شب قدر چه شبی است ،دعای شب قدر و اعمال شب های قدر

0

شب قدر چیست و چه شبی است ، دعای شب قدر ، حدیث در مورد شب قدر و مراسم احیا

«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ » (قدر/۱) سوره‌ی قدر حکایت از واقعه‌ای بزرگ دارد و از شبی سخن می‌گوید که در آن بزرگترین معجزه‌ی تاریخ، یعنی نزول قرآن به وقوع پیوسته است. در ذکر عظمت و بزرگی شب قدر همین بس که شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان خود درباره‌ی آن چنین می‌نویسد: شب قدر همان شبی است که در تمام سال، شبی به خوبی و فضیلت به آن نمی‌رسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه .اما سۆال اینجاست کدام یک از شب‌های سال شب قدر است؟

تاریخ شبهای قدر سال ۹۶

شب قدر شبی است که از هزار ماه برتر بوده و عظمت آن فوق تصور است. در تعالیم اسلام و در کلام معصومین علیهم السلام، یک شب خاص به عنوان شب قدر معرفی نشده بلکه یکی از شب های نوزدهم برابر با (از اذان مغرب سه‌شنبه ۲۳ خرداد ماه ۹۶ تا اذان صبح چهارشنبه ۲۴ خرداد ماه ۹۶) ، بیست و یکم برابر با (از اذان مغرب پنجشنبه ۲۵ خرداد ماه ۹۶ تا اذان صبح جمعه ۲۶ خرداد ماه ۹۶) و یا بیست و سوم برابر با (از اذان مغرب شنبه ۲۷ خرداد ماه ۹۶ تا اذان صبح یکشنبه ۲۸ خرداد ماه ۹۶) ماه مبارک رمضان شب قدر دانسته شده است.

شب قدر در دل ماه رمضان:

در قرآن کریم آیه‏اى که به صراحت ‏بیان کند شب قدر چه شبى است دیده نمى‏شود. ولى از جمع‏بندى چند آیه از قرآن کریم مى‏توان فهمید که شب قدر یکى از شب‏هاى ماه مبارک رمضان است. قرآن کریم از یک سو مى‏فرماید: « انا انزلناه فى لیله مبارکه‏.»( دخان / ۳ ) این آیه گویاى این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوى دیگر مى‏فرماید: « شهررمضان الذى انزل فیه القرآن‏.»( بقره / ۱۸۵) و گویاى این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است. و در سوره قدر مى‏فرماید: «انا انزلناه فى لیله القدر.» (قدر/۱) از مجموع این آیات استفاده مى‏شود که قرآن کریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما این که کدام یک از شب‏هاى ماه رمضان شب قدر است چیزی بر آن دلالت نشده است.

تردید میان چند شب:

در میان شب‌های ماه رمضان یکی از شب‌های نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم از ماه مبارک را به احتمال قوی، شب قدر دانسته‌اند. در برخی روایات شب قدر را، شب بیست و یکم و یا بیست و سوم این ماه دانسته و در برخی دیگر آن را در شب بیست و سوم دانسته‌اند. در میان اهل سنت نیز شب هفدهم ماه رمضان، شب نزول قرآن تعیین شده است. اما آنچه مشخص است عدم تعین دقیق آن است.

چرا سه شب:

هیچ یک از کارهای خداوند بی‌حکمت نیست، اینکه چرا خدا شب مشخصی را به عنوان شب قدر به روشنی معین نکرده‌اند از لطایفی است که هر کس شایستگی دانستن آن را نداشته و برای فهم آن بایست به درجاتی از معرفت حقیقی نایل گشت. اما به طور قطع یقین می‌توان گفت شب قدر، یکی از شب‌های ماه مبارک رمضان است و اینکه کدامین شب، شب قدر است خداوند داناتر است.

امام باقر (علیه السلام) در یکى از موسم‏هاى حج چون از عرفات به منى آمدند و وارد مسجد خیف شدند، مردم به حضورشان آمدند و از شب قدر پرسیدند. امام برخاست و پس از حمد و ثناى خداوند چنین فرمود: از من در باره شب قدر پرسیدید، از شما پنهان نمى‏کنم که من هم نمى‏دانم کدام شب از رمضان است. ولى بدانید هر کس که ماه رمضان را درک کند و سالم باشد باید روزه بگیرد و بخشى از شب را نماز گزارد و بر نمازهاى واجب خود مواظبت بیشتر کند و به نماز جمعه حاضر شود و بامداد عید فطر در نماز عید شرکت کند. همانا هر که شب قدر را درک کند  جایزه پروردگار را دریافت کرده است. (روضه الواعظین‌ ،۵۵۷)  اینگونه با مراقبت از تمام شب های ماه مبارک می‌توان به درک شب قدر نایل شد و از برکات آن بهره‌جست.

روایت دیگری وجود دارد که بر اساس آن می‌توان هر یک از سه شب را دخیل در شب قدر دانست، بدین صورت که دو شب نوزدهم و بیست و یکم را به عنوان مقدمه و زمینه ساز شب بیست سوم بوده و در نهایت سرنوشت آدمی در شب بیست و سوم رقم می‌خورد. با این حال به طور قطع نمی‌توان گفت شب قدر، شب بیست و سوم است.

امام صادق علیه السّلام فرمود: در شب نوزدهم ماه رمضان، تقدیر و در شب بیست و یکم قضا، و در شب بیست و سوّم ابرام حوادث و وقایعى است که تا چنین شبها از سال آینده رخ مى‏دهد. و خداى عزّ و جلّ قادر است که هر چه بخواهد در باره خلق خود انجام دهد. (من لا یحضره الفقیه، ۵۰۱ )

شاید بتوان یکی از دلایلی عدم تعیین دقیق شب قدر را بهره جستن از برکات شب‌های دیگر ماه مبارک دانست تا به بهانه شب قدر چندین شب دیگر را در جهت رضای پروردگار خویش به تهجد پرداخت و صفحه دل را برای درک آن شب عزیز پاک و روشن کرد. چه شود اگر آدمی دو شب بیشتر در جهت لقاء آن ذات باری تعالی چشم بر هم ننهد و عبادت را پیشه خویش سازد.

احتمال قدر بودن کدام شب قوی‌تر است؟

در روایات متعددی شب بیست و سوم ماه رمضان را به احتمال بیشتری قدر دانسته‌اند. منقول است از سفیان که گفت به حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه عرض کردم که آن شبهایى که در ماه مبارک رمضان امیدوارى‏ها در آن هست کدامین شبهاست؟ حضرت فرمودند که شب نوزدهم و شب بیست و یکم و شب بیست و سیم است . عرض نمودم که اگر کسى را سستى دست دهد یا مرضى یا مانعى، از این سه شب کدام یک محل اعتمادند؟ حضرت فرمودند که آن شب بیست و سیم است. (لوامع صاحبقرانى، ۵۹۸)

شیعه و اهل سنت روایت کرده‏اند عبد اللّه انیس انصارى (جهنىّ) به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله گفت: منزل من از مدینه دور است شبى را امر کنید که در آن داخل مدینه شوم. حضرت شب بیست و سوم را امر فرمودند. لذا آن شب را شب جهنى میخواندند.( قاموس قرآن،۲۵۲)

بنابراین به احتمال قوی شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان را می‌توان شب قدر دانست، امید است بتوان با استعانت از خداوند متعال به درک این شب نایل گشت و از ثمرمات وجودی آن بهره مند شد.

شب نوزدهم اولین شب شب از شبهاى قدر است و شب قدر همان شبى است که در تمام سال شبى به خوبى و فضیلت آن نمى رسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدیر امور سال مى شود و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل مى شوند و به خدمت امام زمان(عج) مشرف مى شوند و آنچه براى هرکس مقدر شده است بر امام زمان(عج) عرض مى کنند.اعمال شبهاى قدر بر دو نوع است؛ یکى آنکه در هر سه شب باید انجام داد و دیگر آنکه مخصوص است به هر شبى.

  • اول، غسل است. علامه مجلسى فرموده که غسل این شبها را مقارن غروب آفتاب کردن بهتر است که نماز شام را با غسل بخواند.
  • دوم، دو رکعت نماز است در هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه توحید بخواند و بعد از فراغ هفتاد مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَاَتُوبُ اِلَیْهِ بگوید در روایت نبوى(صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله) است که از جاى خود برنخیزد تا حق تعالى او را و پدر و مادرش را بیامرزد.
  • سوم قرآن مجید را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَما فیهِ وَفیهِ اسْمُکَ الاْکْبَرُ وَاَسْماَّؤُکَ الْحُسْنى وَما یُخافُ ویُرْجى اَنْ تَجْعَلَنى مِنْ عُتَقاَّئِکَ مِنَ النّارِ پس هر حاجت که دارد بخواهد.
  • چهارم آنکه مُصحَف شریف را بگیرد و بر سر بگذارد و بگوید: اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ وَبِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْفَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ پس ۱۰ مرتبه بگوید بِکَ یا اَللّهُ و ۱۰ مرتبه بِمُحَمَّدٍ ۱۰ مرتبه بِالْحَسَنِ و ۱۰ مرتبه بِالْحُسَیْنِ ۱۰ مرتبه بحق على علیه السلام ۱۰ مرتبه بحق فاطمه سلام الله علیها ۱۰ مرتبه بحق حسن علیه السلام ۱۰ مرتبه بحق حسین علیه السلام و ۱۰ مرتبه بِعَلِىّ بْنِ الْحُسَیْنِ و ۱۰ مرتبه بُمَحَمَّدِ بْنِ عَلِی و ۱۰ مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ۱۰ مرتبه بحق على بن الحسین علیه السلام ۱۰ مرتبه بحق محمد بن على علیه السلام ۱۰ مرتبه بحق جعفر بن محمد علیه السلام و ۱۰ مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ و ۱۰مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ مُوسى و ۱۰ مرتبه بحق موسى بن جعفر علیه السلام و ۱۰ مرتبه بحق على بن موسى علیه السلام ۱۰ مرتبه بِمُحَمَّدِبْنِ عَلِی  و ۱۰ مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ و ۱۰ مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِی، ۱۰ مرتبه بحق محمد بن على علیه السلام، ۱۰ مرتبه بحق على بن محمد علیه السلام و ۱۰ مرتبه بحق حسن بن على علیه السلام و ۱۰ مرتبه بِالْحُجَّهِ پس هر حاجت که دارى طلب کن.
  • پنجم زیارت کند امام حسین(ع) را در خبر است که چون شب قدر مى شود منادى از آسمان هفتم ندا مى کند از بُطنان عرش که حق تعالى آمرزیده هر که را که به زیارت قبر امام حسین علیه السلام آمده است.
  • ششم اینکه، احیا بدارد این شبها را همانا روایت شده هر که احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هر چند به عدد ستارگان آسمان و سنگینى کوهها و کیل دریاها باشد.

اَللّهُمَّ اِنّى اَمْسَیْتُ لَکَ عَبْداً داخِراً لا اَمْلِکُ لِنَفْسى نَفْعاً وَلا ضَرّاً وَلا اَصْرِفُ عَنْها سُوَّءاً اَشْهَدُ بِذلِکَ عَلى نَفْسى وَاَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتى وَقِلَّهِ حیلَتى فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْجِزْ لى ما وَعَدْتَنى وَجَمیعَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ مِنَ الْمَغْفِرَهِ فى هذِهِ اللَّیْلَهِ وَاَتْمِمْ عَلَىَّ ما اتَیْتَنى فَاِنّى عَبْدُکَ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ الضَّعیفُ الْفَقیرُ الْمَهینُ اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْنى ناسِیاً لِذِکْرِکَ فیما اَوْلَیْتَنى وَلا [غافِلاً] لاِِحْسانِکَ فیما اَعْطَیْتَنى وَلا ایِساً مِنْ اِجابَتِکَ وَاِنْ اَبْطَاَتْ عَنّى فى سَرّاَّءَ اَوْ ضَرّاَّءَ اَوْ شِدَّهٍ اَوْ رَخاَّءٍ اَوْ عافِیَهٍ اَوْ بَلاَّءٍ اَوْ بُؤْسٍ اَوْ نَعْماَّءَ اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاَّءِ

این دعا را کفعمى از امام زین العابدین(ع) روایت کرده که در این شبها مى خوانده در حال قیام و قعود و رکوع و سجود و علامه مجلسى فرموده که بهترین اعمال در این شبها طلب آمرزش و دعا از براى مطالب دنیا و آخرت خود و پدر و مادر و خویشان خود و برادران مؤمن زنده و مرده ایشان است و اَذْکار و صلوات بر محمد و آل محمد عَلیهمُ السلام آنچه مقدور شود و در بعضى از روایات وارد شده است که دعاء جوشن کبیر را در این سه شب بخوانند فقیر گوید که دعاء جوشن در سابِقْ گذشت و روایت شده که خدمت حضرت رسول(ص) عرض شد که اگر من درک کنم شب قدر را چه از خداوند خود بخواهم فرمود عافیت را.

  • هفتم صد رکعت نماز کند که فضیلت بسیار دارد و افضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند هشتم بخواند:

مراسم شب قدر متن جوشن کبیر شب قدر کدام شب است شب قدر چیست شب قدر چه شبی است شب احیا دعای شب قدر تقویم قمری تقویم 96 تاریخ شب قدر اعمال شب قدر

اعمال مخصوصه شبهاى قدراعمال شب نوزدهم

پس اعمال شب نوزدهم چند چیز است:

اول صد مرتبه اَسْتَغْفِرُاللّهَ رَبّى وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ.

دوم صد مرتبه اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَهَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ.

سوم بخواند دعاء یا ذَاالَّذى کانَ را که در قسم چهارم گذشت.

چهارم بخواند: اَللّهُمَّ اْجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ مِنَ الاْمْرِ الْمَحْتُومِ وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الاْمْرِ الحَکیمِ فى لَیْلَهِ الْقَدْرِ وَفِى الْقَضاَّءِ الَّذى لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ اَنْ تَکْتُبَنى مِنْ حُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ وَاجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ اَنْ تُطیلَ عُمْرى وَتُوَسِّعَ عَلَىَّ فى رِزْقى وَتَفْعَلَ بى کَذا وَکَذا و به جاى کَذا وَ کَذا حاجت خود را ذکر کند.

شب بیست و یکم:

فضیلتش زیادتر از شب نوزدهم است، و باید اعمال آن شب را از غسل و احیاء و زیارت و نماز، هفت قل هو الله و قرآن بر سر گرفتن و صد رکعت نماز و دعای جوشن کبیر و غیره در این شب به عمل آورد، در روایات تاکید شده در غسل و احیاء و جدّ و جهد در عبادت در این شب و شب بیست و سوم.

امام صادق علیه‏ السلام فرمود:« تقدیر امور و سرنوشت‌ها در شب قدر، یعنی شب نوزدهم، تحکیم آن در شب بیست و یکم، و امضا ‏آن در شب بیست و سوم صورت می‏گیرد.» (وسائل الشیعه، حرّ عاملی، دار الاحیاء التراث، ج ۷، ص۲۵۹)

شب بیست و سوم شب شریفی است ،طبق روایت امام صادق علیه السلام در این شب تقدیرات ما امضا می شود،پس بکوشیم با عبادت و خاکساری به درگاه خداوند متعال ،بهترین تقدیرات را از او خواسته و تمنّا کینم آنچه از خیر هست برای ما امضا شود و شرور با نگاه رحمت خداوند مهربان از زندگی ما دفع شوند.

