عشق تعطیل نیست اما حیا هم نباید تعطیل شود! + عکس
به تازگی سریالی به شبکه نمایش خانگی با عنوان «عشق تعطیل نیست» وارد شده که با توجه به نام برخی بازیگران مطرح و مشهور (آقای محمدرضا گلزار و خانم مهناز افشار) سعی در جذب مخاطب و رقابت با سایرین داشته است که البته در همین ابتدا هم کم اسیر شایعات و تعطیلی پروژه نشده است!
اصولاً تعدد محصولات و ایجاد رقابت خوب است و امری پسندیده به شرطی که این افزایش رقابت به افزایش کیفیت منجر شود و اگر اینگونه نباشد همافزایی سقوط فرهنگی و اخلاقی بعید نیست.
نویسنده و کارگردان این سریال بیش از هر چیز با سریال تلویزیونی خانه سبز شناخته شده است و به همین دلیل هم در ابتدای مجموعه جدید نمایش خانگی خود سعی کرده خاطراتی از خانه سبز را با صدای مرحوم خسرو شکیبایی زنده کند.
آقای بیژن بیرنگ کپیبرداری از مجموعههای خارجی و ماهوارهای را خوب بلد است و مانند مجموعه شام ایرانی حالا به تقلید از یک مجموعه نسبتاً مشهور نیز اعتراف نموده است. البته هر تقلیدی بد نیست اما اگر این تقلید به جابجایی فرهنگها منجر شود خطرناک است.
هر چند در این مجموعه به نسبت فیلمهای دیگر وضع حجاب بازیگران قدری بهتر است (به رسم آنکه به مرگ گرفتهاند که به تب راضی شدهایم)، اما مشخص نیست چهره بزک کرده و ناخن لاکزده بازیگران زن در این مجموعه چه تأثیری در پیشبرد داستان باید داشته باشد؟
صرفنظر از نسبتهای ناروایی که یک جوان در این سریال به پدر و مادرش میدهد و نوع صدا زدن به دور از عرف و ادب آنان، سکانس کافی شاپ که حاصل یک قرار عاشقانه یا به قول نویسنده (DATE) است نمایی عریان از جابجایی فرهنگ اسلام و غرب است. در فرهنگ اسلامی آشنایی دختر و پسر و روابط دو یا چند نامحرم تابع قوانین خاصی است و در عرف ایرانی نیز پذیرفته شده است اما در این سریال به راحتی عدم اطلاع خانواده از این قرار ملاقات عاشقانه به رخ کشیده میشود و دختر و پسر نامحرم جلوی کافی شاپ و آنهم در حالی که صاحب کافی شاپ و احتمالاً دیگران (در خیابان) در حال مشاهده هستند با یکدیگر آواز میخوانند و به حرکات موزون نزدیک میشوند!
از سوی دیگر شوخی و طنز که دو عنصر مهم در ادبیات و سینما و البته مقبول است در این مجموعه گاه به ورطهی وحشتناک حریمشکنی میافتد تا جایی که با عبارات (به من حس داره) و (الان همسرم (شراره) خونه است و نمیشه!) به مخاطب نوعی از انحراف اخلاقی بین دو مرد القا می شود. به راستی این چه تیشهای است که به دست برخی افتاده تا به جان فرهنگ و اخلاق و حیاء بیفتند و آن را از بین ببرند؟
در این نوشته قصد تحلیل سینمایی و تکنیکی نبود که اگر قصد این بود شاید چند برابر میشد تحلیل به رشته تحریر درآورد اما هدف این بود که هشداری داده شود البته اگر گوش شنوایی باشد!
آقای بیرنگ در ابتدای این سریال از هدف خود در معرفی عشق بعنوان رابطهای توأم با درک متقابل سخن میگوید که به جای خود خوب است اما اگر این کشور اسلامی است و مجوز از سوی مرجعی دولتی و اسلامی صادر میشود و هنرمندان ما به اسلام معتقدند یا در هوای اسلام نفس می کشند این گونه اختلاط زن و مرد و عدم تقید به حیاء پذیرفته نیست.
