بیوگرافی محمدرضا علیمردانی (بائو سریال پایتخت) +دانلود آهنگ جدید
پایتخت ۴ اولین سریالی نیست که در آن محمدرضا علیمردانی مقابل دوربین رفته است، اما این بار این سریال او را به شهرت خواهد رساند. خیلی بیشتر از وقتی که در سریال مامور بدرقه یا آشتیکنان بازی کرد یا بیشتر از وقتی که به جای شخصیت شرک حرف زد یا تیتراژ پایانی سریال انقلاب زیبا را خواند و حتی بیشتر از وقتی که در برنامه ماه عسل ماجرای عجیب زندگیاش را تعریف کرد یا حتی بیشتر از زمانی که صداپیشگی نقش شیطان در سریال سقوط یک فرشته را به عهده گرفت و به جای ابلیسی بازی کرد که دیده نمیشد.
محمدرضا علیمردانی (متولد ۱۱ خرداد ۱۳۵۵، تهران) صداپیشه، خواننده و بازیگر ایرانی است. وی دارای مدرک کارشناسی تئاتر، نمایش و بازیگری است و تا کنون به عنوان دوبلر بسیاری از انیمیشنها فعالیت داشتهاست.
علیمردانی از بدو تولد دچار بیماری ارثی لارنژیت بوده و تا ۱۴ سالگی توان حرف زدن نداشتهاست. خود او در این باره میگوید در حالیکه پزشکان از درمان وی ناامید شده بودند، با مطالعه سرگذشت مشابه یک قاری مصری با یک درمان سنتی مصری آشنا میشود و بعد از یک ماه سکوت مطلق، درمان میشود.علیمردانی بازیگری را از کانون حر آغاز کرد و همانجا با خیلی از بازیگران از جمله محسن تنابنده آشنا شد. سال ۷۵ وارد دانشگاه شد و در رشته نمایش گرایش بازیگری تحصیل کرد؛ در حالی که یک سال قبل از آن برای اولین بار در مجموعهای به نام جنگ آفتاب که یک بخش از آن را حمید فرخنژاد کارگردانی کرد، مقابل دوربین رفته بود. مجموعه نوروز ۷۶ تجربه بعدی علیمردانی بود و بعد از آن عمده فعالیتهای وی به دوبله و صداپیشگی معطوف شد؛ از جمله آثار او در این زمینه میتوان به مجموعه انیمیشن درین درین اشاره کرد که این مجموعه کوتاه نیز این روزها از شبکه یک به نمایش در میآید. گویندگی در انیمیشن درین درین و بازی در نقش ابوالفتاح بائو در سریال پایتخت۴، بهانهای برای این گفتوگویی است که در ادامه میخوانید.
فکر میکنم اگر مجموع فعالیتهای شما را در یک کفه ترازو بگذاریم و نقش بائو را در طرف دیگرآن، احتمالا در شناخته شدن شما با هم برابری میکنند.
بله به طور مسلم. البته من همیشه با گریمهای متفاوت در آثار مختلف ظاهر شدهام اما پایتخت، سریالی است که دیده میشود و نقش بائو هم مسلما دیده خواهد شد.
حضور شما در پایتخت به آشنایی با محسن تنابنده بر میگردد یا دوستی با هومن حاجیعبداللهی؟
من قبلا یکی دو بار با آقای سیروس مقدم دیدار داشتم اما در هیچکدام از آثارشان بازی نکرده بودم. با محسن تنابنده از دوران کانون حر دوست هستیم. در دانشگاه هم با هم همدوره بودیم. هادی کاظمی که از دوستان قدیمی من و محسن تنابنده است؛ هنگام پیشتولید پایتخت۴ ، مرا به محسن یادآوری کرد و گفت از محمدرضا هم میتوانید استفاده کنید. محسن که متعجب بود چرا این همه وقت مرا فراموش کرده، از من خواست حتما در پایتخت۴ بازی کنم و نقش بائو را به عهده بگیرم. خب چه چیزی بهتر از اینکه با دوستان قدیمی در سریال پایتخت که یکی از آثار خوب تلویزیونی است، بازی کنم.
درباره خصوصیات رفتاری و لهجه مازندرانیها شناخت داشتید؟
بله، مادر من مازندرانی است.
اما خودتان هم لهجه مازندرانی دارید.
بعید میدانم، چون پدرم اهل سلفچگان است.
راستش این لهجه در انیمیشنهای حیات وحش و درین درین بیشتر خودش را نشان میدهد.
