بیوگرافی سیما تیرانداز + عکس شوهر سابق و همسر فعلی
سیما تیرانداز همانند اکثریت بازیگران محبوب زن سینما و تلویزیون کشور ایران علاوه بر بازیگری,مادری دلسوز و مهربان برای پسرش رایان می باشد.
سیما تیرانداز تربیت خیلی خاصی را برای پسرش در نظر دارد,خود در این رابطه می گوید:من برای تربیت رایان خیلی مطالعه می کنم و سعی می کنم هر چیز مبهمی که برایم در مورد تربیت پیش بیاد از دکترش و …سوال کنم.مخصوصا دکتر رایان خیلی به من کمک می کند و هر زمانی که به مشکل رفتاری برخورد کنم حتما با دکترش در میان خواهم گذاشت.
سیما تیرانداز در مورد اینکه چقدر کتاب می تواند در تربیت فرزندان کمک کند می گوید:من واقعا پیشنهاد می کنم برای تربیت بهتر فرزندان از کتاب هایی که روانشناسان و دکترهای دیگر همچون تغذیه و … کمک بگیرند.
سیما تیرانداز در ادامه در مورد اینکه دوست دارد رایان در آینده یک هنرمند شود می گوید:خوب بله خیلی دوست دارم هنرمند شود ولی مسئله این هستش که در چه هنری؟.من دوست دارم در آینده در انتخاب های این چنینی پسرم دخالت کنم البته باید بگویم که راهنمایی می کنم ولی دخالت نه.ولی خیلی دوست دارم که یک نویسنده خوب شود.
بیوگرافی سیما تیرانداز
سیما تیرانداز
تاریخ تولد: ۱۳۴۹ در تهران
همسرسابق ناصر هاشمی (بازیگر) و همسر مجید جوزانی
دوره بازیگری را زیر نظر جاری سابق خود – گلاب آدینه – گذراند.
لیسانس رشته ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد.
شروع فعالیت از سال ۱۳۶۷ بانمایش های آموزشی مدرسه هنر و ادبیات.
جایزه بهترین بازیگر زن از دهمین جشنواره تئاتر فجر برای نمایش مرگ یزد گرد (۱۳۷۰)
نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اول در یازدهمین فیلم فجر برای فیلم فجر برای فیلم سایه های هجوم.
با بازی در نقش کوتاهی در فیلم هامون ساخته داریوش مهرجویی به سینما آمد و سپس در فیلم بانو ساخته دیگر داریوش مهرجویی بازی کرد. اما سایه های هجوم فرصت مناسبی برای هنرنمایی او بود که برای بازی در همین فیلم نامزد جایزه بهترین بازیگر زن از یازدهمین جشنواره فیلم فجر شد.
او امسال « پاداش سکوت » را روی پرده داشت که برای همین فیلم برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن از یازدهمین جشن خانه سینما شد.
مصاحبه سیما تیرانداز:
نامزد جایزه بهترین بازیگر زن از یازدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «سایههای هجوم»، همکاری با داریوش مهرجویی در فیلمهای «هامون» و «بانو»، بازی در فیلمهای «پاداش سکوت»، «جاده عشق» و…را اگر شما به سالها فعالیت روی صحنه تئاتر (کارگردانی و بازیگری) و مجموعههای تلویزیونی (سیامین روز، خانهای در تاریکی، جوانی، آژانس دوستی، وکلای جوان و…) اضافه کنید، متوجه خواهید شد سیما تیرانداز میتواند سر کلاس بازیگری حرفهایی برای شاگردانش داشته باشد.
این مدرس بازیگری که اخیراً سریال «ستایش» را نیز با سعید سلطانی تجربه کرده است، این روزها در تجربهای نو با شخصیت «عفت» ژانر طنز تلویزیونی را در فضایی جدید نسبت به «ویروس ۲۰۰۰» با «دودکش» تجربه میکند. بازیگر سریال «در چشم باد» مهمان یک فنجان چای «بانی فیلم» شد تا از اولین تجربه همکاریاش با محمدحسین لطیفی و البته وضعیت کلاسهای بازیگری و تدریس این رشته پرطرفدار بگوید:
مجید جوزانی
خانم تیر انداز قبل از اینکه برویم سراغ سریال دودکش، کار تدریس که کماکان در رأس برنامههایتان هست؟
ـ بله تدریس کماکان در رأس برنامههای من است. در واقع تدریس جزو فعالیتهای روتین و همیشگی من محسوب میشود. جالب است بدانید من درست از زمانی که بازیگر شدم، معلم هم شدم. تدریس بازیگری کار خاصی است و بسیار انرژیبر، اما من بدون توقف آن را در برنامه دارم.
