم چیزی نمونده تا وقت باشگام دیگه بیخیال کامنت شدم و رفتم حاضر شدم بعد ک از باشگاه برگشتم اومد دیدم شارژ نتم تموم نشده زمانش تموم شده واسه همین دیر شد ببشخید منو درس نوشتم من ببشخید میگم اهان راستی این شماره پلاک ماشین داداش مصطفی ست ۷۷ | ۸۷۱ ل ۱۷ راستی رمان ازدواج ب سبک اجباری و تو گفته بودی خوندمش ۵ ساعته تموم شد بعد فقط تونستم ۵ فصلم از رمان اسطوره رو بخونم تا فصله ۳ حوصله ی ادمو سر میبره ولی از فصل ۴ بهتر شد. هوادار بکشیش وااااای ن من لباس مشکی ندارم بپوشم خخخخخخخخخ. اتنا با اینکه از دستت ناراحتم ولی ازت انرژی میگیرم حالا اینو میخواستم بهت بگم ی دوست دارم تو باشگاه باهم دوس شدیم کلا هرچی تو رمانم مینویسم ب اون میگم میگه اسم رمانتو عشق و لجبازی بذاری خیلی خوب میشه ولی نمیدونم بذارم یا ن نظرت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ .بچه ها با ی دختر ۵ سال بود قهر کرده بودم دیروز تو عروسی اومد باهام حرف زد منم دیگه باهاش اشتی کردم اسم اونم زهراس بهش میگم زهرا اصلا چی شد من باهات قهرکردم یادم رفته علتشو بعد کلی حرف زدن برگشته بهم میگه خجالت نکشیدی این همه مدت باهام قهر کردی؟؟؟؟؟؟؟ کلا دیگه این روزایی ک دارم خیلی خوبن واااااای بچه ها میخوامتون

  50. نیلوفر می گوید

    النا خوش اومدی خوش گذشت؟؟جای ما خالی شمال شرجیه بخاطر دریاشه ولی عالیه بیشتر وقتا بارون میباره عالیه من عاشق باروناشم.فدات شم عمو بهتره خداروشکر پاسه تولد مرتضی برنامه داریم که بریم پیشه مرتضی خانواده. و کلی هوادار شما میتونید بیاین؟اگه نتونستین بعد مراسم من میام که گپ بزنیم و تعریف کنیم.اتنا جون ناراحت نباش پیش میاد من انقدر ناخونامو. گرفتن که عادت کرده بودن همیشه اگه ماله کسی رو نگاه نمیکردن ماله منو حتما نگاه میکردن.هوادار قابل نداره دویست و شیش دارم سفید رنگه خواستم مشکی بخرم دیدم خیلی دیگه مردونه میشه.ماشین مصطفی هم لکسوس هست .

  51. ****** می گوید

    نیلوفر حس ضعیف من ی بار قوی شد خخخخ.حدس زده بودم دویست شیش سفید داشته باشی جون من نیگا رنگشم حدسیدم.خخخخ
    شاید ب خاطر اینکه خودم بخوام ماشین بگیرم اینو میگیرم باشه.خخخ

  52. آتنا می گوید

    بچه ها این****منم رفتم همین دوروبرا کامنت گذاشتم اینشکلی شد
    متنفر جان تو چرا اینقد زود از هه دلگیر میشی؟؟؟اصن چی شده از دست من ناراحتی؟؟؟من برعکس تو اصن قهر بلد نیستم.خخخ.من تو سر اسم رمان خودم موندم ولی طبق تجربه بهت میگم مثلا ی اسم خاص برای شخصیت اصلی رمانت انتخاب کن بعد اونو بزار اسم رمانت.مثل شفق و توسکا و ناتاشا ک اونا هم اینکارو کردن.یا اسمی ک خیلی تو رمان تکرار شده باشه مثل اسطوره و گناهکار ک شخصیت رمانتو جدی میکنه اگه رمانت جدیه و طنز نیس این راهکار خیلی خوبیه راهکار سوم اینه ک اسم ی آهنگی ک مثلا دوتاشخصیت اصلی رمانت هست رو بزاری اسم رمانت مث قرار نبود.من ازت میخوام خلاصه ای از داستانتو بگی تا ببینم چیکار میتونیم بکنیم باهاش میخوای بفرستی نودهشتیا یا ن؟؟؟؟؟
    مدیر سایت ۳ تا از کامنتای منو نزاشتیا هروقت میام تو بررسیه

    1. آتنا می گوید

      جلل خالق از بررسی در اومد الان

  53. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    اتنا چیکار کنم خو تو میگی ب خاطره ی پسر ۱۸۰ درجه عوض شدی منم بهم بر خورد یعنی تو منو اینجوری شناختی؟؟؟؟؟!!!!!! خو فک نمیکردم درموردم اینجوری فکر کنی بعدشم من چیزو زود ب دل نمیگرم یعنی حالا حالاها با یکی قهر نمیکنم اگه قهرم کنیم حالا حالاها اشتی نمیکنم خو چیکار کنم غرورم اجازه نمیده اشتی کنم ولی در عوض خیلی دل رحمم هر چقدم طولانی مدت باشه ولی با ی حرف کوچیک میبخشم اشتی میکنم اتنا بیا ی بار با هم بریم مسافرت انقد بهت خوش میگذره انقد بگو بخند میکنم تو راه ولی ب شرطی ک ترانه هم باشه اگه نباشه تا اخر سفر هیچی نمیگم و با هندزفری ترانه گوش میدم . النا برگشتی ب قول هوادار سوغاتا کو؟؟؟؟؟خخخخخخ شوخی کردم همینکه سالم برگشتی ی دنیاس خوش اومدی .مدیر سایت حالا نمیدونم چیکار کنیم تشما این برنامه ریزیتونوعوض کنید ساعت ۱۰صبح کامنت میذاری ساعت ۱۲ برسیش توم میشه ۶ میزاری ۹ شب برسیش تموم میشه من نمیدونم این چ برنامه ریزیه اخه من یکی از سایتای داداش مرتضی میرفتم ی کامنت میزاشتی ی رب بعد میومدی میدیدی کامنتتو گذاشته حیف ک سایتش فیلتر شد مث شمام انقد سانسور نمیکرد اصلا خیلی باحال بود امیدوارم انتقاد پذیر باشید ممنون.