دعاى شب بیست و سوّم

یا رَبَّ لَیْلَهِ الْقَدْرِ وَجاعِلَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ وَرَبَّ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ

اى پروردگار شب قدر و قرار دهنده آن بهتر از هزار ماه و پروردگار شب و روز

وَالْجِبالِ وَالْبِحارِ وَالظُّلَمِ والاْنْوارِ وَالاْرْضِ وَالسَّماَّءِ یا بارِئُ یا

و کوهها و دریاها و تاریکى ها و روشنیها و زمین و آسمان اى پدیدآرنده اى

مُصَوِّرُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا اَللّهُ یا رَحْمنُ یا اَللّهُ یا قَیُّومُ یا اَللّهُ یا بَدیعُ یا اَللّهُ یا اَللّهُ یا

صورت بخش اى عطابخش اى نعمت ده اى خدا اى بخشاینده اى خدا اى پاینده اى خدا اى نوآفرین اى خدا اى خدا

اَللّهُ لَکَ الاْسْماَّءُ الْحُسْنى وَالاْمْثالُ الْعُلْیا وَالْکِبْرِیاَّءُ وَالاْ لاَّءُ اَسْئَلُکَ

اى خدا از آن توست نامهاى نیک و نمونه هاى والا و بزرگى و نعمتها از تو خواهم که

اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمى فى هذِهِ اللَّیْلَهِ

درود فرستى بر محمد و آل محمد و قرار دهى نام مرا در این شب در زمره

فِى السُّعَداَّءِ وَرُوحى مَعَ الشُّهَداَّءِ وَاِحْسانى فى عِلِّیّینَ وَاِسائَتى

سعادتمندان و روحم را با شهیدان و احسان و نیکیم را در بلندترین درجات و گناهم را

مَغْفُورَهً وَاَنْ تَهَبَ لى یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبى وَایماناً یُذهِبُ الشَّکَّ

آمرزیده و یقینى به من ببخشى که همیشه با دلم همراه باشد و ایمانى به من بدهى که یکسره شک و تردید را

عَنّى وَتُرْضِیَنى بِما قَسَمْتَ لى وَ اتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَهً وَفِى الاْخِرَهِ

از من دور کنى و بدانچه نصیبم کرده اى خوشنودم سازى و بده به ما در دنیا نیکى و نعمت و در آخرت نیز

حَسَنَهً وَقِنا عَذابَ النّارِ الْحَریقِ وَارْزُقْنى فیها ذِکْرَکَ وَشُکْرَکَ

نیکى و نگاهمان دار از عذاب آتش سوزان و روزیم کن در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت

وَالرَّغْبَهَ اِلَیْکَ وَالاِْنابَهَ والتَّوبَهَ والتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَ الَ

و شوق و بازگشت و توبه بسوى خودت را و موفقم بدار بدانچه موفق داشتى بدان محمد و آل

مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ

محمد علیهم السلام

و روایت کرده محمّد بن عیسى به سند خود از صالحین : که فرمودند مکرّر مى کنى در شب بیست و سیّم از ماه رمضان این دعا را در حال سجود و قیام و قعود و بر هر حالى که هستى در تمام ماه و هر چه ممکنت شود و هر زمانى که حاضر شود تو را یعنى یادت آید این دعا در روزگار حیاتت مى گوئى بعد از ستایش کردن حقّ تعالى به بزرگوارى و فرستادن صلوات بر پیغمبر صلى الله علیه و آله :

اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى اباَّئِهِ فى

خدایا باش براى ولى خود (فلان پسر فلان )حضرت حجت فرزند امام حسن عسکرى درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد در

هذِهِ السَّاعَهِ وَفى کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقاَّئِداً وَناصِراً وَدَلیلا

این ساعت و در هر ساعت یار و مددکار و نگهبان و رهبر و یاور و راهنما

وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

و مى خوانى نیز :و دیده بان تا او را از روى میل و رغبت مردم در روى زمین سکونت دهى و بهره مندش سازى زمانى دراز

یا مُدَبِّرَ الاُْمُورِ یا باعِثَ مَنْ فِى الْقُبُورِ یا مُجْرِىَ الْبُحُورِ یا مُلَیِّنَ

اى تدبیرکننده کارها اى برانگیزنده هرکه در گورها است اى روان کننده دریاها اى نرم کننده

الْحَدیدِ لِداوُدَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمدٍ وَافْعَلْ بى کَذا وَکَذا

آهن براى حضرت داود درود فرست بر محمد و آل محمد و بکن نسبت به من چنین و چنان

و به جاى این کلمه حاجات خود را بخواهد

اللَّیْلَهَ اللَّیْلَهَ

همین امشب همین امشب

و بلند کن دستهاى خود را به سوى آسمان یعنى در وقت گفتن یا مُدَبِّرَ الاُْمُورِ تا آخر و بگو این دعا را در حال رکوع و سجود و ایستاده و نشسته و مکرّر کن آنرا و بگو آنرا نیز در شب آخر ماه رَمَضان .

