حاج رضا علاءالدین مالک پاساژ علاءالدین کیست؟ / قرارداد ترکمانچای با کسبه

0

۱۱۰ واحد طبقه‌هفت پاساژ علاءالدین شامگاه پنج‌ شنبه تخرب و پلمب شد. ۱۱۰ واحدی که به گفته کسبه، مالک بدون هیچ سندی به مبلغ ۹۰۰ میلیارد‌تومان به آنها فروخته بود. شرق جزییات پرونده ساخت‌و‌تخریب علاءالدین را با ارائه اسناد و گفت‌و‌گو با طرفین ماجرا بررسی می‌کند.

قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین

تخریب با حضور پرتعداد ماموران انتظامی و شهرداری در میان فریادهای الله‌اکبر و اشک‌های مالکان و کسبه از ساعت ۱۲ شب آغاز و تا ساعت چهار‌صبح به درازا انجامید و ساعت از شش‌صبح گذشته بود که علاءالدین موقتا آرام گرفت. نخستین مراجعه برای تخریب، شامگاه دوشنبه هفته پیش انجام شده بود. بعد از آن ماموران شهرداری پلاکاردی را در طبقه‌هفتم نصب کردند و مهلتی ٧٢ساعته به کسبه برای تخلیه واحدها دادند. پلاکاردی که به دستور مالک کنده شد و به گفته کسبه مالک به آنها گفت: «هیچ کاری نمی‌توانند بکنند» اما پس‌از پیگیری‌ها بالاخره حکم اجرا شد.

صدای کسبه را از اینجا بشنوید

اینها روایت‌های رسمی از تخریب است. تخریب راویان دیگری هم دارد؛ برخی از کسبه تخریب را بی‌ارتباط با آغاز فروش واحدهای بازار موبایلی که در جوار علاءالدین ساخته شده، نمی‌دانند. موضوعی که پیروز حناچی، معاونت وزارت راه هم در گفت‌وگو با ما آن را تایید کرد. شنیده‌ها حکایت از آن دارد که مالک آن پاساژ هم حاج رضا علاءالدین است. علاءالدین بعد از تماس تلفنی خبرنگار «شرق» و معرفی خبرنگار گوشی تلفن را قطع و آن را از دسترس خارج کرد.

یکی از کسبه  می‌گوید: برج دو سال٩٢ بود که حاجی با نشان‌دادن توافق‌نامه‌اش با شهرداری شروع به فروش واحدها کرد، نامه‌اش نشان می‌داد اجازه ساخت طبقه هفتم و هشتم را گرفته است. در طبقه هفت جمعا ١١٠، ١٢٠ واحدی بود. برج چهار بود که حاجی شروع به فروش واحدها کرد. اولش با ٧٠٠میلیون شروع کرد و به یک‌میلیارد‌و‌٣٠٠میلیون تومان رسید. در عرض سه هفته تمام واحد‌ها فروش رفت. جمعا تا حالا نفری ۶٠٠، ٧٠٠میلیون تومان پرداخت کردیم و هیچ سندی هم نداریم. حاج‌رضا به‌ کسی سند نمی‌دهد، سرقفلی است. در تمام پاساژ همین روال است. از نیمه شعبان شروع کردیم به کاسبی که تا الان ١٠ماهی می‌شود. ٧٢ساعت قبل از تخریب ماموران شهرداری آمدند و پلاکارد چسباندند که ٧٢ساعت مهلت دارید برای تخلیه. نگهبانان پاساژ به دستور حاج رضا پلاکارد را کندند. ساعت ٩شب رفتیم پیش حاج رضا و پرسیدیم داستان چیست؟ گفت کسی نمی‌تواند کاری کند. اما ٩ شب پنجشنبه مباشران حاج رضا آمدند گفتند تخلیه کنید، دارند می‌آیند برای تخریب و تا شش‌صبح در پاساژ بودیم آنقدر اشک ریختیم و راه رفتیم که دیگر جان نداریم.

او ادامه داد: آمدند الله‌اکبرگویان دکورها را خراب کردند در‌حالی‌که ما برای هر مغازه ٢٠٠میلیون تومان خرج کرده بودیم.