بله. در این کارها به صورت عمدی از لهجه مازندرانی استفاده میکنم. در هر دوی این انیمیشنها، راوی را بر اساس شخصیت پدربزرگم، یعنی پدر مادرم تعریف کردهام که اهل تنکابن بود. از این ته لهجه برای ایجاد نمک بیشتر در انیمیشنهای حیات وحش و درین درین استفاده کردهایم. محسن تنابنده به خاطر این انیمیشن و بازی در سریال مامور بدرقه خیالش راحت بود که من میتوانم از پس نقش بائو بر آیم و برای همین به هادی گفته بود محمدرضا دهان گرم مازندرانی دارد. در سریال مامور بدرقه با محسن تنابنده کار کرده بودم و آنجا نقش یک مازندرانی را به عهده داشتم.
بائو فامیلی عجیبی نیست؟
بله! نام یک قوم است. یکی از بازیکنان خوب فوتبال ما میثم بائو است که اگر نامش را شنیده بودید تعجب نمیکردید. بائو اسم یکی از اقوام مازندرانی است.
پس خیلی کار سخت و حساسی داشتید.
شک نکنید، اما خوشبختانه عوامل و سازندگان سریال پایتخت خیلی دقیق هستند و حواسشان به خیلی چیزهاست.
چرا بائو اینقدر جدی و بداخلاق است؟
این شخصیت را این طور طراحی کردهاند، قصد این بوده که این شخصیت کمی جدی باشد، چون به اندازه کافی شخصیت بانمک در سریال پایتخت وجود دارد. البته کمی جلوتر که میرویم، میبینیم این شخصیت هم وجوه بانمک و جالبی دارد. خدا را شکر دوستان سازنده پایتخت راضی هستند و میگویند این نقش کاملا همانی شده که مد نظرشان بوده است. در این سریال همه چیز میلیمتری محاسبه میشود و اگر من بائو را جدی بازی کردهام به این دلیل است که این طور طراحی شده است. البته کمی جلوتر که بروید میبینید از جدیت او کاسته خواهد شد و ابعاد تازهای از این شخصیت را خواهیم دید.
همین که مادرش را مامانی خطاب میکند، باعث میشود حدس بزنیم باوجود آن همه جدیت، لوس و عزیزدردانه است.
بله، همین طور است. پیشنهاد خودم بود که مادرش را مامانی خطاب کند تا کمی این جدیت ابعاد نرمی به خود بگیرد. خوشبختانه، هم تنابنده و هم مقدم استقبال کردند.
بائو با نقی و همسرش نسبتی ندارد اما در مهمانی خانوادگی آنها شرکت کرده بود!
دفعه اول که به خاطر خوشاخلاقی سیاسی به خانه نقی آمد، اما به هر حال جزو افراد شناخته شده علیآباد است و احتمالا به این دلیل در مهمانی خانوادگی آنها حضور داشت.
گریم این شخصیت را دوست دارید؟
دوستانم میگویند ما خیلی دیر فهمیدیم تو این نقش را بازی میکنی. خیلیها همین نظر را دارند. گریمش به نظرم خیلی خوب است و جزئیات زیادی دارد. مثلا دو قطعه پشت گوشهایم هست و قطعهای داخل بینی میگذارند که کمی پهنتر بشود. شکل خواباندن موها، پیوسته کردن ابروها و بقیه جزئیات نشان میدهد آقای اسکندری در طراحی گریم خیلی دقیق عمل کردهاند. من از این ترکیب راضی هستم، چون تغییرات اساسی در من ایجاد کرده است.
کارتان را هم راحت کرده است. وقتی از جلوی آینه گریم بلند میشوید درصد قابل توجهی از مسیر رسیدن به نقش را طی کردهاید.
بله، وقتی خودم را میبینم مطمئن میشوم تا حدی به شخصیت بائو رسیدهام. البته در درجه اول خود شخصیت مهم است و بعد تزئینات آن.
رفتار و حرکات شما در این نقش ویژگیهای قومیتی را دارد و به نظر میرسد در دوران کودکی خوب به فامیلهای مادریتان دقت کرده و رفتارشان را ضبط کردهاید.
بله، دقیقا همین طور است.
این شخصیت از ابتدا جدی طراحی شده بود ، چون به اندازه کافی شخصیت بانمک در سریال پایتخت وجود دارد. البته کمی جلوتر که میرویم،میبینیم این شخصیت هم وجوه بانمک و جالبی دارد
درباره اجرای شخصیت راوی در انیمیشن درین درین بگویید. اشاره کردید پدربزرگتان این طور حرف میزد.
