بیوگرافی سعید مدرس +مصاحبه و همسر سابقش

5

سعید مدرس saeed modarres در ۱ مرداد سال ۱۳۵۶ متولد شد. او در سن ۱۸ سالگی وارد دنیای موسیقی شد و در سال ۱۳۸۶ نخستین آلبوم خود را با نام «زندگی» ارائه کرد که شامل ۸ آهنگ است. آلبوم بعدی او با نام یک اتفاق خوب شامل ۹ آهنگ و با ترانه‌های مونا برزویی در سال ۱۳۸۸ توسط آونگ موزیک در خارج از ایران انتشار یافت که آهنگ دنیای وارونه از این آلبوم با موفقیت زیادی روبرو شد و به نوعی ترانه شناسه او شد. او یکسال پس از انتشار این آلبوم به ایران بازگشت. در اسفند ۱۳۹۲ او آلبوم ساحل چمخاله را که نخستین آلبوم رسمی او محسوب می‌شود ارائه کرد. این آلبوم که تهیه آن در حدود سه سال زمان برده‌است شامل ۱۱ قطعه است که آهنگ‌ها و تنظیم‌های آن را خودش بر عهده داشته‌است.

سعید مدرس پس از دریافت مجوزهای لازم، نخستین کنسرت خود را در ۲۲ خرداد ۱۳۹۳ در سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی تهران اجرا کرد.سیروان خسروی، شهرام شکوهی، بابک جهان‌بخش و نسرین مقانلو از جمله میهمانان ویژه این کنسرت بودند.

همسر سعید مدرس همسر خوانندگان طلاق خواننده ترانه سعید مدرس بیوگرافی سعید مدرس آهنگ سعید مدرس آثار سعید مدرس saeed modarres

سعید مدرس و خواهر زاده اش

حتما ویدئوکلیپ‌های انیمیشنی‌اش را دیده‌اید و در اینترنت متوجه مجبوبیتش شده‌اید. محبوبیتی که امسال به اوج خود رسید و مجاز شدن «سعید مدرس» و فعالیت‌های رسمی‌اش در بازار توانست سر و صداهای زیادی ایجاد کند.

 «سعید مدرس» خواننده خلاق و خوش‌فکری است که بدون شک در سال گذشته، مهم‌ترین چهره جوان و به قولی «پدیده» بازار موسیقی کشور بود؛ پدیده‌ای که بیش از ۱۱سال سابقه کار داشت و نخستین آلبومش سال قبل به بازار آمد و این اواخر، استقبال از کنسرت‌هایش باعث شد نگاه خیلی‌ها به سمتش بچرخد.

 گفت‌وگوی ما یک مهمان ویژه داشت و  همسر سعید مدرس او را در این گفت و گوی جنجالی همراهی می کرد اما او ترجیح می داد سکوت کند و صراحت همسرش را تماشا کند.

همسر سعید مدرس همسر خوانندگان طلاق خواننده ترانه سعید مدرس بیوگرافی سعید مدرس آهنگ سعید مدرس آثار سعید مدرس saeed modarres

اواخر سال گذشته بود که تو با آلبوم «ساحل چمخاله» توانستی به صورت رسمی وارد بازار موسیقی کشور شوی. باوجود حضور و فعالیت چند ساله‌ات در حوزه موسیقی کشور، بالاخره سال ۹۳ فعالیت‌های رسمی‌ات جدی‌تر شد و آرام‌آرام توانستی ورودی قوی را به بازار رسمی کشور تجربه کنی. درباره این یک سال صحبت کن؛ سالی که به هر حال برای تو سال مهمی بود.

من حدود ۹سال بود که به‌طور رسمی فعالیت‌های اولیه‌ام را در بازار موسیقی کشور آغاز کرده بودم و خوشبختانه از همان سال نخست، با ویدئوکلیپ‌هایی که برای آثارم می‌ساختم، توانسته بودم نظر برخی مخاطبان موسیقی آن دوره را به آثارم جلب کنم. بعد زمانی که تصمیم گرفتم در بازار مجاز فعالیت کنم، دیگر مجبور بودم که چند سالی سکوت کنم و پخش آثارم از ماهواره را هم قطع کردم و سه، چهار سالی در فعالیت‌هایم وقفه ایجاد شد. سعی کردم در این چند سال برای انتشار آلبوم رسمی‌ام بیشتر و بیشتر وقت و انرژی صرف کنم.