  54. آتنا می گوید

    متنفر واسه همین ناراحت میشی خوب تو گفتی ی آشغالیو از زندگی بیرون کردم الن حس پرواز بهم دس داده خوب خودت بد نوشتی.تو فک کنم جزو اون کودکانی بودی ک تا میخواستی دودیق ازشون اسباب بازی بگیری میزنن زیر گریه قهر میکنن .نیودی؟؟تازه الانم فهمیدم ک تعغیر نکردی بخاطره اون .من اصلا یادم رفته بود.یکی از ایرادای منم اینه ک هیچوقت ببخشید نگفتم و نمیگمو وقتی یکی بهم بگه نه ناراحت میشم اینم ب خاطر تک فرزند بودنمه.چقد تو حساسی بقول پرستو حساس نشو حساس نشو خخخخخ
    دلت میاد با من قهر میکنی چقد لوسی تو از منم لوس تری خخخ
    النا من تو رو خفه میکنم اینقد گفتی اینجا هوا خوبه امروز گرما زده شدم رفتم تا کلاس.عین جهنم بود هوا رو تنفس میکردی انگار ب جای اکسیژن نیتوروژن بود همینطوری از هر جا میرفتی مردم میگفتن خورشید میخواد بترکه فک کنم

    آها بچه ها کامنتای بالا رو هم بخونین دیر اومدن ی ذره

  55. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    جملمو درسته درست گفتم برداشتت اشتباه بوده کی گفته بابا من باتو قهرم من ک گفتم دیر قهر میکنم دیرم اشتی میکنم بستگی داره ب خود طرف نخیرم از اون بچه ها هم نیستم اصلا بیخیال قضیه من از اینکه رو ی موضوع طولانی بحث کنی متنفرم ازتم انتظار ندارم بهم بگی ببخشید اهان راستی ی سوال ازم پرسیده بودی ک اسم شخصیت رمانو عثمان گذاشتی ن نذاشتم یهو زد ب سرم بذارم ولی نذاشتم بعدنا فهمیدم اسم ی پسره تو سریالای ماهواره ای منصرف شدم در جواب اینیم ک گفتی طنز داره اره هم طنز هم احساسی عشقولانه کل کلی و….. قرارم نیس دیگه عشق و لجبازی بذارم چون ی رمان ب همین اسم هست

  56. آتنا می گوید

    متنفر من الان ی مدتیه مغزم برا رمان نمیکشه گذاشتم دوباره هر وقت آماده شد بنویسه.الان مغزم رفته تو جوک نویسی.خخخخخ.مغزه دیگه کاریش نمیشه کرد.اون بالا میخواستم بگم ارسطو نوشتم پرستو هه.
    میگم ب اون دوستت ک بهت میگفت طفوله جوابشو چی میدادی جدیدا ب من فینگیلی راستی اگه دوس داشتی جوکامو بخونی بیا این آدرس…
    فک کنم سانسور شه مدیر سایت اگه سانسور نکردی بیگ لایک

  57. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    خخخخخخخ اره میخواستم بگم ارسطوهه ن پرستو دوستم ب من نمیگف ک طفوله ب اونایی ک از خودش کوچیکتر بودن میگف منم فک کردم تو جمع شما طفوله ام اخ دلم گرفت دوستمو ۵.۶ ساله ک ندیدم دلم واسش ی ذره شده کاش ی بار دیگه ببینمش،اره من عاشق جوک و پیامای خنده دارم حیف سانسور شد منظورت فورجوک بود؟؟؟؟؟ میگم اتنا اینا باز رفتن من موندم باتو چیکارون کنیم اینارو ب نظرت؟؟؟؟؟؟؟؟نیلوفر جواب سوال منو هم ک نداد.اااااااا تو هم اینجوری شدی اره منم مغزم نمیکشه دیگه واسه نوشتن خخخخخ رمان خودمو ول کردم نشستم رمان میخونم

  58. هوادار می گوید

    زهرا خوب کردی که یه ادم اضافه رو از زندگیت پرت کردی اصلا چه معنی داره که بیاد سمت ابجی من. من خواستم واست بکشمش که بهش رحم کردی وگرنه تا حالا مرده بود منم الان زندان بودم داشتم اب خنک میل مینمودم اشتی باشین باهم ابجیا رمانتونو که هنوز ننوشتین تنبلا اگه چیزی تو ذهنتونه بنویسین تا نپریده اول موضوعشو انتخاب کنید بعد اسمشو که با توجه له اون موضوع و اسم پیش برید نیلوفر باز رفت البته حق داره چون باما فرق داره بخاطر موقعیتو شرایطش ححتما خونه مامان معصونه ایناس شیطون یجا واینمیسه متنفر شماره پلاک مرتضی واسه چیته ابجی؟؟

  59. آتنا می گوید

    ……
    ……….
    ……………….
    نمیدونم گریه رو چجوری نشون بدم ولی اونا الان گریه های منه
    ………..
    آخه چرا؟؟؟؟؟؟چرا سانسور شد؟؟؟
    …………..
    هوادار اگه راس میگی بشین مدیر سایتو بکش اصن من میخواستم شما هاجوکامو ببینید
    ………….
    ببخشید من خیلی لوسم ن بشنوم ی طوری میشم.