کار تدریس در مملکت ما بهخصوص در رشته بازیگری باید کار مشکلی باشد؛ آن هم در روزگاری که همه علاقهمندان این حرفه دوست دارند غوره نشده مویز شوند و ره صد ساله را یک شبه طی کنند.
ـ بله درست میگویید، کار تدریس بازیگری به خاطر اینکه الان سطح توقعات خیلی با قبل فرق کرده بسیار مشکل است. من میتوانم ادعا کنم در زمان خود ما بچهها مدام در حال فعالیت و یادگیری بودند و کسی در فکر این نبود که همان ابتدای راه مطرح شود. اما الان تنها چیزی که برای همه بچههای وارد شده به این حرفه حرف اول را میزند، مطرح شدن است.
دوست دارند خیلی زود مشهور شوند. هیچ کس به خاطر عشق بازیگری وارد این حرفه نمیشود و این کار را سخت میکند. همه منتظر هستند یک قرص بخورند یا چیزی تو سرشان بخورد و با یک کلاس شش ماهه یا یکساله بازیگر شوند که این امکانپذیر نیست.
الان همه ما میدانیم که هرچه در دانشگاهها و کلاسها تدریس میشود یک مبنای اولیه است، بقیه میماند به تلاش و فعالیت خود بچهها. نباید به کلاسهای آموزش بازیگری به عنوان یک سکوی پرتاب نگاه کنیم. من الان میبینم که بچهها فقط وارد کلاس بازیگری آقای X یا خانم Y میشوند که وارد یک کار سینمایی یا تلویزیونی شوند. هیچ کس نمیآید آنجا چیزی را یاد بگیرد.
شما به شاگردانتان این مسئله را گوشزد میکنید که بازار کار در این حرفه بسیار محدود است و شرایط ورود به دنیای حرفهای در سینما بسیار طاقتفرساست؟ در واقع سالیانه کلی دانشجوی بازیگری و کارگردان در رشتههای مختلف فارغالتحصیل میشوند اما تولیدات محدود،اجازه نمیدهد خیلی از نیروهای با استعداد حتی ورود پیدا کنند.
ـ در تاریخ سینمای ایران، این همه آدمها آمدند بازیگری خواندند یا یاد گرفتند و… چند نفر آمدند و جذب کار شدند و ماندگار شدند؟ خودمان میدانیم خیلی از فاکتورها در ماندن و نماندن آدمهای این حرفه موثر است. اخلاق خوب پشت دوربین، اخلاق حرفهای جلوی دوربین، استعداد و خلاقیت بازیگری و خیلی فاکتورهای دیگر است که میتواند بازیگر را بسازد و ماندگار کند.
به نظر شما چند درصد از آدمهای حتی تحصیلکرده رشته بازیگری این خصوصیات را دارند؟! نه! ما زمانی با آقای حبیب رضایی صحبت میکردیم و میگفتیم شاید هر دو سال یک بار یک بازیگر را بتوان به سینما معرفی کرد. به هر حال مهم تنها جذب شدن نیست. به هر حال کسی که میآید و وارد دنیای بازیگری میشود هم باید پارامترهای مختلفی داشته باشد.
خیلیها در حد و اندازههای متوسط میآیند وارد کار میشوند، اما در ادامه فعالیتشان پیشرفت میکنند. شما میتوانید این پیشرفت را در کارشان ببینید و این خیلی مهم است. آیا همه آدمهایی که وارد این حرفه میشوند این شرایط را دارند، همه حس میکنند دارند ولی متأسفانه ندارند؟
ناصر هاشمی
نظرتان در مورد کلاسها یا بهتر بگویم آموزشگاه های بازیگری نظرتان چیست؟
ـ در کلاسهای بازیگری هم به ندرت آموزشگاهی را پیدا میکنی که دستمزد درستی پرداخت کند. در حالی که اگر دستمزد خوب در یک آموزشگاه پرداخت شود پس استاد بهتری خواهد داشت و اگر استاد بهتر بیاید اعتبار آموزشگاهها حفظ میشود و بالاتر میرود و نتیجهاش میشود شاگردانی که واقعاً سر کلاس یاد گرفتهاند. به هر حال اقتصاد یک مسئله مهم در زندگی امروز است که در بحث آموزشگاه بازیگری نیز بدون شک موثر است. اکثر افرادی که آموزشگاه افتتاح میکنند اول از همه به دنبال کسب درآمد هستند.