دعاى جوشن کبیر
این دعا در کتابهاى بلد الامین و مصباح کفعمى آمده،از حضرت سیّد الساجدین علیه السّلام،از پدر ایشان از جدّ بزرگوارش حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله‏ روایت شده:این دعا را جبرئیل براى آن حضرت در یکى از جنگها فرود آورد،درحالى‏که زره سنگینى بر تن آن جناب بود به گونه‏اى که سنگینى‏ آن بدن مبارک آن حضرت را به درد آورده بود.جبرئیل عرضه داشت:یا محمّد پروردگارت به تو سلام میرساند و میفرماید:این جوشن(زره) را از تن خود بیرون کن و این دعا را بخوان که براى تو و امّتت موجب ایمنى است.سپس شرحى در فضیلت این دعا ذکر فرموده که اینجا جاى بیان تمام آن نیست ولى به برخى از آن اشاره مى‏کنیم از جمله آنکه هرکه آن را بر کفنش بنویسد،خدا به احترام آن او را به آتش نمى‏افکند و و هرکه آن را در اول ماه رمضان با نیّت خالص و دلى پاک بخواند،حق تعالى بهره‏مندى را روزى او مى‏کند،و براى وى‏ هفتاد هزار فرشته مى‏آفریند که خدا را تسبیح و تقدیس کنند و ثوابش را براى او قرار دهند.در ادامه نیز فضیلت زیادى‏ نقل کرده تا آنکه فرمود:هرکه آن را در ماه رمضان سه بار بخواند،خدا بدن او را بر آتش جهنم حرام مى‏کند،و بهشت را براى او واجب مى‏گرداند،و دو فرشته را بر او مى‏گمارد تا او را از گناهان حفظ کنند،و در طول زندگى خود در امان خدا باشد و در پایان روایت آمده:امام حسین علیه السّلام فرمود:پدرم على بن ابیطالب علیه السّلام به حفظ این دعا وصیّت کرد،و نیز اینکه آن را بر کفن ایشان بنیوسم و به اهل خود تعلیم دهم و آنان را به خواندنش ترغیب نمایم. این دعا مشتمل بر هزار نام از نامهاى خدا است و اسم اعظم نیز در آن است. فقیر گوید:از این روایت دو نکته استفاده مى‏شود،اوّل:استحباب نوشتن این دعا بر کفن چنان‏که علاّمه بحر العلوم(عطر مرقده) در کتاب«الدرّه»به آن اشاره فرموده است:
وَسُنَّ اَنْ یُکْتَبَ بالاْکْفانِ شَهادَهُ الاِْسْلامِ وَالاِْیمانِ
{شد مستحب نوشتن بر اکفان#گواه بر اسلام و هم بر ایمان}
وَهکَذا کِتابَهُ الْقُرْانِ وَالْجَوْشَنُ المَنْعُوتُِ بِالاْمانِ
{و هم نوشتن کتاب قرآن#و جوشن آن دعاى امن و امان}
دومّ:استحباب خواندن این دعا در اوّل ماه رمضان،و امّا درباره قرائت آن در خصوص شبهاى قدر باید گفت، ذکرى از آن در این روایت نیامده است ولى علاّمه مجلسى قدس سره روحه در کتاب«زاد المعاد»آن را در ضمن اعمال شبهاى قدر ذکر نموده است و در پاره‏اى از روایات نیز وارد شده که دعاى«جوشن کبیر»را در هر یک از شبهاى قدر بخوانند.و براى ما در این مقام فرمایش علاّمه مجلسى احلّه اللّه دار المقام کافى است. در هر صورت این دعا مشتمل بر صد بند است،و هر بندى مشتمل بر ده نام از نام‏هاى خداست که در آخر هر بند باید گفت:
سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ
و در کتاب «بلد الامین»آمده است که در آغاز هر بند«بسم اللّه»بگوید و در آخرش:
سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا اءرْحَمَ الرّاحِمینَ
منزّهى تو اى که معبودى جز تو نیست،فریادرس فریادرس‏ بر محّمد و خاندانش درود فرست و ما را اى پروردگار از آتش رهایى بخش،اى سرچشمه هیبت و کرامت،اى مهربان‏ترین‏ مهربانان.و آن دعا این است:
و آن دُعا این است :
بِسم اللهِ الرَحمنِ الرَحیم
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانى‏اش همیشگى است
(۱) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ یا اَللّهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا کَریمُ یا مُقیمُ یا عَظیمُ یا قَدیمُ یا عَلیمُ یا حَلیمُ یا حَکیمُ سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ
(۱)خدایا از تو خواستارم به نامت،اى خدا،اى بخشنده،اى مهربان،اى گرامى،اى پایدار،اى بزرگ،اى دیرینه‏ اى دانا،اى شکیفا،اى فرزانه،منزّهى تو اى که معبودى جز تو نیست،فریاد رس فریاد رس،ما را از آتش برهان‏ اى پروردگار من.
(۲) یا سَیِّدَ السّاداتِ، یا مُجیبَ الدَّعَواتِ یا رافِعَ الدَّرَجاتِ یا وَلِىَّ الْحَسَناتِ یا غافِرَ الْخَطیئاَّتِ یا مُعْطِىَ الْمَسْئَلاتِ یا قابِلَ التَّوْباتِ یا سامِعَ الاْصْواتِ یا عالِمَ الْخَفِیّاتِ یا دافِعَ الْبَلِیّاتِ
(۲)اى سرور سروران،اى برآورنده دعاها،اى بلندى‏بخش جایگاهها،اى‏ سرچشمه نیکیها،اى درگذرنده از خطاها،اى عطابخش خواسته‏ها،اى پذیرنده توبه‏ها،اى شنونده‏ نداها،اى داناى رازها،اى دور کننده بلاها
(۳) یا خَیْرَالْغافِرینَ یا خَیْرَ الْفاتِحینَ یا خَیْرَ النّاصِرینَ یا خَیْرَ الْحاکِمینَ یا خَیْرَ الرّازِقینَ یا خَیْرَ الْوارِثینَ یا خَیْرَ الْحامِدینَ یا خَیْرَ الذّاکِرینَ یا خَیْرَ الْمُنْزِلینَ یا خَیْرَ الْمُحْسِنینَ
(۳)اى بهترین آمرزگاران،اى بهترین گشایشگران‏ اى بهترین یاوران،اى بهترین داوران،اى بهترین روزى دهان،اى بهترین وارثان،اى بهترین ستایشگران‏ اى بهترین یادآوران،اى بهترین عطابخشان،اى بهترین نیکوکاران،
(۴) یَا مَنْ لَهُ الْعِزَّهُ وَ الْجَمَالُ یَا مَنْ لَهُ الْقُدْرَهُ وَ الْکَمَالُ یَا مَنْ لَهُ الْمُلْکُ وَ الْجَلالُ یَا مَنْ هُوَ الْکَبِیرُ الْمُتَعَالِ یَا مُنْشِئَ السَّحَابِ الثِّقَالِ یَا مَنْ هُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ یَا مَنْ هُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ یَا مَنْ هُوَ شَدِیدُ الْعِقَابِ یَا مَنْ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ یَا مَنْ عِنْدَهُ أَمُّ الْکِتَابِ
(۴)اى آن‏که شکوه و زیبایى تنها از آن اوست‏ اى آن‏که توانایى و برازندگى تنها از آن اوست،اى آن‏که فرمانروایى و شوکت تنها از آن اوست،اى آنکه اوست بزرگ و برتر،اى‏ پدیدآورنده ابرهاى پرباران،اى آن‏که نیرومند،و پرتوان است،اى آن‏که حسابرسى چالاک است،اى آن‏که‏ کیفرش سخت و شدید است،اى آن‏که پاداش نیک تنها نزد اوست،اى آن‏که دفرت هستى پیش روى اوست
(۵) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ یَا دَیَّانُ یَا بُرْهَانُ یَا سُلْطَانُ یَا رِضْوَانُ یَا غُفْرَانُ یَا سُبْحَانُ یَا مُسْتَعَانُ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الْبَیَانِ
(۵) خدایا!از تو خواستارم به نامت اى پرمهر،اى بخشایشگر،اى جزادهنده،اى روشنى خرد،اى فرمانروا،اى‏ خشنودى،اى آمرزش،اى پاک،اى پشتوانه،اى صاحب نعمت و بیان
(۶) یَا مَنْ تَوَاضَعَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ لِعَظَمَتِهِ یَا مَنِ اسْتَسْلَمَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ لِقُدْرَتِهِ یَا مَنْ ذَلَّ کُلُّ شَیْ‏ءٍ لِعِزَّتِهِ یَا مَنْ خَضَعَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ لِهَیْبَتِهِ یَا مَنِ انْقَادَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ مِنْ خَشْیَتِهِ یَا مَنْ تَشَقَّقَتِ الْجِبَالُ مِنْ مَخَافَتِهِ یَا مَنْ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ بِأَمْرِهِ یَا مَنِ اسْتَقَرَّتِ الْأَرَضُونَ بِإِذْنِهِ یَا مَنْ یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ یَا مَنْ لا یَعْتَدِی عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِهِ
(۶)اى آن‏که همه در برابر عظمتش فروتن،اى آن‏که همه در برابر قدرتش تسلیم،اى آن‏که همه در برابر عزّتش خوار، اى آن‏که همه در برابر هیبتش هراسان،اى آن‏که همه از ترسش فرمانبردار،اى آن‏که کوهها از بیمش شکافته،اى آن‏که آسمانها به امرش بر پا،اى آن‏که زمینها به اجازه‏اش‏ بر جا،اى آن‏که رعد به ستایشش تسبیح‏گو است،اى آن‏که بر اهل مملکتش ستم نمى‏کند
(۷) یَا غَافِرَ الْخَطَایَا یَا کَاشِفَ الْبَلایَا یَا مُنْتَهَى الرَّجَایَا یَا مُجْزِلَ الْعَطَایَا یَا وَاهِبَ الْهَدَایَا یَا رَازِقَ الْبَرَایَا یَا قَاضِیَ الْمَنَایَا یَا سَامِعَ الشَّکَایَا یَا بَاعِثَ الْبَرَایَا یَا مُطْلِقَ الْأُسَارَى (۷)اى درگذرنده‏
از خطاها،اى برطرف کننده بلاها،اى اوج امیدواریها،اى بسیاردهنده عطاها،اى بخشنده هدایا، اى روزى‏رسان آفریده‏ها،اى برآورنده آرزوها،اى شنواى گلایه‏ها،اى برانگیزنده بندگان،اى بندگشاى دربندان
(۸) یَا ذَا الْحَمْدِ وَ الثَّنَاءِ یَا ذَا الْفَخْرِ وَ الْبَهَاءِ یَا ذَا الْمَجْدِ وَ السَّنَاءِ یَا ذَا الْعَهْدِ وَ الْوَفَاءِ یَا ذَا الْعَفْوِ وَ الرِّضَاءِ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الْعَطَاءِ یَا ذَا الْفَصْلِ وَ الْقَضَاءِ یَا ذَا الْعِزِّ وَ الْبَقَاءِ یَا ذَا الْجُودِ وَ السَّخَاءِ یَا ذَا الْآلاءِ وَ النَّعْمَاءِ
(۸) اى صاحب سپاس و ستایش،اى صاحب فخر و زیبایى،اى صاحب بزرگوارى و والایى،اى صاحب پیمان و وفا، اى صاحب گذشت و رضا،اى صاحب بخشش و عطاء،اى صاحب دادرسى و داورى،اى صاحب عزّت‏ و بقا،اى صاحب کرم و بخشش،اى صاحب عطاها و نعمتها
(۹) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مَانِعُ یَا دَافِعُ یَا رَافِعُ یَا صَانِعُ یَا نَافِعُ یَا سَامِعُ یَا جَامِعُ یَا شَافِعُ یَا وَاسِعُ یَا مُوسِعُ
(۹)خدایا از تو خواستارم به نامت‏ اى بازدارنده،اى دور کننده،اى بردارنده،اى سازنده،اى سودبخش،اى شنوا،اى گرد آوردنده،اى یاریگر،اى مهرگستر،اى‏ وسعت‏بخش
(۱۰) یَا صَانِعَ کُلِّ مَصْنُوعٍ یَا خَالِقَ کُلِّ مَخْلُوقٍ یَا رَازِقَ کُلِّ مَرْزُوقٍ یَا مَالِکَ کُلِّ مَمْلُوکٍ یَا کَاشِفَ کُلِّ مَکْرُوبٍ یَا فَارِجَ کُلِّ مَهْمُومٍ یَا رَاحِمَ کُلِّ مَرْحُومٍ یَا نَاصِرَ کُلِّ مَخْذُولٍ یَا سَاتِرَ کُلِّ مَعْیُوبٍ یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
(۱۰)اى سازنده هر ساخته،اى آفریننده هر آفریده،اى روزى‏بخش هر روزى‏خوار، اى داراى هر دارایى،اى غمگسار هر غمزده،اى فرج‏بخش هر اندوهگین،اى مهرورز بر هر مهرجو اى یاور هر بى‏یاور،اى پرده‏پوش هر کاستى،اى پناه هر رانده.
(۱۱) یَا عُدَّتِی عِنْدَ شِدَّتِی یَا رَجَائِی عِنْدَ مُصِیبَتِی یَا مُونِسِی عِنْدَ وَحْشَتِی یَا صَاحِبِی عِنْدَ غُرْبَتِی یَا وَلِیِّی عِنْدَ نِعْمَتِی یَا غِیَاثِی عِنْدَ کُرْبَتِی یَا دَلِیلِی عِنْدَ حَیْرَتِی یَا غَنَائِی عِنْدَ افْتِقَارِی یَا مَلْجَئِی عِنْدَ ضْطِرَارِی یَا مُعِینِی عِنْدَ مَفْزَعِی
(۱۱)اى توشه‏ام در سختى،اى امیدم در ناگوارى،اى همدم در وحشت،اى همرهم در غربت‏ اى سرپرستم در نعمت،اى فریادرسم در گرفتارى،اى رهنمایم در سرگردانى،اى توانگرى‏ام در تنگدستى‏ اى پناهم در دماندگى،اى مددرسانم در پریشانى
(۱۲) یَا عَلامَ الْغُیُوبِ یَا غَفَّارَ الذُّنُوبِ یَا سَتَّارَ الْعُیُوبِ یَا کَاشِفَ الْکُرُوبِ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ یَا طَبِیبَ الْقُلُوبِ یَا مُنَوِّرَ الْقُلُوبِ یَا أَنِیسَ الْقُلُوبِ یَا مُفَرِّجَ الْهُمُومِ یَا مُنَفِّسَ الْغُمُومِ
(۱۲)اى داناى نهانها،اى آمرزنده‏ گناهان،اى پرده‏پوش عیبها،اى غمگسار غمها،اى دگرگون‏ساز دلها،اى پزشک‏ قلبها،اى روشنى‏بخش دلها،اى همدم جانها،اى گره گشاى اندوهها،اى گشایشگر دلتنگیها
(۱۳) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا جَلِیلُ یَا جَمِیلُ یَا وَکِیلُ یَا کَفِیلُ یَا دَلِیلُ یَا قَبِیلُ یَا مُدِیلُ یَا مُنِیلُ یَا مُقِیلُ یَا مُحِیلُ
(۱۳)خدایا!از تو درخواست مى‏کنم به نامت اى والا،اى زیبا،اى کارگشا،اى سرپرست،اى راهنما،اى‏ پذیرا،اى گرداننده،اى عطابخش،اى درگذرنده،اى حال گردان
(۱۴) یَا دَلِیلَ الْمُتَحَیِّرِینَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ یَا صَرِیخَ الْمُسْتَصْرِخِینَ یَا جَارَ الْمُسْتَجِیرِینَ یَا أَمَانَ الْخَائِفِینَ یَا عَوْنَ الْمُؤْمِنِینَ یَا رَاحِمَ الْمَسَاکِینِ یَا مَلْجَأَ الْعَاصِینَ یَا غَافِرَ الْمُذْنِبِینَ یَا مُجِیبَ دَعْوَهِ الْمُضْطَرِّینَ
(۱۴)اى رهنماى رهجویان،اى مددرس‏ مددجویان،اى فریادرس فریادکنان،اى پناه پناهندگان،اى ایمنى‏بخش هراسندگان،اى یاور مؤمنان،اى مهرورز بر خاک نشستگان،اى پناه عصیانگران،اى آمرزنده گنهگاران،اى اجابت‏کننده دعاى‏ بیچارگان.
(۱۵) یَا ذَا الْجُودِ وَ الْإِحْسَانِ یَا ذَا الْفَضْلِ وَ الامْتِنَانِ یَا ذَا الْأَمْنِ وَ الْأَمَانِ یَا ذَا الْقُدْسِ وَ السُّبْحَانِ یَا ذَا الْحِکْمَهِ وَ الْبَیَانِ یَا ذَا الرَّحْمَهِ وَ الرِّضْوَانِ یَا ذَا الْحُجَّهِ وَ الْبُرْهَانِ یَا ذَا الْعَظَمَهِ وَ السُّلْطَانِ یَا ذَا الرَّأْفَهِ وَ الْمُسْتَعَانِ یَا ذَا الْعَفْوِ وَ الْغُفْرَانِ