    فور جوک چیه دیگه متنفر جان؟؟؟میگم ب من میگن فینگیلی چیکارشون کنم تو هم نگران نباش ما میشینیم از خاطرات دوران کودکیمون واسه هم تعریف میکنیم تا اونا بیان اول تو میگی یا هوادار حالا؟؟؟؟؟

    هوادار ی چیز بگم مسخرم نکنی (دادا) چیه شما پسرا دم ب دیقه بهم میگین؟؟؟؟؟؟؟واقعا برام جای سواله هیشکی نیس ب ما بگه.خخخخ

  60. هوادار می گوید

    اتنا دادا ینی دادلش. یکم جاهلیه ولی همه پسرا بجای داداش میگن دادا خواستی اسم یایتو بگی به فارسی بنپیس چون خارجی بگی سانسور میشه فینگلیش ننویس شاید سانسور نشه زهرا من میگم ناراحت نشین وگرنه خیلی راحت تر میحرفیدم. مثلا بعضی وقتا میخوام بگم دوستت دارم یا عاشقتم میگم نکنه ناراحت بشین مراعات میکنم گرنه من خیلی راحتم بخاطراینه هرچی تو بگی زهرا.من خاطراتام به درد خودم و دوستام میخوره یجورایی همش سانسور میشه. پس نگم بهترها

  61. نیلوفر می گوید

    اتنا اره ماشین خوبیه ایشالا که بخری مام با خودت ببری دور دور خخخخخ.زهرا شماره پلاکش اون نیست اون کلیپی که دیدی مذبوط به کنسرت برج میلاد بود که مرتضی و مصطفی تو ماشین کنار همن ببخش دیر اومدن خب خب انتظار سراومد تا یکی دو روز اینده البوم مرتضی به بازار میاد لطفا از فروشگاه ها تهیه کنید میدونم شما دانلود نمیکنید به همه دوستان میگم چون مرتضی خیلی واسه البوم زحمت کشید با درد خوند تا البوم تکمیل بشه فقط به عشق هوادارها.قراره بترکونیم و رکورد پر فروش ترین البوم سال رو ماله مرتضی کنیم عاشق همتونم ببخشید مجبورم دیر به دیر بیام داریم واسه تولد مرتضی برنامه میچینیم وقت نمیکنم تند تند بیام ولی کامنتاتونو میخونم و برسم حتما جواب میدم

  62. آتنا می گوید

    سلام نیلوفر خوبی بگوببینم کدوم آهنگشو خیلی دوس داشتی میدونم همه ی آهنگای داداش مرتضی قشنگه ولی مثلا بگو بنظرت مردم با کدوم حال میکنم من از الان عیب غیب بگیرم.خخخخ
    دور دورم میبرم شما رو من با این سنم رانندگی بلدم خخخ
    کارتینگ رفتم یاد گرفتم بابامم بهم یاد داد فقط قرار شد پارک دوبلو هفده سالگی یاد بده.میگم امروز تنها بودم بعد مدت ها خودم آشپزی کردم اونم نیمرو هیچی دیگه کلی ذوق کرده بودم ک یادم مونده آخر یادم اومد نمک نزدم.خخخخ
    هوادار چقد شما پسرا عجیب الخلقه این.همچین مخفف میکنین انگار چقد کلمه اس
    وای متنفر من اصلا زهرا نمیتونم بگم مثلا ی دوس داشتم دیوونه ب من گفت اسمم زهراس بعد گفت اسم کوچیکم ستایشه هیچی دیگه بهش میگم زهرا ب تو هم میگم متنفر تو هم ببخش ب بزرگی خودت قبول کن
    آدرس وبلاگه:کافه دوستان دات بلاگفا دات کام
    از این فارسی تر نمیشد شرمنده تازه اگه سانسور نشد خوبه وگرنه ی صفحه میشینم گریه میکنم اونم این مدلی………………شایدم این مدلی*************
    اصلا اوول خودم تعریف میکنم بابا خاطاتمو فقط برا من تو دوران مهدکودکه
    ینی واقعا ک هوادار ینی از مدرستم ی خاطره نداری؟؟؟مثلا من ی بار با خط درشت مشق نوشتم چون مامانم میگفت ب معلمم گفتم مامانم گفته بعد ی کشیده خوابوند و گوشم معلمم.چن بارم گوشمو کشیده بود از کلاس انداخته بود بیرون من درکودکی اصلا دختر نبود پسر بودم فردا تعریف میکنم الان حال ندارم ههه

  63. آتنا می گوید

    آها هوادار آپ کردن وبلاگ ینی چی؟؟؟چ سوال مسخره ایم پرسیدم.ههه
    ینی من انیشنم با این مخم.

  64. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    اره هوادار ناراحت میشم خخخخخخ این چ حرفیه ناراحت اخه واسه چی؟؟؟؟؟؟نکنه من وقتی بهت گفتم میخوامت ناراحت شدی درسته من نمیدونستم پسری ولی از گفتم پشیمون نشدم چون واقعا خواستنی هستی ن تنها تو بلکه همه ی بچه های سایت خواستنی هستن حالا راستشو بگو ناراحت شده بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟. نیلوفر خیلی باحالی لااااااایک. راستی بچه ها من یادم رفت بهتون بگم من عاشق مگانم یعنی ماشین مورد علاقه ام مگانه اینم یادم رف بهتون بگم من طرفدار اتشین پرسپولیسم ولی از رنگ قرمز متنفرم و همچنین ابی از این دوتا رنگ بدم میاد!!!!!!!!

