«شمعدونی» خنده به قیمت ابتذال: از این بهتر نمیشود به جنگ فرهنگی دامن زد!
جای عجب است. چه سریالی جای چه سریالی نشست؟ «در حاشیه» را به حاشیه برده و بعد، کلاً کرکهاش را پایین آوردند. به این بهانه که حضرات پزشک مملکت به تریج قبایشان برخورده و اصلا این لودهگیها در شأن رسانهی ملی نیست و قس علی هذا. سپس، «شمعدونی» را به خورد مخاطب دادند که باید گفت هزار رحمت به در حاشیه.
از شوخیهای این سریال و مناسباتی که بین افراد آن وجود دارد آدم یاد سریال «ساختمان پزشکان» میافتد. سریالی که سردمدار ترویج بیاخلاقی و روابط غلط زن و مرد و نامحرمان بود و عجب اینکه شدیداً هم تحت حمایت مدیریت وقت رسانهی ملی.
البته این شباهت عجیب نیست. وقتی بخش قابل توجهی از عوامل تولید -موضوع مغفول مانده در اسلامی کردن رسانهی ملی- این دو سریال یکی هستند، اگر اینچنین نمیشد عجیب بود. و از آن مهمتر، وقتی معاونت سیمای وقت، «ساختمان پزشکان» را نمونهی اصلی طنزسازی مورد تأیید رسانهی ملی معرفی میکند، به رسم تقلید هم که شده باید در همان مسیر حرکت کرد.
مسیری که در آن -گرچه کمی در شمعدونی تعدیل شده- برای فتح باب شوخی، یا بچهی بیادبی را نشان میدهند که انسان طبیعی، نسبت به آن حس تنفر پیدا میکند نه تفرح. و یا خواهر و مادر همدیگر را وسط میکشند. ادب و احترام هم که جای خود را دارد، کلا تعطیل.
مهمان به صاحب خانه هرچه میخواهد میگوید، پشت سر هم حرف زدن و دورویی، ابزار شوخیست، بزرگترها زیادیند و تا میتوانی سواستفاده کن، قانون شده … این است سریالی که میخواهد با عنایت به نقطهی آرمانی طنزسازی رسانهی ملی، رسالت خود را ایفا کند.
و البته بازهم تکرار الگوی «آدم خوب خنگ». الگویی که در بسیاری از سریالهای طنز شاهد آن بودیم الان در شمعدونی، بازهم مورد استفاده قرار میگیرد. اینکه یک آدم مثبت که همه ارزشهای اخلاقی را رعایت میمند- حداقل در ظاهر مثل آنچه که در شمعدونی نشان داده میشود- در جمع یک مشت آدم کلاش گیر کرده که آنها هر سواستفادهای دوست دارند از او میبرند این بچه مثبت پاستوریزه، چون اصلا توی باغ نیست، متوجه سواستفادهی دیگران نمیشود.
شاید بگویید پس رسانه چطور باید زشتی را ترسیم کند؟ بله، وظیفهی هنرمند بیان مشکلات جامعه است اما قرار نیست این بزهکاریها، با ته مایهی طنز در ناخودآگاه مخاطب نشسته و نه تنها بیننده از آن بدش نیاید، بلکه قبح آن عمل نیز کاسته شود.
علی ایحال، توقع ما از یک سریال طنز تراز رسانهی ملی این نیست که در آن به بهانه کمدی، اخلاق جامعه مورد تهدید قرار بگیرد. توقع ما بعد از روی کار آمدن مدیریت جدید رسانهی ملی این بود که دوباره جریان روشنفکرمآب دست به تسخیر آنتن نزنند و هر چیز بیربطی را به اسم طنز به خورد مخاطب ندهند.
حقیقتاً باید گفت رفتارهای اینچنینی که طی آن، یک برنامه انتقادی تعطیل شده و بجای آن برنامهای پخش میشود کهاز نظر اخلاقی سخیف است، تنها باعث سطحیتر شدن مخاطب رسانهی ملی میشود. و این، همان هدفیست که دشمنان جمهوری اسلامی در بُعد رسانهای در پی آن هستند. حال باید پرسید چطور ما خودمان آب در آسیاب دشمن ریخته و کک هیچ کسی هم نمیگزد؟ البته ریشهی همهی این مباحث در امر نظارت است که پیش از این در مطالب فرهنگی و رسانهای به آن پرداخته بودیم.