(۱۵)اى صاحب جود و نیکى،اى صاحب بخش و عطا،اى صاحب امن و امان،اى صاحب قدس و پاکى،اى صاحب حکمت و بیان،اى صاحب رحمت و رضوان اى صاحب حجّت و برهان،اى صاحب عظمت و سلطان،اى صاحب مهر و اى پشتیبان،اى صاحب‏ گذشت و غفران
(۱۶)یَا مَنْ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ إِلَهُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ خَالِقُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ صَانِعُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ قَبْلَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ بَعْدَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ فَوْقَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ عَالِمٌ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ قَادِرٌ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ هُوَ یَبْقَى وَ یَفْنَى کُلُّ شَیْ‏ءٍ
(۱۶)اى آن‏که پروردگار همه اوست،اى آن‏که معبود همه،اوست،اى آن‏که آفریننده همه،اوست‏ اى آن‏که سازنده همه،اوست،اى آن‏که پیش از همه بود،اى آن‏که بعد از همه هست،اى آن‏که از هر چیز برتر است،اى آن‏که به همه‏چیز داناست،اى آن‏که بر هر چیز توانا است،اى آن‏که او همیشگى است و همه‏چیز رفتنى است.
(۱۷) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مُؤْمِنُ یَا مُهَیْمِنُ یَا مُکَوِّنُ یَا مُلَقِّنُ یَا مُبَیِّنُ یَا مُهَوِّنُ یَا مُمَکِّنُ یَا مُزَیِّنُ یَا مُعْلِنُ یَا مُقَسِّمُ
(۱۷)خدایا!از تو مى‏خواهم به نامت اى ایمنى‏بخش،اى چیره بر همه،اى هستى‏آفرین،اى دلبر،اى‏ خردربا،اى سادگى‏بخش،اى توان‏ده،اى زینت‏بخش،اى نمایانگر،اى پخش‏کن.
(۱۸)یَا مَنْ هُوَ فِی مُلْکِهِ مُقِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی سُلْطَانِهِ قَدِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی جَلالِهِ عَظِیمٌ یَا مَنْ هُوَ عَلَى عِبَادِهِ رَحِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصَاهُ حَلِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجَاهُ کَرِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی صُنْعِهِ حَکِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی حِکْمَتِهِ لَطِیفٌ یَا مَنْ هُوَ فِی لُطْفِهِ قَدِیمٌ
(۱۸)اى آن‏که در فرمانروایى‏اش پابرجاست‏ اى آن‏که در پادشاهى‏اش دیرینه است،اى آن‏که در شکوهش بزرگ است،اى آن‏که بر بندگانش مهربان است،اى‏ اى آن‏که به هرچیز داناست،اى آن‏که بر نافرمانان بردبار است،اى آن‏که بر امیدواران اکرام ورزد،اى آن‏که در آفرینش حکمت نماید،اى آن‏که در حکمتش مهر ورزد،اى آن‏که در مهرش دیرینه است.
(۱۹) یَا مَنْ لا یُرْجَى إِلا فَضْلُهُ یَا مَنْ لا یُسْأَلُ إِلا عَفْوُهُ یَا مَنْ لا یُنْظَرُ إِلا بِرُّهُ یَا مَنْ لا یُخَافُ إِلا عَدْلُهُ یَا مَنْ لا یَدُومُ إِلا مُلْکُهُ یَا مَنْ لا سُلْطَانَ إِلا سُلْطَانُهُ یَا مَنْ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ رَحْمَتُهُ یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ یَا مَنْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عِلْمُهُ یَا مَنْ لَیْسَ أَحَدٌ مِثْلَهُ
(۱۹)اى آن‏که جز به فضلش امید نیست،اى آن‏که جز عفوش خواهش نشود،اى آن‏که جز به نیکى‏اش چشم ندوزند،اى آن‏که جز از دادش‏ نهراسند،اى آن‏که پایدار نماند جز فرمانروایى‏اش،اى آن‏که جز سلطنتش سلطنتى نیست،اى آن‏که رحمتش همه‏ را فرا گرفته،اى آن‏که رحمتش بر خشمش پیشى گرفته،اى آن‏که دانشش همه را فرو گرفته،اى آن‏ که هیچکس همانندش نیست.
(۲۰) یَا فَارِجَ الْهَمِّ یَا کَاشِفَ الْغَمِّ یَا غَافِرَ الذَّنْبِ یَا قَابِلَ التَّوْبِ یَاخَالِقَ الْخَلْقِ یَا صَادِقَ الْوَعْدِ یَا مُوفِیَ الْعَهْدِ یَا عَالِمَ السِّرِّ یَا فَالِقَ الْحَبِّ یَا رَازِقَ الْأَنَامِ
(۲۰)اى گشاینده اندوه،اى برطرف کننده غم،اى آمرزنده گناه،اى پذیرنده توبه،اى آفریننده آفریدگان،اى راست وعده،اى وفادار به پیمان،اى داناى راز نهان،اى شکافنده دانه،اى روزى‏ دهنده بندگان.
(۲۱)اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا عَلِیُّ یَا وَفِیُّ یَا غَنِیُّ یَا مَلِیُّ یَا حَفِیُّ یَا رَضِیُّ یَا زَکِیُّ یَا بَدِیُّ یَا قَوِیُّ یَا وَلِیُّ
(۲۱)خدایا!از تو خواستارم به نامت اى والا،اى وفادار،اى توانگر،اى امان‏ده،اى پرمهر،اى‏ خشنود،اى پاک،اى نمایان،اى پرتوان،اى فیض‏بخش.
(۲۲) یَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِیلَ یَا مَنْ سَتَرَ الْقَبِیحَ یَا مَنْ لَمْ یُؤَاخِذْ بِالْجَرِیرَهِ یَا مَنْ لَمْ یَهْتِکِ السِّتْرَ یَا عَظِیمَ الْعَفْوِ یَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ یَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَهِ یَا بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَهِ یَا صَاحِبَ کُلِّ نَجْوَى یَا مُنْتَهَى کُلِّ شَکْوَى
(۲۲)اى آن‏که زیبایى را پدیدار نمودى،اى آن‏که زشتى را پوشاندى‏ اى آن‏که بر گناه سرزنش نکردى،اى آن‏که پرده‏درى ننمودى،اى که گذشتت بزرگ،اى که نیکو درگذرى،اى‏ آمرزگانیت فراگیر،اى دستت به مهر گشوده،اى شنواى هر نجوى،اى سرانجام هر گلایه‏
(۲۳) یَا ذَا النِّعْمَهِ السَّابِغَهِ یَا ذَا الرَّحْمَهِ الْوَاسِعَهِ یَا ذَا الْمِنَّهِ السَّابِقَهِ یَا ذَا الْحِکْمَهِ الْبَالِغَهِ یَا ذَا الْقُدْرَهِ الْکَامِلَهِ یَا ذَا الْحُجَّهِ الْقَاطِعَهِ یَا ذَا الْکَرَامَهِ الظَّاهِرَهِ یَا ذَا الْعِزَّهِ الدَّائِمَهِ یَا ذَا الْقُوَّهِ الْمَتِینَهِ یَا ذَا الْعَظَمَهِ الْمَنِیعَهِ
(۲۳)اى داراى نعمت فراوان،اى داراى رحمت فراگیر،اى داراى بخشش آغازین،اى داراى حکمت‏ رسا،اى داراى نیروى برازنده،اى داراى برهان قطعى،اى داراى کرامت هویدا، اى داراى عزّت پایدار،اى داراى توان استوار،اى داراى عظمت بلندپایه.
(۲۴) یَا بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ یَا جَاعِلَ الظُّلُمَاتِ یَا رَاحِمَ الْعَبَرَاتِ یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ یَا سَاتِرَ الْعَوْرَاتِ یَا مُحْیِیَ الْأَمْوَاتِ یَا مُنْزِلَ الْآیَاتِ یَا مُضَعِّفَ الْحَسَنَاتِ یَا مَاحِیَ السَّیِّئَاتِ یَا شَدِیدَ النَّقِمَاتِ
(۲۴)اى پدیدآورنده آسمانها اى برنهنده تاریکیها،اى رحم کننده اشکهاى ریزان،اى درگذرنده از لغزشها،اى پوشنده زشتیها،اى‏ زندگى‏بخش مردگان،اى فرودآور آیات،اى دوچندان کن خوبیها،اى ناپدید کننده بدیها، اى سخت شکنجه.
(۲۵)اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مُصَوِّرُ یَا مُقَدِّرُ یَا مُدَبِّرُ یَا مُطَهِّرُ یَا مُنَوِّرُ یَا مُیَسِّرُ یَا مُبَشِّرُ یَا مُنْذِرُ یَا مُقَدِّمُ یَا مُؤَخِّرُ
(۲۵)خدایا!از تو درخواست مى‏کنم به نامت اى صورتگر،اى سنجیده‏کار،اى گرداننده،اى‏ پاک کننده،اى روشنى‏بخش،اى ساده‏ساز،اى مژده‏ده،اى بیم‏ده،اى پیش‏آور،اى پس‏آور.
(۲۶) یَا رَبَّ الْبَیْتِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الشَّهْرِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ یَا رَبَّ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الْحِلِّ وَ الْحَرَامِ یَا رَبَّ النُّورِ وَ الظَّلامِ یَا رَبَّ التَّحِیَّهِ وَ السَّلامِ یَا رَبَّ الْقُدْرَهِ فِی الْأَنَامِ
(۲۶)اى پروردگار خانه‏ محترم،اى پرودگار ماه محترم،اى پرودگار شهر محترم،اى پروردگار رکن و مقام،اى پروردگار مشعر الحرام،اى پروردگار مسجد الحرام،اى پروردگار حلال و حرام،اى پروردگار روشنى و تاریکى، اى پروردگار تحیّت و سلام،اى پرورنده نیرو در مردمان.
(۲۷)یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ یَا أَعْدَلَ الْعَادِلِینَ یَا أَصْدَقَ الصَّادِقِینَ یَا أَطْهَرَ الطَّاهِرِینَ یَا أَحْسَنَ الْخَالِقِینَ یَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ یَا أَشْفَعَ الشَّافِعِینَ یَا أَکْرَمَ الْأَکْرَمِینَ
(۲۷)اى داورترین داوران،اى دادگرترین‏ دادگران،اى راستگوترین راستگویان،اى پاکترین پاکان،اى بهترین آفرینندگان،اى چابکترین‏ حسابگران،اى شنواترین شنوندگان،اى بیناترین بینندگان،اى یاورترین یاوران،اى گرامى‏ترین‏ گرامیان.
(۲۸)یَا عِمَادَ مَنْ لا عِمَادَ لَهُ یَا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ یَا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ یَا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ یَا غِیَاثَ مَنْ لا غِیَاثَ لَهُ یَا فَخْرَ مَنْ لا فَخْرَ لَهُ یَا عِزَّ مَنْ لا عِزَّ لَهُ یَا مُعِینَ مَنْ لا مُعِینَ لَهُ یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ لَهُ یَا أَمَانَ مَنْ لا أَمَانَ لَهُ
(۲۸)اى تکیه‏گاه آن‏که تکیه‏گاه ندارد،اى پشتیبان آن‏که پشتیبانى ندارد،اى اندوخته آن‏که اندوخته‏اى ندارد اى پناه آن‏که پناهى ندارد،اى فریادرس آن‏که فریادرسى ندارد،اى افتخار آن‏که افتخارى ندارد،اى عزّت آن‏که عزّتى ندارد اى مددرسان آن‏که مددى ندارد،اى همدم آن‏که همدمى ندارد،اى ایمنى‏بخش آن‏که ایمنى ندارد
(۲۹) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا عَاصِمُ یَا قَائِمُ یَا دَائِمُ یَا رَاحِمُ یَا سَالِمُ یَا حَاکِمُ یَا عَالِمُ یَا قَاسِمُ یَا قَابِضُ یَا بَاسِطُ
(۲۹)خدایا!از تو مى‏خواهم به نامت اى نگهدار،اى پایدار،اى پاینده،اى مهرورز،اى سلامتى‏بخش،اى داور،اى دانا،اى بخش‏کن،اى‏ بازگیر،اى فراخى‏بخش.
(۳۰) یَا عَاصِمَ مَنِ اسْتَعْصَمَهُ یَا رَاحِمَ مَنِ اسْتَرْحَمَهُ یَا غَافِرَ مَنِ اسْتَغْفَرَهُ یَا نَاصِرَ مَنِ اسْتَنْصَرَهُ یَا حَافِظَ مَنِ اسْتَحْفَظَهُ یَا مُکْرِمَ مَنِ اسْتَکْرَمَهُ یَا مُرْشِدَ مَنِ اسْتَرْشَدَهُ یَا صَرِیخَ مَنِ اسْتَصْرَخَهُ یَا مُعِینَ مَنِ اسْتَعَانَهُ یَا مُغِیثَ مَنِ اسْتَغَاثَهُ
(۳۰)اى نگهدار آن‏که از او نگهدارى جوید،اى مهربان بر آن‏که از او مهر جوید،اى آمرزنده آن‏که از او آمرزش خواهد اى یاور آن‏که از او یارى طلبد،اى حافظ آن‏که از او حفاظت خواهد،اى اکرام کننده آن‏که از او اکرام خواهد،اى راهنماى آن‏که از او راهنمایى جوید،اى دادرس آن‏که از او دادرسى خواهد،اى مددیار آن‏که از او مدد جوید،اى فریادرس آن‏که از او فریادرسى خواهد
(۳۱)یَا عَزِیزا لا یُضَامُ یَا لَطِیفا لا یُرَامُ یَا قَیُّوما لا یَنَامُ یَا دَائِما لا یَفُوتُ یَا حَیّا لا یَمُوتُ یَا مَلِکا لا یَزُولُ یَا بَاقِیا لا یَفْنَى یَا عَالِما لا یَجْهَلُ یَا صَمَدا لا یُطْعَمُ یَا قَوِیّا لا یَضْعُفُ
(۳۱) اى عزیزى که خوار نگردد،اى لطیفى که دست‏اندازى نشود،اى پایدارى که خوا او را درنیابد،اى پاینده‏اى که فنا نپذیرد،اى زنده‏اى که نمى‏میرد، اى پادشاهى که از بین نمى‏رود،اى همیشگى که فانى نمى‏شود،اى دانایى که نادانى ندارد،اى بى‏نیازى که خوراک نخواهد،اى توانایى که ناتوان نمى‏گردد
(۳۲) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا أَحَدُ یَا وَاحِدُ یَا شَاهِدُ یَا مَاجِدُ یَا حَامِدُ یَا رَاشِدُ یَا بَاعِثُ یَا وَارِثُ یَا ضَارُّ یَا نَافِعُ
خدایا!از تو درخواست مى‏کنم به نامت اى یکتا،اى یگانه،اى گواه،اى بزرگوار،اى ستایش‏پذیر،اى راهنما اى برانگیزنده،اى میراث‏برنده،اى زیان‏رسان،اى سودبخش
(۳۳) یَا أَعْظَمَ مِنْ کُلِّ عَظِیمٍ یَا أَکْرَمَ مِنْ کُلِّ کَرِیمٍ یَا أَرْحَمَ مِنْ کُلِّ رَحِیمٍ یَا أَعْلَمَ مِنْ کُلِّ عَلِیمٍ یَا أَحْکَمَ مِنْ کُلِّ حَکِیمٍ یَا أَقْدَمَ مِنْ کُلِّ قَدِیمٍ یَا أَکْبَرَ مِنْ کُلِّ کَبِیرٍ یَا أَلْطَفَ مِنْ کُلِّ لَطِیفٍ یَا أَجَلَّ مِنْ کُلِّ جَلِیلٍ یَا أَعَزَّ مِنْ کُلِّ عَزِیزٍ
(۳۳)اى بزرگ‏تر از هر بزرگ،اى کریم‏تر از هر کریم، اى مهربان‏تر از هر مهربان،اى داناتر از هر دانا،اى فرزانه‏تر از هر فرزانه،اى دیرینه از هر دیرینه، اى بزرگ‏تر از هر بزرگ،اى لطیف‏تر از هر لطیف،اى باشکوه‏تر از هر باشکوه،اى عزیزتر از هر عزیز.
(۳۴) یَا کَرِیمَ الصَّفْحِ یَا عَظِیمَ الْمَنِّ یَا کَثِیرَ الْخَیْرِ یَا قَدِیمَ الْفَضْلِ یَا دَائِمَ اللُّطْفِ یَا لَطِیفَ الصُّنْعِ یَا مُنَفِّسَ الْکَرْبِ یَا کَاشِفَ الضُّرِّ یَا مَالِکَ الْمُلْکِ یَا قَاضِیَ الْحَقِّ
(۳۴)اى گذشت کریمانه،اى نعمتت بزرگ،اى خیرت بسیار،اى فضلت دیرینه،اى لطفت همیشگى، اى ضنعت چشم‏نواز،اى گره‏گشاى گرفتارى،اى بردارنده زیان،اى پادشاه هستى،اى داور بر حق،