در صورتی که تو باید بدانی وقتی میتوانی پول خوبی دربیاوری که کارت را درست انجام داده باشی. در واقع یک آموزشگاه موفق در معرفی بازیگران باشی و این نیز نیازمند دعوت از اساتید کاربلد است. من همیشه به شاگردانم میگویم سر کلاس بازیگری شما همه میتوانید برداشت خوب و مفیدی داشته باشید، چون اولین چیزی که در کلاس بازیگری یاد داده میشود درس انسانیت است، یعنی درس زندگی، این درس اول بازیگری است.
من به شاگردانم میگویم مهم نیست که شما حتماً بعد از کلاس و گذراندن این دوره بازیگر خوبی شوی. ممکن است بروی و فروشنده خوبی شوی، خوب حرف بزنی، خوب بیان کنی و ارتباط اجتماعی درستی با مردم داشته باشی. من معتقد هستم بازیگری با تمام زندگی ما عجین است. یک کلاس بازیگری با اساتید خوب و مجرب هم شاید بتواند سالی یک بازیگر را معرفی کند، ولی میتواند پنجاه شصت انسان را تحویل جامعه بدهد که بتوانند در شغل خودشان موفق باشند.
یکبار دیگر باید بگویم این آسیبشناسی در تمام حرفهها وجود دارد که بخش اعظم آن را باید در مسائل اقتصادی جستوجو کرد. در مورد سریالهای ضعیف هم شما میتوانید به بحث استفاده از بازیگران کم تجربه و ناکاربلدی برسید که دستمزد پایینتری میگیرند و…
و اما دودکش جدیدترین فعالیت تلویزیونی تان، بعد از این سریال که مشغول کار جدید نشدید؟
ـ نه بابا ،فعلاً عرقم خشک نشده… (میخندد)
با نگاهی اجمالی به کارنامه تان می توان دریافت اصولاً شما گزیده کار هستید تا پرکار؟
ـ بله سعی میکنم گزیدهکار باشم تا اینکه هر کاری را بپذیرم. البته برای حضور در چند کار صحبت شده اما هنوز چیزی قطعی نیست، همه چیز در حد صحبت بوده است. گزیده کار بودن سختیهای خودش را هم دارد. به همین دلیل مجبور هستید گاهی تمام پیشنهادهایتان را جدی بگیرید اگر در غیر این صورت عمل کنید، حتی ممکن است مدتی بیکار باشید. البته خدا تا الان مرا یاری کرده و نگذاشته در آمپاس (به قول فیروز) بمانیم.
فکر میکنیم «دودکش» اولین حضور سیما تیرانداز در عرصه طنز تلویزیونی باشد؟
ـ من چندین سال پیش سریال ویروس ۲۰۰۰ را هم در ژانر طنز کار کردم که برمیگردد به نوروز چندین سال قبل، اما طنزی با ساختار دودکش را تا به حال کار نکرده بودم.
البته در تئاتر چند نمایش از جمله «بدنسازی و پف» (به کارگردانی مرحوم هوشنگ حسامی) را در ژانر کمدی کار کردهاید؟
ـ بله در تئاتر چند تجربه از جمله همین بدنساز و پف، حیاط خلوت و… در ژانر طنز داشتهام. در دنیای نمایش در این ژانر من تجارب خوبی دارم.
سریال «دودکش» چه فاکتورهایی داشت که شما را علاقهمند کرد تا به این ژانر تا حدودی پرخطر نیز ورود کنید؟
ـ آقای نیکنژاد دوست چندین و چند ساله من در این حرفه هستند، تجارب همکاری بسیار خوبی در این سالها با هم داشتهایم. من همیشه مطمئن هستم وقتی که برزو نیکنژاد با من تماس میگیرد کار خوب و قابل دفاع خواهد. او هرچه بگوید من میپذیرم چون میدانم و اطمینان دارم که قطع به یقین کار شرایط مساعدی داشته که او با من تماس گرفته است.