  65. نیلوفر می گوید

    اتنا من همه اهنگای مرتضی رو دوسدارم این یه حس جدیده یکی دوباره از ذاه رسیده رو خیییلییی دوسدارم مصطفی هم واسه خودش ماکت خونده هردوتاشون عالی میخونن اهنگ قشنگیه سخته بگم کدومو از همه بیشتر دوسدارم یاد گرفتی رانندگی رو بیا باهم مسابقه بدیم خخخخخ جایزشم یه رستوران با کلی غذای خوشمزه چطوره؟؟؟ زهرا ایشالا تو ام یه ماشین بخری همون ه دوستداری اتنا اپ کردن وبلاگ فکر کنم ینی متن بذاری دقیق نمیدونم. وااااای بچه ها توی اینستاگرام من با بچه ها پیج حمایت از پاشایی هارو داریم که دست مریم رو ولسه خیلیا رو کنیم دیشب. خصوصی با همه کسایی که حامی هستن حرف زدیم که موقط بخاطر تولد مرتضی کاری با مریم نداشته باشیم امروز تو اینستا یکی بهم کامنت داد گفت توکه سر دسته گروهی به چه حقی پشت سر مریم میحرفی هرچی گفتیم رو زد تو روم این ینی جاسوس داشتیم دنیا رو سرم خراب شد نمیدونمم کیهاین جاسوس اول شکه شدم که بکی اعتماد کردم و تو گروه راش دادم ولی بعد گفتم هرکی هست بذار اتحادمونو ببینه و بره به مریم بگه

  66. آتنا می گوید

    آفرین نیلوفر کار بسیار شایسته ای کردی خخخخ.من دنده یکی میرونم ولی بابام میگه همینم خودش خیلی ک تو از ماشین نمیترسی آخه رفتم کارتینگ ترسم ریخته بود.ههه تو تا۱۸سالگیم سر کن ی دوردور ببرمت ک تا یه هفته بهم غذا های خوشمزه بدی.چاقم نکنی بعد بیای لپمو بکشی حالا خخخخ.ما ک مث شما ایسنا اینا نداریم میریم تو کار وبلاگ هرکی خودش ی جور دس ب کار میشه دیگه راستی وبلاگم بیایا آدرسشو بالا نوشتم راستی بیستم چ برنامه ای داری شهادته اونروز من تعطیلم میام چتروم فقط اولین بارمه امیدوارم بتونم بی دردسر بیام
    میگم شاید اون یارو مریم قاسمیه ن؟؟؟

    1. آتنا می گوید

      راستی معنی آپو فهمیدم خودمینی ب روز رسانی وبلاگو پست جدید گذاشتن آفرین نیلو تو هم درست حدس زده بودیا

  67. هوادار می گوید

    زهرا ایشالا بخری همه باهم بریم چرخ بزنیم کلی حال کنیم اهنگ مرتضی رو بذاریم با صدای بلند چه میشود اونوقت جریمه میشیم کلی میخندیم خخخخخ.نیلوفر ابجی خیلی خوبه که هستی واقعا باهات ارامش دارم البته با اتنا و زهرا هم خوش میگذره بهم ولی وقتی تو سایت نباشی انگار یچیز کمه جای خالیت بدجور حس میشهحیف که نمیشه شماره بدیم اینجاهم بده هم سانسور میشه باهم تو تلگرام واتساپ یجایی چت میکردیم

  68. آتنا می گوید

    بچه ها بیاین وبلاگم سر بزنین کافه دوستان دات بلاگفا دات کام
    هوادار من واتس آپ و تلگرام ندارم همینو دارم حالا ک سانسور نشده شما ها نیاین راستی هوادار بیستم چتروم میای؟؟؟؟؟؟؟؟

  69. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    وااااای ی چیزی همیشه میخوام بگم یادم میره سیاوش اخه تو کجایی من دلم واست ی ذره شد اخ مگه چقد کار داری ک نمیای تو روخدا بیا دیگه داداشی نمیگی دلتنگت میشیم ی وقت رفیق نیمه راه نشی اگه نیای دلم میشکنه ها منتظرتم داداشی امیدوارم زود زود برگردی .

  70. آتنا می گوید

    متنفر رمان افسونگر خیلی قشنگه اگه گریت میگیره نخون میخواستم بگم یادم میرفت این النا گفت بیاین چتروم بعد دیگه گمشدا!!!!!!!!!

  71. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    اهان اتنا میخونم مرسی ک معرفی کردی گریه ن بابا مگه بچه ام مونده بودم بعد ازدواج ب سبک کنکوری کدوم رمانو بخونم دلم ی رمان جدید میخواد ازدواج ب سبک کنکوری تکراریه زمستان داغ و شفق و همخونه رو قاطی کردی شده ازدواج ب سبک کنکوری دارم دیونه میشم افسونگر چجوریه؟؟؟طولانیه؟؟؟اخه من با رمانای طولانی حال نمیکنم فوقش ۱۶ فصل باشه خوبه اخه بیشتر از ۱۶ فصل حوصله ی ادمو سر میبره