(۳۵)یَا مَنْ هُوَ فِی عَهْدِهِ وَفِیٌّ یَا مَنْ هُوَ فِی وَفَائِهِ قَوِیٌّ یَا مَنْ هُوَ فِی قُوَّتِهِ عَلِیٌّ یَا مَنْ هُوَ فِی عُلُوِّهِ قَرِیبٌ یَا مَنْ هُوَ فِی قُرْبِهِ لَطِیفٌ یَا مَنْ هُوَ فِی لُطْفِهِ شَرِیفٌ یَا مَنْ هُوَ فِی شَرَفِهِ عَزِیزٌ یَا مَنْ هُوَ فِی عِزِّهِ عَظِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی عَظَمَتِهِ مَجِیدٌ یَا مَنْ هُوَ فِی مَجْدِهِ حَمِیدٌ
(۳۵)اى آن‏که در پیمانش وفادار است،اى آن‏که در وفادارى‏اش پایدار است،اى آن‏که در پایدارى‏اش والاست،اى آن‏ که در والایى‏اش نزدیک است،اى آن‏که در نزدیکى‏اش با نرمى است،اى آن‏که در نرمى‏اش شریف است،اى آن‏که در شرفش با عزّت است،اى آن‏که در عزّتش بزرگ است،اى آن‏که در بزرگى‏اش شکوهمند است،اى آن‏که در شکوهش‏ ستوده است.
(۳۶) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا کَافِی یَا شَافِی یَا وَافِی یَا مُعَافِی یَا هَادِی یَا دَاعِی یَا قَاضِی یَا رَاضِی یَا عَالِی یَا بَاقِی
(۳۶)خدایا!از تو درخواست مى‏کنم به نامت اى بسنده،اى درمان‏بخش،اى وفادار،اى تندرستى‏ده‏ اى راهنما،اى به نیکى خوان،اى داور،اى خشنود،اى بلندمرتبه،اى ماندگار.
(۳۷) یَا مَنْ کُلُّ شَیْ‏ءٍ خَاضِعٌ لَهُ یَا مَنْ کُلُّ شَیْ‏ءٍ خَاشِعٌ لَهُ یَا مَنْ کُلُّ شَیْ‏ءٍ کَائِنٌ لَهُ یَا مَنْ کُلُّ شَیْ‏ءٍ مَوْجُودٌ بِهِ یَا مَنْ کُلُّ شَیْ‏ءٍ مُنِیبٌ إِلَیْهِ یَا مَنْ کُلُّ شَیْ‏ءٍ خَائِفٌ مِنْهُ یَا مَنْ کُلُّ شَیْ‏ءٍ قَائِمٌ بِهِ یَا مَنْ کُلُّ شَیْ‏ءٍ صَائِرٌ إِلَیْهِ یَا مَنْ کُلُّ شَیْ‏ءٍ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ یَا مَنْ کُلُّ شَیْ‏ءٍ هَالِکٌ إِلا وَجْهَهُ
(۳۷)اى آن‏که هرچیز برایش فروتن‏ است،اى آن‏که هر چیز از او هراسان است،اى آن‏که هستى هرچیز از او است،اى آن‏که هرچیز به او پدیدار است،اى آن‏ که هرچیز به سوى او بازگشت کند،اى آن‏که هرچیز از او ترسان است،اى آن‏که هرچیز به او بر پاست،اى آن‏که هر چیز به سوى او دگرگون مى‏شود،اى آن‏که هر چیز به ستایش او تسبیه‏گو است،اى آن‏که هرچیز جز جلوه‏اش نابود است
(۳۸) یَا مَنْ لامَفَرَّ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا مَفْزَعَ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا مَقْصَدَ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا مَنْجَى مِنْهُ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا یُرْغَبُ إِلا إِلَیْهِ یَا مَنْ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إِلا بِهِ یَا مَنْ لا یُسْتَعَانُ إِلا بِهِ یَا مَنْ لا یُتَوَکَّلُ إِلا عَلَیْهِ یَا مَنْ لا یُرْجَى إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُعْبَدُ إِلا هُوَ
(۳۸) اى آن‏که گریزگاهى نیست جز به بارگاهش،اى آن‏که پناهى جز به درگاهش نیست،اى آن‏که مقصدى جز به سوى او نیست،اى آن‏که از خشمش‏ رهاى نیست جز به مهرش،اى آن‏که جز به سوى او میلى نیست،اى آن‏که جنبش و نیرویى نیست جز به او،اى آن‏که جز از او مدد نجویند،اى آن‏که جز بر او توکلّ نشود،اى آن‏که جز به او امیدى نیست،اى آن‏که جز او پرستیده نشود.
(۳۹) یَا خَیْرَ الْمَرْهُوبِینَ یَا خَیْرَ الْمَرْغُوبِینَ یَا خَیْرَ الْمَطْلُوبِینَ یَا خَیْرَ الْمَسْئُولِینَ یَا خَیْرَ الْمَقْصُودِینَ یَا خَیْرَ الْمَذْکُورِینَ یَا خَیْرَ الْمَشْکُورِینَ یَا خَیْرَ الْمَحْبُوبِینَ یَا خَیْرَ الْمَدْعُوِّینَ یَا خَیْرَ الْمُسْتَأْنِسِینَ
(۳۹) اى بهترین هراس‏انگیزان،اى بهترین شوق‏آفرینان،اى بهترین جویاشدگان،اى بهترین پاسخ دهان،اى بهترین قصه‏شدگان‏ اى بهترین یادشدگان،اى بهترین ستودگان،اى بهترین دلبران،اى بهترین خواندگان،اى بهترین‏ همدمان.
(۴۰) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا غَافِرُ یَا سَاتِرُ یَا قَادِرُ یَا قَاهِرُ یَا فَاطِرُ یَا کَاسِرُ یَا جَابِرُ یَا ذَاکِرُ یَا نَاظِرُ یَا نَاصِرُ
(۴۰)خدایا!از تو خواستارم به نامت اى آمرزگار،اى پرده‏پوش،اى توانا،اى چیره،اى آفریننده‏ اى شکننده،اى شکسته‏بند،اى یادآور،اى بینا،اى یاور.
(۴۱) یَا مَنْ خَلَقَ فَسَوَّى یَا مَنْ قَدَّرَ فَهَدَى یَا مَنْ یَکْشِفُ الْبَلْوَى یَا مَنْ یَسْمَعُ النَّجْوَى یَا مَنْ یُنْقِذُ الْغَرْقَى یَا مَنْ یُنْجِی الْهَلْکَى یَا مَنْ یَشْفِی الْمَرْضَى یَا مَنْ أَضْحَکَ وَ أَبْکَى یَا مَنْ أَمَاتَ وَ أَحْیَا یَا مَنْ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثَى
(۴۱)اى آن‏که آفرید پس متناسب نمود،اى آن‏که اندازه نهاد پس رهنمون شد اى آن‏که بلا را برگیرد،اى آن‏که زمزمه نهان را بشنود،اى آن‏که غرق‏شدگان را برهاند،اى آن‏که از نابودى رهایى بخشد،اى آن‏که بیماران را شفا دهد. اى آن‏که خنداند و گریاند،اى آن‏که میراند و زنده کند،اى آن‏که دوگونه مرد و زن آفرید.
(۴۲) یَا مَنْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ سَبِیلُهُ یَا مَنْ فِی الْآفَاقِ آیَاتُهُ یَا مَنْ فِی الْآیَاتِ بُرْهَانُهُ یَا مَنْ فِی الْمَمَاتِ قُدْرَتُهُ یَا مَنْ فِی الْقُبُورِ عِبْرَتُهُ یَا مَنْ فِی الْقِیَامَهِ مُلْکُهُ یَا مَنْ فِی الْحِسَابِ هَیْبَتُهُ یَا مَنْ فِی الْمِیزَانِ قَضَاؤُهُ یَا مَنْ فِی الْجَنَّهِ ثَوَابُهُ یَا مَنْ فِی النَّارِ عِقَابُهُ
(۴۲) اى آن‏که در خشکى و دریا راه اوست،اى آن‏که در کرانه‏هاى هستى نشانه‏هاى اوست،اى آن‏که در نشانه‏هایش برهان روشن اوست،اى آن‏که‏ در مرگ آفریدگان قدرت‏نمایى اوست،اى آن‏که در قبرها پندآموزى اوست،اى آن‏که در رستاخیز فرمانروایى بى‏حدّ اوست،اى آن‏که در حسابرسى‏ اعمال شکوه اوست،اى آن‏که در سنجش کردارها داورى اوست،اى آن‏که د ربهشت پاداش اوست،اى آن‏که در دوزخ کیفر اوست
(۴۳) یَا مَنْ إِلَیْهِ یَهْرُبُ الْخَائِفُونَ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَفْزَعُ الْمُذْنِبُونَ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَقْصِدُ الْمُنِیبُونَ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَرْغَبُ الزَّاهِدُونَ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَلْجَأُ الْمُتَحَیِّرُونَ یَا مَنْ بِهِ یَسْتَأْنِسُ الْمُرِیدُونَ یَا مَنْ بِهِ یَفْتَخِرُ الْمُحِبُّونَ یَا مَنْ فِی عَفْوِهِ یَطْمَعُ الْخَاطِئُونَ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَسْکُنُ الْمُوقِنُونَ یَا مَنْ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ
(۴۳)اى آن‏که هراسندگان به درگاه او گریزند،اى آن‏که گنهکاران به سوى او پناه برند،اى آن‏که پشیمانان آهنگ‏ او کنند،اى آن‏که پارسایان به او میل نمایند،اى آن‏که سرگشتگان به او پناه برند،اى آن‏که ارادتمندان به‏ او انس گیرند،اى آن‏که شیفتگان به او افتخار کنند،اى آن‏که خطاکاران در عفوش طمع ورزند،اى آن‏که یقین‏یافتگان‏ به سوى او آرام گیرند،اى آن‏که توکّل‏کنندگان بر او توکّل کنند.
(۴۴) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا حَبِیبُ یَا طَبِیبُ یَا قَرِیبُ یَا رَقِیبُ یَا حَسِیبُ یَا مَهِیبُ [مُهِیبُ‏] یَا مُثِیبُ یَا مُجِیبُ یَا خَبِیرُ یَا بَصِیرُ
(۴۴)خدایا!از تو درخواست مى‏کنم به نامت اى دوست‏داشتنى،اى‏ شفابخش،اى نزدیک،اى دیده‏بان،اى حسابرس،اى هراس‏انگیز،اى پاداش‏ده،اى اجابت کننده،اى آگاه‏ اى بینا.
(۴۵) یَا أَقْرَبَ مِنْ کُلِّ قَرِیبٍ یَا أَحَبَّ مِنْ کُلِّ حَبِیبٍ یَا أَبْصَرَ مِنْ کُلِّ بَصِیرٍ یَا أَخْبَرَ مِنْ کُلِّ خَبِیرٍ یَا أَشْرَفَ مِنْ کُلِّ شَرِیفٍ یَا أَرْفَعَ مِنْ کُلِّ رَفِیعٍ یَا أَقْوَى مِنْ کُلِّ قَوِیٍّ یَا أَغْنَى مِنْ کُلِّ غَنِیٍّ یَا أَجْوَدَ مِنْ کُلِّ جَوَادٍ یَا أَرْأَفَ مِنْ کُلِّ رَءُوفٍ
(۴۵)اى نزدیک‏تر از هر نزدیک،اى محبوب‏تر از هر محبوب،اى بیناتر از هر بینا،اى آگاه‏تر از هر آگاه،اى شریف‏تر از هر شریف،اى برتر از هر بلند،اى تواناتر از هر توانا،اى توانگرتر از هر توانگر،اى بخشنده‏تر از هر بخشنده،اى مهربان‏تر از هر مهربان‏
(۴۶) یَا غَالِبا غَیْرَ مَغْلُوبٍ یَا صَانِعا غَیْرَ مَصْنُوعٍ یَا خَالِقا غَیْرَ مَخْلُوقٍ یَا مَالِکا غَیْرَ مَمْلُوکٍ یَا قَاهِرا غَیْرَ مَقْهُورٍ یَا رَافِعا غَیْرَ مَرْفُوعٍ یَا حَافِظا غَیْرَ مَحْفُوظٍ یَا نَاصِرا غَیْرَ مَنْصُورٍ یَا شَاهِدا غَیْرَ غَائِبٍ یَا قَرِیبا غَیْرَ بَعِیدٍ
(۴۶)اى چیره شکست‏ناپذیر،اى سازنده ناساخته،اى آفریننه ناآفریده،اى مالک ما مملوک،اى چیره چیره‏گى‏ناپذیر،اى بلندى‏بخش بلندى‏ناپذیر،اى نگهدار بى‏نگهدار،اى یارى کننده‏ یارى نشده،اى گواه همیشه حاضر،اى نزدیک دورى‏ناپذیر
(۴۷) یَا نُورَ النُّورِ یَا مُنَوِّرَ النُّورِ یَا خَالِقَ النُّورِ یَا مُدَبِّرَ النُّورِ یَا مُقَدِّرَ النُّورِ یَا نُورَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا قَبْلَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا بَعْدَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا فَوْقَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا لَیْسَ کَمِثْلِهِ نُورٌ
(۴۷)اى روشنى نور،اى روشنى‏بخش نور اى آفریننده نور،اى گرداننده نور،اى به اندازه‏ساز نور،اى روشنى هر نور،اى روشنایى پیش از هر نور،اى‏ روشنایى پس از هر نور،اى روشنایى بر فراز هر نور،اى نورى که همانندش نورى نیست
(۴۸)یَا مَنْ عَطَاؤُهُ شَرِیفٌ یَا مَنْ فِعْلُهُ لَطِیفٌ یَا مَنْ لُطْفُهُ مُقِیمٌ یَا مَنْ إِحْسَانُهُ قَدِیمٌ یَا مَنْ قَوْلُهُ حَقٌّ یَا مَنْ وَعْدُهُ صِدْقٌ یَا مَنْ عَفْوُهُ فَضْلٌ یَا مَنْ عَذَابُهُ عَدْلٌ یَا مَنْ ذِکْرُهُ حُلْوٌ یَا مَنْ فَضْلُهُ عَمِیمٌ
(۴۸)اى آن‏که عطایش چشمگیر است،اى آن‏که کارش چشم‏نواز است،اى آن‏که نوازشش پایدار است،اى آن‏که نیکى‏اش دیرینه است،اى آن‏که سخنش حق است‏ اى آن‏که وعده‏اش راست است،اى آن‏که گذشتش فراتر از شایستگى است،اى آن‏که کیفرش داد است،اى آن‏که یادش شیرین است،اى آن‏ که عطایش همگانى است.
(۴۹)اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مُسَهِّلُ یَا مُفَصِّلُ یَا مُبَدِّلُ یَا مُذَلِّلُ یَا مُنَزِّلُ یَا مُنَوِّلُ یَا مُفْضِلُ یَا مُجْزِلُ یَا مُمْهِلُ یَا مُجْمِلُ
(۴۹)خدایا!از تو درخواست مى‏کنم به نامت اى آسان‏ساز،اى جدایى‏بخش،اى دگرگون‏ساز،اى‏ هموار کن،اى فرودآور،اى عطابخش،اى فزون‏ده،اى بسیاربخش،اى امان‏ده،اى زیبایى‏آفرین
(۵۰) یَا مَنْ یَرَى وَ لا یُرَى یَا مَنْ یَخْلُقُ وَ لا یُخْلَقُ یَا مَنْ یَهْدِی وَ لا یُهْدَى یَا مَنْ یُحْیِی وَ لا یُحْیَى یَا مَنْ یَسْأَلُ وَ لا یُسْأَلُ یَا مَنْ یُطْعِمُ وَ لا یُطْعَمُ یَا مَنْ یُجِیرُ وَ لا یُجَارُ عَلَیْهِ یَا مَنْ یَقْضِی وَ لا یُقْضَى عَلَیْهِ یَا مَنْ یَحْکُمُ وَ لا یُحْکَمُ عَلَیْهِ یَا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا أَحَدٌ
(۵۰)اى آن‏که بینده‏ و دیده نشود،اى آن‏که بیافرینده و آفریده نشود،اى آن‏که راهنمایى کند و راهنمایى نشود،اى آن‏که زنده کند و زنده‏اش نکنند،اى‏ آن‏که پرسد و پرسیده نشود،اى آن‏که خوراند و خوراک نخواهد،اى آن‏که پناهد دهد و پناه نجوید،اى آن‏که داورى‏ کند و بر او داورى نشود،اى آن‏که فرمان دهد و فرمانش ندهند،اى آن‏که نزاده،و زاده نشده،و براى او همتایى نبوده‏ است.
(۵۱) یَا نِعْمَ الْحَسِیبُ یَا نِعْمَ الطَّبِیبُ یَا نِعْمَ الرَّقِیبُ یَا نِعْمَ الْقَرِیبُ یَا نِعْمَ الْمُجِیبُ یَا نِعْمَ الْحَبِیبُ یَا نِعْمَ الْکَفِیلُ یَا نِعْمَ الْوَکِیلُ یَا نِعْمَ الْمَوْلَى یَا نِعْمَ النَّصِیرُ
(۵۱)اى که چه خوش حسابگرى،اى که چه خوش طبیبى،اى که چه خوش همراهى،اى که چه خوش نزدیکى،اى که چه خوش پاسخ‏دهى، اى که چه خوش دلبرى،اى که چه خوش سرپناهى،اى که چه خوش کارگشایى،اى که چه خوش مولایى،اى که چه خوش یاورى
(۵۲)یَا سُرُورَ الْعَارِفِینَ یَا مُنَى الْمُحِبِّینَ یَا أَنِیسَ الْمُرِیدِینَ یَا حَبِیبَ التَّوَّابِینَ یَا رَازِقَ الْمُقِلِّینَ یَا رَجَاءَ الْمُذْنِبِینَ یَا قُرَّهَ عَیْنِ الْعَابِدِینَ یَا مُنَفِّسَ عَنِ الْمَکْرُوبِینَ یَا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُومِینَ یَا إِلَهَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ
(۵۲)اى شادى‏ عارفان،اى آرزوى شیفتگان،اى همدم مریدان،اى محبوب توبه‏کاران،اى روزى‏دهنده بى‏چیزان،اى‏ امید گنهکاران،اى نور چشم عبادت‏کنندگان،اى گشاینده اندوه دلگیران،اى غمگسار غمزدگان، اى معبود گذشتگان و آیندگان.