درواقع الگوی من برای اجرای صدای این شخصیت پدربزرگم بود. لهجه و طرز گویش همان است که بعد چیزهایی به آن اضافه شده است. پدربزرگ من دندان مصنوعی داشت ولی از آن استفاده نمیکرد و استدلالش این بود که لثهاش را اذیت میکند. حتی عینک هم نمیزد! با همین استدلال که دماغ و گوشم را اذیت میکند. حالا چرا میرفت دندانپزشکی و چشم پزشکی، خدا میداند. دندانها و عینک ترکیب بامزهای برایش ایجاد کرده بود: دهانش جمع میشد و لبهاش فرو میرفت و به خاطر اینکه بدون عینک بهتر ببیند تا میتوانست چشمهایش را باز میکرد. آدم شوخ طبع و خوشمشربی بود و من از همان بچگی ادایش را در میآوردم او هم حسابی میخندید. گاهی هم خودش از من میخواست این کار را بکنم.
این هم یکی از ویژگیهای مازنیهاست که اهل دل هستند و از شوخی استقبال میکنند.
بسیار با جنبه هستند و کاملا دقت دارند وقتی سریالی با لهجه یک اقلیم خاص ساخته میشود چقدر باعث مطرحتر شدن آن منطقه میشود. الآن خیلی از ایرانیها به واسطه پایتخت، مازندرانیها را مردمی شاد، دوستداشتنی، خونگرم و خانواده دوست و البته اهل کشتی میشناسند. به نظرم آنها خیلی باهوش هستند و این مساله را خوب فهمیدهاند و نتیجه این شده که حتی این سریال روی قیمت زمینهایشان تاثیر گذاشته است.
هر چه میگوییم در نهایت به پایتخت میرسیم. داشتیم درباره درین درین حرف میزدیم.
راست میگویید. الگوی درین درین را از پدربزرگم گرفتم و بعدها از آن یک تیپ ساختم. حتی در تئاتر و مجموعه طنز آشتیکنان هم از آن استفاده کردم. بعدها از صدای او بیشتر بهره گرفتم و به همین صدا ویژگی متفاوتی دادم. برخی از این ویژگیها را پدر بزرگ من نداشت مثلا بنده خدا اصلا رِند یا زیرک نبود. مثلا بازی با کلمات را برای این صدا در نظر گرفتم که نمونهاش را بخصوص در مجموعه حیات وحش و درین درین بیشتر میتوان دید. در این انیمیشنها برخی کلمات را به شیوهای ادا میکنم که تزئینات شنیداری ایجاد شود. من و آقای علی درخشی کارگردان این انیمیشنها، سالهاست با هم کار میکنیم و در اسمگذاری شخصیتها، دیالوگنویسی و روایتها به همفکری و هماهنگی رسیدهایم. این هماهنگی تا حدی است که ایشان بر اساس تیپ صدایی که زمانی از من شنیده بود، شخصیتهایی خلق کرده یا گاهی شخصیتی طراحی و ساخته و خیالش راحت است که من حتما یک صدای خوب برای آن میسازم.
شوخیها و کنایههای راوی که معمولا بعد از تمام شدن هر صحنه ادا میشود، کار شماست یا نویسنده؟
اکثر این شوخیها بداهه است، البته سعی میکنم بر مبنای موضوع، چیزی بگویم که متناسب با داستان و فضا باشد و تا جایی که بشود چند گزینه، مطرح میکنم که دست آقای درخشی باز باشد.
متن نوشته شده ندارید؟
متنهای ما شامل کلیات است و چیزی که جزئیات را در بربگیرد و تکلیف همه چیز را مشخص کند، در اختیار نداریم. البته بدون کلیات هم نمیتوانیم کار کنیم چون بخصوص برنامه درین درین یک برنامه سفارشی و آموزشی است. بنابراین خط کلی داستان را به صورت مکتوب در اختیار داریم؛ دیالوگهای احتمالی را روی این خط اصلی در نظر میگیریم و بعد که آماده ضبط شدیم، پیشنهادها و بداههها را طرح میکنیم و سرانجام به انتخاب نهایی میرسیم.
دانلود آهنگ جدید محمدرضا علیمردانی – احوال تلخم :
دانلود آهنگ جدید و بسیار زیبای محمدرضا علیمردانی به نام میخواهمت
Mohammadreza Alimardani – Mikhahamat – Act-Music
ساتین
خیلی جالب گریمش کردن من که نشناختم.
خیلی خوشحالم بعد از مدتها بی خبری از شما توانستم صدای شما و چهرتون رو ببینم من از زمان تاتر دو پیر مرد که کارکتر پدر بزرگ خدا بیامرز تونرو اجرا کردید به بعد دنبال کارهای دیگرتون بودم تا در پایتخت زیارتت کردم و یکی از طرفدارای پر و پا قرصتون هستم . ضمنا چند سوژه جدید و ناب براتون دارم که اگر صلاح دونستید فقط تماس بگیرید . تلفن ۰۹۳۷۱۱۵۳۹۱۵