  72. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    اهان اتنا ی خاطره دیروز ک داشتم ترانه گوش میدادم یادم اومد ی دفعه عمه مینا خونه ی ما مهمون بودن نشسته بودیم داشتیم صبحونه میخوردیم ک یهو من با صدای بلند همونطور ک ب سفره خیره شده بودم نا خوداگاه خوندم حق باتوئه من ب تو دلبستم حق باتوئه من بی تو دلگیرم یهو همه تعجب کردن زدن زیر خنده بابامم ی نگا بهم انداخت و گفت وااا زهرا دیونه شدی جالب اینجاس بدون توجه ب اونا داشتم بقیشو میخوندم عاشق شدم و بی تو میمیرم بعد ی نگاه ب حامد انداختم دیدم همون طور ک نعلبکی تو دهنش بود و داش منو نگاه میکرد چایی از دهنش داره میریزه عمه مم با تعجب نگاش کرد و گفت حامد دهنت سوراخ شده چایی داره از دهنت میریزه اونم فک کنم نمیدونس یهو با حرف مامانش ب خودش اومد ی نگا ب لباسش کرد دید چایی و کلا ریخته شلوارش خخخخخ هه حالا باز یادم اومد میگم دیروز ک ترانه ی همون خواننده رو گوش میدادم یادم اومد

  73. هوادار می گوید

    این سیاوش که دیگه هیچی دست هرچی بیمعرفته بسته داداش نیستییییی ؟؟؟ترانه و خیلی از دوستای دیگم که هیچی.نیلوفرم که گفت درگیربرنامه تولد مرتضی س اون موجهه خب خب ابجیای فعال باز بحث رمانه ایول دارین.نیلوفر اون جاسوسه کار خود میرزاس خواسته از کاراتون سردر بیاره مهم نیست بذار تا بفهمه چه اتحادی بینتونه از نظرهایی خوبه که حرفاتون به گوش میرزا برسه ولی یکم مراقب باشین که از همه چیز جریان خبر نداشته باشه بچه ها نمیاین پیشه مرتضی؟؟زهرا میای همه هوادارها هستن خانواده پاشایی .فکر کنم جمعیت زیاد بشه واسه تولد مرتضی

  74. هوادار می گوید

    وای بچه ها جاتون خالی واسه تولد مرتضی با رفیقا رفتیم پیشه مرتضی چقدر شلوغ بود اصلا فکر نمیکردم انقدر شلوغ باشه از دور معلومه مزارش کجاس بخاطر جمعیتش تولدت مبارک امپراطور ماشالا به این همه هوادار رو مزارش گل ریخته بودن و چیزایی که مرتضی دوست داشته واسش اوردن اصلا نمیدونم چی بگم جات هرچی بیشتر میموندم جمعیت بیشتر میشد ولی خانوادشو ندیدم فکر کنم نیومده بودن شاید عصر برن یا یه ساعتی که خلوت باشه اون چندشم خداروشکر ندیدم وگرنه لهش میکردم خخخخخ جاتون واقعا خالی بود نیلوفرم نیست ببینم کی میرن که منم بیام ببینمشون

  75. آتنا می گوید

    ن خیلی قشنگه کوتاهه راستی قرار نبودو خوندی من اشتباهی گفتم روزای بارونی جلد دوم قرار نبوده ن جلد دومش میشه توسکا جلد سومش میشه روزای بارونی خیلی قشنگن و خیلی خوب داستان پیچ داده بخونشون بتونی رمان بنویسی منم دارم روزای بارونی رو میخونم

  76. آتنا می گوید

    بچه ها ببخشید من نیومدم چتروم میخواستم بیام میگفت شما در تاریخ۹۴/۵/۲۷اخراج شدید منی ک نرفتم اخراج شدم اشکال نداره قسمت نبود دیگه.
    مدیر سایت دوباره کامنت زیاد شده من نمیتونم خوب بیام پایین

  77. آتنا می گوید

    نیلوفر ازت ی سوال دارم بچه ها کوشین ی حاضری بدین ببینم هستین

  78. آتنا می گوید

    نیلو ی دختره نامزدش مرده افسردگی داره چی کار کنیم واسش

  79. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    وااااای دارم دیونه میشم تا ساعت ۴ صبح داشتم رمان افسونگر و میخوندم دیگه تاب نداشتم بقیشو بخونم چشام داش می سوخت از بی خوابی همین طور هم اشک میومد از چشمام دیگه بیخیال بقیش شدم و خوابیدم رمان خودمو هم ک ول کردم دیگه نمی نویسم یعنی ی جایی گیر کرده بودم نمیدونستم چی بنویسم فعلا دادم دوستم بخونه ۲۷ هم ک عروسی دختر عمومه زیاد نمیتونم بیام سایت از دست این رمانا حتی وقت نکردم لباس بخرم خخخخخ خدا میدونه چجور مرضی گرفتم ک شب و روزم شده رمان کمپ ترک رمان سراغ ندارین اگه دارین بهم بگین چون دیگه دارم کور میشم

  80. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    ن هوادار نشد بیام کاش میشد بیام .اهان حالا اینو بگم من ی کامنت گذاشتم ی هفته بررسیش طول کشید خخخخخ لاااایک مدیر سایت خیلی باحالی اره این سیاوشه کجاست اخه پس نکنه خدایی نکرده اتفاقی واسش افتاده باشه سیاوش با پای خودت میای یا بیام بیارمت . ترانه پس کجایی ب عشقت مدام ترانه گوش میدم خخخخخ بیاید دیگه

  81. هوادار می گوید

    زهرا دقیقا منم روز تولد مرتضی کامنت دادم الان بررسیش تموم شد هیکی دیگه ما کامنت میدیم چند روز دیگه که از بحثش میگذریم تازه میاد اینجوریاس دیگه اتنا کی نامزدش مرده اخی خدا صبرش بده نیلوفر که نیست فکر کنم داره با دوستای اینستاش واسه کله پا کردن میرزا برنامه میچینه خخخخخ زهرا ابجی بیخیال کور میشیا ول کن این رمانارو ای بابا قرار نیست که یه رمان رو یک روزه تموم کنی نکنه میخوای رکورد بزنی اسمت بره تو کتاب گینس ؟؟؟خخخخخ دختری که در یک روز رمان را تمام کرد بیخیال