(۵۳) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا رَبَّنَا یَا إِلَهَنَا یَا سَیِّدَنَا یَا مَوْلانَا یَا نَاصِرَنَا یَا حَافِظَنَا یَا دَلِیلَنَا یَا مُعِینَنَا یَا حَبِیبَنَا یَا طَبِیبَنَا
(۵۳)خدایا!من از تو درخواست مى‏کنم به نامت اى پروردگار ما،اى معبود ما،اى سرور ما اى مولاى ما،اى یاور ما،اى نگهدار ما،اى راهنماى ما،اى مددرسان ما،اى محبوب ما،اى طبیب ما،
(۵۴) یَا رَبَّ النَّبِیِّینَ وَ الْأَبْرَارِ یَا رَبَّ الصِّدِّیقِینَ وَ الْأَخْیَارِ یَا رَبَّ الْجَنَّهِ وَ النَّارِ یَا رَبَّ الصِّغَارِ وَ الْکِبَارِ یَا رَبَّ الْحُبُوبِ وَ الثِّمَارِ یَا رَبَّ الْأَنْهَارِ وَ الْأَشْجَارِ یَا رَبَّ الصَّحَارِی وَ الْقِفَارِ یَا رَبَّ الْبَرَارِی وَ الْبِحَارِ یَا رَبَّ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا رَبَّ الْأَعْلانِ وَ الْأَسْرَارِ
(۵۴)اى پروردگار پیامبران و نیکان،اى پروردگار صدّیقان و خوبان،اى پروردگار بهشت و دوزخ،اى پروردگار خردسالان‏ و بزرگسالان،اى پروردگار دانه‏ها و میوه‏ها،اى پروردگار نهرها و درختان،اى پروردگار دشتها و بیشه‏ها،اى پروردگار خشیکیها و دریاها،اى پروردگار شب و روز،اى پروردگار آشکارها و نهانها
(۵۵) یَا مَنْ نَفَذَ فِی کُلِّ شَیْ‏ءٍ أَمْرُهُ یَا مَنْ لَحِقَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عِلْمُهُ یَا مَنْ بَلَغَتْ إِلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قُدْرَتُهُ یَا مَنْ لا تُحْصِی الْعِبَادُ نِعَمَهُ یَا مَنْ لا تَبْلُغُ الْخَلائِقُ شُکْرَهُ یَا مَنْ لا تُدْرِکُ الْأَفْهَامُ جَلالَهُ یَا مَنْ لا تَنَالُ الْأَوْهَامُ کُنْهَهُ یَا مَنِ الْعَظَمَهُ وَ الْکِبْرِیَاءُ رِدَاؤُهُ یَا مَنْ لا تَرُدُّ الْعِبَادُ قَضَاءَهُ یَا مَنْ لا مُلْکَ إِلا مُلْکُهُ یَا مَنْ لا عَطَاءَ إِلا عَطَاؤُهُ
(۵۵)اى آن‏که فرمانش در هرچیز نفوذ یافته،اى آن‏که دانشش به هر چیز رسیده،اى آن‏که قدرتش هر چیز را دربر گرفته،اى آن‏که بندگان از شمردن نعمتهایش ناتوانند،اى آن‏که آفریدگان به سپاسش نرسند،اى آن‏که فهمها بزرگى‏اش را درنیابند،اى آن‏که پندارها به ژرفاى هستى‏اش نرسند،اى آن‏که بزرگى و بزرگ‏منشى‏پوشش اوست،اى‏ که بندگان توان برگرداندن حکمش را ندارند،اى آن‏که فرمانروایى جز فرمانروایى او نیست،اى آن‏که عطایى جز عطاى او نیست
(۵۶) یَا مَنْ لَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَى یَا مَنْ لَهُ الصِّفَاتُ الْعُلْیَا یَا مَنْ لَهُ الْآخِرَهُ وَ الْأُولَى یَا مَنْ لَهُ الْجَنَّهُ الْمَأْوَى یَا مَنْ لَهُ الْآیَاتُ الْکُبْرَى یَا مَنْ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى یَا مَنْ لَهُ الْحُکْمُ وَ الْقَضَاءُ یَا مَنْ لَهُ الْهَوَاءُ وَ الْفَضَاءُ یَا مَنْ لَهُ الْعَرْشُ وَ الثَّرَى یَا مَنْ لَهُ السَّمَاوَاتُ الْعُلَى
(۵۶) اى آن‏که نمونه اعلى از آن اوست،اى آن‏که صفات برتر براى اوست،اى آن‏که سرانجام و سرآغاز از آن اوست،اى آن‏ که بهشت آسایش از آن اوست،اى آن‏که نشانه‏هاى بزرگ‏تر از آن اوست،اى آن‏که نامهاى نیکوتر از آن اوست،اى آن‏ که فرمان و داورى از آن اوست،اى آن هوا و فضا از آن اوست،اى آن‏که عرش و فرش از آن اوست،اى آن‏که‏ آسمانهاى برافراشته از آن اوست.
(۵۷) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا عَفُوُّ یَا غَفُورُ یَا صَبُورُ یَا شَکُورُ یَا رَءُوفُ یَا عَطُوفُ یَا مَسْئُولُ یَا وَدُودُ یَا سُبُّوحُ یَا قُدُّوسُ
(۵۷)خدایا!از تو مى‏خواهم به نامت اى درگذرنده،اى آمرزنده،اى شکیبا،اى‏ ستایش‏پذیر،اى مهربان،اى مهرورز،اى خواسته،اى دوست،اى پاک،اى منزّه.
(۵۸) یَا مَنْ فِی السَّمَاءِ عَظَمَتُهُ یَا مَنْ فِی الْأَرْضِ آیَاتُهُ یَا مَنْ فِی کُلِّ شَیْ‏ءٍ دَلائِلُهُ یَا مَنْ فِی الْبِحَارِ عَجَائِبُهُ یَا مَنْ فِی الْجِبَالِ خَزَائِنُهُ یَا مَنْ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ یَا مَنْ إِلَیْهِ یَرْجِعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ یَا مَنْ أَظْهَرَ فِی کُلِّ شَیْ‏ءٍ لُطْفَهُ یَا مَنْ أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقَهُ یَا مَنْ تَصَرَّفَ فِی الْخَلائِقِ قُدْرَتُهُ
(۵۸) اى آن‏که بزرگى‏اش در آسمان است،اى آن‏که نشانه‏هایش در زمین است،اى آن‏که دلایلش در هرچیز است،اى آن‏که شگفتیهایش در دریاست،اى آن‏که گنیجنه‏هایش در کوههاست،اى آن‏که آفرینش را آغاز کند سپس بازش گرداند،اى آن‏که مه امور به‏ به سوى او بازگردد،اى آن‏که لطفش را در هر چیز نمایان ساخته،اى آن‏که آفرینش هر چیز را نیکو پرداخته،اى آن‏که توانش‏ در آفریدگان کارگر افتاده است.
(۵۹) یَا حَبِیبَ مَنْ لا حَبِیبَ لَهُ یَا طَبِیبَ مَنْ لا طَبِیبَ لَهُ یَا مُجِیبَ مَنْ لا مُجِیبَ لَهُ یَا شَفِیقَ مَنْ لا شَفِیقَ لَهُ یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ یَا مُغِیثَ مَنْ لا مُغِیثَ لَهُ یَا دَلِیلَ مَنْ لا دَلِیلَ لَهُ یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ لَهُ یَا رَاحِمَ مَنْ لا رَاحِمَ لَهُ یَا صَاحِبَ مَنْ لا صَاحِبَ لَهُ
(۵۹)اى دوست آن‏که دوستى ندارد،اى پزشک آن‏که پزشکى ندارد،اى‏ پاسخگوى آن‏که پاسخگویى ندارد،اى یار مهربان آن‏که مهربانى ندارد،اى همراه بى‏همرهان،اى فریادرس آن‏که‏ فریادرسى ندارد،اى رهنماى آن‏که رهنمایى ندارد،اى همدم آن‏که همدمى ندارد،اى رحم‏کننده آن‏که رحم‏کننده‏اى ندارد اى همنشینى آن‏که همنشینى ندارد
(۶۰) یَا کَافِیَ مَنِ اسْتَکْفَاهُ یَا هَادِیَ مَنِ اسْتَهْدَاهُ یَا کَالِیَ مَنِ اسْتَکْلاهُ یَا رَاعِیَ مَنِ اسْتَرْعَاهُ یَا شَافِیَ مَنِ اسْتَشْفَاهُ یَا قَاضِیَ مَنِ اسْتَقْضَاهُ یَا مُغْنِیَ مَنِ اسْتَغْنَاهُ یَا مُوفِیَ مَنِ اسْتَوْفَاهُ یَا مُقَوِّیَ مَنِ اسْتَقْوَاهُ یَا وَلِیَّ مَنِ اسْتَوْلاهُ
(۶۰)اى کفایت کننده هرکه از او کفایت خواهد،اى راهنماى هرکه از او راهنمایى جوید، اى نگاهبان هرکه از او نگاهبانى خواهد،اى رعایت کننده هرکه از او رعایت خواهد،اى شفادهنده هرکه از او شفا طلبد،اى داور هرکه از او داورى خواهد،اى بى‏نیاز کننده هرکه از او بى‏نیازى جوید،اى وفادار به هر که از او وفا جوید،اى نیروبخش هرکه از او نیرو خواهد،اى سرپرست‏ هرکه از او سرپرستى خواهد.
(۶۱) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا خَالِقُ یَا رَازِقُ یَا نَاطِقُ یَا صَادِقُ یَا فَالِقُ یَا فَارِقُ یَا فَاتِقُ یَا رَاتِقُ یَا سَابِقُ [فَائِقُ‏] یَا سَامِقُ
(۶۱)خدایا!از تو مى‏خواهم به نامت اى آفریننده،اى روزى‏دهنده،اى گویا،اى راستگو اى شکافنده،اى جدا کننده،اى گشاینده،اى پیونددهنده،اى پیشى گیرنده،اى بلند جایگاه.
(۶۲) یَا مَنْ یُقَلِّبُ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ یَا مَنْ جَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَ الْأَنْوَارَ یَا مَنْ خَلَقَ الظِّلَّ وَ الْحَرُورَ یَا مَنْ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ یَا مَنْ قَدَّرَ الْخَیْرَ وَ الشَّرَّ یَا مَنْ خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَاهَ یَا مَنْ لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ یَا مَنْ لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَهً وَ لا وَلَدا یَا مَنْ لَیْسَ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ یَا مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ
(۶۲)اى آن‏که شب و روز را دگرگون سازد،اى آن‏که تاریکیها و روشنایى‏ها را قرار داد،اى آن‏که سایه خنک و گرما را آفرید،اى آن‏که خورشید و ماه‏ را مسّخر ساخت،اى آن‏که خیر و شر را مقدّر نمود،اى آن‏که مرگ و زندگى را آفرید،اى آن‏که خلق و امر از آن اوست، اى آن‏که همسر و فرزندى نگرفت،اى آن‏که در فرمانرواى یشریکى برایش نیست،اى آن‏که از روى خوارى سرپرستى نخواهد.
(۶۳) یَا مَنْ یَعْلَمُ مُرَادَ الْمُرِیدِینَ یَا مَنْ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ یَا مَنْ یَسْمَعُ أَنِینَ الْوَاهِنِینَ یَا مَنْ یَرَى بُکَاءَ الْخَائِفِینَ یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ یَا مَنْ یَقْبَلُ عُذْرَ التَّائِبِینَ یَا مَنْ لا یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ یَا مَنْ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ یَا مَنْ لا یَبْعُدُ عَنْ قُلُوبِ الْعَارِفِینَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِینَ
(۶۳)اى آن‏که خواهش خواهشمندان را مى‏داند،اى آن‏که از نهاد خاموشان آگاه است،اى آن‏که ناله‏ درماندگان را مى‏شنود،اى آن‏که گریه هراسیدگان را مى‏بیند،اى آن‏که نیازهاى نیازمندان به دست اوست،اى آن بهانه‏ توبه‏کاران را مى‏پذیرد،اى آن‏که عمل تبهکاران را صلاح نبخشد،اى آن‏که پاداش نیکوکاران را تباه نکند،اى آن‏که از دل عارفان دور نباشد اى بخشنده‏ترین بخشندگان.
(۶۴) یَا دَائِمَ الْبَقَاءِ یَا سَامِعَ الدُّعَاءِ یَا وَاسِعَ الْعَطَاءِ یَا غَافِرَ الْخَطَاءِ یَا بَدِیعَ السَّمَاءِ یَا حَسَنَ الْبَلاءِ یَا جَمِیلَ الثَّنَاءِ یَا قَدِیمَ السَّنَاءِ یَا کَثِیرَ الْوَفَاءِ یَا شَرِیفَ الْجَزَاءِ
(۶۴)اى همیشه ماندگار،اى شنونده دعا، اى گسترده عطا،اى آمرزنده خطا،اى پدید آورنده آسمان،اى نیک آزمون،اى نیکو ستایش،اى‏ دیرینه بر فراز،اى بسیار وفادار،اى شریف پاداش.
(۶۵) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا سَتَّارُ یَا غَفَّارُ یَا قَهَّارُ یَا جَبَّارُ یَا صَبَّارُ یَا بَارُّ یَا مُخْتَارُ یَا فَتَّاحُ یَا نَفَّاحُ یَا مُرْتَاحُ
(۶۵)خدایا!از تو مى‏خواهم به نامت اى پرده‏پوش‏ اى آمرزگار،اى چیره،اى جاهمند،اى بس شکیبا،اى نیک‏بخش،اى برگزیده،اى گشاینده،اى روح‏بخش،اى راحتى‏بخش
(۶۶) یَا مَنْ خَلَقَنِی وَ سَوَّانِی یَا مَنْ رَزَقَنِی وَ رَبَّانِی یَا مَنْ أَطْعَمَنِی وَ سَقَانِی یَا مَنْ قَرَّبَنِی وَ أَدْنَانِی یَا مَنْ عَصَمَنِی وَ کَفَانِی یَا مَنْ حَفِظَنِی وَ کَلانِی یَا مَنْ أَعَزَّنِی وَ أَغْنَانِی یَا مَنْ وَفَّقَنِی وَ هَدَانِی یَا مَنْ آنَسَنِی وَ آوَانِی یَا مَنْ أَمَاتَنِی وَ أَحْیَانِی
(۶۶) اى آن‏که مرا آفرید و بیاراست،اى آن‏که مرا روزى داد و پرورید،اى آن‏که به من خورانید و نوشانید،اى آن‏که مرا نزدیک نمود و به کنار خویش برد،اى آن‏که مرا نگاه داشت و کفایت نمود،اى آن‏که مرا حفظ کرد و حمایت نمود،اى آن‏که به من عزّت بخشید و بى‏نیازم ساخت،اى‏ آن‏که توفیقم داد و راهنمایى کرد،اى آن‏که همدمم شد و جایم داد،اى آن‏که مرا بمیراند و زنده کند.
(۶۷) یَا مَنْ یُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ یَا مَنْ یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبَادِهِ یَا مَنْ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ یَا مَنْ لا تَنْفَعُ الشَّفَاعَهُ إِلا بِإِذْنِهِ یَا مَنْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ یَا مَنْ لا مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ یَا مَنْ لا رَادَّ لِقَضَائِهِ یَا مَنِ انْقَادَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ لِأَمْرِهِ یَا مَنِ السَّمَاوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ یَا مَنْ یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ (۶۷)اى آن‏که حق را با کلماتش‏ استوار و برجا کند،اى آن‏که توبه را از بندگانش بپذیرد،اى آن‏که میان انسان و دلش قرار گیرد،اى آن‏که شفاعت جز با اجازه‏اش سود نبخشد،اى آن‏که به گمراه‏شدگان راهش داناتر است،اى آن‏که حکمش دگرگونى نپذیرد،اى‏ آن‏که رأیش را بازگرداننده‏اى نیست،اى آن‏که هرچیز فرمانش را گردن نهد،اى آن‏که آسمانها به دست قدرتش پیچیده گشته،اى آن‏که بادها را مژده‏دهنده رحمتش فرستد. (۶۸) یَا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ مِهَادا یَا مَنْ جَعَلَ الْجِبَالَ أَوْتَادا یَا مَنْ جَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجا یَا مَنْ جَعَلَ الْقَمَرَ نُورا یَا مَنْ جَعَلَ اللَّیْلَ لِبَاسا یَا مَنْ جَعَلَ النَّهَارَ مَعَاشا یَا مَنْ جَعَلَ النَّوْمَ سُبَاتا یَا مَنْ جَعَلَ السَّمَاءَ بِنَاءً یَا مَنْ جَعَلَ الْأَشْیَاءَ أَزْوَاجا یَا مَنْ جَعَلَ النَّارَ مِرْصَادا
