این دهن‌کجی پاداش اعتماد مجلس است؟!

0

روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

این دهن‌کجی پاداش اعتماد مجلس است؟!

«تنها دو روز پس از همکاری بی‌سابقه مجلس و پیام‌رسانی اتحاد محور این قوه با دولت جدید، رفتاری از سوی دولت سر زد که اگر نشان از دهن‌کجی به حمایت مجلس نباشد، به گونه‌ای برخورد مجلس را زیر سؤال می‌برد».سایت رویش نیوز با انتشار این مطلب نوشت: روحانی که شعارش و نوع معرفی اعضای دولتش به مجلس، طلوع جدیدی داشت و از پایان کش و قوس‌های بچگانه و بی‌ثمر دو قوه مقننه و مجریه که مشخصا متضرر آن تنها مردم بودند، حکایت می‌کرد اما رویه‌ای را در پیش گرفته که آن چنان خوش به نظر نمی‌رسد.

در حالی که با رأی اعتماد بی‌سابقه و حتی با اغماض از برخی کاستی‌های جدی در کابینه، مجلس به اعضای دولت روحانی رای اعتماد داد، انتظار بر این بود که دولت، ملاحظات و خطوط قرمز مجلس را در نظر بگیرد اما امروز رفتارهایی از رئیس جمهور سر می‌زند که خلاف وعده‌ها و شعارهایش است و از اعتدال و میانه‌روی خبری نیست.این تحلیل می‌افزاید: انتصاب نجفی به عنوان معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، نه آن که نشان از قحط‌الرجال در دولت دارد که نشان از یک پیمان عمیق اتوبوسی با همراهان دولت تدبیر و امید دارد چرا که در هر صورت باید افراد نشانه‌دار در جایی سمتی داشته باشند.

این اقدام، بسیاری از سیاسیون و البته اصولگرایانی را که می‌نوشتند و مصاحبه می‌کردند و فریاد می‌زدند که باید همکاری صد درصدی با دولت داشت و باید همه کابینه رای اعتماد بگیرند، را انگشت به دهان کرد.در ادامه این تحلیل آمده است: اینکه از دولت روحانی انتظار داشته باشیم رفتاری دلچسب اصولگرایان داشته باشد، جز به بیراهه رفتن و دور خوردن در این بازی دشوار ثمری ندارد. شاید برخی از نمایندگان بایستی طعم تلخ نتیجه این بازی را می‌چشیدند تا بفهمند افرادی چه راحت سرشان را با الفاظ و قسم و دروغ طوری گرم کردند تا عملکردشان در فتنه عظیم ۸۸ از ذهن مجلس اصولگرای ما برود و حالا ببیند عجب کلاهی سرش رفت!!

رویش نیوز می‌نویسد: واقعیت این است که دولت یازدهم با ایده‌آل‌های اصولگرایانه فاصله زیادی دارد (البته کمتر از یک دولت اصلاح‌طلب و افراطی) و تحلیلگران و مخصوصا نمایندگان باید با تدبیر بیشتری تعامل خود را با دولت تنظیم کنند که هم چوب لای چرخش نگذارند و هم اجازه عدول از آرمان‌ها را ندهند.در پایان تحلیل مذکور می‌خوانیم: قطعا اگر این رفتار از شخص احمدی‌نژاد سر می‌زد و شخصی که موفق به کسب رای اعتماد از مجلس برای تصدی یک وزارتخانه نشده است را به سمت معاون خود منصوب می‌نمود زمین باید دهان باز می‌کرد و احمدی‌نژاد را با ساختمان پاستور می‌بلعید! چرا؟ چون به مجلس توهین شده بود.

حجاریان و روایت سیاستی که از ایران محور شرارت ساخت

مشاور ارشد خاتمی در دولت اصلاحات اذعان کرد: ما در زمان ریاست خاتمی در حالی که با آمریکا کاری نداشتیم، جزو محور شرارت قرار گرفتیم.
سعید حجاریان در مصاحبه با روزنامه زنجیره‌ای اعتماد گفته است: آقای روحانی باید با تدبیری که دارند پیش روند و مسائل را حل کنند. من واقعاً از آمریکایی‌ها تعجب می‌کنم. زمان آقای خاتمی مسائل داشت به نحو خوبی پیش می‌رفت تا اینکه یک مرتبه بوش آمد و گفت که ایران محور شرارت در منطقه است. یعنی ما را در کنار عراق و کره شمالی نشاند. ما چه کار به آمریکا و بوش داشتیم؟ ما در جنگ با افغانستان به آنها کمک هم کرده بودیم.