به خصوص اینجا که خودش نه تنها در مقام دستیار کارگردان به عنوان نویسنده نیز مشغول به کار بوده است؟
ـ اینکه آقای نیکنژاد نویسنده این کار هستند را البته بعداً متوجه شدم. جالب اینکه من فیلمنامه نخوانده با این پروژه قرارداد بستم. وقتی که رفتم دفترشان، دیدم آقای لطیفی حضور دارند، آقای نیکنژاد هم هستند، برزو همان ابتدا گفت من مطمئن هستم تو از این نقش خوشت خواهد آمد اطمینان دارم.
او جزو صادقترین افراد این حرفه است که رک و پوستکنده هر چه باید را همان اول میگوید. من هم آقای لطیفی را که آنجا دیدم با خودم گفتم حتماً این کار سریال خوبی خواهد شد. به هر حال آقای لطیفی جزو کارگردانانی بود که همیشه دوست داشتم با ایشان همکاری داشته باشم.
در واقع شرایط ابتدایی برای یک همکاری مهیا بود؟
ـ بله دقیقاً، حضور یک کارگردان کاربلد و یک دوست خوب که خودش این بار قلم به دست گرفته در یک پروژه، به نظرم کافی است که آدم چشم بسته قرارداد ببندد.
و وقتی که فیلمنامه را خواندید کماکان نظر قبل را داشتید؟
ـ وقتی که آمدم خانه و فیلمنامه را خواندم شگفتزده شدم از فیلمنامهای که بسیار خوب نوشته شده بود. فیلمنامه را خیلی دوست داشتم و بسیار خوشحال بودم از اینکه با این پروژه وارد فاز همکاری شدم.
نوع قصه و سبک روایت در سریال «دودکش» طوری طراحی شده که در اجرا بازیگر را بیشتر به سمت زندگی جلوی دوربین سوق میدهد، شما در مورد عفت چه تمهیدی اندیشیدید؟
ـ من همیشه این را مدنظر دارم که غیرواقعیترین لحظات یک اثر نمایشی هم باید چیزی شبیه زندگی باشد تا تماشاگر آن را باور کند. ما میگوییم که آثار فانتزی هم بایستی یک اتفاق قابل باور برای مخاطب باشند تا تماشاگر آن را بپذیرد و با آن ارتباط برقرار میکند، پس باید زندگی در آن جریان داشته باشد.
اما گاهی اوقات فیلمنامهای مثل نوشته برزو با عنوان «دودکش» ساختاری دارد که در آن زندگی به شکل ریز به ریز با جزئیترین حالات نوشته شده و بازی در آن نیازمند توانایی یک بازیگر در نمایش واقعیتری از زندگی است؟ (به نظرم بازیگری که یک نمایش محسوس در جنس بازیاش موجود است در این نوع آثار، کارش توی ذوق میزند و مشخص است)
ـ بله به نظرم نوشته برزو خیلی درست فضای زندگی را به تماشاگر منتقل میکند. به همین دلیل است که در لحظه لحظه کار تماشاگر احساس میکند خودش را میبیند و با تمام لحظات کار زندگی میکند. این نشان از آن دارد که فیلمنامه خیلی درست به نمایش واقعی یک زندگی پرداخته است.
از ایفای نقش عفت هراس نداشتید؟ به هر حال شما در تجربه های پیشین تان با این شکل و شمایل و نقش کمتر ظاهر شده بودید؟
ـ واقعاً من تا آخرین لحظه که خودم را در قاب تلویزیون دیدم، میترسیدم چون تا به حال کاری با این شکل و شمایل را تجربه نکرده بودم. طنز سریال «ویروس ۲۰۰۰» یک طنز فانتزی بود، اما اینجا ماجرا متفاوت بود و عفت فرق میکرد. مدام با خودم میگفتم من میتوانم عفت را دربیاورم؟!
آقای لطیفی عزیز مدام به من دلگرمی میدادند که تو خیالت راحت باشد عفت خیلی هم خوب خواهد شد و حتی واقعاً تا یکی – دو ماه اول کلی استرس داشتم و گیج بودم از اینکه کاری که انجام میدهم درست است یا خیر؟نمیخواهم حمل بر خودستایی شود ولی بازخوردها نشان از آن دارد که عفت درآمد و نتیجه داده است. به هر حال تجربهای بودکه برای من بسیار شیرین و دوستداشتنی بود و نتیجهاش هم خدا را شکر مخاطب را راضی کرده است.
