یک روایت غلط درباره رفتار پیامبر (ص) با ثروتمندان

0
برخلاف تصور غلطی که حتی در دوران کنونی نیز برخی به آن معتقدند و می گویند چرا جمهوری اسلامی بجای برقراری رابطه با کشورهای ضعیف و آفریقایی و غیره رابطه خود را با کشورعای قدرتمند دنیا (به تصور آنان) اصلاح نمی کند!

 گروهی از قریش از کنار مجلس پیامبر (ص) گذشتند در حالى که “صهیب” و “عمار” و “بلال” و “خباب” و امثال آنها از مسلمانان فقیر و کم بضاعت و کارگر، در خدمت حضرت بودند. از مشاهده این صحنه تعجب کردند علتش هم فرهنگ غلط فکری آنها بود زیرا شخصیت را در میزان ثروت و مقام افراد می دانستند. لذا بدون توجه به نقش مهم این افراد با ایمان در کمک به ترویج فرهنگ ناب اسلام به رسول اکرم (ص) گفتند: آیا به همین افراد از میان جمعیت قناعت کرده‏اى!؟ خداوند اینها را از میان ما انتخاب کرده!؟ ما پیرو اینها باشیم؟ گفتند اینها را از خودت دور کن تا ما نزد تو آییم و از تو پیروى کنیم. در این هنگام آیات سوره انعام نازل شد و پیشنهاد این افراد را با شدت تمام رد کرد.
در آیه ۵۲ سوره انعام می خوانیم:
«وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَیْکَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَیْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِکَ عَلَیْهِم مِّن شَیْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظَّالِمِینَ.»
«و کسانى را که پروردگار خویش را در بامداد و شبانگاه مى ‏خوانند و او را مى ‏خواهند از خود مران. چیزى از حساب ایشان بر تو نیست و چیزى از حساب تو بر آنان نیست تا از خود برانیشان پس در شمار ستمکاران شوى.»
                                                                                                                                               ***
سه نکته:
* تفکر غلط رابطه با ابرقدرت ها بجای ارتباط با کشورهای ضعیف

در تفسیر قُرطبى آمده است که پیامبر خدا (ص) پس از نزول این آیه، از مجلس فقرا بر نمى ‏خاست تا آنکه اول فقیران برخیزند. در ضمن این آیه نشان می دهد که حفظ نیروهاى مخلص و فقیر و مجاهد، مهم‏تر از جذب سرمایه داران کافر است. برخلاف تصور غلطی که حتی در دوران کنونی نیز برخی به آن معتقدند و می گویند چرا جمهوری اسلامی بجای برقراری رابطه با کشورهای ضعیف و آفریقایی و غیره رابطه خود را با کشورعای قدرتمند دنیا (به تصور آنان) اصلاح نمی کند!

** یک روایت اشتباه درباره سیره پیامبر(ص)
در برخی روایات نقل شده که از پیامبر (ص) خواستند میان اشراف قریش و فقرا تناوب قائل شود، یعنى روزى را براى اینها و روزى را براى آنها قرار دهد تا با هم در یک جلسه ننشینند و پیامبر (ص) این پیشنهاد را پذیرفت تا شاید وسیله اى براى ایمان آوردن آنها شود. ولى این روایت اولا با روح تعلیمات اسلام سازگار نیست و ثانیا چگونه می توان باور کرد حضرت بدون انتظار وحى تسلیم چنین پیشنهادى شده باشد؟

*** رد تفکر غلط امروز مسیحیت
در مسیحیت امروز دایره اختیار روساى مذهبى به طرز غلط و مضحکی توسعه یافته تا آنجا که آنها براى خود حق بخشیدن گناه و طرد قائل هستند ولی قرآن کریم در آیه فوق و آیات دیگر صریحا یادآور می شود که آمرزش گناه و حساب و کتاب بندگان تنها به دست خدا است و هیچ کس جز او حق دخالت در چنین کارى ندارد.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