عکس که مهناز افشار از شوهرش منتشر کرد

10

مهناز افشار با انتشار عکس زیر در اینستاگرامش نوشت :

شوهر جدید مهناز افشار ثروت یاسین رامین بیوگرافی مهناز افشار بیوگرافی محمد یاسین رامین اینستاگرام مهناز افشار

به نام دوست به نام اوست
یک سال گذشت … روزی که در آن دو عنصر زمینی با پیوندشان آسمانی شدند ؛ پیوندی که در گذر طوفانها ماندگار شد . دو طیف متفاوت فارغ از هر رنگ و بویی به اِکسیر عشق پیوند یکرنگی خوردند . و چه زیبا آرزویی است برای ایران : ” یکرنگی فارغ از هر رنگ و بویی ” ؛ این هنر یک هنرمند است . 
امروز نه سپندارمزدگان است ، نه مهرگان و نه ولنتاین ؛ امروز ٢١ خرداد است .. بدنیا آمدی تا به دنیای تو بیایم … روزت شد روزمان … سپاس خدایمان را و همیشه مبارک باد …
یاسین رامین ٢١ خرداد ٩۴

ممکن است شما دوست داشته باشید

نظرات شما ( 10 )
  1. سحر می گوید

    ۴ سال از خودش کوچیکتره!!!!!!!!!!!
    گشت و گشت و گشت و آخر سر یک بچه پولدار رو تور زد!!!!!

    1. گندم می گوید

      حالا شما چرا حسودی میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    2. ناشناس می گوید

      ………
      خیلی ها همه چیز زندگیشون که رو نمی کنن یا نقش تو زندگی بازی می کنن

    3. ناشناس می گوید

      گندم خانوم در سن ۳۷ سالگی زن یه مرد متاهل شدن وشرط طلاق گذاشتن فقط زنهایی حسادت میکنند که یا خودشون صیغه ای هستند ویا …

  2. حنانه می گوید

    متاهل بوده ده روز قبل عقدش جدا شده..اره دیگه پول واسه این بازیگرا آپشن اول شوهر ایده آله.والا پدرشوهرش رسانه ای مخالفتش با ازدواج دوم پسرش اعلام کرد

  3. مرضیه می گوید

    به اِکسیر پول و شهرت پیوند یکرنگی خوردند. حالا باید دید این پیوند مبارک چقدر دوام داره خخخخخخخخخ مهناز … خودتی خخخخخخخ

  4. هومن می گوید

    به به
    پسر محمد علی رامین معاون مطبوعاتی احمدی نژاد!!!!
    با پول کی میلیاردر شده
    دولت پاااااااک
    به به

  5. ناشناس می گوید

    بارانت … خوش میگذرونن و عکسهای …. خودشونو واسه ما میذارند .نگاه کنیم .این خانوم بخدا ذره ای هنرمند نیست .اگر چهرش شبیه ف. ا نبود .الان سوپر استار نبود وبعدش هم زن دوم یه …. شده بود .

  6. یاسی می گوید

    میگن … هرچی زشت تر ادا و اطوارشم بیشتر ایکبیری

  7. سیامک رشنو می گوید

    تولد

    دختران درآغوش مادران می میرند
    و من دربستر مالکیت
    تبسم را
    نیاز به تبسم
    تنها در تخیل جسد مردهای مرده زندگی زیباست
    و چقدر باید تن داد
    به خودمان
    که من خودم خودم را باردار می کنم
    با تبسمی
    که ای فلانی زن بود یا مرد
    یا چیزی شبیه لبخند
    اما نیازی نیست که می فهمم
    چقدر دزدی غمگین هستم
    که روی دیوار هیچ کس نیست
    که سبیل های گربه را
    خدا را معصیتیست هرزه گی
    وچقدر اینجا تنها چیزی که هست دزد دزد
    پیشته پیشته
    و باز هم گربه ای روی درخت باردار شد
    باز هم مادری زیر چرخ تصادفی مرد
    باز هم بچه گربه ای تنهاست
    باز هم قصه های تکراری
    که زندگی چقدر زیباست
    اما نه خدا و نه شیطان هیچ کدام سبیل نداشتند
    که سرنوشت مرا بوی بد غذای سوخته ای می فهمد
    که مادرم رفت و همان صدای خوب
    که کبوتر بچه بودم مادرم مرد مرا دست دایه دادند شیر برد
    حالا من مالکیت خدایی را می فهمم
    که سبیلم آبرویم را برد
    زندگی تکرار غذاهای سوخته ایست
    که چقدرزود قوطی لوبیا
    چقدر زود دزدهای آیینه ساعت
    چقدر زود بوی بد حمام
    در عطر زنانه
    در سکوت
    در لبخندی مفلوک
    بر پوستری زیبا
    از طبیعتی حیوانی
    که بچه ات آبرویم را برد …

    سیامک رشنو
    تولدت مبارک