انتخاب اکثربازیگران در سریال «دودکش» به درستی اتفاق افتاده و این در کلیت کار مشهود است. از بازی کنار این تیم تئاتری هم صحبت کنید.
ـ من در مورد خودم صحبت نمیکنم، ولی به نظرم تیم بازیگری در سریال «دودکش» بسیار فکورانه انتخاب شده بود. یک جورهایی هم نفسی ما (تیم بازیگری) کار را به جایی رساند که پاسکاریها بسیار خوب و حرفهای و البته برای تماشاگر قابل باور از آب درآید و این نشان از انتخاب درست بازیگران دارد.
شما شک نکنید، هرچند من بازیگر خوبی باشم و بتوانم پاس درستی بدهم، اما نتیجهای از بازیگر مقابلم نگیرم کار دست از آب درنخواهد آمد. ما مجموعهای از اکشنها و ریاکشنها هستیم، در نتیجه اگر رفتاری اتفاق بیفتد که بازخورد درستی نداشته باشد، کل کار لطمه خواهد دید. همه بچههای ما درست و بجا در این سریال انتخاب شدهاند.
این اولین تجربه همکاری شما با محمد حسین لطیفی در اولین تجربه سریالسازیاش در ژانر طنز برای تلویزیون بود، او را چقدر در این ژانر موفق دیدید؟
ـ نکتهای که در اکثر آثار آقای لطیفی به چشم میخورد، متفاوت بوده است. به نظرم ایشان جزو یکی از کارگردانان با تفکر و کاربلد سینما و تلویزیون ما هستند. من سریال «نردبام آسمان» ایشان را خیلی دوست داشتم، چرا که یک اثر نو و جدید در ژانر تاریخی محسوب میشود. من فیلم «سرعت» ایشان را خیلی دوست داشتم، آن کار هم در ژانر اکشن یک اتفاق خوب بود. ما به عنوان بازیگر، حتی طراح صحنه، گریمور و…، یک چشم داریم به عنوان کارگردان؛ او ضمن هدایت، کار ما را قضاوت نیز میکند.
برای خود من بارها پیش آمده که نکتهای در کارم وجود داشته، جملهای را نباید میگفتم، حسی را کم و زیاد میگذاشتم یا… که ایشان تذکر بجا دادند. قطعاً حاصل کار ما با هدایت آن چشم ایجاد میشود. در واقع یک بازی خوب بدون هدایت درست اتفاق نمیافتد.
سریال «دودکش» تا پایان تماشاگرش را همینگونه حفظ خواهد کرد؟
ـ از من نپرسید! معتقد هستم سریال «دودکش» میتواند یک نوآوری در ژانر طنز تلویزیون باشد، چون مدل آن نداشتیم. سریال ما لحظات بسیار درخشانتری دارد که خواهید دید.
و به عنوان سوال آخر بقیه سریالهای ماه رمضان امسال را هم دنبال کردید؟
ـ بخشهایی از سریال «مادرانه» و تعداد کمی از قسمتهای «خروس» را دیدم. امیدوار هستم سریالهای ما به حدی از کیفیت برسد که در هنگام انتخاب نتوانیم هیچکس را رد کنیم. امیدوار هستم همه آثار تلویزیون ما در جلب نظر مخاطب موفق باشند. این دعای من از صمیم قلب است. برای سریالهای «خروس» و «مادرانه» و دستاندرکارانشان هم آرزوی موفقیت دارم و به همکارانم در آن دو مجموعه نیز خسته نباشید میگویم.
سعید مطلبی غلط می کند در سریال ستایش می گوید که ما پدر و مادرها دوست داریم فرزند پسر به دنیا بیاوریم اصلا این طوری نیست این یک دروغ کثیف و زشت است ، سعید مطلبی غلط می کند از طرف ما پدر و مادرها این حرف را می زند من خودم یک مرد هستم و در حسرت داشتن یک فرزند دختر هستم یک دختر زیبا و باکمالا ت ، و به همسرم گفتم اگر یک فرزند دختر با لیاقت به دنیا آورد که در آینده یک خانم دکتر شود ، او را به حج یعنی خانه خدا می برم .