 چه خرجی؟ 

«ما در پاساژ باید خط تلفن را از حاج رضا بگیریم. هرخط تلفنی که بیرون ۵٠هزار تومان است برای ما از دو میلیون تا چهار‌میلیون‌و‌٧٠٠هزار تومان آب می‌خورد. خود حاجی می‌خرد و می‌فروشد. اگر بخواهی مغازه‌ات را اجاره بدهی،‌ هزارتا اما و اگر دارد. برای خرید باید به مباشر حاج‌رضا ۵٠میلیون پول می‌دادیم، بی‌دلیل. اینجا قوانین خودش را دارد خانم. حق نداریم اینترنت از بیرون بگیریم باید از حاج رضا بگیریم. ماهی پنج‌میلیون شارژ می‌دهیم. دکور، پارکت و کولرگازی، همه اینها حداقل ١٠٠میلیون برایمان آب خورد.»

ماجرای تخریب را روایت می‌کند:«طوری رفتار کردند انگار ما جانی هستیم. حرف ما چند چیز است. اگر غیرقانونی بود چرا اجازه دادند ساخته شود؟ این مدت کجا بودند؟ تنها ٧٢ساعت به ما وقت دادند. از فردا مشکلات ما شروع می‌شود. شنبه من ۵٠میلیون چک دارم. کلی طلب دارم از کجا خریداران را پیدا کنم و طلبم را بگیرم؟ چطور چک‌هایمان را پاس کنیم. در هرکدام از این مغازه‌ها کم‌ کم ۵، ۶ نفر به‌صورت مستقیم و شریکی مشغول کار بودند. ۵هزار خانواده را از نان‌خوردن انداختند. نمی‌توانستند سه‌ماه مهلت دهند تا ما خودمان را جمع‌و‌جور کنیم؟

یکی‌دیگر از کسبه می‌گوید: اینها ساخت‌وپاخت کرده‌اند، یکی‌دیگر پول داده و یکی‌دیگر گرفته؛ دودش در چشم ما رفته است. اصلا ما مقصر بودیم یکی‌، دوماه وقت می‌دادند. حالا حساب‌هایمان را چطور صاف کنیم؟ بدبخت شدیم خانم، بدبخت. می‌خواهید تخریب کنید با دکور چه کار دارید؟ چرا پلمب کردند؟ ما کلی چک در مغازه‌هایمان داریم. چک، دوربین، گوشی همه را قاطی‌و‌پاتی ریختند در گونی و بردند. چطور سواشان کنیم؟ چطور پیدایشان کنیم؟ چرا الان که پاساژ موبایل‌فروشی کنار علاءالدین؛«چهارسو» درحال واگذاری واحدهایش است باید این تخریب انجام شود. آن موقع که ما اینجا را خریدیم چهارسو، متری ۴٠میلیون‌تومان بود الان متری ١۴٠میلیون تومان است. حاج‌رضا خیلی هنر کند اصل پول ما را پس بدهد، من با آن پول یک ‌دکه دومتری هم نمی‌توانم بخرم. برای چه با زندگی جوانی که از زندگی فقط و فقط کار کردن از هفت‌صبح تا یک شب را یاد گرفته این‌طوری بازی می‌کنند.»

اینها را که می‌گوید اشک‌هایش سرازیر می‌شود. متن نامه‌ای را نشانم می‌دهد که مالک خطاب به کسبه نوشته مبنی‌بر اینکه‌ «طبق اعلان شهرداری منطقه١١ تخریب طبقه هفت و سه روز پنجشنبه و جمعه انجام می‌شود ، کسبه در محل کسب حاضر باشند تا مانع تخریب شوند. طبق حضور جمعی کسبه در تاریخ پنجشنبه در محل دیوان مقرر شده صبح شنبه در محل دیوان حاضر شده تا توضیحات و مستندات را به قاضی ارایه دهیم. او با استیصال می‌گوید: به امام حسین دوروزه هیچ‌چیز نخورده‌ام، نخوابیده‌ام. هیچ‌کس جوابگو نیست. حاج‌رضا می‌دانسته که به هیچ‌کس سندی نداده است. وقتی از کاسب دیگری می‌پرسم چرا هیچ سندی در قبال خرید نگرفتید؟ می‌گوید: ما از حاج‌رضا علاءالدین خریدیم از آدم عادی که نخریدیم. از میدان‌جمهوری تا بهارستان کلی از پاساژها مال حاج رضاست. نه تنها به ما به هیچ‌کس هم سندی نمی‌دهد. این روالش است.

