انتقاد از «خالی بندی درباره فرش» در برنامه تلویزیونی پایش

0

یک سایت منتسب به رئیس مرکز ملی فرش ایران از آنچه «خالی بندی درباره فرش» در یک برنامه تلویزیونی خوانده انتقاد کرد.

رئیس مرکز ملی فرش ایران همزمان مدیرمسئول یک دو ماهنامه تخصصی فرش با عنوان «طره» است. در سایت این دو ماهنامه به تازگی مطلبی با عنوان «خالی بندی از جنس فرش» منتشر و در آن از اینکه برنامه تلویزیونی «پایش» به آسانی به تریبونی برای عرضه یک خالی‌بندی شگفت تبدیل شده،‌ انتقاد شده است.

متن این نوشتار به این شرح است: «نقل کرده‌اند که در زمان سلطنت رضاشاه، به علت کمبود شمار اسلحه برخی پاسبان‌ها هنگام گشت زدن فقط غلاف خالی اسلحه را به کمر می‌بستند و درون آن اسلحه‌ای در کار نبود. دزدان پس از چندی از این ماجرا آگاه شدند و برای خبررسانی به یکدیگر می‌گفتند که طرف «خالی بسته»!

از آن هنگام اصطلاح «خالی بستن» برای اشاره به بلوف زدن و لاف زدن رایج شد و در دوره کنونی گسترش و کاربرد بیشتری یافته است. بامداد دوشنبه ۱۱ خردادماه ۴، شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران نمایشگر خالی‌بندی از جنس فرش بود. بانویی مهمان برنامه «پایش» شده بود و به عنوان کارآفرین برتر در حوزه فرش دستباف سخن می‌‌گفت که در کلامش اغراق و مبالغه بسیار بود.

کارآفرین برنامه پایش بیوگرافی ناهید حسینی برنامه پایش

او می گفت ما در تولید فرش‌های هنری از ۴۰۰ نوع گره استفاده می‌کنیم و وقتی با پرسش و شگفتی مجری برنامه رو‌به‌رو شد، افزود: گره‌های قابل استفاده در فرش ۲ هزار تا هستند و ما فقط از ۴۰۰ گره استفاده می کنیم.

اصحاب فرش نیک می‌دانند که این غلو و گزافه‌گویی کمترین نسبت را با واقعیت موجود در تولید فرش ایران دارد. خالی‌بندی مهمان برنامه به همین جا ختم نمی‌شد، زیرا او که مدعی گردش مالی سالانه ۶ میلیاردی بود، درآمد قالیبافانی که برایش کار می کنند را نیز با ارقامی غیرقابل باور مطرح ساخت.

او از درآمد ۲ میلیون تومانی قالیبافانش سخن گفت و البته به درآمد ۸۰۰ هزار تومانی برخی و تا سقف ۵ میلیون تومانی برخی دیگر نیز اشاره داشت؛ آن هم با فقط ۸ ساعت کار در روز.

این آرزوی دوستداران فرش ایران است که هنرمندان و فعالانش قدر بینند و بر صدر نشینند، اما در عالم واقع و نه در اوهام و خیالات غیرواقعی. این نهایت شادی و شعف خواهد بود که هنرمند قالیباف درآمدی شایسته داشته باشد و اثر گرانبهایش به خوبی و شایستگی در بازارهای جهانی به فروش برسد و همه تولیدکنندگان و صادرکنندگانش منفعت ببرند، اما با حلوا حلوا گفتن که دهانی شیرین نمی‌‌شود.

پرسش اینجاست که چگونه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به آسانی به تریبونی برای عرضه این خالی بندی شگفت تبدیل می شود؟ هرچند که همین حد توجه به فرش نیز در رسانه ملی جای شکر دارد.»

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