مبادا جزو این سه گروه از دشمنان خدا باشیم!
اسراف جزو گناهانی است که هم شرع، هم عقل. هم انصاف و انسانیت با آن مخالفند. هیچ عاقلی با هیچ مرام و مسلک و آیینی نیست که اسراف را تحسین کند. در این میان شارع مقدس اسلام بیش از هر عامل دیگری به نهی از این عمل تاکید می کند و در آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام این مساله به کرّات مشاهده می شود.
از طرفی مادامی که ملتی اهل اسراف و تبذیر و حیف و میل اموال باشند قطعاً به رشد اقتصادی در هیچ زمینه ای دست نخواهند یافت و اگر هم به پیشرفت هایی برسند خودشان با دست خود آنها را نابود خواهند کرد!
حضرت علی بن موسی الرضا (ع) نیز از اسراف به تباهی اموال یاد نموده و می فرمایند:
قال ابوالحسن الرضا علیه السلام: «إان الله تعالى یُبغِض القِیلَ و القَالَ و إضاغه المال و کثره السؤال.»
«به درستى که خداوند متعال این سه گروه را دشمن می دارد:
۱- مراء و جدال (بگو مگوهای بی دلیل و بی فایده)
۲- ضایع و تباه سازی کردن مال
۳- و کثرت درخواست (احتمالا مراد دست جلوی این و آن دراز کردن است).» (تحف العقول، ص ۸۰۴)
ترجمه این روایت را به نظم نیز در آورده اند:
خدا را دوستى نبود بآنان
که قیل و قالشان باشد فراوان
دگر آن را که ضایع کرده مالش
زیاد از خلق مى باشد سؤالش
***
سه نکته:
* سه عامل تباهی اموال که امروز در بین ما وجود دارد
تباه کردن اموال علل گوناگونی می تواند داشته باشد. از جمله مصداق بارز و روشنش بد یا زیاد مصرف کردن و اسراف است. بی اطلاعی از نحوه استفاده درست از چیزی و نبود تخصص و مهارت بهره گیری از آن نیز عامل دیگری است. سهل انگاری در مصرف که خصوصا در نحوه استفاده از اموال دولتی و بیت المال دشده می شود و افراد چون هزینه ای بابت امکانات عمومی و بیت المال نداده اند دلشان نیز نمی سوزد! تاسف بار این است که هر سه عامل فوق را امروز در بین خودمان مشاهده می کنیم.
** اسکناس را پاره نکنید
امام رضا (ع) به ذکر یکی از مصادیق ساده و به ظاهر کم اهمیت نیز در این رابه اشاره می نمایند تا شاید ما با تامل روی آن به موارد مهم و بزرگ تر نیز پی ببریم. حضرت هدر دادن و تباه ساختن اموال را مصداقی از فساد دانسته و فرمودند:
«من الفساد، قطع الدرهم و الدینار و طرح النوی.»
«تکه تکه کردن درهم و دینار (یا هر پولی دیگر) و دور افکندن هسته خرما (که ممکن است بذر نخلی در آینده شود) از جمله کارهای فاسد و نادرست است.» (من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۶۷) حضرت دو نمونه مثال زدند، یکی حیف و میل اموال عمومی و بیت المال که نمونه بسیار کوچکش همین از بین بردن سکه و اسکناس است و دیگری هم دور انداختن چیزهایی که قابلیت بهره برداری دارند و مثال هسته خرمایی را زدند که هیچکس به ارزش آن فکر نمی کند. یعنی وقتی پاره کردن اسکناس و دور انداختن هسته خرما تباه کردن مال است پس:
“تو خود حریث مفصل بخوان از این مُجمل!”
*** نعمت ها هم می فهمند
در نگاه عرفانی نعمت ها را دارای ادراک و شعور می دانند. لذا بی توجهی، حیف و میل و تباه نمودن آنها چه بسا موجب محرومیت از نعمت های بعدی شود. در مقابل، اگر نعمت های الهی از انسان توجه، احترام و ارزش ببینند، نه تنها مهمان سفره زندگی او خواهند شد، بلکه نعمت های دیگر را نیز به سوی خویش فرا می خوانند. در نتیجه، نعمتی بر نعمتی افزون شود.