(۶۸)اى آن‏که زمین را بستر زندگى قرار داد،اى آن‏که کوهها را میخهاى‏ زمین نهاد،اى آن‏که خورشدى را چراغ جهانش کرد،اى آن‏که ماه را تابان ساخت،اى آن‏که شب را جامه آرامش گرداند،اى‏ آن‏که روز را مایه روزى قرار داد،اى آن‏که خواب را وسیله آرامش ساخت،اى آن‏که آسمان را بنا نهاد،اى آن‏که از هر چیز گونه‏هاى مختلف قرار داد،اى آن‏که آتش را کمینگاه قرار داد.
(۶۹) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا سَمِیعُ یَا شَفِیعُ یَا رَفِیعُ یَا مَنِیعُ یَا سَرِیعُ یَا بَدِیعُ یَا کَبِیرُ یَا قَدِیرُ یَا خَبِیرُ [مُنِیرُ] یَا مُجِیرُ
(۶۹)خدایا!از تو مى‏خواهم به نامت اى شنوا، اى همیار،اى بلندپایه،اى فرازمند،اى شبتابنده،اى نوآفرین،اى بزرگ،اى توانا،اى آگاه،اى پناه‏ده
(۷۰) یَا حَیّا قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ یَا حَیّا بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ یَا حَیُّ الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ حَیٌّ یَا حَیُّ الَّذِی لا یُشَارِکُهُ حَیٌّ یَا حَیُّ الَّذِی لا یَحْتَاجُ إِلَى حَیٍّ یَا حَیُّ الَّذِی یُمِیتُ کُلَّ حَیٍّ یَا حَیُّ الَّذِی یَرْزُقُ کُلَّ حَیٍّ یَا حَیّا لَمْ یَرِثِ الْحَیَاهَ مِنْ حَیٍّ یَا حَیُّ الَّذِی یُحْیِی الْمَوْتَى یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَوْمٌ
(۷۰) اى زنده پیش از هر زنده،اى زنده پس از هر زنده،اى زنده‏اى که مانند او زنده‏اى نیست،اى زنده‏اى که هیچ‏ زنده‏اى شریک او نیست،اى زنده‏اى که به زنده‏اى نیاز ندارد،اى زنده‏اى که همه زندگان را مى‏میراند،اى زنده‏اى‏ که به زنده‏ها روزى مى‏دهد،اى زنده‏اى که زندگى را از زنده‏اى دیگر به ارث نبرده،اى زنده‏اى که مردگان را زنده مى‏کند،اى زنده‏ اى به خود پاینده‏اى که او را چرت و خواب درنگیرد.
(۷۱) یَا مَنْ لَهُ ذِکْرٌ لا یُنْسَى یَا مَنْ لَهُ نُورٌ لا یُطْفَى یَا مَنْ لَهُ نِعَمٌ لا تُعَدُّ یَا مَنْ لَهُ مُلْکٌ لا یَزُولُ یَا مَنْ لَهُ ثَنَاءٌ لا یُحْصَى یَا مَنْ لَهُ جَلالٌ لا یُکَیَّفُ یَا مَنْ لَهُ کَمَالٌ لا یُدْرَکُ یَا مَنْ لَهُ قَضَاءٌ لا یُرَدُّ یَا مَنْ لَهُ صِفَاتٌ لا تُبَدَّلُ یَا مَنْ لَهُ نُعُوتٌ لا تُغَیَّرُ
(۷۱)اى آن‏که یادى دارد فراموش‏نشدنى،اى آن‏که نورى دارد خاموش‏نشدنى،اى‏ آن‏که عطایایى بخشیده ناشمردنى،اى آن فرمانروایى‏اش بى‏زوال است،اى آن‏که ستایشش بى‏آمار است،اى آن‏که شکوهش چگونگى‏ نپذیرد،اى آن‏که کمالى دارد درک ناشدنى،اى آن‏که داورى‏اش بازگشت ناپذیر است،اى آن‏که صفاتى دارد دگرگون‏پاپذیر اى آن‏که جلوه‏هایى دارد غیر قابل تغییر.
(۷۲) یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ یَا مَالِکَ یَوْمِ الدِّینِ یَا غَایَهَ الطَّالِبِینَ یَا ظَهْرَ اللاجِینَ یَا مُدْرِکَ الْهَارِبِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ یَا مَنْ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ یَا مَنْ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ
(۷۲)اى پروردگار جهانیان،اى مالک روز جزا،اى مقصود جویندگان‏ اى پشت و پناه پناهندگان،اى دریابنده فراریان،اى آن‏که شکیبایان را دوست دارد،اى آن‏که توبه‏کنندگان را دوست دارد اى آن‏که پاکیزگان را دوست دارد،اى آن‏که نیکوکاران را دوست دارد،اى آن‏که اوست داناتر به راه‏یافتگان
(۷۳) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا شَفِیقُ یَا رَفِیقُ یَا حَفِیظُ یَا مُحِیطُ یَا مُقِیتُ یَا مُغِیثُ یَا مُعِزُّ یَا مُذِلُّ یَا مُبْدِئُ یَا مُعِیدُ
(۷۳)خدایا!از تو خواستارم‏ به نامت اى مهربان،اى همراه،اى نگهدار،اى فراگیر،اى روزى‏بخش،اى فریادرس،اى عزّت‏بخش،اى خوارکن،اى آغازگر، اى برگرداننده.
(۷۴) یَا مَنْ هُوَ أَحَدٌ بِلا ضِدٍّ یَا مَنْ هُوَ فَرْدٌ بِلا نِدٍّ یَا مَنْ هُوَ صَمَدٌ بِلا عَیْبٍ یَا مَنْ هُوَ وِتْرٌ بِلا کَیْفٍ یَا مَنْ هُوَ قَاضٍ بِلا حَیْفٍ یَا مَنْ هُوَ رَبٌّ بِلا وَزِیرٍ یَا مَنْ هُوَ عَزِیزٌ بِلا ذُلٍّ یَا مَنْ هُوَ غَنِیٌّ بِلا فَقْرٍ یَا مَنْ هُوَ مَلِکٌ بِلا عَزْلٍ یَا مَنْ هُوَ مَوْصُوفٌ بِلا شَبِیهٍ
(۷۴)اى آن‏که یکتاست و ضدّ ندارد،اى آن‏که یگانه است و بى‏مانند،اى آن‏که بى‏نیاز و کاستى است، اى آن‏که بى‏همتاى بودن و چگونگى است،اى آن‏که داورى دادگر است،اى آن‏که پروردگارى بى‏وزیر است،اى آن‏که‏ عزّتمندى بى‏خوارى است،اى آن‏که توانگرى بى‏نیاز است،اى آن‏که پادشاهى عزل‏ناپذیر است،اى آن‏که اوصافش‏ بى‏مانند است.
(۷۵) یَا مَنْ ذِکْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاکِرِینَ یَا مَنْ شُکْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاکِرِینَ یَا مَنْ حَمْدُهُ عِزٌّ لِلْحَامِدِینَ یَا مَنْ طَاعَتُهُ نَجَاهٌ لِلْمُطِیعِینَ یَا مَنْ بَابُهُ مَفْتُوحٌ لِلطَّالِبِینَ یَا مَنْ سَبِیلُهُ وَاضِحٌ لِلْمُنِیبِینَ یَا مَنْ آیَاتُهُ بُرْهَانٌ لِلنَّاظِرِینَ یَا مَنْ کِتَابُهُ تَذْکِرَهٌ لِلْمُتَّقِینَ یَا مَنْ رِزْقُهُ عُمُومٌ لِلطَّائِعِینَ وَ الْعَاصِینَ یَا مَنْ رَحْمَتُهُ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ
(۷۵)اى آن‏که ذکرش براى ذاکران شرف است،اى آن‏که شکرش براى شاکران رستگارى است،اى آن‏که ستایشش‏ براى ستایشگران عزّت است،اى آن‏که طاعتش براى مطعیان مایه نجات است،اى آن‏که درگاهش گشوده است به روى جویندگان،اى آن‏ که راهش براى توبه‏کاران هموار است،اى آن‏که نشانه‏هایش براى بینندگان لیل قاطع است،اى آن‏که کتابش براى پرواپیشگان مایه پند و یادآورى‏ است،اى آن‏که روزى‏اش همه مطیعان و گنهکاران را فراگیرد،اى آن‏که رحمتش به نیکوکاران نزدیک است.
(۷۶) یَا مَنْ تَبَارَکَ اسْمُهُ یَا مَنْ تَعَالَى جَدُّهُ یَا مَنْ لا إِلَهَ غَیْرُهُ یَا مَنْ جَلَّ ثَنَاؤُهُ یَا مَنْ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ یَا مَنْ یَدُومُ بَقَاؤُهُ یَا مَنِ الْعَظَمَهُ بَهَاؤُهُ یَا مَنِ الْکِبْرِیَاءُ رِدَاؤُهُ یَا مَنْ لا تُحْصَى آلاؤُهُ یَا مَنْ لا تُعَدُّ نَعْمَاؤُهُ
(۷۶) اى آن‏که نامش خجسته است،اى آن‏که عنایتش بس بلند است،اى آن‏که معبودى جز او نیست،اى آن‏که ستایشش والا است،اى آن‏که نامهایش‏ مقدس است،اى آن‏که هستى‏اش پایدار است،اى آن‏که بزرگى جلوه زیبایى اوست،اى آن‏که بزرگمنشى پوشش اوست،اى آن‏که عطاهایش در شمار نیاید،اى آن‏که نعمتهایش شمرده نشود.
(۷۷) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مُعِینُ یَا أَمِینُ یَا مُبِینُ یَا مَتِینُ یَا مَکِینُ یَا رَشِیدُ یَا حَمِیدُ یَا مَجِیدُ یَا شَدِیدُ یَا شَهِیدُ
(۷۷)خدایا!از تو مى‏خواهم به نامت اى مددرسان،اى امین،اى آشکار اى استوار،اى ارجمند،اى راهنما،اى ستوده،اى بزرگوار،اى سختگیر(گنهکاران)،اى گواه.
(۷۸) یَا ذَا الْعَرْشِ الْمَجِیدِ یَا ذَا الْقَوْلِ السَّدِیدِ یَا ذَا الْفِعْلِ الرَّشِیدِ یَا ذَا الْبَطْشِ الشَّدِیدِ یَا ذَا الْوَعْدِ وَ الْوَعِیدِ یَا مَنْ هُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ یَا مَنْ هُوَ فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ یَا مَنْ هُوَ قَرِیبٌ غَیْرُ بَعِیدٍ یَا مَنْ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهِیدٌ یَا مَنْ هُوَ لَیْسَ بِظَلامٍ لِلْعَبِیدِ
(۷۸)اى صاحب عرش پرشکوه،اى صاحب سخن استوار،اى صاحب کردکار برازنده،اى صاحب کوبش سخت،اى صاحب نوید و و تهدید،اى آن‏که سرپرست ستوده است،اى آن‏که به نیکى انجام دهد آنچه را خواهد،اى آن‏که نزدیک دورى‏ناپذیر است،اى‏ آن‏که بر هر چیز گواه است،اى آن‏که بر بندگان ستمکار نیست.
(۷۹) یَا مَنْ لا شَرِیکَ لَهُ وَ لا وَزِیرَ یَا مَنْ لا شَبِیهَ [شِبْهَ‏] لَهُ وَ لا نَظِیرَ یَا خَالِقَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ الْمُنِیرِ یَا مُغْنِیَ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ یَا رَازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ یَا رَاحِمَ الشَّیْخِ الْکَبِیرِ یَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْکَسِیرِ یَا عِصْمَهَ الْخَائِفِ الْمُسْتَجِیرِ یَا مَنْ هُوَ بِعِبَادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ یَا مَنْ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ
(۷۹)اى آن‏که شریک و وزیرى‏ ندارد،اى آن‏که مثل و مانندى ندارد،اى آفریننده خورشید و ماه تابان،اى بى‏نیاز کننده درمانده تهیدست، اى روزى‏دهنده کودک خردسال،اى مهرورز بر پیر بزرگسال،اى پیونددهنده استخوان شکسته،اى پناه ترسان‏ پناه‏جو،اى آن‏که بر بندگانش آگاه و بیناست،اى آن‏که بر هر چیز تواناست.
(۸۰) یَا ذَا الْجُودِ وَ النِّعَمِ یَا ذَا الْفَضْلِ وَ الْکَرَمِ یَا خَالِقَ اللَّوْحِ وَ الْقَلَمِ یَا بَارِئَ الذَّرِّ وَ النَّسَمِ یَا ذَا الْبَأْسِ وَ النِّقَمِ یَا مُلْهِمَ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ یَا کَاشِفَ الضُّرِّ وَ الْأَلَمِ یَا عَالِمَ السِّرِّ وَ الْهِمَمِ یَا رَبَّ الْبَیْتِ وَ الْحَرَمِ یَا مَنْ خَلَقَ الْأَشْیَاءَ مِنَ الْعَدَمِ
(۸۰)اى صاحب جود و بخشش‏ اى صاحب فضل و کرم،اى آفریننده لوح و قلم،اى پدیدآورنده موران و مردمان،ااى صاحب عذاب و انتقام‏ اى الهام‏بخش عرب و عجم،اى بردارنده زیان و درد،اى داناى رازها و قصدها،اى پروردگار کعبه‏ و حرم،اى آفریننده هرچیز از نیستى.
(۸۱) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا فَاعِلُ یَا جَاعِلُ یَا قَابِلُ یَا کَامِلُ یَا فَاصِلُ یَا وَاصِلُ یَا عَادِلُ یَا غَالِبُ یَا طَالِبُ یَا وَاهِبُ
(۸۱)خدایا!از تو خواستارم به نامت اى کردگار،اى‏ هستى‏بخش،اى پذیرنده،اى برازنده،اى جدا،اى پیونددهنده،اى دادگر،اى چیره،اى جویا،اى بخشنده،
(۸۲) یَا مَنْ أَنْعَمَ بِطَوْلِهِ یَا مَنْ أَکْرَمَ بِجُودِهِ یَا مَنْ جَادَ بِلُطْفِهِ یَا مَنْ تَعَزَّزَ بِقُدْرَتِهِ یَا مَنْ قَدَّرَ بِحِکْمَتِهِ یَا مَنْ حَکَمَ بِتَدْبِیرِهِ یَا مَنْ دَبَّرَ بِعِلْمِهِ یَا مَنْ تَجَاوَزَ بِحِلْمِهِ یَا مَنْ دَنَا فِی عُلُوِّهِ یَا مَنْ عَلا فِی دُنُوِّهِ
(۸۲)اى آن‏که به کرمش بخشید،اى آن‏که به جودش گرامى داشت،اى آن‏که به لطفش کرم ورزید،اى آن‏که به نیرویش عزّت یافت، اى آن‏که به حکمتش سامان داد،اى آن‏که به تدبیر خود حکم کرد،اى آنکه با علم خود تدبیر کرد،اى آن‏که با بردبارى‏اش درگذرد،اى آن‏که به تدبیر خود در عین برترى‏اش نزدیک است،اى آن‏که در عین نزدیکى‏اش برتر است.
(۸۳) یَا مَنْ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ یَا مَنْ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ یَا مَنْ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یُعِزُّ مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یُذِلُّ مَنْ یَشَاءُ یَا مَنْ یُصَوِّرُ فِی الْأَرْحَامِ مَا یَشَاءُ یَا مَنْ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ
(۸۳)اى آن‏که هرچه خواهد آفریند،اى آن‏که هرچه بخواهد بکند،اى آن‏که هرکه را بخواهد راهنمایى کند،اى آن‏که هرکه را بخواهد گمراه سازد،اى آن‏که هرکه را بخواهد عذاب کند،اى آن‏که هرکه را بخواهد بیامرزد،اى آن‏که هرکه‏ را بخواهد عزّت بخشد،اى آن‏که هرکه را بخواهد خوار گرداند،اى آن‏که در رحم مادران هرچه خواهد صورت بخشد،اى آن‏که هرکه را بخواهد به رحمتش‏ مخصوص گرداند.
(۸۴) یَا مَنْ لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَهً وَ لا وَلَدا یَا مَنْ جَعَلَ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْرا یَا مَنْ لا یُشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَدا یَا مَنْ جَعَلَ [مِنَ الْمَلائِکَهِ] الْمَلائِکَهَ رُسُلا یَا مَنْ جَعَلَ فِی السَّمَاءِ بُرُوجا یَا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارا یَا مَنْ خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرا یَا مَنْ جَعَلَ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ أَمَدا یَا مَنْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عِلْما یَا مَنْ أَحْصَى کُلَّ شَیْ‏ءٍ عَدَدا
(۸۴)اى آن‏که همسر و فرزندى نگرفت،اى آن‏که براى هرچیز اندازه نهاد،اى آن‏که در حکمش کسى را شریک نساخت،اى آن‏که فرشتگان را فرستادگان خویش قرار داد،اى آن‏که در آسمانها برجهایى گذارد، اى آن‏که زمین را زیستگاه شایسته نمود،اى آن‏که آدمى را از آب آفرید،اى آن‏که براى هرچیز سرانجامى قرار داد،اى آن‏که‏ با علم خویش هرچیز را دربر گرفته است،اى آن‏که تعداد هرچیز را شماره نموده است.