قرارداد ترکمانچای با کسبه

ابوالفضل قناعتی در گفت‌و‌گو با «شرق» در پاسخ به این سوال که شهرداری چه نقشی در این تخلفات داشته است، می‌گوید: تخلف مالک از قوانین و مقررات شهری یا با هماهنگی شهرداری منطقه بوده یا بدون هماهنگی، در هر دو صورت شهردار مجرم است. اگر در جریان بوده که تخلف کرده و اگر در جریان نبوده خودش نشان از بی‌عرضگی‌اش دارد. شهردار منطقه و ناحیه باید برای این تخلف جوابگو باشد.
وی در ادامه می‌گوید: مالک با کسبه قرارداد ترکمانچای امضا کرده و هیچ سندی برای فروش‌های یک میلیاردی‌اش به کسبه نداده است. البته خود کسبه هم مقصر هستند چرا که وقتی ما یک جنس ١٠٠هزار تومانی را می‌خریم کلی بالا و پایین می‌کنیم تا بخریم و حالا اینها مشخص نیست یک میلیارد سرمایه‌شان را بر چه اساسی در اختیار وی گذاشته‌اند. تنها این هم نیست. کلی پرونده و مراجعات مردمی از کسبه داشتیم که خط تلفن ۵٠هزارتومانی را چهار میلیون به اینها فروخته، شارژ پنج‌میلیون تومانی می‌گرفته و موارد متعدد دیگر. اینها تا ١٠میلیارد تومان هم برای خرید پول داده‌اند و هیچ رسیدی نگرفته‌اند. پرونده علاءالدین هنوز باز است. ١٩واحد از مجموع ١١٠واحد تخریب و باقی واحد‌ها پلمب شده‌اند. کسبه می‌گویند به آنها وعده داده شده امروز پلمب برای دوساعتی فک شود تا اقدام به تخلیه واحدهایشان کنند.

حاج رضا علاءالدین کیست؟

 «شاید اشتباه کردم و نباید از نام فامیل خودمان استفاده می‌کردم. ولی می‌شود گفت هم خوب است و هم بد. در بعضی مواقع خوب و از برخی جهات بد است.»

حاج‌رضا علاءالدین، مالک و سازنده پاساژ علاءالدین در خیابان جمهوری تهران که قلب خریدوفروش موبایل در پایتخت است، با این جمله نشان می‌دهد خیلی هم از شهرتی که از این راه به دست آورده رضایت ندارد.

از او تا به‌حال دو گفت‌وگو در مطبوعات کشور منتشر شده. یکی در روزنامه ایران و دیگری مجله همشهری جوان که اطلاعات این مطلب نیز برگرفته از آنهاست. او در یکی از گفت‌وگوها توضیح می‌دهد از ابتدای دهه۵۰ در تقاطع خیابان جمهوری و حافظ کاسب بوده و کارگاه و فروشگاه پلاستیک‌فروشی داشته که آرام‌آرام بر وسعت آن افزوده، به‌طوری که در سال۵۳ حدود هزارمتر از فضای کنونی پاساژ را خریداری کرده است. این وضعیت تا پایان جنگ و سال‌های ۶۸ تا ۷۰ که بخش دیگری از زمین‌های اطراف خریداری شده، ادامه یافته. پس از تهیه نقشه و طی مراحل قانونی از ابتدای سال ۷۴ تخریب و ساخت مجموعه شروع شده است. این ساخت‌وساز چهارسال به طول انجامیده و از سال ۷۸ تا ۷۹ آرام‌آرام و فازبه‌فاز واگذاری‌ها آغاز شده و در نهایت ۱۱طبقه با حدود هزارو۱۰۰ مغازه در سه فاز واگذار شده است. این مجموعه به چنان شهرتی دست یافته که کمتر کسی است که از موبایل صحبت کند و یادی و نامی از «علاءالدین» نکند. علاءالدین بورس اصلی گوشی موبایل در تهران و به‌تبع آن در ایران است. تخمین زده می‌شود که این پاساژ بیش از هزارمیلیاردتومان ارزش داشته باشد و ده‌هامیلیاردتومان گردش مالی‌اش باشد.اکثر شرکت‌های بزرگ موبایل‌سازی، برای خود دفتری در آنجا دارند و گوشه‌ای برای خود گرفته‌اند. درودیوارش از درون و بیرون پر از تبلیغات است. مغازه‌های کوچک اما زیاد، درست مثل آنچه که خود «حاج‌رضا» درباره نظام مالی کاسب‌های پاساژ می‌گوید: «اینجا کاسب‌ها، سود کم می‌گیرند ولی در عوض زیاد می‌فروشند. این یک نوع انتخاب استراتژی برای فتح بازار است.»

