کتک زدن زن جوان در وسط خیابان

1

به گزارش ابتکار، چندی پیش زن جوان به همراه شوهرش با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد. او در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی ۵ سال است که با شوهرم ازدواج کرده ام. ما هردو از صبح تا شب با هم کار کردیم، مشکلات مالی زیادی داشت،گاهی هم اختلافات خانوادگی اما همه این موانع را پشت سر گذاشتیم تا اینکه توانستیم با کمک خانواده اش یک خانه خوب بخریم.

زن و شوهر دلایل طلاق اختلافات زن و شوهر اخبار حوادث
وی ادامه داد: من پیشنهاد دادم وسایل خانه مان که خیلی قدیمی شده اند را تعویض کنم و لوازم نو بخریم. از روزی که تصمیم به نو کردن وسایل خانه گرفتیم مرتب با هم درگیری داریم چون اصلا سلیقه هایمان شبیه به هم نیست. تا اینکه چند وقت به بازار مبل رفته بودیم بازهم بر سر انتخاب مبلمان درگیر شدیم او میخواست مبل ارزان قیمت بخرد اما من مخالف بودم تا اینکه یک دفعه در مغازه مقابل فروشنده داد و فریاد راه انداخت.
زن جوان بیان داشت: چشمانش را بسته بود و با صدای بلند ناسزا می‌گفت، هرچه سعی کردم او را آرام کنم، فایده‌ای نداشت از مغازه بیرون آمدم او هم دنبالم آمد فریاد زد که صبر کنم اما من اهمیتی به حرفش ندادم یک دفعه دیوانه وار به سمتم حمله ور شد و در مقابل مردم شروع کرد به کتک زدن من. برای همین دیگر از او متنفرم و نمی‌خواهم درکنارش زندگی کنم، برای همین تصمیم به جدایی دارم و اصلا حاضر نیستم تصمیمم را تغییر دهم. در ادامه جلسه مرد جوان به قاضی گفت: باور کنید پشیمانم. در آن زمان خیلی فکرم درگیر بود. بر سر خرید خانه به چندین نفر بدهکار بودم. از سوی دیگر همسرم هم دست می‌گذاشت روی وسایل گرانقیمت. خیلی عصبی بودم یک دفعه از کوره در رفتم اصلا نفهمیدم چه شد که این اتفاق افتاد. حالا از آن روز تا به حال خودم بارها به اشتباهم اعتراف کردم اما همسرم قبول نمی‌کند. بعد از حرف های این مرد قاضی سعی می کرد تا زن را از طلاق منصرف کند و در نهایت این زوج با هم آشتی کردند.
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

1 نظر
  1. زارع می گوید

    کلآ مردا جدیدن اعصاب ندارن من که شوهرم هر وقت حساب بانکیش خالی میشه عصبانی میشه داد و بیداد راه میندازه بعد ۵ دقیقه خودش میاد معذرت خواهی برا منم عادی شده دیگه میگم عیب نداره بزار خودشو خالی کنه!!! بیخیاله روزگار آخرش مرگه دیگه….