پیامک و اس ام اس شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
امروز عسگری به جهان دیده بسته است / قلب جهان و قطب زمان دلشکسته است
آن حجت خدای، ز بیداد معتمد / پیوند زندگانی اش از هم گسسته است
.: شهادت یازدهمین امام شیعیان و نشستن گرد یتیمی
بر چهره ی مولایمان صاحب الزمان، تسلیت باد . . .
♦♦♦♦♦♦♦♦پیامک شهادت امام حسن عسگری♦♦♦♦♦♦♦♦
فاطمه امشب به سامرّا عزا برپا کند / دیده را یاد امام عسگری دریا کند
ای خوش آن چشمی که امشب با امام عصر خود / خون دل جاری به رخ در مرگ آم مولا کند
♦♦♦♦♦♦♦♦پیامک شهادت امام حسن عسگری♦♦♦♦♦♦♦♦
نه همین جای تو در سامره تنها باشد / که به دلهای محبان تو جای تو بود
♦♦♦♦♦♦♦♦پیامک شهادت امام حسن عسگری♦♦♦♦♦♦♦♦
داغ امام عسگری دلـهـا شکستـه / در ماتم بابای خود مهدی نشسته
گرد مصیبت چهره ی عالم گرفته / زهرا ز داغ لاله اش ماتم گرفته . . .
♦♦♦♦♦♦♦♦پیامک شهادت امام حسن عسگری♦♦♦♦♦♦♦♦
یا امام حسن عسگری
دیده گریان نشود روز جزا در محشر / هر که گریان به جهان بهر عزای تو بود . . .
♦♦♦♦♦♦♦♦پیامک شهادت امام حسن عسگری♦♦♦♦♦♦♦♦
شیعیان بر سر زنید، شد عزای دیگری / کشته ی زهر جفا شد امام عسگری
از جفای معتمد، پر زخون دل ها شده / در عزای عسگری، سامره غوغا شده
خدایا به حق یازدهمین امام مظلوم شیعیان فرج فرزند غائب غریبش را نزدیک بگردان
♦♦♦♦♦♦♦♦پیامک شهادت امام حسن عسگری♦♦♦♦♦♦♦♦
از زهر کینه کشتند امام عسگری را / از نو خزان نمودند، گلزار حیدری را . . .
زهرا زند به سینه، دنبال آن جنازه / بعد از مه صفر شد، داغش دوباره تازه
♦♦♦♦♦♦♦♦پیامک شهادت امام حسن عسگری♦♦♦♦♦♦♦♦
امشب که زمین و آسمان می گرید / از ماتم عسگری جهان می گرید
جا دارد اگر شیعه خون گریه کند / چون مهدی صاحب الزمان می گرید
سالروز پرپر شدن یازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، تسلیت باد. . .
♦♦♦♦♦♦♦♦پیامک شهادت امام حسن عسگری♦♦♦♦♦♦♦♦
امام حسن عسگری (ع) :
کسى که “پارسایى” خوى او، و “بخشندگى” طبیعت او
و “بردبارى” خصلت او باشد دوستانش بسیار شوند. . .
شهادتش تسلیت، التماس دعا
♦♦♦♦♦♦♦♦پیامک شهادت امام حسن عسگری♦♦♦♦♦♦♦♦
هشدار که ماتم عظیم است امروز / دلها همه با غصه ندیم است امروز
بر صاحب عصر تسلیت باید داد / کان درّ گرانمایه یتیم است امروز . . .
التماس دعا
♦♦♦♦♦♦♦♦پیامک شهادت امام حسن عسگری♦♦♦♦♦♦♦♦
امام حسن عسگری (ع)
کسى که پارسایى خوى او و بخشندگى طبیعت او
و بردبارى خصلت او باشد دوستانش بسیار شوند
###########################
###########################
###########################
###########################
###########################
مردِ جوان دارد وصیت مینویسد
میگرید و ذکر مصیبت مینویسد
دنیا برای رحمت او جا ندارد
آه این غریب از رفع زحمت مینویسد
از شرح حال خود سخن میراند اما
انگار در توصیف غربت مینویسد
کاتب ندارد این امیر از بس که تنهاست
از درد خود در کنج خلوت مینویسد
غربت درِ این خانه را از پشت بسته است
مهمان ندارد؛ جای صحبت، مینویسد
خمس و زکات شیعیان را می شمارد
سهم فقیران را به دقت مینویسد
در چند خط میگوید از حج و ثوابش
این بند را با اشک حسرت مینویسد
پیش از نمازِ واپسینش رو به قبله
از خاطراتش چند رکعت مینویسد
زندان به زندان با نماز و روزه و عشق
دربان به دربان درسِ عبرت مینویسد
حتی برای خشم شیرانِ درنده
با چشمهایش از محبت مینویسد
بعد از شکایت از جفای این زمانه
در سر رسید فصل غیبت مینویسد ـ
من زود دارم میروم اما میایم
با احتیاط از رازِ رجعت مینویسد
مینوشد آب و یاد اجدادش میافتد
با رعشه از آزار شربت مینویسد
سر را به پای طفل گندمگون نهاده است
بر طالعش حکم امامت مینویسد
فردا خلیفه بر درِ این خانه با زهر
از مرگِ او جای شهادت مینویسد
بازارهای سامرا خاموش و گریان
بر در حدیثِ حفظِ حرمت مینویسد
با دستهای کوچکش یک طفلِ معصوم
نام پدر را روی تربت مینویسد
شاعر: انیسه سادات هاشمی