وی در گفت‌وگوهای اندکش تاکید می‌کند اعتقاد دارد که پاساژ قشنگی نمی‌خواهد. قشنگی باید در رفتار و برخورد کاسب‌ها باشد. وی می‌گوید: «فرد باید کاسب خوشنام و درستی باشد. ما این مجموعه را به آدم‌های سالم و صادق فروختیم و از آنها استفاده کردیم. برای ما مهم است که چه‌کسی می‌خرد. ما برای اینکه این مجموعه راه بیفتد، مغازه‌ها را به افراد جوان و جویای کار با شرایط ۴۰ تا ۶۰ماه قسطی واگذار کردیم.»
«برای اینکه این بازار راه بیفتد و رونق بگیرد خون دل‌ها خوردیم و رنج‌ها کشیدیم. اینطوری نبوده که همه‌چیز حاضر و آماده باشد. این‌همه پاساژ در این منطقه ساخته شده ولی هیچ‌کدام نتوانسته‌اند به جایگاه و اهمیت علاءالدین برسند. به‌جز تبلیغات، حسن‌خلق کاسب‌های پاساژ هم اهمیت داشته است. ضمن اینکه ما تلاش کردیم مشتری‌هایی که به علاءالدین می‌آیند راضی بروند و اگر اختلافی هم بین کاسب با مشتری پیش آمد آن را حل‌وفصل می‌کنیم. محلی را در نیم‌طبقه پاساژ برای حل‌وفصل اختلاف بین مشتری و کاسب راه‌اندازی کردیم. این محل با مدیریت ما و با همکاری کاسب‌های خوشنام پاساژ اداره می‌شود. بسیاری از مشکلات پیش‌آمده را به‌خوبی حل‌وفصل کرده‌ایم و اکثرا به‌نفع مشتری تصمیم گرفته‌ایم تا مردم راضی از اینجا بروند».  پاساژ کنار «علاءالدین» از طبقه دوم به‌بعد چندان رونقی ندارد. او در زیر سایه «علاءالدین» می‌زید و به گفته یکی از مسوولانش «از ترشحات علاءالدین است که ما خیس می‌شویم.» وی در پاسخ به این پرسش: «در بازار شایع شده که شما به فرد خاصی «وصل» هستید. آیا درست است؟»

می‌گوید: «نه والله. من جز خدا به کسی وصل نیستم و با هیچ فرد و گروهی هم که جزو مردان سیاسی کشور باشد مراوده و بده‌بستان ندارم. البته همه کسانی را هم که به مردم خدمت می‌کنند دوست دارم.» او اعمال نفوذ خود را هم برای تغییرات در سطوح مدیریتی برخی دستگاه‌ها انکار کرده و می‌گوید: «دلیلی ندارد که چنین اقداماتی را انجام دهم.»من فقط از رییس پاسگاه منطقه درخواست کردم که یک باجه و کیوسک پلیس زیر پل بگذارند تا این منطقه که مورد رجوع خانواده‌ها و مردم است با امنیت بیشتری مواجه باشد. ضمن آنکه این محل به‌دلیل اینکه کاسب‌های فراوانی دارد و حجم قابل‌توجهی پول جابه‌جا می‌شود نیازمند امنیت بیشتری است که پلیس در این زمینه می‌تواند یار و کمک‌رسان کسبه و مردمی باشد که به اینجا رجوع می‌کنند. ما فقط پول و هزینه نصب کیوسک پلیس را پرداخت کردیم. همین». خبرگزاری فارس نوشته است حاج‌رضا علاءالدین هفته قبل به کسبه نگران گفته بود غیرممکن است اینجا تخریب شود و اگر موفق شدند اینجا را خراب کنند، من ریشم را می‌تراشم. فارس همچنین نوشته است او از دیروز به شمال کشور سفر کرده و در دسترس نیست.

