چه کسی است که دلش چهار تا زن نخواهد!

0
“ابراهیم ب” آگوست سال گذشته از خواب خرگوشی بیدار شد و متوجه واقعیت هراس‌انگیز زندگی تحت حاکمیت داعش شد. این آلمانی-تونسی اهل ولفسبورگ، وقتی که در یک سلول آلوده به لکه‌های خون در یکی از “مراکز اعدام” این سازمان تروریستی در جایی در سوریه زندانی بود، مجبور بود که به صدای ذبح شدن زندانیان دیگر گوش کند.او می‌گوید: “مثل صدای گربه‌ای بود که ماشین از رویش رد می‌شود.” سپس، زندانبانان، جسد مثله شده و بی‌سر همسایۀ سلول بغلی را در داخل سلول او انداختند. سر بریده شده روی تنه قرار داده شده بود. زندانی بینوا، همچون ابراهیم ب به جاسوسی از داعش متهم شده بود.
 عکس جهاد نکاح زن جهاد نکاح دختران جهاد نکاح دختر جهاد نکاح جهاد نکاح جنایات داعش اخبار داعش
ابراهیم ب نیز در صف قرار داشت تا نوبتش برسد و بلایی مشابه بر سرش بیاید. اما به شکل معجزه‌آسایی توانست فرار کند. او به آلمان فرار کرد. جایی که چند ماه قبلتر از آنجا به عنوان یک رزمندۀ مشتاق عضو داعش شده بود. او خودش را تسلیم مسئولان آلمانی کرد. او امروز در مقابل دادگاهی در آلمان حضور خواهد یافت تا در مقابل اتهام عضویت در یک سازمان تروریستی از خود دفاع کند.
ابراهیم ب، در مصاحبه‌ای با نشریۀ سادویچه زایتونگ، گفته است: “من زندان در آلمان را به “آزادی” در سوریه ترجیح می‌دهم. داعش هیچ ربطی به اسلام ندارد.” ابراهیم ب وعده داده تا همۀ بلاهایی که داعش بر سرش آورده را در این هفته افشا کند.
تخمین زده می‌شود که ۷۰۰ جوان تنها از آلمان برای پیوستن به داعش کشور را ترک کرده باشند. پروفسور نیومان، از مرکز مطالعات خشونت سیاسی از کینگز کالج لندن، می‌گوید: “تمام اروپا منتظر است تا این فرد بازگشته به رسانه‌ها برود و پرده از این به اصطلاح جنگ مقدس بردارد.”
داستان ابراهیم ب شباهت بسیاری به داستان جوانان آلمانی دیگری که برای پیوستن به داعش رفته‌اند دارد. والدین تونسی او در دهۀ هفتاد میلادی به ولفسبورگ آمدند تا در فولکس واگن مشغول به کار شوند. وقتی که در یکی از بهترین مدارس آلمان پذیرفته شد، امیدوار بود که یک شغل رویایی بدست آورد.
اما ابراهیم ب موفق نشد که نمرات لازم را بیاورد. و در نهایت سر از یک مدرسۀ دولتی نه چندان خوب درآورد. او مسلمان چندان مقیدی هم نبود. او مواد مصرف می‌کرد، سیگار می‌کشید، الکل می‌نوشید و در نهایت ماساژور شد. ضمن اینکه به حزب سوسیال دموکراتیک آلمان هم پیوست. و در واقع همین حزب بود که به نوعی به او کمک کرد تا فرار کند.
ولفسبورگ یکی از شهرهایی است که شمار زیادی از اعضای اروپایی داعش از آنجا می‌آیند. ابراهیم ب تنها یکی از جوان بسیاری بود که توسط یاسین اوصیفی در این شهر جذب داعش شدند. یاسین اوصیفی در حال حاضر در سوریه است و قاضی شریعت داعش شده است. در آن زمان، اوصیفی مامور جذب داعش در مسجد دیتیب ولفسبورگ بود.
ابراهیم ب او را یک “موعظه‌گر دروغین” توصیف می‌کند. او مدعی است که او با وعدۀ یک خودروی گران قیمت و چهار همسر اغفال کرده‌اند. او در مصاحبه‌اش این سوال را مطرح کرده است: “راستش را بگویید، چه کسی است که دلش چهار تا زن نخواهد؟” او می‌افزاید: “اگر با این وعده از من می‌خواستند که عضو یک گروه راک جاماییکایی یا “هلز اینجلز” در آمریکا هم بشوم، با آنها می‌رفتم.”
در اوایل تابستان سال گذشته، ابراهیم ب همچون بسیاری دیگری از راه ترکیه خود را به سوریه رساند. در آنجا جهادی‌های داعش او را در مرز ترکیه سوار کردند و به اردوگاه اعضای تازه در شهر جرابلس انتقال دادند. اما پیش از اینکه تمریناتش آغاز شود، رهبران داعش به خاطر عضویتش در حزب سوسیال دموکراتیک به او مشکوک شدند و از ترس اینکه جاسوس باشد او را برای بازجویی بردند.
او از سلولش در زندان داعش، صدای ذبح شدن زندانی سلول بغلی را می‌شنید. او مدعیست که دلیل زنده ماندنش تنها اینست که اوصیفی، مسئول جذب داعش در ولفسبورگ، از او دفاع کرده است. او همچنین مدعی است که وقتی از او خواستند که یکی از جنگجویان زخمی داعش را برای درمان به بیمارستانی در ترکیه انتقال دهد، فرصت را غنیمت دانسته و گریخته است. ابراهیم ب می‌گوید که می‌خواهد دادگاهش به درس عبرتی برای جهانیان بدل شود و بگوید که چگونه توسط داعش فریب خورد است. او می‌گوید: “من گول خوردم”.
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