کسی نگوید که در این وانفسای اینترنت و ماهواره چرا راه را برای داخلیها میبندید که اتفاقاً راه باز است برای آنان که به حیاء و عفت جامعه بیفزایند. فراموش نکنیم که یک کارکرد بسیار مهم ماهواره و بدتر از آن اینترنت این بوده است که آنقدر فضا را آلوده ساخته که آلودگیهای کوچک دیگر به چشم نمیآید و قبح شکنی و سادهانگاری به روال تسامح و اباحهگری رواج یافته است.
امید که به فضل الهی این هشدار مؤثر واقع شود./جهان نیوز
از انتخاب بازیگر معلوم ا…. سینما مهناز افشار معلومه چه سریالی میخان بدن بیرون
حرکات جلف و زننده این زن خودش داستانی بین اهالی سینما
شرم آوره که حتی الان هم که آبس… هست … و …. نداره و با شکم برجسته اش با پوشش زننده دوره افتاده و خودش رو دستمایه تمسخر ملت کرده!!
واقعا با نظر آقای کمالی موافقم. خانم افشار باید بدونید نسل جوان بشدت از شما الگو میگیرند، رفتاری و پوششی. در آینده حتی رقابت برای شوهر دزدی هم جایز میشه.
سلام
آقا چرا دست از سر مردم بر نمی دارید ! چرا آستانه تحملتون کمه آخه تا کی می خواهید عرف و اخلاق جامعه رو نردبانی برای رشد و خودخواهی های خود قرار دهید با نظرهای آبکی برای خود مقبولیت بخرید دوست دارید مردم سراغ سریال بی هویت و منحط آمریکای لاتین بروند . بنظر بنده این سریال های ایرانی که در فروشگاه بفروش میرسد با وجود پایین بودن محتوا و کیفیت بهتر از سریالهای آمریکایلاتین و کره ای هست امیدوارم خدا به شما بصیرت دهد.
فردی که این متن رو نوشته هیچ آگاهی نسبت به وضعیت اجتماعی حال حاضر جامعه ندارد. چون اگر کمی فراتر از دنیای کوچک اطراف خود را میدید متوجه میشد که آنچه که در فیلم نقل میشود و دیده می شود وضعیت بسیاری از خانواده های ایرانی است. با خوب و بد بودن این وضعیت خانواده ها کاری ندارم (قرار ملاقات های عاشقانه / خطاب قرار دادن پدر و مادر با اسم کوچک و …) اما این معظلاتی است که وجود دارد و باید دید فیلمی که به طرح این موضوعات پرداخته نهایت چگونه به جمع بندی می پردازد. به نظر من با دو سه قسمت نمی توان این گونه در مورد تلاش یک گروه هنری قضاوت کرد. در ضمن فراموش نکنیم این فیلم جنبه های فانتزی هم دارد(ترانه خواندنی که به آن اشاره میکنید و …). به هر حال برای چنین نقدی باید تاسف خورد.
با سلام خیلی دوست داشتم که این نظر را آقای بیرنگ خود بخوانند و متوجه بشن، این فیلم که از روی یک فیلم خارجی کپی شده با فرهنگ ایرانی مطابق نیست اگر ما بخواهیم قید شرایط اسلام را هم بزنیم. یک ایرانی آن قدر شعور دارد نمی گذارد چشمان هموطنش به عشوه آلوده گناه شود. اگر این فیلم کاری از غربی ها باشد کارگردان باید بداند که فرهنگ غرب با شرق اصلاً شباهتی ندارد و بهتر بود این کارگردان نسبت به فیلم، فیلم بسازد که در آن خودش خلاقیت به خرج داده و جلو همچنین صحنه های را بگیرد
وقتی تلویزیون ملی کشور برای تبلیغات کالا تمام فرهنگ ما را زیر سوال می برد.از مدل لباس و خونه و حتی رنگ موی مردها که کم کم از مشکی به بور تغییر می کند.خانه هایی که کم کم پرده هایش حذف می شود و فقط شیشه می ماند .فرشهایی که کوچک می شوند و پارکت و سرامیک جایشان را میگیرند و برنامه هایی که برای هدفشان چنین افرادی را دعوت وبه عنوان الگو معرفی می کنند.چه توقعی از بچه های معمولی کوچه و خیابان داریم که هرجا چشم باز می کنند تصاویر این مثلا الگوهای فرهنگی جامعه را می بینند