همسر سعید مدرس همسر خوانندگان طلاق خواننده ترانه سعید مدرس بیوگرافی سعید مدرس آهنگ سعید مدرس آثار سعید مدرس saeed modarres

و در همین برهه به یک‌باره قطعه «دنیای وارونه» شنیده شد و تو خیلی زود نامت سر زبان‌ها افتاد.

بعد از اینکه «دنیای وارونه» هیت شد، یک سال بعد به ایران آمدم. البته قطعه دیگری هم در همان سال‌ها داشتم به نام «چیزی بلد نیستم بگم» (گریه نکن) که این اثر هم شنیده شد و همین باعث شد خودم خیلی دلگرم شوم اما این دلگرمی مصادف شد با دوران سکوتی که باید می‌گذراندم تا بتوانم آثار رسمی‌ام را در بازار موسیقی کشور به صورت رسمی منتشر کنم.

تا به حال درباره نوع ورودت به بازار موسیقی کشور حرف نزده‌ای. اصولا هم خیلی کم مصاحبه می‌کنی ولی تا به حال درباره این موضوع اصلا حرف نزده‌ای. می‌خواهم برای اولین بار این موضوع و این روند را توضیح دهی.

من در دانشگاه دوستی داشتم که گیتاریست بود و علاقه زیادی به خواندن داشت. او همسایه خانم «مونا برزویی» بود که البته آن موقع ایشان اسم شناخته‌شده‌ای در حوزه ترانه‌سرایی نبود. این دوست به من گفت یک‌سری ترانه از طریق خواهر خانم برزویی که شاگرد گیتار این دوستم بود به دستش رسیده و از من خواست روی آنها ملودی بسازم و کار کنیم.

 آرام‌آرام به صورت دلی آن کار را باوجود نداشتن تجربه قبلی انجام دادم. آن زمان آلبوم‌ها و آثاری که به صورت بندری یا «شش و هشت» تولید می‌شد خیلی مورد توجه قرار می‌گرفت ولی فضایی که من در آن آلبوم سراغش رفته بودم در آن دوره چندان نمی‌توانست باب میل باشد.

اینترنت هم به معنی امروز وجود نداشت چون ماجرا به ۱۱- ۱۰ سال پیش برمی‌گردد. تنها راه شنیده شدن اثر شرکت پخش‌های آلبوم‌ها و کاست‌ها بود که می‌توانستند اثری را منتشر کنند اما با توجه به اینکه فضای آلبوم کمی نسبت به آن سال‌ها فرق داشت، هیچ شرکتی حاضر نشد روی این آلبوم سرمایه‌گذاری و آن را وارد بازار کند. همین موضوع باعث شد آن اثر روی دست دوستم بماند و بعد از مدتی من تصمیم گرفتم خودم این آثار را که ساخته بودم، بخوانم و منتشر کنم.

چه سالی؟

فکر می‌کنم سال ۸۴ بود.

«دنیای وارونه» چه سالی منتشر شد؟

آن قطعه سال ۸۷ منتشر شد.

همسر سعید مدرس همسر خوانندگان طلاق خواننده ترانه سعید مدرس بیوگرافی سعید مدرس آهنگ سعید مدرس آثار سعید مدرس saeed modarres

پس به هر حال همین ورود اتفاقی باعث شد تجربه‌های خوبی پیدا کنی و بتوانی آثارت را در سال‌های بعد بهتر و ریزبینانه‌تر منتشر کنی.

بله، به هر حال تاثیر داشت ولی نکته اصلی این بود که آن کار فقط به صورت دست به دست تبلیغ شد و توانست سر و صدا کند و هیچ تبلیغ خاصی نداشت.

شاید ویدئو‌دار بودن آثار تو باعث شده بود نوعی «کاراکتر تصویری» در جامعه آن زمان تولید شود و همین کاراکتر به نوعی به مهر و امضای تو تبدیل شود و بتوانی بر اساس این موضوع کمی نسبت به بقیه فرق‌هایی را در ذهن مخاطبانت داشته باشی.