(۸۵) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا أَوَّلُ یَا آخِرُ یَا ظَاهِرُ یَا بَاطِنُ یَا بَرُّ یَا حَقُّ یَا فَرْدُ یَا وِتْرُ یَا صَمَدُ یَا سَرْمَدُ
(۸۵)خدایا!از تو درخواست مى‏کنم به نامت اى‏ آغاز،اى انجام،اى آشکار،اى نهان،اى نیکوکار،اى حق،اى یگانه،اى یکتا،اى بى‏نیاز،اى همیشگى.
(۸۶) یَا خَیْرَ مَعْرُوفٍ عُرِفَ یَا أَفْضَلَ مَعْبُودٍ عُبِدَ یَا أَجَلَّ مَشْکُورٍ شُکِرَ یَا أَعَزَّ مَذْکُورٍ ذُکِرَ یَا أَعْلَى مَحْمُودٍ حُمِدَ یَا أَقْدَمَ مَوْجُودٍ طُلِبَ یَا أَرْفَعَ مَوْصُوفٍ وُصِفَ یَا أَکْبَرَ مَقْصُودٍ قُصِدَ یَا أَکْرَمَ مَسْئُولٍ سُئِلَ یَا أَشْرَفَ مَحْبُوبٍ عُلِمَ
(۸۶)اى‏ بهترین شناخته شده‏اى که شناخته شده،اى برترین معبودى که عبادت شده،اى والاترین ثناپذیرى که سپاس شده،اى عزیزترین یاد شده‏اى که یاد شده‏ اى برترین ستوده‏اى که ستایش شده،اى دیرینه‏ترین موجودى که خواسته شده،اى بلندترین وصف شده‏اى که به وصف آمده،اى بزرگترین مقصودى‏ که قصد شده،اى گرامى‏ترین پرسیده‏اى که پرسش شده،اى شریف‏ترین محبوبى که دانسته شده.
(۸۷) یَا حَبِیبَ الْبَاکِینَ یَا سَیِّدَ الْمُتَوَکِّلِینَ یَا هَادِیَ الْمُضِلِّینَ یَا وَلِیَّ الْمُؤْمِنِینَ یَا أَنِیسَ الذَّاکِرِینَ یَا مَفْزَعَ الْمَلْهُوفِینَ یَا مُنْجِیَ الصَّادِقِینَ یَا أَقْدَرَ الْقَادِرِینَ یَا أَعْلَمَ الْعَالِمِینَ یَا إِلَهَ الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ
(۸۷)اى محبوب گریه‏کنندگان،اى سرور توکّل‏کنندگان،اى راهنماى گمراهان،اى سرپرست مؤمنان،اى همدم ذاکران،اى پناه جان سوختگان‏ اى رهایى‏بخش راستگویان،اى تواناترین توانایان،اى داناترین دانایان،اى پرستیده همه آفریدگان.
(۸۸) یَا مَنْ عَلا فَقَهَرَ یَا مَنْ مَلَکَ فَقَدَرَ یَا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ یَا مَنْ عُبِدَ فَشَکَرَ یَا مَنْ عُصِیَ فَغَفَرَ یَا مَنْ لا تَحْوِیهِ الْفِکَرُ یَا مَنْ لا یُدْرِکُهُ بَصَرٌ یَا مَنْ لا یَخْفَى عَلَیْهِ أَثَرٌ یَا رَازِقَ الْبَشَرِ یَا مُقَدِّرَ کُلِّ قَدَرٍ
(۸۸)اى‏ آن‏که فراتر رفت و چیره گشت،اى آن‏که دارا گشت و توان یافت،اى آن‏که نهان شد و آگاهى یافت،اى آن‏که پرستش شد و ارج نهاد،اى آن‏که نافرمانى شد و آمرزید،اى آنکه اندیشه‏ها او را فرا نگیرد،اى آن‏که دیده‏اى او را در نیابد،اى آن‏که اثرى بر او پوشیده نماند،اى روزى‏دهنده آدمیان،اى اندازه‏ دهنده هر انداه.
(۸۹) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا حَافِظُ یَا بَارِئُ یَا ذَارِئُ یَا بَاذِخُ یَا فَارِجُ یَا فَاتِحُ یَا کَاشِفُ یَا ضَامِنُ یَا آمِرُ یَا نَاهِی
(۸۹)خدایا!از تو درخواست مى‏کنم به نامت اى نگهدار،اى آفریننده،اى پدید آورنده،اى بسیار بخشنده، اى گشایشگر،اى فراخى‏بخش،اى برگیرنده زیان،اى ضمانت‏کننده،اى فرمان‏ده،اى بازدارنده.
(۹۰) یَا مَنْ لا یَعْلَمُ الْغَیْبَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یَصْرِفُ السُّوءَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یَخْلُقُ الْخَلْقَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یَغْفِرُ الذَّنْبَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُتِمُّ النِّعْمَهَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُقَلِّبُ الْقُلُوبَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُدَبِّرُ الْأَمْرَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُنَزِّلُ الْغَیْثَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یَبْسُطُ الرِّزْقَ إِلا هُوَ یَا مَنْ لا یُحْیِی الْمَوْتَى إِلا هُوَ
(۹۰)اى آن‏که جز او غیب‏ نداند،اى آن‏که برنگرداند بدى را جز او،اى آن‏که آفریدگان را جز او نیافریند،اى آن‏که گناه را جز او نیامرزد،اى آن‏که نعمت را جز او کامل نکند،اى آن‏که دلها را جز او دگرگون نکند،اى آن‏که کارها را جز او تدبیر ننماید،اى آن‏که باران را جز او فرو نبارد،اى آن‏که روزى را جز او نگستراند،اى آن‏که مردگان را جز او زنده نسازد.
(۹۱) یَا مُعِینَ الضُّعَفَاءِ یَا صَاحِبَ الْغُرَبَاءِ یَا نَاصِرَ الْأَوْلِیَاءِ یَا قَاهِرَ الْأَعْدَاءِ یَا رَافِعَ السَّمَاءِ یَا أَنِیسَ الْأَصْفِیَاءِ یَا حَبِیبَ الْأَتْقِیَاءِ یَا کَنْزَ الْفُقَرَاءِ یَا إِلَهَ الْأَغْنِیَاءِ یَا أَکْرَمَ الْکُرَمَاءِ
(۹۱)اى یاور ضعیفان،اى همراه غریبان،اى یار دوستان،اى چیره بر دشمنان‏ اى بالا برنده آسمان،اى مونس برگزیدگان،اى محبوب پروا پیشگان،اى گنجینه تهیدستان،اى معبود توانگران‏ اى کریم‏ترین کریمان.
(۹۲) یَا کَافِیا مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا قَائِما عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ لا یُشْبِهُهُ شَیْ‏ءٌ یَا مَنْ لا یَزِیدُ فِی مُلْکِهِ شَیْ‏ءٌ یَا مَنْ لا یَخْفَى عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ یَا مَنْ لا یَنْقُصُ مِنْ خَزَائِنِهِ شَیْ‏ءٌ یَا مَنْ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ یَا مَنْ لا یَعْزُبُ عَنْ عِلْمِهِ شَیْ‏ءٌ یَا مَنْ هُوَ خَبِیرٌ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ کُلَّ شَیْ‏ءٍ
(۹۲)اى کفایت‏کننده از هرچیز،اى پاینده بر هرچیز،اى آن‏که چیزى مانند او نیست،اى آن‏که چیزى بر فرمانروایى‏اش نیفزاید،اى آن‏که چیزى بر او پوشیده نیست،اى آن‏که چیزى از خزانه‏هایش‏ نکاهد،اى آن‏که مانندش کسى نیست،اى آن‏که چیزى از علمش پنهان نماند،اى آن‏که به همه‏چیز آگاه است، اى آن‏که همه رحمتش همه‏چیز را فرا گرفته است.
(۹۳) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مُکْرِمُ یَا مُطْعِمُ یَا مُنْعِمُ یَا مُعْطِی یَا مُغْنِی یَا مُقْنِی یَا مُفْنِی یَا مُحْیِی یَا مُرْضِی یَا مُنْجِی
(۹۳)خدایا!از تو درخواست مى‏کنم به نامت اى اکرام کننده،اى روزى‏بخش‏ اى نعمت‏دهنده،اى عطابخش،اى بى‏نیازکننده،اى ذخیره‏گذار،اى نابودکننده،اى زنده‏ساز،اى خشنودکننده،اى رهایى‏بخش.
(۹۴) یَا أَوَّلَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ آخِرَهُ یَا إِلَهَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ مَلِیکَهُ یَا رَبَّ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ صَانِعَهُ یَا بَارِئَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ خَالِقَهُ یَا قَابِضَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ بَاسِطَهُ یَا مُبْدِئَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ مُعِیدَهُ یَا مُنْشِئَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ مُقَدِّرَهُ یَا مُکَوِّنَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ مُحَوِّلَهُ یَا مُحْیِیَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ مُمِیتَهُ یَا خَالِقَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ وَارِثَهُ
(۹۴)اى آغاز و انجام هرچیز،اى پرستیده و دارنده هرچیز،اى پروردگار و سازنده هرچیز،اى آفریننده و برآورنده‏ هرچیز،اى گیرنده و گشاینده هرچیز،اى آغاز کننده هرچیز،اى پدیدآورنده و اندازه‏بخش‏ هرچیز،اى هستى‏بخش و جنباننده هرچیز،اى زنده‏کننده و میراننده هرچیز،اى آفریننده و میراث بر هرچیز
(۹۵) یَا خَیْرَ ذَاکِرٍ وَ مَذْکُورٍ یَا خَیْرَ شَاکِرٍ وَ مَشْکُورٍ یَا خَیْرَ حَامِدٍ وَ مَحْمُودٍ یَا خَیْرَ شَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ یَا خَیْرَ دَاعٍ وَ مَدْعُوٍّ یَا خَیْرَ مُجِیبٍ وَ مُجَابٍ یَا خَیْرَ مُونِسٍ وَ أَنِیسٍ یَا خَیْرَ صَاحِبٍ وَ جَلِیسٍ یَا خَیْرَ مَقْصُودٍ وَ مَطْلُوبٍ یَا خَیْرَ حَبِیبٍ وَ مَحْبُوبٍ
(۹۵)اى بهترین یادکننده و یادشده،اى بهترین ثناپذیر و ثناشده،اى هبترین ستاینده و ستوده،اى بهترین‏ گواه و گواه‏پذیر،اى بهترین خواهنده و خوانده‏شده،اى بهترین پاسخ‏دهنده و پاسخ داده شده،اى بهترین یار و همدم، اى بهترین همراه و همنشین،اى بهترین سویه و آهنگ،اى بهترین دوستدار و دوستى‏پذیر.
(۹۶) یَا مَنْ هُوَ لِمَنْ دَعَاهُ مُجِیبٌ یَا مَنْ هُوَ لِمَنْ أَطَاعَهُ حَبِیبٌ یَا مَنْ هُوَ إِلَى مَنْ أَحَبَّهُ قَرِیبٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنِ اسْتَحْفَظَهُ رَقِیبٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجَاهُ کَرِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصَاهُ حَلِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی عَظَمَتِهِ رَحِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی حِکْمَتِهِ عَظِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی إِحْسَانِهِ قَدِیمٌ یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ أَرَادَهُ عَلِیمٌ
(۹۶) اى آن‏که به خواهنده‏اش پاسخ گوید،اى آن‏که براى فرمانبرش دوست است،اى آن‏که به دوستدارش نزدیک است، اى آن‏که براى کسى‏که از او نگهدارى طلبد دیده‏بان است،اى آن‏که به هرکه به او امید بندد کریم است،اى آن‏که هرکه از او نافرمانى کند بردبار است،اى ان‏ که در بزرگى‏اش مهربان است،اى آن‏که در فرزانگى بزرگ است،اى آن‏که در نیکى‏اش دیرینه است،اى آن‏که به هر که او را خواهد دانا است.
(۹۷) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا مُسَبِّبُ یَا مُرَغِّبُ یَا مُقَلِّبُ یَا مُعَقِّبُ یَا مُرَتِّبُ یَا مُخَوِّفُ یَا مُحَذِّرُ یَا مُذَکِّرُ یَا مُسَخِّرُ یَا مُغَیِّرُ
(۹۷)خدایا!از تو درخواست مى‏کنم به نامت اى سبب‏ساز،اى شوق‏آفرین،اى برگرداننده،اى‏ پیگیر،اى سامان‏بخش،اى هراس‏آور،اى برحذردار،اى یادآور،اى تسخیرگر،اى دگرگون‏ساز
(۹۸) یَا مَنْ عِلْمُهُ سَابِقٌ یَا مَنْ وَعْدُهُ صَادِقٌ یَا مَنْ لُطْفُهُ ظَاهِرٌ یَا مَنْ أَمْرُهُ غَالِبٌ یَا مَنْ کِتَابُهُ مُحْکَمٌ یَا مَنْ قَضَاؤُهُ کَائِنٌ یَا مَنْ قُرْآنُهُ مَجِیدٌ یَا مَنْ مُلْکُهُ قَدِیمٌ یَا مَنْ فَضْلُهُ عَمِیمٌ یَا مَنْ عَرْشُهُ عَظِیمٌ
(۹۸)اى آن‏که علمش‏ پیش است،اى آن‏که وعده‏اش راست است،اى آن‏که لطفش آشکار است،اى آن‏که فرمانش چیره است،اى آن‏که کتابش استوار است. اى آن‏که حکمش شدنى است،اى آن‏که قرآنش باشکوه است،اى آن‏که فرمانروایى‏اش دیرین است،اى آن‏که بخشش فراگیر است،اى آن‏که پایگاهش بس بزرگ است.
(۹۹) یَا مَنْ لا یَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ یَا مَنْ لا یَمْنَعُهُ فِعْلٌ عَنْ فِعْلٍ یَا مَنْ لا یُلْهِیهِ قَوْلٌ عَنْ قَوْلٍ یَا مَنْ لا یُغَلِّطُهُ سُؤَالٌ عَنْ سُؤَالٍ یَا مَنْ لا یَحْجُبُهُ شَیْ‏ءٌ عَنْ شَیْ‏ءٍ یَا مَنْ لا یُبْرِمُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ یَا مَنْ هُوَ غَایَهُ مُرَادِ الْمُرِیدِینَ یَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى هِمَمِ الْعَارِفِینَ یَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى طَلَبِ الطَّالِبِینَ یَا مَنْ لا یَخْفَى عَلَیْهِ ذَرَّهٌ فِی الْعَالَمِینَ
(۹۹)اى آن‏که شنیدنى از شنیدن دیگر بازش ندارد،اى آن‏که کارى از کار دیگر منعش نکند،اى آن‏که گفتارى از گفتار دیگر سرگرمش نکند،اى آن‏که درخواستى از درخواست دیگر او را به اشتباه نیافکند،اى آن‏که چیزى از چیز دیگر پرده‏اش نشود، اى آن‏که اصرار اصرارکنندگان او را به ستوه نیاورد،اى آن‏که آرمان واپسین جویندگان است،اى آن‏که نهایت همّت‏ عارفان است،اى آن‏که پایان جستجوى جویندگان است،اى آن‏که غبارى در سراسر هستى بر او پوشیده نیست.
(۱۰۰) یَا حَلِیما لا یَعْجَلُ یَا جَوَادا لا یَبْخَلُ یَا صَادِقا لا یُخْلِفُ یَا وَهَّابا لا یَمَلُّ یَا قَاهِرا لا یُغْلَبُ یَا عَظِیما لا یُوصَفُ یَا عَدْلا لا یَحِیفُ یَا غَنِیّا لا یَفْتَقِرُ یَا کَبِیرا لا یَصْغُرُ یَا حَافِظا لا یَغْفُلُ سُبْحَانَکَ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ
(۱۰۰) اى بردبارى که شتاب نکند،اى بخشنده‏اى که بخل نورزد،اى راستگویى که تخلّف نکند،اى عطاکننده‏اى که خستگى نپذیرد،اى چیره‏اى که‏ شکست‏ناپذیر است،اى بزرگى که به وصف در نیاید،اى دادگرى که ستم ننماید،اى توانگرى که نیازمند نشود،اى بزرگى که کوچک نگردد،اى‏ نگهدارى که غفلت ننماید.منزّهى تو اى که معبودى جز تو نیست،فریادرس،فریادرس،ما را از آتش رهایى بخش پروردگار

منبع:مفاتیح الجنان

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