فقط میتوان گفت عععججججبببب.اگر یک دختر بالیاقت بدنیا بیاورد که تازه همسرش کتبا تعهد کند در اینده یک خانم دکتر شود اونموقع خانمش را به سرزمین کفر میبرد.اخه با پدر شاسگولی مثل تو چطورمیشه انتظار یه فرزند باهوش داشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عالی
احمدی توهین به اقای مطلبی نکن ایشون دارن واقعیت رو میگن نمونه اش پدربزرگ من پسرها رو اولاد حساب می کنه و دخترها رو اصلا اولاد به کنار آدم حساب نمی کنه. پس واقعیت داره زندگی حشمت فردوس وستایش
با سلام
من از بازی خانم سیما تیر انداز در سریالهای دودکش و حلقه سبز خیلی خوشم اومد اما از وقتی که ایشان در سریال ستایش بازی کرده اند ، نظرم نسبت به ایشان کمی منفی شده ،می خواستم بگم حیف نیست که خانم تیرانداز قدر خودش را نمی داند و در سریالهای ضعیف و سطحی بازی می کند .
نرجس جان مگه دست خود خانم تیر انداز است اصلا مگه تو اخلاقایشان را میشناسی که اینطور قضاوت میکنی چه حر فاااااااااا ایشان در سریال ستا یش همین نقش را بر عهده داشتند وکار گردان به ایشان گفتند که چنین نقشی رو باز
ی کندد لطفا درباری دیگران اینقدر زود قضاوت نکنید
من خودم یک مرد ایرانی هستم و پدر دو تا فرزند پسر خوب هستم ، دوست دارم خداوند به من دختر ی عنایت کند که او را در سایه حضرت زینب (ع) یک خانم به تمام معنا بار بیاورم و هیچ وقت بین پسرها و دخترهایم فرق نخوام گذاشت ، می خواهم دخترم یک دانشمند شود و مایه افتخار ایران شود و مطمئنم که میشود و بعد به آقای مطلبی می گویم بیاید و دخترم را ببیند که چطوری عصای دست پدرش و جهان شده است . از هانیه هم می خواهم بداند که همه پدرها و پدر بزرگها مثل هم نیستند. به عنوان مثال همین پژمان بازغی هنرپیشه کشورمان وقتی صاحب یک دختر زیبا شد از شادی در پوست خود نمی گنجید . پس خواهش می کنم همه پدر مادرها را یک جور ندانید .
همه ما بیایم از هنرپیشه های محبوب کشورمان مثل آقای پزمان بازغی شعور و معرفت و انسانیست بیاموزیم .
با سلام
هنرپیشه ها و افراد هنرمند همیشه مثل الگو هستند ، و مردم ، هنرمندان را زیر ذره بین نگاه می کنند ، مثلا آقای بنیامین بهادری و آقای پژمان بازغی و آقای صادقی عاشق فرزندان دختر خود هستند ، آقای پژمان بازغی همیشه می گوید که دخترم روح من و نفس من است ، و اسم دخترش را هم به همین خاطر نفس گذاشته است ؛ ما در ایران خیلی از پدرها و مادرها و پدر بزرگها و مادر بزرگها داریم که صاحب فرزندان دختر شده اند و دخترهایشان را به گو نه ای تربیت کرده اند که همه متخصص و دکتر و هنرمند و جراح شده اند و مایه افتخار ایرا ن و جهان شده اند ، و چه زنانی که در مملک ما یعنی ایران ، سرپرست خانواده هستند و شبانه روز در حال کار کردن هستند و عصای دست فرزندان بی سرپرست و پدر ها و مادرهایشان هستند که نمونه های از آن در برنامه خوب و مفید ( ماه عسل ) آقای احسان علیخانی پخش شده و می شود .یکی از ویژگی های مثبت برنامه احسان علیخانی این است که بین زن و مرد فرق نمی گذارد و زنان موفق جامعه ایران را نیز به تصویر می کشد . با تشکر .
داریوش ارجمند در سریال بد و نابهنجار ستایش ، دائم انگشتهای شصتش را عمودی می کند و می گوید افتاد ، افتاد، افتاد و می گوید زکی ، زکی ، ببین ، فکر می کنه بازیگری یعنی گفتن این کلمات تکراری و تکرار این حرکات کلیشه ای فکر می کنه بازیگری یعنی این ، خودش هم فکر می کنه که خیلی بازی بلده ،نمی دونه بازیش خیلی بازاری و زننده است ، همش نقش یک پدر بزرگ منفور و قدیمی و بی سواد و بازاری را بازی می کند .