اتفاقا ادامه داستان من به همین جا می‌رسد. در آن سال‌ها موضوع ویدئوکلیپ در ایران آرام‌آرام داشت جدی می‌شد و حتی چند شبکه هم مثل شبکه «مهاجر» توانسته بودند مجوز یکساله‌ای را از مراجع رسمی اخذ کنند و آرام‌آرام تب ویدئوکلیپ بالا گرفته بود. خواننده‌های آن دوره هم دیگر به ویدئوکلیپ ساختن برای آثارشان روی آورده بودند. من هم به واسطه همان موج سراغ چند شرکت و کارگردان مهم آن زمان که در بحث ویدئوکلیپ فعالیت داشتند رفتم و متاسفانه و شاید هم خوشبختانه، نتوانستم کارشان را بپسندم.

 بعد چون، از سال‌ها قبل من تجربه طراحی و نقاشی داشتم و بر اساس علائق خودم کلاس‌های نقاشی را دنبال می‌کردم، همان‌جا به خودم گفتم چقدر خوب می‌شد که می‌توانستم با نرم‌افزار‌های تدوین آشنا شوم و بتوانم در این حوزه امتحانی کنم. آن موقع دسترسی به دوربین‌های دیجیتال مثل الان نبود و هنوز دوربین‌های معمولی در بورس بودند.

 ما شروع کردیم به نوشتن سناریو برای کار «زندگی ادامه داره» و این کار را ساختم. خودم هم با دانش کمی که داشتم در حوزه تدوین، آن را تدوین کردم و به صورت امتحانی آن رادادم بیرون ولی به یکباره متوجه شدم که استقبال جالبی از آن به عمل آمده و شبکه‌ها هم به خوبی آن را حمایت کردند و کار دیده شد.

 بعد از این حجم استقبال رفتم سمت ساختن اثر بعدی و این تصمیم که المان‌های نقاشی و انیمیشن و طراحی را در آثارم گسترش بدهم، هدف اصلی من در کار شد.

این اتفاق باعث به وجود آمدن نوعی مهر و امضا برای آثار تو شد؟

چون ماجرا مورد استقبال قرار گرفته بود، به هر حال من هم سعی کردم آن را قوی‌تر کنم. همین خط را رفتم جلو و سعی کردم در آثار بعدی این موضوع را بیشتر پرورش دهم و خدا را شکر  این‌ روندتوانست برای من موفقیت‌های خوبی در پی داشته باشد.

اواخر سال قبل نخستین آلبوم رسمی‌ات را به بازار موسیقی فرستادی و آلبوم «ساحل چمخاله» باوجود اینکه آلبوم خوبی بود، نتوانست آن طوری که باید و شاید خودش را نشان دهد. چرا آن اتفاق برای این آلبوم خوب رخ داد؟ تو به هر حال آدم با تجربه‌ای در موسیقی بودی و کمی دور از انتظار بود که آلبومت تا این حد مورد کم لطفی قرار بگیرد.

این برمی‌گردد به اعتماد تهیه‌کننده من به شرکت «سیما شهر». این شرکت به نظر من و خیلی‌ها حتی شرایط اولیه پخش آثار فرهنگی را هم ندارد و خیلی خنده‌دار بود که خیلی از طرفداران من در آن زمان دنبال خریدن آلبومم بودند ولی نمی‌توانستند آن را پیدا کنند! این دیگر خیلی عجیب و خنده‌دار بود و متاسفانه اتفاقی بود که رخ داده بود.

اما من هنوز هم اعتقاد دارم که آن اتفاق کمی دور از ذهنت بود  چون با توجه به تجربه و رزومه‌ای که داشتی و از آنجایی که آن آلبوم هم کار قوی و قابل توجهی از آب در آمده بود، خیلی بیشتر از اینها انتظار می‌رفت مورد توجه و استقبال قرار بگیرد و حتی می‌توانست شخصیت کاری و هنری تو را از این رو به آن رو کند.