  82. elena می گوید

    سلام بچه ها
    متاسفم که نتونستم بیام سایت این چند روزه. آخه یکی از اقواممون فوت کرده بود رفته بودیم شهرستان راستی تولد مرتضی جونو تبریک میگم بهتون.
    داداش هوادار من واسه تولد مرتضی اومده بودم سرخاک منو ندیدی؟؟؟
    اقواممون از شانس ما یک روز بعد تولدش فوت کرد ماهم یکی دوروزه رفتیم تبریز ۸۰۰ کیلومتر راهو اونم برا دوروز هیچی دیگه
    چرا داداش سیاوش چند روزه نمیاد خدای نکرده چیزیش نشده باشه؟؟؟

  83. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    خخخخخخ هوادار اینجوری بشه ک عالی میشه اصلا صبح هم ساعت ۸ بیدار شدم عادتمه هر روز ساعت ۸ بیدار میشم یعنی ۴ ساعت بیشترم نتونستم بخوابم چشام همه جارو سیاه سفید میدید خخخخخخ چیزای دورو هم تار میدیدم . اتنا خاطره رو گذاشتم بفرما حالا اونم انقد فک کردم یادم اومد بزا بازم فک کنم میگم . اهان ی چیز دیگه:
    دختراااااااااااااااااا روز دختررررررررتونم مبارک.

  84. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ وای خدا دارم از خنده روده بر میشم تا حالا رمان اینجوری نخونده بودم جن عاشق دختره شده!!!!!!!! ای ول ب مغز متفکر این نویسنده فک کنم دیونه شده شخصیتا رو قاطی کرده اتنا رمان پژوا و پژمان پلیسیه برای اولین بار ی رمان پلیسی خوندم دوس داشتی بخون فرض کن جن عاشق ادم بشه چ شود!!!!!!

  85. نیلوفر می گوید

    سلام دوستای خوبم النا تسلیت میگم غم اخرتون باشه اتنا دقیقا توضیح ندادی که چطور حالی داره واسه کمکش باید کامل توضیح بدی که بدونم خداروشکر ازدواج نکرده بودن چون حالش بدتر میشد باید از جزیاتش بگی که ببینن نیاز به دکتر داره یانه زهرا ممنون دخترا روزتون مبارک.هوادار ببخش نبودم که بگم برنانه واسه مراسم چیه اصلا حالم خوب نبود منو دوستا و هوادارها رفتیم مزار داشت خوب پیش میرفت ولی یه خبرنگار که از طرف مریم اومده بود و خودشو خبرنگار جا زده بود اومد مراسمو بهم ریخت از مریم تعریف میکرد و هرچی لیاقت خودشو مریم بود به عمه نسبت داد و هوادارها رو انداخت بجون هم و اخرشم مامور اوردن و همه مردم رو متفرق کردن کلا مراسمو بهم زدن خداروشکر خانواده پاشایی نبودن که ببینن گرچه میدونن چه خبر شده ولی همین که نبودن اون موقه خیلی خوب شد بچه ها درباره البوم بگم که فردا میتونید تهیه کنید اورجینال و بدون پانلود چون میخوایم مرتضی رکورد پر فروشترین البوم سال رو ماله خودش کنه.البوم به دو صورت داده میشه یکی خود اسمش عشقه هست که حدود چار هزاره یکی هم دلوشته های دوستای مرتضی و خاطراتاشونه و کلی چیزای دیگه که تعدادشون محدوده و هجده هزاره امیدوارم اورجینال بخرن و شما خوشتون بیاد

  86. نیلوفر می گوید

    کامنت قبلم توضیح درباره البوم بود که بنظرم واضح نبود ببخشید همچین زده سرم خخخخخ البوم اسمش عشقه فردا همه میتونن تهیه کنن دو قطعه داره که یکیش اسمش عشقه هست یکی هم دیجی پک که یازده ترک داره و شامل تعدادی از اهنگای قبلی مرتضی و البوم عکس و نوشته هاییه که دوستاش نوشتن حدود هجده تومنه اول البوم اسمش عشقه میاد چند روز بعد دیجی پک حالا شما هر کدوم رو که بخوایت میتونید تهیه کنین ولی بدونین که دیجی پک تعدادش محدوده و ممکنه به همه نرسه من که از حالا سفارش دادم که مصطفی کلی البوم واسم بخره هدیه کنم به کسایی که نمیتونن تهیه کنن.بعد این البوم نوبت مصطفاس چند وقتیه داره رو البوم خودش کار میکنه به کوری چشم حسوداش هم البوم میده هم کنسرت میذاره یکم البته دودله چون چون میخواد شغلشو کنار بذاره و بره سمت خوانندگی همون چیزی که قبلا دوست داشت و ادامه بده بخاطر خانوادش و مرتضی خیلی شباهت داره صداش به امپراطور یکم دودله چون میگه نکنه حمایت نکنن از اینجا رونده بشه از ااونجا مونده میدونید چی میگم؟من میدونم موفق میشه چون کلی هوادار داره عاشق همتونم

  87. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    پس بالاخره البوم اماده شد ای ول ولی از کار این زنیکه مریم ناراحت شدم ایشالا ب زمین گرم بخوره ولی اشکالی نداره خدا جای حق نشسته همیشه اینجوری نمیمونه خوشحالم ک داداش مصطفی قراره ب خوانندگی ادامه بدن لقبشم میشه امپراطور و اسطوره ی۲ ایشالا ک موفق بشه.