تخریب علاءالدین و چند سوال

درخصوص تخریب پاساژ علاءالدین نخستین سوالی که به ذهن می‌آید این است که اگر قرار به تخریب طبقه‌هفتم بوده شهرداری به چه دلیل مجوز داده است؟ و‌ چرا قبل‌از تحقق تخلف، با عوامل خود جلوی تخلف را نگرفته و موضوع را به کمیسیون ماده‌صد ارسال کرده است؟ به مجموعه‌ای که دارای تخلفات عدیده اجرانکردن مقررات‌ملی در زمینه اجرای‌ مقررات آسانسور، اطفای حریق و الزامات ‌عمومی ساختمان است چطور مجوز داده شده؟ مگر اینکه مشکل از طریق راه‌های غیرقانونی حل شده باشد که در هر صورت، صدور پروانه و کنترل‌نکردن نقشه و رعایت‌نکردن مقررات ملی ساختمان و همچنین تخلفات بعدی مانند تغییر کاربری پارکینگ‌ها در زیرزمین، نافی مسولیت‌های شهرداری نیست و مدیران مسول باید اعلام کنند که چرا به‌موقع عمل نکرده‌اند. البته این نکته را باید متذکر شوم که پاساژ علاءالدین از ابتدای ساخته‌شدنش هم حرف‌و‌حدیث‌هایی داشته است؛ در آن هنگام اعطای تراکم به این‌صورت در آن نقطه از شهر واقعا بحث‌برانگیز بود. الزامات مدیریت شهری حکم می‌کند که شهرداری تکلیف خود را با شهروندان معلوم کند، اگر قرار به تخریب ساخت‌و‌سازهای غیرمجاز است باید در همه نقاط شهر این اتفاق بیفتد و اگر نیفتد حتما دلایل دیگری غیر از احراز تخلف و رعایت‌نکردن مقررات در این موضوع نقش داشته است. شاید این موضوع بی‌ارتباط با پاساژ موبایلی نباشد که به‌تازگی مقابل علاءالدین ساخته شده است. این تخریب درحالی صورت گرفته است که براساس قانون ماده‌صد موضوع قانون شهرداری‌ها، اگر بنایی برخلاف پروانه صادرشده تخلف کرد و این تخلف با ضوابط و اصول شهرسازی، فنی و بهداشتی مغایر نبود، کمیسیون می‌تواند با اخذ جریمه، صدور رای کند. متاسفانه روش معمول این‌طور شده که با اخذ جریمه، مساله را حل‌و‌فصل می‌کنند. از آن بدتر اینکه ردیف درآمدی ناشی از کمیسیون‌های ماده صد به یکی از ردیف‌های درآمدی در نظام مدیریت شهری تبدیل شده است.

اما چه شده که این‌بار رای به قلع‌وقمع داده شده؟ مگر مالک علاءالدین می‌توانسته بدون هماهنگی و اطلاع مسوولان شهرداری منطقه، یک طبقه روی طبقه ششم ساختمان خود در شلوغ‌ترین نقطه شهر اضافه کند؟ ضمن اینکه اقدام صحیح این است که در تمام تخلفات باید رای به قلع‌و‌قمع داده شود و امیدوارم این رویه به یک روش ادامه‌دار در شهر‌ها تبدیل شود و باید با تمام شهروندان و تخلفات یکسان رفتار شود.
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
قیمت پاساژ علاءالدین فروش پاساژ علاءالدین ثروت رضا علاءالدین بیوگرافی رضا علاءالدین
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