بله؛ این حرف خیلی‌هاست ولی به هر حال آن اتفاق افتاد. به قول معروف آن آلبوم «مایه»‌اش را داشت که اتفاقات بهتری برایش بیفتد و ریتم‌هایی داشت که همین الان هم نو است بااینکه یک سال از آن می‌گذرد. البته من این تجربه را روی آثارم داشته‌ام که اگر کارهایم در زمان انتشار چندان مورد توجه قرار نگیرید و شنیده نشوند، چند سال بعد این شانس را دارند که دوباره آن اتفاق‌های خوب برایشان بیفتد چون ویژگی‌های موسیقی‌ در آنهاست که به زمان محدودشان نمی‌کند. ولی اگر دقت بیشتری در آلبوم و انتشارش می‌شد، قطعا اتفاق‌های بهتری هم می‌افتاد.

برویم سراغ کنسرت‌هایت در سال ۹۳ که باوجود پخش نامناسب آلبومت، مورد توجه قرار گرفت و توانست به خوبی با استقبال دوستدارانت مواجه شود.

من با یک استراتژی وارد بحث‌های کنسرتم شدم. در ابتدا با یک سئانس در تهران داستان‌های کنسرتم را آغاز کردم و برای من هم تجربه جالبی بود. منتها کم کم استقبال باعث شد که دیگر برنامه‌ها را دو سئانس کنیم و خوشبختانه میزان همخوانی مردم با آثارم جوری بود که مشخص بود توانسته‌ام کاری که باید انجام بدهم را درست انجام داده‌ام. در این کنسرت آخر این حس را داشتم که «ساحل چمخاله» توانسته بین مردم جا باز کند و با پرفورمنس‌های «هک» که روی سن داشتیم توانستیم نظرات مثبت حاضران را جلب کنیم و خدا را شکر انرژی‌ها در اجرای آخر خیلی بالا بود و این موضوع برای خودم هم جالب بود.

حتما کلی هم از این اتفاق‌ها انرژی گرفته‌ای؟

صددرصد. تصمیم دارم چند کار تصویری هم داشته باشم و این ویدئوی«ساحل چمخاله» هم در فضای مجازی خوب دیده شد، به مرور اتفاقات خوب بهتری را هم تصمیم دارم داشته باشم.

آیا موفقیت‌های کنونی تو که در سال ۹۳ به شکوفایی رسید، انتهای آرزوهای تو بود یا فکرهای بزرگ‌تری داری؟

یک سری قطعات و تک‌آهنگ‌هایی دارم که با ادغام آثار تصویری جدید می‌خواهم در سال آینده به عنوان آلبوم بعدی‌ام وارد بازار کنم. قطعاتی جدید و آثار قوی‌تری که فکر می‌کنم مورد استقبال هم قرار خواهد گرفت.

می‌خواهم درباره مخاطب شناسی «سعید مدرس» حرف بزنی. خودت قشر اعظم مخاطبانت را چه کسانی می‌دانی؟

در این‌باره در دو حوزه باید نظر داد؛ من برای دیگران هم ویدئو ساخته‌ام و ویدئو‌های «هیت»‌ای را هم ساخته‌ام. مثل کار «یالا» با صدای «مهدی اسدی» و کاری که برای «زانیار» ساختم.

به‌خاطر همین و به‌واسطه این تجربه‌ها متوجه شده‌ام که چون به موسیقی کمتر به صورت سیستماتیک بها داده می‌شود، چشم‌مان مردم ما قوی‌تر و حرفه‌ای‌تر از گوش‌شان می‌تواند اتفاقات موسیقی را کشف کند؛ مثلا وقتی ویدئویی خوب و قوی را می‌سازی و به‌واسطه آن ویدئو موزیکی را هم ارائه می‌کنی، مردم خیلی بهتر تشخیص می‌دهند و این موضوع در این سال‌ها خیلی مهم شده است.

ولی در رابطه با موسیقی این تشخیص در عموم مردم کمتر است. من فکر می‌کنم زمان می‌برد که مردم ما با مقوله زیباشناسی در خود موسیقی آشنا شوند.

برای سال بعد و سال جدید بزرگ‌ترین ایده‌آلی که در ذهنت هست به من بگو. شاید اواخر سال بعد باز هم با هم حرف زدیم و در مورد این «ایده آل ذهنی تو» بحث کردیم.