  88. هوادار می گوید

    اتنا ناراحت شدم واسه اون دختره خداصبرش بده النا غم اخرتون باشه من نمیدونم این میرزا از جون این خانواده چی میخواد اخه زن نفهم اون روز وقت این کاراس همیشه باید خودشو نوچه هاش خودشونو نشون بدن بدبختا ناراحت نباش نیلوفر خدا زدشون خدازده زدن نداره ایشالا خدا لعنتشون کنه که اینطوری با احساس بقیه بازی میکنن ای جان البوم اومد من میخرم خیالت راحت مگه میشه دان کنم میخرمش حتما فدای مصطفی که میخواد ادامه بده ما پشتشیم تا اخر بهش بگو پشتشیم میدونم که میتونه بقیه هم بیخود میکنن حرف مفت بزنن تا دراد چشم میرزا زهرا این سیاوش خان بیمعرفت شده نمیدونم کجاس که ماهارو فراموش کرده خیلوفر خبر خوشی دادی درباره البوم وااااااای اگه تو نبودی چی میشد لایک داری ابجی

  89. آتنا می گوید

    فافا دختره نامزدش مرده شده مرده متحرک
    اصن افسردگی داره انگار همه جا اونو میبینه یهو باهاش حرف میزنه بعد گریه میکنه عکسشو برمیداره همش آرزو میکنه بمیره این مال پروا بود حالا
    نرگسم تلگرافی اینجوری میشه که پدرش زن میگیره ی پسر میاد خواستگاریش نامزد میشه تصادف میکنن دو ماه کما میرن پدرمادرا دعوا پدرش زنشو طلاق نمیده دختره داغون وقت ملاقات هرشب زیر پنجره

  90. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    النا جوون منم بهت تسلیت میگم اتنا ایشالا فامیل شمام زود زود خوب بشه

  91. آتنا می گوید

    متنفر رمان قرار نبود معروفه بخون منم ب اون کمپ معرفی کن خخخخخخخ

  92. نیلوفر می گوید

    اتنا جیگرمن اون عزیز حتما باید بره دکتر چون ممکنه کارش بجای باریک برسه خدایی نکرده بلایی سرش بیاد حتما باید بره چون میتونه حرف بزنه خالی بشه مشاوره و درمان حضوری خیلی تاثیرش بیشتره تا اینجوری زهرا اتنا هوادار لایک دارید ممنون از لطفتون دوستای گلم دیجی پک وارد بازار شده اگه خواستید میتونید تهیه کنید تو البوم اسمش عشقه ترکده صدای مصطفی هم هست چون اون ترک کامل نبوده مصطفی خونده فقط یه قسمتشو مرتضی خونده من عاشقاون ترک البومم خیلی خوب کار شده روش البوم خیلی خوبی شده هروقت تهیه کردین نظرتونو بهم بگین یا هر سوالی داشتین بپرسین حتما جواب میدم

  93. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    نیلوفر لااایک خیلیییی گلی. اتنا چند روز پیش نشستیم با داداشم کلی رمان دانلود کردیم الان دارم ته دیگمو پس بده رو میخونم دیگه اخراشا تا اینجا ک خوب بوده خواستی بخون چشم ابجی رو چشمم قرار نبودو هم میخونم تو رمانایی ک دانلود کردم نگا کردم بود اون کمپ رو هم فک کنم خودمون باید بسازیم این اعتیاد از اعتیاد مواد مخدرم بدتره ب خدا ک ما دو تا مبتلاش شدیم اون پژوا و پژمانو اگه نخوندی بیخیالش شو نخونش خیلی چرت بود بعد اینکه بهت معرفی کردم پشیمون شدم اخه وقتی ب تو گفتم تموم نشده بود .هوادار لااااایک

  94. elena می گوید

    بچه های لطفا برای دوست من دعا کنید
    دوستم پروا مشکل مغزی پیدا کرده و الان بستریه امکان ۷۸% که فراموشی بگیره لطفا براش دعا کنید خوب باشه بچه ها کی آلبومو خریده من خریدم و آهنگ حس جدید و اسمش عشقه و عاشقترین و اشکام جاریه رو خیلی دوست داشتم
    مریم … چه آدم پستیه دیروز ی عکس جدید تو اینترنت دیدم قاسمی و مرتضی جون بودن اما کاملا معلوم بود فوتوشاپه چون من لنگه اون عکسو دیده بودم مرتضی جون تنها بود حالا این با فوتوشاپ اورده خودشو کنار مرتضی

  95. آتنا می گوید

    نیلوفر من طالع بینیم نوشته بود امسال چن نفر جلوت سبز میشن نیاز دارن ب مشاوره تو با هوش سرشارت بهشون مشاوره بده!!!!!!!!!این طالع بینی منو چی فرض کرده خخخخ.دیگه مشاوره تا این حد!!!!!نیلوفر تمومم نمیشن روز ب روز افزون تر میشه.اصن مورد در مورده همه نوع داریم.نیلو خدا بهت صبر ایوب بده.اصن موردایی داشتیم بهت بگم از خنده غش میکنی.این آلبومم وقت نمیکنم بخرم اصن دارم روانی میشم چن روز پیشم کنسرت احسان خواجه امیری بود منم میگفتم ای کاش ی روز آقای مصطفی پاشایی بیاد اینجا.نیلو ب جان خودم مغزم هنگیده بود این چن روز آخرش بهشون آدرس مشاوره اینترنتی دادم خخخخخخخخ
    خب روانیم کردن آخه ی نفر دو نفر عه.نیلوفر دلم برات تنگ شده بود.زود ب زود بیا دیگه.ول کن بابا دختره ی روانی رو اون جاش تو تیمارستانه.مریضه مریض.دختره ی ترشیده.خخخخخ.بازم نیلوفر دماغشو بمال تو خاک ک غلط اضافه نکنه
    متنفر یک کارت عضویت واسه من درست میکنی؟؟؟؟؟؟منم دیوار ب دیوارو خوندم اینقد آخرش چرت بود پسره و دختره ۶با هم بهم زدن سال همدیگه رو ندیدن هر دوشونم چشم ب انتظار اونیکی مگه داریم مگه میشه.افسونگرو خوندی حالا؟؟؟؟؟تو منو دق دادی گناهکارو نخوندی اون ک آخرش خوب بود که دختر خوب