البته بوش آدم بنیادگرای عجیب و غریبی بود. الان هم می‌خواهند هنوز هیچی نشده یک انگی به آقای روحانی بچسبانند.وی در پاسخ این سؤال که «فکر می‌کنید سیاست خارجی دولت روحانی ادامه سیاست خارجی دولت‌های سازندگی و اصلاحات است؟»، گفت: حتماً همین طور است.
حجاریان درباره رفتارهای دوگانه آمریکا در زمینه تهدید و تطمیع گفته است: به ویژه در قضیه تحریم‌هایی که علیه ایران در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا تصویب می‌شوند لابی‌های خارج از مجلسین آمریکا به شدت فعال هستند. مثلاً لابی اسرائیل که خیلی در آمریکا فعال است. همچنین تندروهای جمهوری‌خواه مانند آقای مک‌کین، که آنها هم خیلی تحت تأثیر لابی اسرائیل هستند.

فریدمن: اولویت آمریکا جلوگیری از پیشروی ایران در خاورمیانه است

مدیر کل آژانس اطلاعات و مراقبت‌ راهبردی آمریکا معتقد است مهم‌ترین راهبرد ۱۰ سال آینده آمریکا در خاورمیانه، جلوگیری از پیشروی و قدرت فزاینده ایران است.جورج فریدمن در کتاب جدید خود تحت عنوان «دهه آینده» تاکید کرد آمریکا باید برای تامین منافعش، از «سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن» در مناطق مختلف جهان و رقبایی چون ایران، روسیه، چین، ژاپن، برزیل و آلمان استفاده کند.جورج فریدمن مدیر کل «آژانس اطلاعات و مراقبت راهبردی آمریکا» است که خود او در سال ۱۹۹۶ پایه گذاشته است. پیش از پایه‌ریزی این نهاد، فریدمن مشاور ارتش و دولت آمریکا در زمینه دفاع و امنیت ملی بود و به مدت بیست سال نیز در کالج دیکینسون آمریکا علوم سیاسی تدریس کرده بود.

کتاب جدید فریدمن تحت عنوان «دهه آینده» که تقریباً به طور همزمان به زبان‌های انگلیسی و فرانسوی منتشر شده تنها به فاصله یک سال پس از کتاب دیگر وی تحت عنوان «صد سال آینده» به چاپ رسیده و در عین حال هدفی مشابه را در دورنمایی کوتاه‌تر دنبال می‌کند.وی در کتاب «دهه آینده» می‌نویسد که یک دهه مدت زمان جالبی برای بررسی راهبردی است، زیرا، هم به اندازه کافی طولانی است تا نیروهای غیرشخصی و جهانی بتوانند وارد کار شوند و هم به حد کافی کوتاه است تا تصمیم‌های فردی رهبران بتوانند بر روند رویدادها اثر بگذارند. درکتاب «دهه آینده»، جورج فریدمن پیشنهاداتش را به رهبران آمریکا در زمینه سیاست خارجی ارائه کرده است.

او از همان آغاز به صراحت نوشته که دولت آمریکا به عنوان «امپراتوری» باید به منظور تامین منافعش از سیاست «تفرقه بیانداز و حکومت کن» استفاده و بهره‌برداری کند. تنها به این وسیله است که به گمان جورج فریدمن دولت آمریکا از ظهور قدرت‌های منطقه‌ای در دهه پیش رو جلوگیری خواهد کرد.وی معتقد است: ظهور قدرت‌های منطقه‌ای می‌تواند تسلط آمریکا بر صادراتش و همچنین واردات مواد اولیه و تجهیزات مورد نیاز این کشور را مورد تهدید قرار داده و در درازمدت به خطر بیاندازد. برای پیشگیری از چنین تهدید و خطری، دولت آمریکا، به گمان جورج فریدمن، باید رقابت‌های منطقه‌ای را تشدید کند.

با این اقدام دولت آمریکا، به گمان فریدمن، خواهد توانست با هزینه‌ای بسیار اندک قدرت مسلط جهانی باقی بماند بی‌آنکه نیازی به اعزام نیروهای نظامی به نقاط مختلف جهان داشته باشد، چنانکه طی ده سال گذشته اخیر ناگزیر از انجام آن در چارچوب مبارزه با تروریسم بوده است.برپایه این استدلال، جورج فریدمن تاکید می‌کند که اولویت دولت آمریکا در خاورمیانه جلوگیری از پیشروی ایران است.فریدمن به دولت آمریکا پیشنهاد می‌کند که با ائتلاف محتمل مسکو و برلین مخالفت کند، زیرا، همانطور که آلمان به منابع انرژی روسیه نیازمند است، روسیه نیز محتاج تکنولوژی آلمان است.

ائتلاف آلمان و روسیه، به گمان جورج فریدمن، می‌تواند به نزدیکی بیشتر روسیه و اتحادیه اروپا منجر شود.فریدمن معتقد است که اتحادیه روسیه و اروپا به پیدایش قدرتی منجر خواهد شد که از نظر جمعیت، تکنولوژی، قابلیت‌های صنعتی، منابع طبیعی هم‌سطح آمریکا و ای‌بسا برتر از این کشور خواهد بود. برای جلوگیری از اتحاد مسکو و برلین، دولت آمریکا باید از ابزار کشورهای اروپای شرقی، نظیر لهستان، مجارستان، اسلواکی و رومانی استفاده کند که سنتاً نسبت به روسیه و آلمان بدبین هستند.جورج فریدمن همچنین می‌نویسد: دولت آمریکا برای کنترل چین و ژاپن باید بیش از هر زمان از کره‌جنوبی پشتیبانی و همزمان پیوندهایش را با استرالیا تقویت کند که به دلیل موضع راهبردی‌اش می‌توان از آن در صورت وقوع جنگ در منطقه استفاده کرد.