همیشه رسیدن به آرزوها یک غم عجیب و غریبی را هم با خودش دارد. یک جور دلتنگی برای سال‌هایی که برای رسیدن به این موفقیت‌ها صرف شده‌اند. هدف من هرگز به دست آوردن موقعیت‌های مالی بهتر از طریق هنر نبوده. من رشته تحصیلی‌ام چیز دیگری بود و اگر یک دهم تلاشی را که برای موسیقی داشتم صرف رشته تحصیلی‌ام می‌کردم، موفقیت‌های اقتصادی و مادی زیادی را به دست می‌آوردم.

قصد انتقاد از بحث‌های کلان فرهنگی در کشور را ندارم ولی اعتقاد دارم در برهه‌ای عدم توجه استعدادهای نو و خلاق حوزه هنر باعث شد برخی از این چهره‌ها مثل خودم، سال‌های خوبی نداشته باشم. آرزوی من این است که فضا جوری باشدکه آدم‌هایی که حرف نو و تازه‌ای دارند، بتوانند حرف شان را بزنند و موسیقی هم در سال‌های آینده بتواند در جامعه به حق‌اش برسد.

درباره فضای جامعه موسیقی در سال ۹۳ هم حرف بزن. آیا آلبومی در سال ۹۳ بود که مد نظرت باشد و نظرت را به خودش جلب کند؟

من جسته و گریخته آلبوم‌ها را  شنیدم، البته بیشتر از خود آلبوم‌ها، بازتاب‌های انتشار هر اثر را رصد می‌کنم. اما اعتقاد دارم فضای شنیداری و سیستمی که مردم انتخاب می‌کنند برای ذائقه این روزهای حوزه موزیک، خیلی با سال‌های قبل فرق کرده است. بیشتر موسیقی در اینترنت جاری است و همه دنبال دانلود و شنیدن آثار در این فضا هستند.

آلبوم کارکرد کلکسیونی پیدا کرده است و درتیراژ‌های پایین فقط برای کسانی منتشر می‌شود که علاقه به جمع کردن و نگه داشتن آلبوم‌ها در اتاق‌شان را دارند. برای همین امسال زیاد اتفاق‌های عجیب و غریبی ندیدم.

***

سعید مدرس و طلاق همسرش

ازدواج سعید مدرس و نسیم بهشتی به جدایی انجامید.

وی در جدیدترین مصاحبه خود اعلام کرد بعد از جدایی ازدواج نکرده و هنوز مجرد است.

همسر سعید مدرس همسر خوانندگان طلاق خواننده ترانه سعید مدرس بیوگرافی سعید مدرس آهنگ سعید مدرس آثار سعید مدرس saeed modarres

سعید مدرس و مهرناز دبیرزاده

مجله زندگی ایده آل

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

نظرات شما ( 5 )
  1. بیتا می گوید

    زنش عصا قورت داده.
    قیافش از فرط ارایش و عمل اصلا معلوم نیست چه شکلیه.

    1. سید محمد می گوید

      نه عزیز دل چرا حسادت

  2. سينا می گوید

    زنش چقدر زیباست. خیلی خوشگله.
    نمیدونم چرا دخترا اینقدر همش حسادت میکنند؟؟!!

  3. ف.هزارپيشه می گوید

    زنش عجیبه بیشتر

  4. masoud می گوید

    زندگی با یک هنرمند سخته واسه یه زن هوادارهای خانوم سعید مدرس و شهرت و ابراز علاقه ی طرفدارها خیلی تحمل بالایی رو میخواد و درکل دنیا یک چالشه بزرگه من بشخصه دیدم اینو طرفدار شاید قصد خاصی نداشته باشه و سو تعبیر و سو برداشت میشه در فرهنگ ما و متاسفانه زمینه ساز اتفاقات خوبی قطعا نمیشه سعید مدرس هنرمند مولفی هست انشالا که بحق و جایگاهی که لایقشه برسه ولی متاسفانه مارکت هنری ما دنبال بی هنرها مییره تا مولف ها فساد و نگاه تجاری بدجور فضای موسیقی رو مسموم کرده به امید موفقیت سعید مدرس عزیزم من زیباترین خاطرات زندگیمو از البوم یک اتفاق خوب دارم و نسخه ی فیزیکی اونو تونستم اون زمان تهیه کنم و معتقدم کارهاش قبل مجوز دارشدنش واقعا بهتر بود دستش بازتر بود مجوز فقط براش محدودیت های بیشترو داشت