  96. آتنا می گوید

    هوادار دیدی این سیاوش چطور بی خدافحظی گذاش رفت وقتی اومد مسئولیت کشتنش با تویه ها روز ب روز داریم کمتر میشیم گگگگگگگگگ
    قبلا چن نفر بودیم؟؟؟؟؟یهو شدیم ۳ نفر خخخ

  97. متنفر از مریم قاسمی می گوید

    اره افسونگرو خوندم.انقد از فال و طالع بدم میاد ک نگو ی دفعه ی فال باز کردم نوشته بود برای رسیدن ب معشوق باید عاشق باشی یعنی ی وضی بودا حافظم دیگه شوخ تبیش گل کرده اصلا من چ نیتی کرده بودم حافظ چی میگفت بچه ها چن روز پیش حالم خیلی بد بود شبش تو خواب داداش مرتضی رو دیدم بالاخره تونستم تو خواب باهاش حرف بزنم و تو خواب تو مراسمش شرکت کنم تو خواب من و داداش مرتضی نشسته بودیم داشتیم باهم حرف میزدیم خیلیم خندون بود خنده از رو لباش نمیرفت بهش گفتم نمیدونی وقتی رفتی من و طرفدارات چ عذابی کشیدیم بهش گفتم داداش مرتضی تورو خدا دیگه نرو نبودنت خیلی سخته اونم گفت میدونم ولی فک کردی دست منه فک کردی رفتن واسه من اسونه یا خودم دوس دارم برم ک یهو ی ماشین امبولانس مانند اومد ولی امبولانس نبود خیلی عجیب بود کلنم سفید بود تا ماشین اومد من و داداش مرتضی هر دومون برگشتیم سمت ماشین همه لباس مشکی پوشیده بودن و ی مرده رو برانکارد از اون ماشینه پایین اوردن فک کنم داداش مرتضی بودهمه داشتن گریه میکردن نمیدونم چی شد ک از خواب پریدم ولی وقتی خوابیدم ادامه ی همون خواب بود ولی داداش مرتضی رفته بود و ما تو مجلس بودیم معصومه خانوم همین طور گریه میکردن منم روبروش نشسته بودم رو زمین و گریه میکرم دوتا دوستامم منو گرفته بودن منم گریه میکردم و میگفتم همش تقصیر منه ک رفت اون کنارم بود من نباید میزاشتم بره من باید جلوشو میگرفتم اصلا صبحش حالم خیلی بد بود نمیدونم چرا وقتی داداش مرتضی کنارم بود من از خواب بیدار شدم و بعدش رفته بود شاید اگه بیدار نشده بودم ب داداش مرتضی میگفتم منو هم ببره و الان منم مرده بودم کاش بیدار نشده بودم و منم باهاش میرفتم

  98. آتنا می گوید

    آلبومو خریدم خیلی قشنگه.النا تو توی چتروم عضوی یا درجه ای داری که گفتی بریم اونجا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟منم ی خواب دیدم ولی آبان میگم میترسم نیادش آخه توی روز خاص میاد رمز من اونه خخخخخخخ امید وارم بیاد اگه نیومد فاش میکنم رمزمونو مرتضی شنیدی؟خخخ وای نیلوفر عاشق حالا حالا ها شدم.کلا همش قشنگه.میگم نیلوفر چ قضیه شد قضیه خرید آلبوم.وقت نمیکردیم بریم بخریم منم فک میکردم فقط دوروبر شهرداری داره.خلاصه داشتم رد میشدیم منم ناراحت یهو توی مغازه بازی کامپیوتری دیدم نوشته اسمش عشقه.خلاصه کودک پیش فعال درونم خودنمایی کرد پامو کوبیدم زمین گفتم وایسا گفتم چار تومن بده رفتم تو هم گفتم آقا اسمش عشقه میخوام اونم با چ وضی اینقد دوییده بودم خخخخخخ.خلاصه قرمز قرمز آلبومو گرفتم و پرواز کردمو اومدم خخخخخ.دارم برای اولین با میام تهران نیلو ب نظرت با چ بهونه ای بیام بهشت زهرا؟؟؟؟ما داریم برای کار میایم آخه.فقط میخوام از دور ببینمش.تازه اونم اگه ببرنم بهشت زهرا.تو رو خدا بگو چی کار کنم آدرسشم میگی؟؟؟مرسی ازت دو تا بوس قلمبه واس تو خخخ

  99. آتنا می گوید

    نیلو دم داداش مرتضی و کسایی که کمک کردن حسابی گرم بیا منو بگیر سه ساعته دارم یا میخونم یا میرقصم خخخخخخخ.دم ترشیده ی سوختا خخخخ

  100. آتنا می گوید

    نیلو دختر مردم خل شد اگه تونستی هندزفری رو از من جدا کنی بهت جایزه میدم ضرر داره نه خخخخخ دارم میرم با هنزفری جون بخوابم خخخ آهنگاشم عین خودش خاصه سبک حالا حالا ها رو بیشتر تو آهنگای خارجی دیده بودم همچنان ا آهنگ دارم مینوسم وایسا ببینم این کدومه اسمش عشقس خخخ