فاطمه منظورم این بود چرا اصلا خانم سیما تیرانداز رفته توی سریال ستایش بازی کرده نه اینکه چرا اون نقش منفی را باز کرده . من کار به بازی کردن نقش منفی و مثبت بازیگرها ندارم منظور من اینه که خانم سیما تیرانداز که یک بازیگر نسبتا خوبیه چرا در سریال ضعیفی مثل ستایش بازی کرده ، بازیگرها در انتخاب فیلمهایی که بازی می کنند آزاد هستند ، کارگردان ها که به زور بازیگرها را به سریالها یشان نمی برند، پس فاطمه این تو بودی که زود در مورد نوشته من قضاوت کردی و حکم صادر کردی و منظور مرا نفهمیدی نه من .
اول اینکه این جماعت با هنر خیلی فاصله دارند وهنرمند نیستند این افراد فقط بازیگر هستند. زیرا بسته به نوع داستان فیلم و سریال نقش بازی میکنند همین وبس هنرمند تعریف دیگری دارد. بطور مثال آقای عزت الله انتظامی لقب بزرگی دارند ونامشان بعد از سالها زحمت در عرصه سینما و تاتر وسریال که باعث افتخار ایشان و همه دوسدارانشان است ( آقای بازیگر ) است. اما مسئله الگو بودن این افراد ممکنه در نقشی قرار بگیرند که صاحب آن نقش الگو باشد مانند داریوش ارجمند در نقش مالک اشتر ولی از نظر زندگی خصوصی و خلاق اجتماعی بهیچ وجه الگو نبوده ونیستند واگر کسانی این بازیگران را الگو بداند وااسفا همین خانم درزندگی خصوصی طلاق وازدواج مجدد دارد وبسیاری دیگر ازین بازیگران اعم از زن ومرد. الگوی مردم و جامعه باید کسانی باشند که از هر حیث جامع باشند مانند معاصرین دکتر سمیعی ویا پرفسور حسابی یا پروین اعتصامی ویا…………
بشارت جان، حتما الان پیش خودت فکر میکنی عجب حرفای عمیق و سنگینی زدی! چی شد که فکر کردی اجازه داری زندگی این بقول خودت بازیگران را با چوب قضاوت زیر سوال ببری؟ بدتر از آن، چطور شد که فکر کردی بزرگان عرصه علم و ادب، نه تنها برخوردار از هنر مدیریت زندگی شخصی هستند، بلکه حتی میتوانند الگوی جامع باشند!!!!!!!!!
آقای مطلبی اوضاع خانواده های ایرانی در دهه شصت تعریف کرده بله آن زمان اینجوری بود من خودم یادم ولی اوضاع الان خانوادهها را الان هم نشان داد که دخترا ارزششون بیشتر شده حتی همان فردوس دهه شصت دهه نود نوه های دخترش که پیشش هستن خیلی دوست داره وخیلی خانوادهها هم دیگه فرق نمیذارن چون زمانه عوض شده دختر هم اندازه پسرا شاید بعضی موقعها بیشتر به خاطر مادر بودنشون هم درجامعه تاثیر گذار هستن وبرای خانواده وکشورشون افتخار شدن
سلام
دوستان شباهت ظاهری فوق العاده زیادی بین من و خانم تیرانداز هست طوریکه همه من را با ایشان اشتباه میگیرند خیلی دوست دارم ایشان را از نزدیک ملاقات کنم
لطفا راهنماییم کنید به چه صورت با ایشان ارتباط برقرار کنم
با سلام خدمت بازیگر سینما سر کار خانم سیما تیرانداز اینجانب محمد زنگویی هستم دانشجوی لیسانس رشته اب خیز داری کشاورزی هستم می خواستم از ایشان به خاطر بازیگری خوبشان تقدیر و تشکر نمایم اگر پیغامی دارید به شماره موبایل من اطلاع دهید
خداوکیلی اینا چی نوشتن؟ بازی این اینجوریه بازی اون یکی اونجوریه
اون دختر دوست داره اون پسر…..
حالم به هم میزنن بحث های بی سوادانه که الکی میخوان نظر بدن