در چارچوب چنین راهبردی دولت آمریکا نباید سنگاپور را از یاد ببرد که تنگه ملکه را در کنترل خود دارد.وی اضافه کرد: در خود قاره آمریکا تنها قدرت نوظهور برزیل است. مشکلی که برزیل می‌تواند برای آمریکا به وجود آورد این است که ادامه توسعه اقتصادی این کشور موجب توسعه قدرت دریایی و هوایی برزیل شود به طوری که این کشور بتواند کل اقیانوس اطلس را از سواحل خود تا غرب آفریقا تحت کنترل بگیرد. به گفته جورج فریدمن برای مقابله با این احتمال دولت آمریکا باید راهبرد توازن قوا در منطقه را دنبال کند و در این چارچوب علاوه بر تقویت آرژانتین با دیگر کشورهای آمریکای جنوبی همکاری کند.

باید مذاکره با ایران از تهدید آغاز و به امتیازگیری ختم شود!

معاون سابق وزارت خارجه آمریکا می‌گوید کاخ سفید باید سیاست مذاکره با ایران را هماهنگ با ادامه و تشدید سیاست فشار بر ایران پیش ببرد و نه جدا از آن.نیکلاس برنز ضمن مقاله‌ای در روزنامه بوستون‌گلوب هرچند تشکیل دولت جدید در ایران را بهترین فرصت دیپلماسی برای آمریکا در طول ۳۴ سال گذشته توصیف کرد اما نوشت: تردیدهایی درباره نیات حسن روحانی وجود دارد به این که با وجود ابراز تمایل او برای ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای، وی از حامیان انقلاب اسلامی از زمان تشکیل و همچنین طرفدار برنامه هسته‌ای است. از سوی دیگر مسئله مذاکره با مانع رهبر عالی ایران مواجه است. با این حال نیت روحانی را باید پای میز مذاکره سنجید.

برنز اضافه کرد: «در حالی که مهمترین بحث بین ایران از یک طرف و گروه ۱+۵ از طرف دیگر است، تلاش برای مذاکرات مستقیم بین ایران و آمریکا به منظور بررسی مسائل جدی اختلاف‌برانگیز بین آنها مهمتر است. ممکن است آمریکا دیدگاهی جامع‌تر مطرح کند نسبت به آنچه تنها در مذاکرات هسته‌ای به دست می‌آید. آمریکا می‌تواند کمک‌های تجاری و پیشنهاداتی را در ازای مصالحه ایران در اولین دورها مطرح سازد. چنین رویکرد راهبردی مهمی به معنای گذشت کلی نیست بلکه برعکس این امر به آمریکا اجازه می‌دهد مخالفت قوی خود را با رفتار نادرست ایران در سوریه و عراق و مخالفتش با اسرائیل را بیان کند».

معاون سابق وزارت خارجه آمریکا تاکید می‌کند: «آمریکا همچنین باید فشار را بر ایران ادامه دهد. کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه پیشین آمریکا، هفته گذشته در نشست گروه راهبردی آسپن گفت که آمریکا باید تحریم‌ها و تهدید توسل به زور در زمان مذاکرات را ادامه دهد. چنین رویکردی تنها راه برای متقاعد کردن ایران به منظور امتیازدهی و در نهایت پیشرفت در مذاکرات است.»

عارف رئیس مرکز استراتژیک می‌شود؟

یک پایگاه خبری مدعی شد، سرانجام سمت جدید دکتر محمدرضا عارف مشخص شد و او جایگزین دکتر حسن روحانی می‌شود.
به گزارش سفیر که به ناطق‌نوری نزدیک است، سرانجام سمت جدید دکتر محمدرضا عارف مشخص شد و او جایگزین دکتر حسن روحانی می‌شود.شنیده‌های خبرنگار پایگاه خبری سفیر حاکی از آن است که عارف به زودی به سمت رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت ‌نظام منصوب خواهد شد.

گفتنی است عارف به خاطر پائین بودن آراء ایشان در نظرسنجی‌ها مجبور به کناره‌گیری از رقابت انتخاباتی شد. با این حال اصلاح‌طلبان فشار زیادی را برای قبولاندن وی به عنوان معاون اول رئیس‌جمهور وارد کردند که به نتیجه نرسید و در مقابل نیز پیشنهاد تصدی وزارت ارتباطات با مخالفت عارف مواجه شد.مرکز تحقیقات استراتژیک در دولت سازندگی زیرمجموعه دولت بود اما پس از پایان دوره ریاست هاشمی بر دولت، وی ترجیح داد به همراه عزیمت خود به مجمع تشخیص مصلحت، این مرکز را نیز به مجمع ملحق کند.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